تبیان، دستیار زندگی
مولای من همیشه آرزو داشتم که کاش از ابتدا از همان موقع ها که مدرسه می رفتم ، از همان وقت ها که برای کنکور درس می خواندم ، کسی مرا برای ورود به دانشگاه محبت امام زمان علیه السلام تشویق ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم طالبی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غربت پر درد تو ...


امروز وقتی خیابان های شهر را دیدم که کم کم برای جشن های نیمه شعبان آماده می شوند، فرصتی شد تا نگاهی به خودم بیاندازم و فکری کنم که امسال هم ماه شعبان آمد و باز تو هنوز نتوانستی عرض ارادت خودت را به محضر آن حضرت داشته باشی ....


امام زمان (عج)

ناگهان جرقه‌ای به ذهنم خورد که بیا این بار وظیفه خود را نسبت به او انجام بده ، هنوز برق این فکر کامل نگذشته بود که برق دیگری به ذهنم خورد که با کدام بضاعت و در چه موضوعی؟! تو چه طور می‌توانی درباره او کاری کنی ؟ اصلا چقدر تو بلند پروازی ؟

دوباره با خودم فکر کردم که مگر نه این است که محبت او تام است و مهربانی‌اش عام و از هر کس به اندازه وسعش می‌پذیرد . خب من هم ران ملخی به دربار سلیمانی او می‌برم .

این آیه در ذهنم مرور شد که :

یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فاوف لنا الکیل و تصدق علینا ...(یوسف/88)

با این افکار چنان سرشار از خوشی شدم و تصمیم گرفتم که برایت بنویسم ، از غربتت بگویم.

 دوازده قرن غربت ...

اما از کجا شروع کنم ؟ شکوه از دوست کنم یا دشمن ؟

دردمندانه و صادقانه می‌گویم ، همین از غربتت بس که فردی همچون من بخواهد از این غربت بنالد و بخواهد که دیگران را متوجه تنهایی ، غربت و مظلومیت آن مضطر فاطمه علیهاالسلام کند .

از این درد و از عمق غربت و مظلومیت فرزند خود قرن‌ها پیش جد بزرگوارش نالید و فرمود :

                   " صاحب هذا الامر الشرید الطرید الفرید الوحید " (بحارالانوار، ج51، ص120)

" (امام) عهده دار امر ( نجات انسان ها ) همان رانده ی آواره ی بی کس تنهاست"

مولای من همیشه آرزو داشتم که کاش از ابتدا از همان موقع‌ها که مدرسه می‌رفتم ، از همان وقت‌ها که برای کنکور درس می‌خواندم ، کسی مرا برای ورود به دانشگاه محبت امام زمان علیه السلام تشویق می‌کرد .

ای پدر مهربان اهل عالم ! کاش کارکرد همه واحدهای درسی دانشگاه، تبلیغات مذهبی، همایش های فرهنگی، نشست های علمی و اردوهای سیاحتی زیارتی تو بودی، کاش تو هم سهمی از نتیجه همه مسابقات قرآنی و نهج البلاغه داشتی و این گونه از یاد نرفته بودی .

آقای از پدر مهربان تر ! باید نام و یاد تو را فریاد کرد . نه فقط به هنگام سوگند خوردن . تو در انحصار هیچ صنف ، طایفه ، گروه و حتی مذهبی نیستی ، تو متعلق به همه بشریتی

اما چندی است از خیالت سرشارم و در قلب خویش گرمای حضورت را با تمام وجود احساس می کنم . گویی دوباره متولد شده ام .

ای صمیمیت جاری ! زندگی بدون تو مردگی است. در این فتنه ها و ابتلائات آخر الزمان دستم را رها مکن .

آقای از پدر مهربان تر ! باید نام و یاد تو را فریاد کرد . نه فقط به هنگام سوگند خوردن . تو در انحصار هیچ صنف ، طایفه ، گروه و حتی مذهبی نیستی ، تو متعلق به همه بشریتی .

ای آقای بزرگوار ! کاش می توانستم به همه بگویم که تو منشی و دربان نداری ، هر وقت هر کس اراده کند ، هر وقت دلش از همه جا و همه کس بگیرد ، بدون وقت قبلی و بی واسطه می تواند با تو ارتباط برقرار کند .کافی است که یک بار

" یا صاحب الزمان" بگوید .

آن وقت است که تو بی لحظه ای درنگ نگاه مهربانت را به او معطوف می کنی . اصلا مگر نه این است که شان تان، شان "پدری" هم هست ، که هست و اگر خود را از فرزندان تو بدانیم ، می توانیم همان گونه که با پدر جسمانی خویش با ادب و احترام به گفت و گو می نشینیم ، با تو هم که "پدر معنوی" ما هستی دائما نجوا کنیم و برایت از حرف هایی بگوییم که حتی با کسان نزدیک هم قابلیت طرح آن ها را نداریم و با تو که رازدار مهربان هستی در میان بگذاریم .

امام زمان (عج)

شاید این گونه با متوسل شدن و زنده نگهداشتن یاد و احساس حضور دائم تو در قلب و جانمان به وظیفه ارتباط و تمسک با امام عصر(عج) جامه عمل بپوشانیم . شاید نتیجه دائمی با تو بودن که محبوب دل هایی ما را در لحظه لحظه ی زندگانی نجات دهد . تا زمانی که این پیوند باقی است زندگی در دینداری ما معنادار و مصون از آفات و خطرات خواهد بود .

آقا جان!  داشتم از غربتت می گفتم از اینکه چقدر مظلومی ، از اینکه هر روز ساعت ها در اینترنت بیهوده پرسه می زنیم . ساعت ها را به مطالعه روزنامه ها و مجلات و دیدن فیلم های سینمایی و سریال های پلیسی و طنز که گاه مملو از صحنه های گناه و اختلاط محرم و نامحرم است؛ می پردازیم، اما دریغ از خواندن یک روایت !

در دوران سراسر حرمان غیبت که دسترسی به تو امام بزرگوار برایمان ممکن نیست، احادیث رسیده که – هم سان کلام خداست- در دسترس هست اما دریغ ....

امام مهربانم! چقدر بد است که فراموش کرده ایم هر جا قلبی می تپد و نفسی در سینه جاری است ، هر کجا آثاری از حیات هست ، همه از وجود و برکت توست و همه میهمان سفره تو هستیم . اما چه سود که سفره دار و ولی نعمت را از یاد برده ایم .

                                                         مولای من! قرن هاست که تو غریبی .

ای همه محبت و عاطفه ! دعایم کن تا زینت تان باشم و نه مایه شرمساری . از خدا بخواه که توفیق درک عمق غربت و مظلومیتت را به من عطا فرماید . بخواه که حتی برای لحظه ای از یاد و دعا برای تعجیل فرج و رفع هم و غم تو غافل نشوم.

این را می دانم که نور محبت و معرفتت را خدا در قلب هر کس که بخواهد می اندازد . اصلا نه به کتاب و دفتر است و نه به خواندن و نوشتن . پس از خدا بخواه اقیانوس بی کران معرفت و محبتت را جرعه جرعه در کامم بریزد و توفیق استقامت در راه مستقیم و بر مسیر محبت تو را از ما نستاند .

بیا – ای مهربان مهر- و بیفزا مهر با یاران

                                   گسل از پای غربت ، بند و بند این بند از هجران

 

مریم طالبی

بخش مهدویت تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.