گرتهبرداری از موسیقی متن برناردو برتولوچی!
نگاهی به موسیقی فیلم «جرم» هرچند موسیقی فیلم «جرم» با گرتهبرداری از موسیقی متن یکی از ساختههای برناردو برتولوچی ساخته شده است اما با این حال این گرتهبرداری هم به گونهای آگاهانه صورت گرفته است.
در سینمای ایران کمتر پیش آمده که فیلمی هرچقدر هم که داستان بکر و دستنخوردهای داشته باشد، به لحاظ موسیقایی در ذهن مخاطبان ماندگار شود اما موسیقی متنی که همایونفر برای «جرم» نوشته این ویژگی را دارد که حتی به عنوان یک اثر موسیقایی مستقل به نقد گذاشته شود. کارن همایونفر، شکها، تردیدها، رفاقتهای قدیمی، رویارویی با عشق قدیمی و دوردست و عشق واقعی شخصیت اول به همسرش را با ترکیب حرفهای و تلفیقی از نتها به مخاطب ارائه کرده و به همین دلیل یکی از محقترین برندگان سیمرغ جشنواره بیست و نهم فجر خودِ وی بوده است.
هرچند موسیقی فیلم «جرم» با گرتهبرداری از موسیقی متن یکی از ساختههای برناردو برتولوچی کارگردان مشهور ایتالیایی با عنوان «پیرو/conformist» ساخته شده و کافی است یک بار موسیقی متن فیلم موردنظر که محصول مشترک ایتالیا، فرانسه و آلمان غربی است را بشنویم تا دریابیم درونمایه کلی موسیقی متن «جرم» هم برپایه موسیقی فیلم موردنظر که توسط آهنگسازی به نام «خورخس دِلِروئه» یعنی آهنگساز «مردی برای تمام فصول» ساخته شده است، تنظیم شده است اما با این حال این گرتهبرداری هم به گونهای آگاهانه صورت گرفته و سعی شده با شرقیتر کردن تنظیم، هویت یک موسیقی متن مستقل ایجاد شود.
«جرم» از معدود فیلمهای ایرانی است که تقریبا در بیش از نود درصد آن موسیقی و آن هم یک موسیقی پرحجم را شنوا هستیم. شاید اگر در ارکستراسیون و تنظیم آهنگ فیلم، کمی بیدقتی صورت میگرفت این حجم فراوان موسیقی به زدگی مخاطب منجر میشد اما همایونفر با چیدمان درستِ سازها نه تنها از خستگی مخاطب جلوگیری کرده بلکه کاری کرده که دایره شنیداری مخاطب، طیفی متنوع از سازها را شنوا باشد.
موسیقی «جرم» با صدای ساز بادی، شروعی زیبا را برای خود رقم میزند. شروعی متفاوت و مرتبط با اتفاقات درونی فیلم، که با دیدن پاره شدن شکم ماهی و شروع همزمان صدای ضرب زورخانهای رقم میخورد؛ در ادامه با نواخته شدن سازی کوبهای، نام فیلم بر پرده سینما حک شده و مخاطب برای تماشای یک درام جدی آماده میشود. جالب اینکه سکانسهای ابتدایی فیلم که صحنه انجام قتلی توسط رضا(پولاد کیمیایی) و نادر(حامد بهداد) را به نمایش میگذارند، با نوازندگی دو ساز کوبهای همراه هستند.
«جرم» از معدود فیلمهای ایرانی است که تقریبا در بیش از نود درصد آن موسیقی و آن هم یک موسیقی پرحجم را شنوا هستیم. شاید اگر در ارکستراسیون و تنظیم آهنگ فیلم، کمی بیدقتی صورت میگرفت این حجم فراوان موسیقی به زدگی مخاطب منجر میشد
به دنبال این نماها، سکانسهای مرتبط با زندانی شدن رضا را شاهد هستیم که بخش عمدهای از فیلم را به خود اختصاص داده و در این سکانسها هم موسیقی حجم عمدهای از بار انتقال مفهوم به مخاطب را متحمل میشود. در صحنههای زندان، رضا در حالی که فکر انتقام را در سر میپروراند و با خود حرف میزند، هر از گاه به سیگار کنار لبش هم پکی میزند؛ در این پک زدنها، همراهی مداوم صدای ساز بادی بسیار اثرگذار است.
ملاقات رضا در زندان با همسر درد کشیدهاش نیز با صدای ساز بادی ترومپت شروع شده و با نوای ساز زهی گیتار امتداد مییابد و این ساز چه خوب در درک واژه واژه نگاههای پرمعنای این دو کاراکتر به هم که حاکی از دلتنگی و نیاز عاطفی است، کمک میکند. جالب اینکه برخلاف دیگر فیلمهای ایرانی که در نماهای مرتبط با درگیری، صدای سازها به پررنگی صحنه است، در دو دعوایی که از رضا در زندان شاهد هستیم، صدای سازها کمتر به گوش میرسد و این مساله بر کیفیت اثرگذار فیلم، میافزاید.
یکی از حرفهایترین جلوههای استفاده از موسیقی در فیلم را در نمای ملاقات رضا با نادر شاهد هستیم؛ در این فضا موسیقی آن قدر حرفهای کار شده است که مخاطب را حسابی درگیر حس شک و تردیدی که رضا نسبت به نادر دارد، میکند. در این میان استفاده از دو ساز ویولن و سنتور این دو شخصیت را به حال و هوای رفاقت چندین سالهشان، میبرد. در صحنه ملاقات فتا(سیامک انصاری) با رضا در زندان، صدای ملایم ساز ویلون حاکی از شک ابتدایی رضا به فتا است و در ادامه با بلند شدن ناگهانی رضا از روی صندلی، صدای ساز کوبهای را میشنویم که مفهوم اطمینان رضا در گفتههایش به فتا را به ذهن مخاطب القا میکند.
«جرم» کیمیایی همان قدر که با استفاده موثر ار موسیقی آغاز میشود با استفاده درست و بجا از موسیقی به اوج رسیده و در این میان همایونفر به سفارش کیمیایی یکی از قطعات خاطرهانگیر ایرانی با نام «نفرین» را نیز در بخشی از فیلم قرار داده؛ قطعهای که به خوبی اتفاقاتی را که در ادامه داستان برای رضا رخ میدهد و مرگ خودخواسته وی را موجب میشود، پیشبینی میکند.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:شبکه ایران/نازنین شادپی