تبیان، دستیار زندگی
سوال از حقیقت وجودی خویش در ردیف سوالات بنیادینی قرار دارد که همه ما در طول زندگی بارها و بارها از خود پرسیده‌ایم. سوالاتی از قبیل اینکه از کجا آمده‌ام؟ برای چه آمده‌ام؟ به کجا می‌روم؟ چه کسی یا چه چیزی مرا به وجود آورده است؟ حقیقت من چیست؟ و...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نفس چگونه موجودی است؟

حقیقت انسان چیست؟ (1)


یکی از مهم‌ترین مسائل ضروری هر شخصی شناخت خویشتن است. بی گمان شما نیز بارها و بارها این سوال را از خود پرسیده‌اید که حقیقت وجودتان چیست؟ شما کیستید؟ از امتیازاتی که برای انسان برشمرده‌اند داشتن نیروی اندیشه و تفکر در میان موجودات عالم است.


تفکر فکر کتاب مرد

در میان مخلوقات خداوند انسان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ چنان که خداوند پس از آفرینش آن خود را احسن الخالقین و بهترین آفرینندگان خطاب نمود. دلیل این خطاب ویژه چیست؟ حقیقت انسان که مورد این خطاب ویژه قرار گرفته چیست؟ تعریف آن کدام است، چه خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد، مادی است یا مجرد، باقی است یا فناپذیر؟

سوال از حقیقت وجودی خویش در ردیف سوالات بنیادینی قرار دارد که همه ما در طول زندگی بارها و بارها از خود پرسیده‌ایم. سوالاتی از قبیل اینکه از کجا آمده‌ام؟ برای چه آمده‌ام؟ به کجا می‌روم؟ چه کسی یا چه چیزی مرا به وجود آورده است؟ حقیقت من چیست؟ و...  . آیا همین بدن مادی که به مرور زمان از بین می‌رود هستید یا آیا در درون آدمی حقیقتی بالاتر از پدیده‌های طبیعی وجود دارد؟ آیا ورای این دست و پا و غیر از سر و گردن و چشم و گوش و سایر اعضای مادی چیز دیگری با من یا در من وجود دارد، یا اصل و حقیقت من همین مجموعه‌ی اعضای مادی من است؟

عدّه‌ای جز همین اعضای مادی و طبیعی که دارای قوانین مخصوص خود است در وجود آدمی به واقعیت دیگری اعتقاد نداشته، همه‌ی فعالیت‌ها و بازتاب‌های انسان را ناشی از اعضای مادی و طبیعی وجود او میدانند. ولی فلاسفه و اندیشمندان الهی معتقدند حقیقت انسانی ورای جسم و اعضای مادی اوست. از نگاه آن‌ها آثار و فعالیت‌های غیر مادی انسان از همین حقیقت غیر مادی سرچشمه می‌گیرد. همین حقیقت غیر مادی است که اصل و اساس انسان را شکل می‌دهد.

آن‌ها برای اثبات دیدگاه خود به ره‌آوردهای کتب آسمانی و سخن پیشوایان دینی و استدلال و براهین عقلی استناد کرده‌اند. از این رو، یکی از مهم‌ترین و دشوارترین مسائل علم النفس مسئله تجرّد یا مادی بودن نفس است. اهمیت این مسئله به دلیل آثار و لوازم الهیاتی که دارد همیشه مورد نظر فلاسفه و متکلمین بوده و هست. امور مهمی چون جاودانگی نفس، معاد و حشر و نشر موجودات (که از ارکان دین است) سعادت و شقاوت برزخی، آخرت و .... بر آن استوار می‌گردد. همگی تحت تأثیر دیدگاهی هستند که ما درباره حقیقت انسانی برمی گزینیم.

فلاسفه اسلامی معتقدند اینکه انسان درک می‌کند، می‌فهمد و ... همگی به این دلیل است که انسان دارای «نفس» است. نفس غیر از بدن است. حقیقت انسان نفس اوست. علت اینکه انسان می‌تواند از توانایی نطق برخوردار باشد نفس اوست. جاودانگی و نامیرایی از آن نفس است

در همین ابتدا لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که دو دیدگاه درباره تجرد یا مادی بودن نفس وجود دارد. غالب فلاسفه مسلمان نظریه تجرد و غالب متکلمین اسلامی نظریه مادی بودن نفس را قبول کرده‌اند و تلاش می‌کنند آموزه‌های دینی را بر مبنای آن تفسیر کنند. اهمیت این مسئله از آنجاست که مخاطب محترم بداند آموزه‌های دینی با توجه به هر دوی این نظریات قابلیت تفسیر را دارند و چنین نیست که با رد یکی از این نظریات آموزه‌های دینی با مشکل مواجه شوند.

اولین فیلسوفی که برای نخستین بار تعریف مشخص و روشنی از انسان ارائه کرده فیلسوف بزرگ یونان ارسطو است. ارسطو در تعریف انسان گفت که انسان «حیوان ناطق» است. در لغت واژه‌ی «نطق» به معنای گفته و کلام و در اصطلاح به دو معنای «تلفظ، بیان، سخن» و نیز «فهم، شعور، عقل» آمده است. اگر نطق را به معنای سخن بدانیم تعریف انسان از دیدگاه ارسطو این است که انسان موجودی است که از توانایی سخن گفتن برخوردار است. اما اگر نطق را به معنای عقل و نیرو تفکر بدانیم تعریف ارسطو می‌گوید که انسان حیوانی متفکر و اندیشمند است. یعنی انسان دارای قوه‌ای است که از طریق آن می‌تواند بفهمد درک کند و نتیجه گیری کند. اما این همه ماجرا نیست. حقیقت انسانی که از ویژگی نطق (سخن یا عقل) برخوردار است چیست؟ آیا جاودان است یا فناپذیر؟

نفس امام پاک

فلاسفه اسلامی معتقدند اینکه انسان درک می‌کند، می‌فهمد و ... همگی به این دلیل است که انسان دارای «نفس» است. نفس غیر از بدن است. حقیقت انسان نفس اوست. علت اینکه انسان می‌تواند از توانایی نطق برخوردار باشد نفس اوست. جاودانگی و نامیرایی از آن نفس است.

اما خود نفس چگونه موجودی است؟ این مسئله از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی و کلامی است و مجال بحث آن در این مجال نیست. بطور اجمال می‌گوییم که از دیدگاه فلاسفه مسلمان نفس غیر از بدن و یک موجود مجرد است و تمام آثار و افعال بدنی و غیر بدنی به نفس بر می‌گردد. موجوداتی که فاقد نفس هستند نمی‌توانند آثار متنوعی از خود بروز دهند بلکه فقط دارای آثار یکنواخت هستند. مثلاً آتش همواره دارای اثر سوزندگی یا ایجاد حرارت است. یخ همواره سرد و خورشید همیشه سوزان است و نور افشانی می‌کند، بنابراین آثار این اجسام به صورت یکنواخت است. اما انسان افعال و آثار غیر یکنواختی از خود بروز می‌دهد. خواندن، نوشتن، خوردن، خوابیدن و ... همه افعال غیر یکنواختی هستند که تمایز انسان را از دیگر موجودات نشان می‌دهند. البته همان‌طور که روشن است این مسئله تفاوت انسان با جمادات و گیاهان است و نه حیوانات دیگر.

زیرا حیوانات دیگر نیز دارای افعال و آثار متنوع هستند. تفاوت انسان با حیوانات دیگر در قدرت و توانایی بر درک و توانایی بر استدلال و استنتاج است. بنابراین، به طور خلاصه می‌توان گفت که دو ویژگی انسان باعث تمایز او از دیگر موجودات عالم می‌شود. ویژگی «افعال و آثار غیر یکنواخت» وجه امتیاز انسان و حیوان با جمادات و گیاهان است و ویژگی «نطق» متمایز کننده انسان از دیگر حیوانات است. در مقاله بعدی به ویژگی‌های نفس انسانی خواهیم پرداخت.

علیزاده

بخش اعتقادات تبیان


منابع:

1. التهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون، بی‌جا، کلکته، 1862م

2. ابن سینا، حسین ؛ الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغة،چاپ اول، 1375.

3. طوسی، خواجه نصیرالدین، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، تحقیق حسن حسن زاده آملی، انتشارات اسلامی، نوبت اوّل، 1407ق.

4. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.