تبیان، دستیار زندگی
گفتم:حاج مسلم بچه هات هر دو دارند می روند جبهه،دست تنها می شوی،کارها را که برات انجام می دهد؟ گفت:خدا! گفتم: بلاخره ما هستیم ،اگر کاری داشتی رودربایستی نکنی ها! گفت:فعلا که خودم هم دارم اعزام می شم اگه برگشتم،مزاحمت می شم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نحوه شهادت معاون شهید زین الدین


گفتم:حاج مسلم بچه هات هر دو دارند می روند جبهه،دست تنها می شوی،کارها را که برات انجام می دهد؟ گفت:خدا! گفتم: بلاخره ما هستیم ،اگر کاری داشتی رودربایستی نکنی ها! گفت:فعلا که خودم هم دارم اعزام می شم اگه برگشتم،مزاحمت می شم

سردار شهید رضا حسن پور

به خاک می‌ریزند

چونان که ابر

باران می‌شود

و برمی‌خیزند

همچنان که دریا

در بلوغ آفتاب

و بدین سان است که هیچ قطره آسمانی

در گستره خاک

نمی‌گنجد

سردار رشید اسلام، شهید رضا حسن پور، معاون سردار مهدی زین الدین وجانشین فرمانده لشکر17 علی بن ابی طالب (ع) بود و همزمان برادرش محسن هم توی سپاه فعالیت داشت.

آن روز هر دو با هم در حال اعزام بودند.

توی حیاط سپاه بودم که پدر بزرگوارشان را دیدم. گفتم:حاج مسلم بچه هات هر دو دارند می روند جبهه،دست تنها می شوی،کارها را که برات انجام می دهد؟ گفت:خدا!

گفتم:بلاخره ما هستیم ،اگر کاری داشتی رودربایستی نکنی ها! گفت:فعلا که خودم هم دارم اعزام می شم اگه برگشتم،مزاحمت می شم. (همرزم شهید)

وصیت نامه سردار شهید رضا حسن پور

فرازی از وصیت نامه سردار شهید رضا حسن پور قائم مقام لشگر17 علی ابن ابیطالب و فرمانده تیپ یکم:

الله اکبر الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله

اشهد ان محمدا رسول الله

اشهدان امیرالمومنین علی ولی الله

ای خدا دیگر بیش از این خجالتم مده که دیگر گوش هایم توانایی شنیدن این را ندارد که بشنود یک پیرزن هشت عدد تخم مرغ خانه اش را برای رزمندگان جبهه فرستاده است

سلام، سلامی گرم زمیان دود و آتش، سلامی گرم از میان غرش توپ و تانک، سلامی گرم از میان ترکش خمپاره ها، سلامی گرم و پر محبت، سلامی گر م از میان قلب های پاک صاف و صادق، و جانهای برکف نهاده جوانان و رزمندگان.

سلام بر مردم همیشه در صحنه، سلام بر مردم همیشه بیدار و هوشیار و خنثی کننده نیرنگ منافقان و کفار و مشرکین. سلام بر مردم همیشه به یاد خدا و سلام بر مردم همیشه به یاد رزمندگان جبهه های جنگ حق علیه باطل. خداوند عمری طولانی و صبری حسین وار(ع) عطا فرماید که از غذای خود به رزمندگان می بخشید که این خود از نشانه های مومنان است.

نمی دانم من به نوبه خود چگونه از شما تشکرکنم،نمی دانم چگونه این بخشش وایثار شما را جبران کنم ونمی دانم چگونه پس از برگشت از جبهه در میان شما سر بلندکنم چرا که تا به حال آن طوری سربازان امام حسین(ع)برای اسلام کار کردند من کار نکردم وهیچ کاری ازدستم برنمی آید جز اینکه دعا کنم :

خدایا مرا پهلوی امام مهدی(عج)ونایب بر حقش امام خمینی واین مردم فدا کار وبا ایثار روسیاه مگردان

پس از آن ، مدت شش ماه از اوایل سال 1360 به سرپرستی یك گروه چهل نفره از قزوین به منطقه  میمك  اعزام می شود . در طول این مدت ، با توان بالای رزمی ، در آزاد سازی ارتفاعات میمك شركت می جوید . با شهامت تمام در شناسایی منطقه ، تا عمق دشمن نفوذ می كند

ای خدا دیگر بیش از این خجالتم مده که دیگر گوش هایم توانایی شنیدن این را ندارد که بشنود یک پیرزن هشت عدد تخم مرغ خانه اش را برای رزمندگان جبهه فرستاده است.

ای مردم همیشه در صحنه ، ای دوستان وآشنایان و ای خانواده ام همه این را می دانید و بدانید که من به اختیار خودم به خدمت سپاه در آمدم وباز خودم داوطلبانه به جبهه رفتم واین مطالب را برای تکبر وغرور ومنیت نمی گویم که شنیده بودم عده ای از افراد مال پرست شایعه پراکنی می کنند که این جوانها را به زور به جنگ می برند.

در جواب به این افراد باید بگویم: وقتی که من اینجا از گناهانم کم می شود و به لقاء الله می رسم پس چرا به زور بیایم یا از اینجا فرار کنم، اگر سعادت داشته باشم چه جایی از اینجا بهتر؟ این را همه بدانید که من به جنگ نیامده ام به خاطر غرور و تکبر و نه به خاطر ترس از آتش دوزخ و نه به خاطر خوب و راحت بودن بهشت و نه به خاط شهید شدن که این نوع طرز فکر شرک است. من به خاطر رضای خدا به جنگ آمده ام، همین و بس.

در ضمن پدر یا برادرم مسئول گرفتن حلالیت از طرف دوستان و آشنایان می باشند و هرکسی از بنده طلب دارند به خانواده اینجانب مراجعه کنند به علت اینکه وقت کم است چون امشب عملیات می باشد. به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر.

سردار شهید رضا حسن پور

من رضا حسن پور، در سال 1339 در تهران به دنیا آمدم .هفت سالم بود كه همراه پدر و مادرم از تهران به قزوین آمدیم. در قزوین دوره بتدایی را شروع كردم . دوره ابتدایی را با نمره های خوب قبول شدم . فشار بار زندگی بر دوش پدر و مادرم سنگینی می كرد . حس كردم ادامه تحصیل برایم مشكل خواهد بود . از این رو مجبور به ترك تحصیل شدم و نتوانستم به تحصیل ادامه بدهم .

سردار شهید رضا حسن پور

فعالیتهای شهید پیش از پیروزی انقلاب اسلامی

رضا در تمام راهپیمایی های شهر قزوین به طور جدی شركت می جوید . وی در سال 1356 با دختری پارسا و پاكدامن ازدواج و از آن پس ، همراهی دلسوز و یاری با وفا برای ادامه زندگی و فعالیتهایش می جوید. رضا در روزهای پیروزی انقلاب ، همراه دوستان خود در شهر قزوین فعالانه حضور می یابد و با ایثارگری فراوان در صحنه های مختلف وارد می شود .

فعالیتهای شهید پس از پیروزی انقلاب اسلامی

رضا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تهران با كمیته انقلاب اسلامی همكاری میكند و در مبارزه با عوامل ضد انقلاب به فعالیت می پردازد . پس از چند ماه فعالیت در تهران ، دوباره به شهر قزوین باز می گردد . سال 1358 به دنبال تحركات گروهكهای ضد انقلاب در كردستان ، همراه یك گروه ، راهی این استان می شود و با شهامت و شجاعت در سركوبی ضد انقلاب شركت می جوید . وی در پاكسازی شهر  تكاب  از لوث ضد انقلاب ، شجاعانه می جنگد .

روزها به مبارزه و مقابله با ضد انقلاب مشغول می شود و شبها هم برای حفظ امنتیت شهر، به گشت زنی در سطح شهر می پردازد .

رضا ، آخر سال 1358 به عضویت رسمی  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  شهر قزوین در می آید و خود را وقف حفاظت از دستاوردهای انقلاب اسلامی می كند . او در سال 1359 طی مأموریتی ، به عنوان فرمانده یك گروه ، به قصر شیرین اعزام می گردد و در آنجا به مقابله با منافقین و نیروهای عراق مشغول می شود .

رضا ، مدتی نیز در قزوین ، به دنبال قیام مسلحانه منافقین ، تعدادی از آنان را دستگیر می كند .

فعالیتهای شهید در دوران دفاع مقدس

حسن پور كه پیش از شروع جنگ تحمیلی ، در منطقه غرب ، در حال مبارزه با ضد انقلاب بود : با شروع جنگ بلافاصله خود را به پیشتازان مبارزه با دشمن می رساند . وی مدتی در گیلانغرب  و  سرپل ذهاب  می جنگد و به عنوان مسئوول گروه، رشادتهای فراوانی از خود نشان می دهد . پس از آن ، مدت شش ماه از اوایل سال 1360 به سرپرستی یك گروه چهل نفره از قزوین به منطقه  میمك  اعزام می شود . در طول این مدت ، با توان بالای رزمی ، در آزاد سازی ارتفاعات میمك شركت می جوید . با شهامت تمام در شناسایی منطقه ، تا عمق دشمن نفوذ می كند . یك بار نیز همراه سه نفر از همرزمان خود ، به تعقیب نیروهای عراقی می روند و یك تانك سالم را از آنان به غنیمت می گیرند .

در این عملیات ، از ناحیه سر و پهلو مجروح می شود و با همان حالت ، به اسارت نیروهای عراقی در می آید . اما پس از كامل شدن حلقه محاصره دشمن ، نیروهای عراقی به اسارت رزمندگان در می آیند و رضا هم از چنگ آنان آزاد می شود

حسن پور ، پس از مدتی ، برای گذراندن یك دوره آموزش تخصص به تهران می آید . پس از فرا گرفتن آموزش ، به جبهه های جنوب اعزام می شود . وی در عملیات فتح المبین به عنوان  فرمانده گردان  در عملیات شركت می كند و با مدیریت و نظم خاصی ، به هدایت نیروها می پردازد . در این عملیات ، از ناحیه سر و پهلو مجروح می شود و با همان حالت ، به اسارت نیروهای عراقی در می آید . اما پس از كامل شدن حلقه محاصره دشمن ، نیروهای عراقی به اسارت رزمندگان در می آیند و رضا هم از چنگ آنان آزاد می شود،اما یك هفته بیشتر در پشت جبهه نمی ماند و هنوزكاملاً سلامتی اش را باز نیافته ، به جبهه باز می گردد . او با مسئوولیت فرمانده گردان در عملیات  رمضان  حضور می یابد و حماسه می آفریند.

حسن پور در عملیات بیت المقدس  نیز به عنوان فرمانده گردان وارد عمل شده ، با رشادت و توانمندی تمام ، نیروهای گردان را هدایت و فرماندهی می نماید . وی به سال 1361 به عنوان فرمانده تیپ الهادی منصوب و با همین مسئوولیت در عملیات  والفجرمقدماتی شركت می جوید .در این عملیات، هنگام فرماندهی نیروها مجروح می شود، ولی دست از هدایت نیروها نمی كشد و همچنان با تن مجروح ، فرماندهی می كند . او اوج رشادت و توانمندی و مدیریت نظامی خود را در این عملیات به نمایش می گذارد . از این رو ، از سوی فرمانده  لشگر 17  به عنوان قائم مقام لشگر برگزیده می شود .

حسن پور، به عنوان جانشین و قائم مقام لشگر در چندین عملیات ، از جمله عملیات  والفجر3و4  شركت می جوید و پیشاپیش نیروها با به كار بستن ابتكار و نظم ، به فرماندهی می پردازد .

شهید حسن پور ، پس از عمری مجاهدت و مبارزه در راه اعتلای كلمه حق ، سرانجام در عملیات خیبر  به عنوان قائم مقام لشگر 17 علی بن ابی طالب وارد عمل شد و روز 14 اسفند ماه 1362 در جزیره مجنون بر اثر اصابت تیر به سرش ،به شهادت رسید و به آرزوی دیرین خود نایل شد

حسن پور در عملیات خیبر وارد عمل شده و هنگام هدایت نیروهای لشگر ،مجروح می گردد . پس از یك هفته بستری شدن در بیمارستان، بسرعت خودش را به ادامه عملیات می رساند . او می دانست كه باید در این عملیات ، مزد خود را دریافت دارد كه سرانجام هم می گیرد و با دست پر پرواز می كند .

چگونگی شهادت :

شهید حسن پور ، پس از عمری مجاهدت و مبارزه در راه اعتلای كلمه حق ، سرانجام در عملیات خیبر  به عنوان قائم مقام لشگر 17 علی بن ابی طالب وارد عمل شد و روز 14 اسفند ماه 1362 در جزیره مجنون بر اثر اصابت تیر به سرش ،به شهادت رسید و به آرزوی دیرین خود نایل شد .

روحش شاد و یادش گرامی

فرآوری : رها آرامی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع :

نوید شاهد

شهد ایثار

آیه های انتظار