تبیان، دستیار زندگی
نوروزخوانان، اگرچه برای گذران زندگی و کسب درآمد در روستاها و دهکده‌ها می‌گردند و آمدن بهار را با شعر، رقص و موسیقی نوید می‌دهند، خود اما پیام‌آوران رسمی دیرین از پیشینیان‌اند. این رسم کهن آنچنان که از مطالعات فرهنگی و تاریخی بر می‌آید، در استان‌های ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوروزخوانان، پیام‌آوران بهار

نغمه‌هایی که خبر از تغییر فصل می‌دهند

نوروزخوانان، پیام‌آوران بهار

نوروزخوانان، اگرچه برای گذران زندگی و کسب درآمد در روستاها و دهکده‌ها می‌گردند و آمدن بهار را با شعر، رقص و موسیقی نوید می‌دهند، خود اما پیام‌آوران رسمی دیرین از پیشینیان‌اند.

این رسم کهن آنچنان که از مطالعات فرهنگی و تاریخی بر می‌آید، در استان‌های شمالی کشور بیشتر متداول است.

نوروز کوچک و بزرگ

در زمان اشکانیان و ساسانیان جشن‌های بسیاری در طول یک سال برگزار می‌شد که مهم‌ترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست‌کم 6 روز) طول می‌کشید و به 2 دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه، پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد؛ همچنان که حافظ می‌گوید: که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی. میر نوروز پادشاه پنج روزه نوروز است که حکم می‌راند و گروه همراهش می‌خوانند و می‌نوازند.روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیون، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.

در دوران ساسانیان، 25 روز پیش از آغاز بهار، در 12ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن و لوبیا) می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمی‌کردند. آنان باور داشتند هر یک از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن کنند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.

رسم چنین است که چند روز پیش از فرا رسیدن نوروز سه یا چهار نفر خواننده و نوازنده به در خانه‌ها می‌روند و اشعاری با مضمون فرا رسیدن بهار و استقبال از نوروز و دعای خیر برای ساکنان خانه همراه با نواهایی ساده و بی‌پیرایه می‌خوانند.

نغمه‌های نوروزی

همچنان که برای هر آیینی در ایران ما نواها و نغمه‌هایی نغز وجود دارد و این نغمه‌ها در بستر فرهنگ ملی ما قوام و دوام یافته، رسم نوروزخوانی هم برای دادن مژده بهار به مردم شکل گرفته است.

«نوروزی» یا «نوروزی‌خوانی» نخستین‌بار در یکصدوسی‌وپنج ‌سال پیش در نوشته‌های الکساندر خوتسکو Alexander Choodzko ایران‌شناس روسی ثبت شده است. خوتسکو که یازده سال در ایران و از جمله در ایالات شمالی ایران اقامت داشت، مطالعات ارزنده‌ای در زمینه‌های زبان‌شناسی ایران و بویژه گویش‌های گیلکی، طالشی و مازندرانی انجام داد. حاصل این تحقیقات کتابی است پر حجم با نام نمونه‌هایی از شعر مردمی سرزمین پارس (Specimens of the Popular Poetry of Persia) که در 1842 میلادی در لندن به چاپ رسید. این کتاب شامل اطلاعات کلی درباره صفحات شمالی ایران و مردم آن مرز و بوم و مباحث عمومی پیرامون لهجه‌های سواحل جنوبی دریای خزر و متن اشعار محلی و داستان‌هایی به این گویش‌هاست.

خوتسکو در گزارشی که از نوروزی خوانی ارائه می‌کند، تصنیف و آوازهای گیلکی و مازنی را در جایگاه ویژه‌ای قرار داده است.

یکی از تصنیف‌های نوروزی کتاب خوتسکو را زنده‌یاد یحیی ذکاء در سال 1337 شمسی در مجله موسیقی آورده است. کتاب خوتسکو بعدا مورد استفاده ایران شناسان، بویژه یکی از هموطنان زبان‌شناس وی به نام I.N.Beresine، استاد دانشگاه غازان قرار گرفت. برزین طی سال‌های 45-1842 که در ایران اقامت داشت، درباره لهجه‌های سواحل جنوبی خزر شخصا مطالعه و تحقیق کرد.

رسمی از روزگار کهن

با وجود تحولات اجتماعی این عصر و تاثیر فناوری در زندگی مردم شهر و روستا خوشبختانه هنوز هم در گوشه و کنار ایران‌زمین «نوروزی» خوان‌‌‌‌ها با نغمه‌ها و تصنیف‌های دلنشین خود چند هفته قبل از موسم بهار مژده طلیعه نوروز، این جشن کهن و ملی را به مردم می‌دهند. این ترانه‌ها را معمولا دو یا چند نفر از جوانان در کوچه و محله‌های شهر یا کنار خانه‌های روستایی اجرا می‌کنند. الکساندر خوتسکو در کتاب خود، به این موضوع اشاره می‌کند که: «در ایران کنونی بچه‌ها آواز نوروزیه را جلوی خانه‌‌ها برای تبریک سال نو می‌خوانند.»

نوروز خوانان معمولا پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به روستاها می‌آیند و با خواندن اشعاری درباره نوروز و بهار و معمولا در مدح امامان، طلیعه سال نو را به آنان مژده می‌دهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را می‌خواند، یک نفر ساز می‌زند و نفر دیگر که به آن کوله‌کش (بارکش) می‌گویند به در خانه‌های مردم می‌رود.

رسم چنین است که چند روز پیش از فرا رسیدن نوروز سه یا چهار نفر خواننده و نوازنده به در خانه‌ها می‌روند و اشعاری با مضمون فرا رسیدن بهار و استقبال از نوروز و دعای خیر برای ساکنان خانه همراه با نواهایی ساده و بی‌پیرایه می‌خوانند. ترانه‌های نوروزخوانی اغلب به گونه ترجیع‌بند است. خواننده اصلی متناسب با شأن صاحبخانه ابیاتی بدیهه می‌سراید و چون به ترجیع می‌رسد، دسته‌جمعی می‌خوانند. گاه نیز تمام ترانه به طور گروهی خوانده می‌شود. شعر یکی از این ترانه‌ها چنین است:

گل در گلستان آمد بلبل به بستان آمد

ای امت محمد نوروز سلطان آمد

نوروزخوانی در مناطق مختلف با نام‌های نوروز نو سال، امام‌خوانی، بهارخوانی، نوروزنامه و... معروف است و پیشینه و ریشه این آیین به دوران پیش از اسلام می‌رسد.

از آیین‌های موسیقایی غیرمذهبی کهن دیگر همچون آرش تیرانداز، تیرما سیزده و ستایش چراغ در شامگاهان که توسط افراد هر خانواده اجرا می‌شد به دلیل غیرحرفه‌ای بودن و نبود جنبه‌ها و انگیزه‌های مالی، به فراموشی سپرده شد.

حسین مشحون نیز در کتاب تاریخ موسیقی خود می‌نویسد: سرودهای نوروزی که با آهنگ مخصوص در گیلان، مازندران و گرگان در پیشباز سال نو و نوروز می‌خوانند، ظاهرا سابقه بسیار قدیمی دارد.

این آیین باستانی پیش و بیش از آن که رسمی برای سرگرمی باشد، آیینی برای پاسداشت فرهنگ ایرانی است. همچنان که نوروز میراثی جاودانه است و پاسداشتش، روح را جلا می‌دهد، موسیقی نوروز نیز باعث شادی مردم می‌شود.

سازهای پر صدا

نوروزخوانان از آنجا که نوروزخوانی را در فضای باز انجام می‌دهند، ناچارند از سازهایی بهره بگیرند که پرحجم و پرصدا باشند. بنابراین سازهایی چون دهل و سرنا در بیشتر مناطق ایران برای این منظور مورد استفاده قرار می‌گیرد. نوروزخوانان نیز دارای صدایی قوی و پرحجم‌اند و معمولا جوانانی خوش‌صدا هستند.

نوروزخوانان بیشتر آهنگ‌ها و نواهای خود را در دستگاه و آوازهای ایرانی مثل چهارگاه، ماهور، دشتی، افشاری و شور می‌خوانند. نوروزخوانان گاهی بهصورت تک‌خوان و گاهی به صورت دو نفره یا چند نفره به اجرای کار می‌‌‌‌پردازند، یعنی یک یا دو نفر وظیفه نواختن آلت موسیقی مانند سرنا، لهلهوا (نی مازندرانی) و... را به عهده دارند و عده‌ای نیز وظیفه خواندن اشعار را و یک تکخوان یا سولیست نیز در گروه وجود دارد و فردی او را همراهی می‌کند. به این فرد به اصطلاح پیوریخوان گویند. محمدرضا درویشی، آهنگساز و پژوهشگر ارزنده ایرانی بخصوص در موسیقی فولکلوریک درباره نوروز‌خوانی چنین می‌نویسد: «نوروزخوانی یا بهارخوانی ازجمله آیینهای کهن ایرانی است که تا چند دهه پیش به شکل گسترده در برخی از نواحی ایران و بخصوص البرز شمالی و جنوبی (مازندران، گیلان، کومش، طالقان و...) رواج داشت و امروزه نیز به شکل خیلی پراکنده درروستاهای دوردست این نواحی مشاهده می‌شود.»

او درباره نوروزخوانان چنین می‌نویسد: «نوروزخوانان، خنیاگران گمنام و دوره‌گردی بودند که از حدود15روز مانده به بهار، در هر خانهای بهار را نوید می‌دادند. این خنیاگران به صورت منفرد یا در قالب گروههای دو، سه یا چهار نفری حرکت می‌کردند. از خصوصیات مهم نوروزخوانان بسان همه خنیاگران بداهه سرایی و حافظه قوی شعری بوده است. کار نوروزخوانان با فرا رسیدن بهار به پایان می‌رسید.»گردش ملودی در نوروزی‌ها ساده و روان است. راویان این نوع موسیقی از میان مردم عادی برخاسته‌اند و موسیقیدان حرفه‌ای نیستند و این خود به سادگی اجرا انجامیده است.

هر بخش از جمله‌ای کوتاه تشکیل شده که تکرار می‌شود و گاه به خاطر انطباق با شعر گردش ملودی مختصر تغییری می‌یابد. در هر منطقه آوازهای نوروزخوان از آوازهای منطقه تاثیر پذیرفته است.

دامنه صوتی کوتاه آن را از سایر موسیقی‌های آوازی متمایز می‌کند ضمن آن که در برخی مناطق فرم و ساختار اجرا به آن حالتی غیرملودیک می‌دهد.

با این حال استفاده از همخوانی، به صورت سوال و جواب، ویژگی بسیاری از نوروزی‌هاست. نوروزخوانی کاملا آوازی بوده و در اجرای آن از هیچ سازی استفاده نمی‌شود.

بخش ادبیات تبیان


منبع: جام جم آنلاین- عزت‌الله الوندی