تبیان، دستیار زندگی
در عرصه مسائل شرعی یک سوال عمومی وجود دارد که می توان آن را در برابر تک تک احکام تکرار کرد و آن، پرسش از علت و چرایی یک حکم شرعیست. سوالاتی نظیر چرا نماز صبح دو رکعت است؟ چرا گوشت خرگوش حرام است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«چرایی» احکام شرعی

احکام


در عرصه مسائل شرعی یک سوال عمومی وجود دارد که می توان آن را در برابر تک تک احکام تکرار کرد و آن، پرسش از علت و چرایی یک حکم شرعیست. سوالاتی نظیر چرا نماز صبح دو رکعت است؟ چرا گوشت خرگوش حرام است؟ چرا زنان در نماز باید حجابشان کامل باشد؟ و هزاران چرای دیگر، همه و همه سوالاتی هستند که در این راستا مطرح می شوند.


انگیزه این سوالها

کشف انگیزه پرسشگر این گونه سوالها سهم تعیین کننده ای در رسیدن به پاسخ مناسب خواهد داشت؛ اما اگر ندانیم و یا متوجه نشویم که او با طرح این سوال به دنبال چیست قطعا نمی توانیم پاسخ قانع کننده ای به او تقدیم کنیم.

انگیزه اول:

شایع ترین انگیزه از طرح اینگونه سوالات انکار و به تعبیر دقیق تر زیر سوال بردن حکم آن مسأله است. در این نوع، پرسشگر با طرح این سوال در حقیقت به دنبال سرپیچی از حکم است. سوال او در واقع به این شکل است: «چرا باید گوشت خرگوش حرام باشد در حالی که خیلی از مردم آن را می خورند و اتفاقی هم برای آنها نمی افتد؟» و این یعنی: «گوشت خرگوش نباید حرام باشد.»

پاسخ:

برای این گروه ثابت می کنیم که در شرع مقدس اسلام چنین حکمی وجود دارد. این کار را می توان با مراجعه به رساله توضیح المسائل و یا سایر راههایی که برای رسیدن به حکم وجود دارد مانند تماس تلفنی با دفاتر مراجع و یا بهره گیری از سایتهای مربوطه به راحتی انجام داد و به او ثابت کرد که در اسلام چنین حکمی وجود دارد و بنابراین جای هیچگونه انکار و یا تردید در آن وجود ندارد.

انگیزه دوم:

سوال از «چرایی» و یا فلسفه وجود چنین حکمی در اسلام است. پرسشگر به دنبال این است که بداند چرا خدا به او دستور داده که چنین کاری را حتما انجام دهد و یا از او خواسته که فلان کار را اصلا انجام ندهد؟ چرا باید حجاب داشته باشد و چرا نباید به موسیقی طرب انگیز گوش فرادهد؟

پاسخ:

در پاسخ این عده باید گفت که دلیل احکامی که متخصصین دین (مجتهدین) بیان می کنند یکی از این دو چیز است؛ یا عقل است و یا نقل.

سوال از «چرایی» و یا فلسفه وجود چنین حکمی در اسلام است. پرسشگر به دنبال این است که بداند چرا خدا به او دستور داده که چنین کاری را حتما انجام دهد و یا از او خواسته که فلان کار را اصلا انجام ندهد؟ چرا باید حجاب داشته باشد و چرا نباید به موسیقی طرب انگیز گوش فرادهد؟

منظور از دلایل عقلی همان مسلمات عقلی هستند که همیشه و در همه جا عقل به آنها حکم می کند و مراد از دلایل نقلی گزاره هائی هستند که از راه وحی به دست ما انسانها رسیده اند که قرآن و روایات معتبر عهده دار تامین ابن بخش هستند.(به دلیل حدیث ثقلین)

اگر حکمی بر گرفته از عقل باشد بیان علت آن کار آسانی خواهد بود. مانند این حکم «بر مکلف واجب است که از مجتهد اعلم تقلید کند»(العروةالوثقی م12) چون عقل حکم می کند که در مسائل علمی انسان سراغ کسی برود که از سایر دانشمندان آن رشته متخصص تر و عالم تر باشد.(مستمسک العروة الوثقی1/28)

اما اگر حکمی تنها برگرفته از نقل بود و عقل هیچ دخالتی در اصل حکم نداشت در این صورت باید گفت که راه به علت و چرایی آن حکم بسته است مگر آنکه خود صاحب نقل یعنی خدا یا اهل بیت علیهم السلام، تمام و یا گوشه ای از علت آن را بیان کرده باشند. تنها در این صورت است  که می توان به علت و یا چرایی یک حکم پی برد و راه دیگری وجود ندارد. زیرا این نوع از احکام، احکامی هستند از جنس «ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ »(151/بقره) یعنی اگر از راه وحی به انسان نمی رسید عقل بشر محال بود به آن دست پیدا کند. بنابراین چون این بخش از احکام، فوق عقل بشرند پس دلیل آنها به مراتب از دسترس عقل بشر خارج خواهد بود؛ مگر آنکه صاحب شریعت خودش علت حکم را برای ما بیان کند.

بخشی از این روایات را می توان در کتابهایی مانند «علل الشرایع» و «عیون اخبار الرضا علیه السلام» ملاحظه کرد.

نقش عقل در اینگونه احکام

عقل

در این گونه احکام صرفا نقلی، عقل تلاش می کند تا مطمئن شود این حکم، حکم خداست و جعلی و ساخته بشر نیست. بعد از اینکه با دقت و بهره گیری از روشهای اصولی موجود، برایش ثابت شد که این حکم، حکم خداست بر او لازمست تا در برابر آن تسلیم شود؛ آن را بپذیرد و بدان عمل کند.1

پس به طور مثال ما نمی دانیم چرا خداوند اراده کرده است که ما نماز صبح را دو رکعت بخوانیم فقط اینقدرش را مطمئن هستیم که این حرف و دستور حرف و دستور خداست که به ما رسیده است. و چون مسلمان هستیم و اهل «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» (285/ بقره، 51/ نور) می شنویم و بی چون و چرا خدا را اطاعت می کنیم.

انگیزه سوم:

این انگیزه که چندان با انگیزه قبلی بیگانه نیست به دنبال دلیل علمی برای احکام می گردد. او می خواهد بداند که از نظر علمی این بایدهای شرعی چگونه توجیه می شوند و اگر نبایدی در کار هست از نظر علمی چه آثار زیانباری در پس پرده این منع وجود دارد؟

به طور مثال ما نمی دانیم چرا خداوند اراده کرده است که ما نماز صبح را دو رکعت بخوانیم فقط اینقدرش را مطمئن هستیم که این حرف و دستور حرف و دستور خداست که به ما رسیده است. و چون مسلمان هستیم و اهل «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» (285/ بقره، 51/ نور) می شنویم و بی چون و چرا خدا را اطاعت می کنیم

پاسخ:

پرسشگر که مرادش از این علم، علم تجربی است باید بداند که علم تجربی فقط و فقط در حوزه ماده و تجربه، امتحان و آزمایشگاه، قدرت مانور و نظر دادن دارد و بس. چنین علمی که محصور در حس و تجربه است فقط می تواند در حوزه خود اظهار نظر کند اما در حوزه ای فراتر از حس و تجربه او نه حق اثبات دارد و نه حق ابطال.

خلاصه اینکه در مسائل صرفا نقلی که دلیل عقلی ندارند و به اصطلاح از جنس «ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ » هستند؛ گشتن و یا دست و پا کردن یک دلیل عقلی برای آن کار بیهوده ایست؛ مگر آنکه از همان راه نقل، دلیل آن به دست ما رسیده باشد.

خلاصه:

کسانی که برای هر حکم شرعی به دنبال دلیل عقلی یا علمی (مادی محسوس) می گردند بدانند که برای تمام احکام چنین دلیلی وجود ندارد. دلیل احکام یا صرفا عقلیست و یا صرفا نقلی و یا ترکیبی از این دو.


(1) ما این مطلب را در مقاله «ترازوی عقل در معارف دینی» توضیح داده ایم؛ علاقه مندان می توانند به آن مراجعه نمایند.

امید پیشگر

بخش احکام تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.