«خاك و آتش»؛ فیلمی سراسر غرور و غیرت
نمایش فیلمهای جشنواره توسط انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس؛
این روزها تماشای بازی «فریبرز عربنیا» آنقدر جذاب هست كه هر مخاطبی را كیفور كند. حال تفاوتی نمیكند كه عربنیا در نقش «مختار» عرب و شیعهمذهب در سریال مختارنامه حاضر شود و یا «جیند» بلوچ و سنّیمذهب در فیلم سینمایی خاك و آتش.
این روزها تماشای بازی «فریبرز عربنیا» آنقدر جذاب هست كه هر مخاطبی را كیفور كند. حال تفاوتی نمیكند كه عربنیا در نقش «مختار» عرب و شیعهمذهب در سریال مختارنامه حاضر شود و یا «جیند» بلوچ و سنّیمذهب در فیلم سینمایی خاك و آتش.
جیند (جیاند) یك جوان غیور بلوچ است كه حضور اجنبی در خاك آبا و اجدادیاش را تاب نمیآورد و با توكل بر خدا جلوی چپاولگران انگلیسی قد علم میكند تا به تعبیر او، فرزندانش روی زمین پدری قد بكشند.
در واقع فیلمنامه «خاك و آتش» را میتوان به نوعی اقتباسی قلمداد كرد. چرا كه به گفته «مهدی صباغزاده» كارگردان اثر، طراحی تمام شخصیتهای فیلم، غیرواقعی و ساخته و پرداخته ذهن اوست، به استثنای «جیند» كه بر پایه واقعیات تاریخی شكل گرفته است.
«جیند خان یار احمد زهی» یكی از سرداران شجاع بلوچستان بود كه در واپسین سالهای قرن 13 از سرحدات ایران ـ كه به واسطه حضور كمپانی هند شرقی بریتانیا به خطر افتاده بود ـ در برابر استعمار بریتانیا دفاع كرد. جیند خان نزدیك به 90 سال پیش در مقابل اجنبیها ایستاد تا این شعر فردوسی كه؛ «سپاهی ز گردان كوچ و بلوچ / سگالیده جنگ مانند قوچ / كه كس در جهان پشت ایشان ندید / زمانه نیارد چو آنان پدید» بار دیگر در آن زمان محقق شود.
فیلم سینمایی «خاك و آتش» فارغ از قومیت و مذهب، داستان دلاوریهای ایرانیان است. قهرمان این فیلم جوانی بلوچ از اهلتسنن است، اما تعصب ملی و حب دینی دارد. «جیند» در یكی از دیالوگهای خود در فیلم میگوید: «اسلحه میخواهم برای دفاع از دین و خاك و ناموسمان». و یا در پاسخ به یكی از اطرافیان كه او را به «یاغیگری» متهم میكند، میگوید: «یاغیگری؟! من آرزو دارم بچههایم روی زمین پدری قد بكشند». همچنین او در جای دیگری، بیرون راندن اجنبی را نه «سودا» كه یك «تكلیف» میداند و میگوید: «به انگلیسیها بگو اینجا نمانند، این خاك جای بیگانگان نیست!».
قهرمان این فیلم جوانی بلوچ از اهلتسنن است، اما تعصب ملی و حب دینی دارد. «جیند» در یكی از دیالوگهای خود در فیلم میگوید: «اسلحه میخواهم برای دفاع از دین و خاك و ناموسمان». و یا در پاسخ به یكی از اطرافیان كه او را به «یاغیگری» متهم میكند، میگوید: «یاغیگری؟!
كم نیستند از این دست دیالوگها در فیلم «خاك و آتش» كه با شنیدن آن هر ایرانی احساس افتخار میكند.
حضور یك روحانی در فیلم كه فراتر از اختلاف نظرهای مذهبی فكر میكند و شخصیتی تقریب مذاهبی دارد، یكی دیگر از نقاط قوت فیلم است. «ملا»ی فیلم نمونه بارز یك روحانی اهل تقوا، اندیشه و عمل است. او در مواقع لازم موضع میگیرد، خطابه میخواند، روشنگری میكند و حتی لباس رزم به تن میكند و میجنگد.
رفتار «ملا» نمونه بارزی از اتحاد شیعه و سنی است. او در یكی از دیالوگهای خود میگوید: «نوكری اجنبی گناه كبیره است. بیش از این بتازید، به خدا قسم حكم جهاد میدهم! آنوقت است كه شیعه و سنی خاكتان را به توبره میكشند». در جای دیگری از فیلم نیز نقش بارز روحانیت در مبارزه با استعمار ـ از جمله فتوای تحریم تنباكو ـ با ظرافت بیان میشود و «ملا» در دیالوگ دیگری در بیان جواز شرعی قیام مسلحانه میگوید: «از آقایان مشهد كسب تكلیف كردم . . . محاربه با اجنبی، بالعموم و با انگلیس بالخصوص واجب است!».
وقایع «خاك و آتش» اگرچه مربوط به یك قرن پیش است، اما زبان فیلم مربوط به حال است. به بیان دیگر، «خاك و آتش» در قاب تصویر بیانگر برههای از تاریخ است و در این روایتگری، به خوبی از سنتهای پسندیده ایرانی نظیر «نان و نمك خوردن»، «دست گذاشتن روی قرآن و قسم یاد كردن» و «از زیر قرآن رد شدن» بهره میبرد. اما از روایت بصری فیلم كه فاصله بگیریم، مفهوم و پیام فیلم مربوط به زمان حال و حتی آینده است. یعنی؛ دیالوگهایی در فیلم بیان میشود كه اعتبار آنها در زمان حال نیز پابرجاست. به عنوان مثال، بزرگ خاندان هنگام عقد قرارداد با انگلیسیها مواردی را شرط میكند كه از جمله آنها «محترم شمردن هر دو قوم شیعه و سنی» و «عدم انجام رفتارهای مغایر با ایرانیت و اسلامیت» است. او در نمای دیگری نیز به عامل خودفروخته ایرانی میگوید: «اگر به دنبال شیطنت و اختلاف باشی، اجنبی به هیچكداممان رحم نخواهد كرد».
به اعتقاد نگارنده، «خاك و آتش» در لایههای زیرین نیمنگاهی به وقایع یك سال اخیر كشور دارد و شاهد این مدعا نیز گفتوگوی كارگردان فیلم با «دوچرخه» است كه میگوید: «البته این فیلمنامه چند بار بازنویسی و با شرایط روز تطبیق داده شد». علاوه بر این، بهروز بودن موضوع فیلم در برخی دیالوگهای «ملا» نظیر «تا به حال یك دشمن داشتیم كه انگلیسیها بودند، حال كسی از خودمان نیز اضافه شده است» و «اگر این فتنه را خاموش كردم و عدهای كشته شدند؛ فردا مرا مقصر ندانید» به وضوح مشخص است.
حتی پایانبندی فیلم نیز به گونهای است كه بیانگر تكرار دوباره داستان هجوم بیگانگان به كشور است، هرچند كه این پایان میتوانست با شكوه و هیجان بیشتری همراه باشد تا ریتم نسبتاً كند فیلم تماشاچی را خسته نكند. البته با توجه به كمشدن 17 دقیقه از فیلم برای اكران عمومی (با توجه به گفته محمد قهرمانی) میتوان امیدوار بود كه شاهد روایت منسجمتر و بهتری از فیلم باشیم.
در یك اظهار نظر كلی میتوان «خاك و آتش» را فیلم موفقی قلمداد كرد كه با وجود بودجه نسبتاً محدود (800 میلیون تومان) از فیلمنامه، طراحی لباس و صحنه و گریم مناسب بهرهمند بود و این ویژگیها میتوانست مورد توجه داوران بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر قرار گیرد كه البته اینچنین نشد.
سینما و تلویزیون تبیان
خبرگزاری فارس