تبیان، دستیار زندگی
انسان موجود پاکی آفریده شد و به طور ذاتی پاکی و دوری از بدی ها را طالب است . بر همین اساس وقتی در مسیر حرکت و رشد آدمی روح پاکش دچار آلودگی و گناه زدگی می شود همواره در دل آرزوی بازگشت به اصل خود را دارد و به نوعی گمگشته ای را طلب می کند ؟ اما را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کی حوصله دینداری دارد؟

دینداری و سلامت


انسان موجود پاکی آفریده شد و به طور ذاتی پاکی و دوری از بدی ها را طالب است .

بر همین اساس وقتی در مسیر حرکت و رشد آدمی  روح پاکش دچار  آلودگی و گناه زدگی می شود همواره در دل آرزوی بازگشت به اصل خود را دارد و به نوعی گمگشته ای را طلب می کند ؟

اما راه بازگشت را بر خود بسته می بیند و همچنان به بیراهه خود ادامه می دهد تا به بن بست فنا و نابودی برسد .


گاه ما افرادی را می بینیم یا خود به نقطه ای میرسیم و می بینیم که دیگر نه توان گناه کردن داریم و نه حوصله دین داری و بازگشت و خود را بر سر یک دوراهی گیج و مبهوت می یابیم ، چه باید کرد علاج این روح سرگردان و ناآرام چیست ؟

باید گفت که این حالت خیلی هم بد نیست و به معنای آن است که فطرت ما هنوز زنده است که از گناه کردن هم سیر شده و این روزنه امیدی است که باید قدرش را دانست و اما این یأس از بازگشت به سوی حق به خاطر سنگینی بار گناهانی است که تا کنون از شخص سر زده است ، اما دیگر تعلل بس است چون ممکن است این تنها روزنه امید هم بسته شود و عمر به سر آید و ندامت باقی ...

قرآن کریم می فرماید :  «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها ؛ به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم آنها دلها [عقل ها] یى دارند که با آن (اندیشه نمى‏کنند،)  و نمى‏فهمند»(اعراف/179)

بعد از آن این نار نار شهوت است

کاندر او اصل گناه و ذلت است‏

نــار بیــرونـــى بـــه آبى بفسرد

نــار شهـوت تا به دوزخ مى‏برد

وقتی خورد و خوراک قلب گناه و معصیت بوده است. این خوراک کاری با قلب می کند که حال و هوای یار را ندارد و راز و نیاز با درگاه بی نیاز را آرزو نمی کند.

چون کند اصرار و بد پیشه کند

خاک اندر چشم اندیشه کند

توبه نندیشد دگر شیرین شود

بر دلش آن جرم تا بى‏دین شود

آن پشیمانى و یا رب رفت از او

شست بر آیینه زنگ پنج تو

یکی از مصداق های پناه بردن به خدا نماز است. نمازی که ما را از گناه دور و به خوبی ها علاقه مند می سازد«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر؛ نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمى‏دارد»

توبه

قلب دچار زنگار شده است، که این زنگار را باید با توبه ی حقیقی بر طرف کنید.

در غیر این صورت این خسته شدن از گناه، چه بسا مانند بادی باشد گذرا، که در شما موقتاً طوفانی بر پا کرده، اما دیری نمی پاید که به آرامی می گراید.

پس لازم است فکری اساسی شود . باید برای خود هدف درستی را در زندگی ترسیم کنید، تا از این به بعد در آن مسیر سیر کنید.

برای رسیدن به این مطلوب ها لازم است: برای خود مشخص کنید برای چه زندگی می کنید؟ برای چه به این دنیا آمده اید؟ و این را با خود زیاد مرور کنید: روزی باید از این دار موقت رَخ ببندم و عازم دیار همیشگی باشم!! این پاسخ دهی ها و فکر کردن شما عاملی می شود، تا به سمت هدف خلقت تغییر مسیر دهید.

نماز

برای این که تا حدودِ زیادی گناه در شما ریشه کن شود، و به مسیری درست هدایت یابید باید ترتیبی بدهید تا به اذان الهی لبیک گویید و دستی بشوید و به درگاه او پناه ببرید. چرا که هر که به او پناه برد، پناه یافت «و هر کس به خدا تمسّک جوید، به راهى راست، هدایت شده است»(آل عمران/101).

ما که الان از گناه خسته شده ایم، باید به آغوش مهربان خدا خود را بیاندازیم و الا رهزنان در کمین نشسته اند تا با برنامه ی جدید مرا به بیچارگی بکشانند.

یکی از مصداق های پناه بردن به خدا نماز است. نمازی که ما را از گناه دور و به خوبی ها علاقه مند می سازد«وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر؛ نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمى‏دارد»(عنکبوت/ 45).

درست است که برای کسی که مدت هاست نماز نخوانده و از این وادی دور افتاده نماز خواندن کاری بس مشکل است اما اگر قصد رهایی از سرگردانی و درد و رنج های روحی را داریم باید تلاش کنیم باید از زیر بار کوهی که به دست خود بر روی دوش گذاشته ایم بیرون بیاییم و الا دیر یا زود کمرمان را خواهد شکست و همین شروع کدن به نماز خواندن می تواند اساسی ترین قدم باشد .

در نماز این خوش اشارتها ببین

تا بدانى کاین بخواهد شد یقین‏

بـاد خشم و بــاد شهوت باد آز

بــرد او را کــه نبــود اهــل نماز

تلاش خود را بکار بگیرید که با کار های سازنده اثرات اعمال غیر صالح را از بین ببرد«در دو طرف روز، و اوایل شب، نماز را برپا دار چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) از بین مى‏برند این تذکّرى است براى کسانى که اهل تذکّرند»(هود/114)

برای شورشی که در دورن خود می خواهید ایجاد کنید از دعا، خدمت به والدین، توکل و توسل یاری بجوئید و سعی کنید اشکی در دعاها از جان شما برآید، تا درون شما شستشو یابد.

اگر به خدا روی آورید خود سود و بهره در دنیا و آخرت برده اید، چرا که او بی نیاز و ما نیازمندیم«أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید؛اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدائید تنها خداوند است که بى‏نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است»

لحظه ای بیندیشید!

تفکر

به راستی بعد از این همه گناه چه عاید شما شده است؟ از این به بعد نیز اگر به طاعت روی نیاورید، همان تجربه های تکراری را مرور خواهید کرد.

توجه داشته باشید نماز را به جا نیاوردن نیز خود گناهی است، آن هم بس بزرگ. چرا که با خالق خود فرد نمی خواهد رابطه بر قرار کند، و این رابطه برقرار نکردن با معدن فضل و رحمت، عاملی می شود تا در دام شیطان فرود آییم و از آنجا غذای روح خود را برگیریم خوب معلوم است در این صورت چه خواهد شد!! و چه بلایی بر سر ما خواهد آمد!!!

از این رو است که بعد از معرفت خدا اولین چیزی که از آن  سوال می شود در مورد نماز است. اگر آن پذیرفته شد، بقیه اعمال نیز پذیرفته می شود و اگر آن پذیرفته نشد بقیه اعمال نیز رد می شود« فإن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها»(امالی شیخ صدوق/ص641)

بنابراین با هر فکری، ذکری و عمل صالحی کاری کنید، پای تان به نماز کشیده شود. در این صورت جان شما به اُفق اعلاء کشیده می شود.

شمارش نعمت ها

خلقت ما، هستی ما و دار و ندار ما از خدا است. چشم و گوش، دست و پا نیز از اوست. ما که از سلامتی برخوردار هستیم کافی است برای چند دقیقه چشمان خود را ببندیم. در این صورت می بینیم که چه نعمت های برای ما خدا در نظر گرفته است. یا می توانید برای فقط چند دقیقه نفس خود را حبس کنید؟ بعد قدر هوا و این شش ها را خواهیم دانست. حال سوال؛ آیا می توان به این خدا پشت کرد؟! آیا این رسم نمک خورن است و نمکدان شکستن درست است؟!!«هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسان؛آیا جزاى نیکى جز نیکى است؟!»(الرحمن/60)

نتیجه :

اگر به خدا روی آورید خود سود و بهره در دنیا و آخرت برده اید، چرا که او بی نیاز و ما نیازمندیم«أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید؛اى مردم شما (همگى) نیازمند به خدائید تنها خداوند است که بى‏نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است»(فاطر/15)

و در نهایت باید قدر وقت و حالی که به انسان دست میدهد را دانست این ندامت ها و پشیمانی ها همه نعمت است گنج است از دست دادنش فقط ندامت به بار می آورد .

قدر وقت گر نشناسد دل و کاری نکند

بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم

فرآوری: محمدی

بخش قرآن تبیان


منبع :

وبلاگ سید مصطفی علم خواه