تبیان، دستیار زندگی
دیده ای شان؟! جلسه ای که مثلاً باید سر ساعتی مشخص برگزار شود، گاه ساعت ها به تأخیر می افتد . از بس که بدقولی می کنند . نمی دانم حساب چه چیزی را می کنند که اینقدر همیشه دیر می آیند . حالا نه فقط سر جلسه ها ، سر هر کاری که فکرش را بکنی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ایمان داشتن تنها به نماز و روزه نیست !


جلسه ای که مثلاً باید سر ساعتی مشخص برگزار شود، گاه ساعت ها به تأخیر می افتد . از بس که بدقولی می کنند . نمی دانم حساب چه چیزی را می کنند که اینقدر همیشه دیر می آیند . حالا نه فقط سر جلسه ها ، سر هر کاری که فکرش را بکنی ...


چوپان دروغگو را می شناسید

بنیاد اجتماعی بر تعاملات درست و راست مردم قرار گرفته است و بی اعتمادی ، به معنای واگرایی و فروپاشی اجتماعی است . از این روست که قول و قرار به صورت شفاهی و كتبی به عنوان بنیاد اجتماع ، مورد تأكید می باشد .

وفا به پیمان ها، قراردادها ، عقود و عهود به عنوان فضیلت اخلاقی و حقی اجتماعی ، از سوی عقل تفسیر شده است ؛ به گونه ای كه شرافت مردم به قول و قرارشان سنجیده و ارزیابی می شود . برخی برای تبیین شخصیت درست و سالم خویش به وفای به عهد خویش اشاره می كنند. مردم در هنگام داوری درباره وجوه شخصیتی افراد ، بر این نكته پافشاری می كنند كه  سرش برود ، قولش نمی رود .

بنابراین هرگونه بدقولی ، به عنوان ناهنجاری و ضداخلاق شناخته و معرفی می شود ؛ زیرا بنیاد اجتماع را سست و شخصیت آدمی را تحلیل می برد و به سوی رذالت و پستی سوق می دهد و به بی اعتمادی اجتماعی دامن می زند ، این در حالی است كه از نظر دانشمندان علوم مختلف ، اعتماد اجتماعی به عنوان سرمایه اصلی و اساسی هر جامعه بلكه بنیاد آن می باشد .

ارزش و اهمیت راستگویی

قرآن برای راستگویی، ارزشی والاتر و برتر از ایمان و تقوا قایل شده است(1)، آن را به عنوان امری فطری و پذیرش همگانی معرفی می كند(2) و از آن به عنوان ملاك فضیلت انسانی و كمال وی یاد می کند .

از نظر قرآن بندگان راستگو ، كسانی هستند كه شایسته ستایش هستند(4) و به عنوان یكی از معیارهای انتخاب دوست و رفیق(5) و جداسازی انسان ها در قیامت(6) مطرح می باشد ؛ چنان كه راستگویی به عنوان مصداقی از مصادیق نیكوكاری مطرح می شود و از آن ستایش به عمل می آید.(7)

از این رو خداوند، مؤمنان را به راستگویی و درستی در عمل دعوت می كند(8)؛ زیرا تنها راه حصول رستگاری آخرتی، راستگویی و راستی است و انسان تنها در سایه راستی و راستگویی است كه می تواند امید به سعادت و رستگاری ابدی داشته باشد.(9)

انسان فقط هنگامی در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرد كه راستی و راستگویی را در زندگی بپذیرد و بدان پایبند باشد؛ چنان كه راستگویی ، زمینه ساز رشد و ترقی انسان و دست یابی به مقامات معنوی و كمالی است

راست گویی ، وسیله ای برای رشد و ترقی

ایمان داشتن تنها به نماز و روزه نیست !

ریشه تأكید و توجه قرآن به راستی و راستگویی را می توان در این مطلب جست كه انسان فقط هنگامی در مسیر رشد و بالندگی قرار می گیرد كه راستی و راستگویی را در زندگی بپذیرد و بدان پایبند باشد؛ چنان كه راستگویی ، زمینه ساز رشد و ترقی انسان و دست یابی به مقامات معنوی و كمالی است.(10)

قول و قرارهایتان را مکتوب کنید !

یكی از موضوعاتی كه پیوندهای اجتماعی بر آن قرار می گیرد، قول و قرار است. در حقیقت شخص با سخن خویش عهد و پیمانی را با دیگری می بندد و شخص دیگر را مطمئن می سازد كه به آن عمل كند و مطابق قول و سخن خویش ، كاری را انجام دهد. بسیاری از معاملات و حتی تعاملات اجتماعی بر اساس عهد و پیمان های شفاهی انجام می پذیرد ؛ هرچند كه در آیات قرآنی به عنوان یك آموزه حقوقی و اخلاقی از مؤمنان خواسته شده تا در حوزه معاملات ، به نگارش عقود و عهود بپردازند، تا بتوان بر اساس آن استناد حقوقی كرد ، ولی در بسیاری از روابط اجتماعی و كارها این امكان وجود ندارد كه به شكل نوشتاری درآید . از این رو قول و قرار به معنای مهم ترین ابزار تعاملات اجتماعی مورد توجه و بهره برداری از سوی همگان می باشد.

وفای به عهد ، شرط اساسی ایمان داشتن

قرآن، یكی از نشانه های ایمان را پایبندی به عهد و پیمان می شمارد و فرمان می دهد كه مؤمنان نسبت به هر عقد و عهدی وفادار باشند.(11) در این فرمان تفاوتی میان عهدی كه به شكل نوشتار و یا قول و قرار باشد، گذاشته نشده است؛ بنابراین وفا به عهد و عقد كه در قرآن مطرح می شود، شامل وفای به قول و قرار شفاهی و زبانی نیز می شود .

در حقیقت عهد ، نوعی امانت در نزد شخص است كه می بایست آن را مراعات كند و به اهلش بازگرداند . خداوند در این باره یكی از صفات مؤمن را مراعات امانت می داند و می فرماید: « وَ الَّذینَ هُمْ ِلأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ ؛ مؤمنان آن ها هستند كه امانت ها و عهد خود را مراعات می كنند

بدقولی، نشانه ای از فسق

قرآن بدقولی را نشانه ای از فسق می داند.(12) فسق به معنای بیرون شدن از پوست است.

فاسق در این بیان به كسی اطلاق می شود كه عهدی را كه بسته است، می شكند ؛ بنابر این نقض عهد و بدقولی به معنای نوعی بیرون شدن از پوست است كه شخص ، حقیقت باطنی خویش را آشكار می كند و زشتی خویش را به نمایش می گذارد .

خداوند درباره حضرت اسماعیل علیه السلام كه به سوی قوم جرهم فرستاده شده بود، می فرماید: « وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا ؛ و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل (نیز) یاد کن ، که او در وعده‏هایش صادق ، و رسول و پیامبری (بزرگ) بود».(13) در این آیه، این پیامبر به عنوان صادق الوعد (خوش قول) معرفی شده است .

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «اسماعیلی که خدای عزوجل در کتاب خود در باره اش فرموده ؛ « وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا ؛ اسماعیل فرزند ابراهیم نیست؛ بلکه پیغمبری دیگر از انبیاء بوده است که خدای عزوجل به سوی قومش مبعوث نمود و مردمش او را گرفته و پوست سر و رویش را کندند؛ پس فرشته ای نزدش آمد و گفت: خدای عزوجل مرا نزد تو فرستاد تا هر امری داری، اطاعت کنم. گفت: من باید به دیگر انبیاء اقتداء داشته و آنان را اسوه خود قرار دهم».(14)

ایمان داشتن تنها به نماز و روزه نیست !

عهد و پیمان امانت است !

خداوند در آیاتی بر عهد به عنوان یك امانت تأكید می کند . در حقیقت عهد ، نوعی امانت در نزد شخص است كه می بایست آن را مراعات كند و به اهلش بازگرداند . خداوند در این باره یكی از صفات مؤمن را مراعات امانت می داند و می فرماید: « وَ الَّذینَ هُمْ ِلأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ ؛ مؤمنان آن ها هستند كه امانت ها و عهد خود را مراعات می كنند».(15)

نتیجه گیری :

وفای به عهد و پیمان ، چه قولی و چه نوشتاری نه تنها یك مسئولیت اجتماعی و حقوقی ، بلكه یك مسئولیت بزرگ از سوی خداوند است كه بر گردن اشخاص می باشد و باید در قیامت پاسخ گوی آن باشند.(16)

پی نوشت:

1. توبه: 119

2. اعراف: 70 و 106؛ یوسف: 27-26؛ حجر: 7 و شعرا: 31 و 154

3. آل عمران: 15 و 17 و مائده: 69 و 87

4. آل عمران: 15 تا 17

5. نساء: 69

6. مائده: 119

7.بقره: 177و یوسف: 27 و 46 و 56

8. توبه: 119

9. مائده: 119

10. مریم: 56 و 57

11. احزاب: 23 و 24 و مائده: 1

12. بقره: 27

13. مریم: 54

14. علل الشرایع، ص 77، ح 2

15. مؤمنون: 8

16. اسراء: 43

زهرا رضاییان

بخش قرآن تبیان