تبیان، دستیار زندگی
بدون شك خداى متعال یك موجودى در عرض موجودات دیگر نیست كه شماره‏بندى بكنیم و بگوییم مثلاً پنج انسان به علاوه خدا مى‏شود شش موجود . این همان مطلبى است كه حكما فرمودند كه وحدت خدا ، وحدت عددى نیست ، زیرا عدد و شمارش در مورد موجوداتى به كار مى‏رود كه در عرض
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آداب و معاشرت هایمان را قرآنی کنیم!

آداب معاشرت


دین اسلام برای تک تک مراحل و جزئیات زندگی ، آداب و اصولی را بیان کرده که اگر با توجه به آن موازین زندگی را استوار کنیم و دستورات را در زندگی سرلوحه خود قرار دهیم ،هیچگاه به مشکل بر نخواهیم خورد .


آداب نشستن

یکی از آداب معاشرت كه در قرآن كریم مورد تأكید واقع شده ، این است كه در مجالس طورى بنشینند كه اگر تازه واردى آمد ، جاى نشستنش باشد .

معمولاً مجالس ظرفیت محدودى دارد و اگر همه افراد بخواهند آزاد و راحت‏ بنشینند ممكن است جا براى دیگران تنگ بشود ، از این رو دستور داده شده كه در مجالس وقتى به شما گفته مى‏شود كه جا باز كنید ، تنگتر بنشینید و جا به دیگران بدهید كه خدا هم به شما وسعت ‏بدهد ؛ در این رابطه خداوند در آیه 11 سوره مجادله می فرماید: «أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِیلَ انشُزُوا فَانشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ »

درباره شان نزول این آیه گفته‏اند: كسانى كه خدمت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم شرفیاب مى‏شدند ، دور پیغمبر تنگاتنگ حلقه مى‏زدند و كسانى كه بعد مى‏آمدند دیگر جا براى ایشان نبود . این بود که این آیه نازل شد که می فرماید : طورى نباشد كه اگر كسى كارى دارد یا مى‏خواهد سخنى از پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم بشنود جا براى او نباشد.

بعد اضافه مى‏فرماید: «وَ إِذَا قِیلَ انشُزُوا فَانشُزُوا » بعضى از مفسران گفته‏اند كه منظور این است كه اگر شخص محترمى وارد شد و به شما گفته شد بلند شوید و جاى خود را به او بدهید، به راحتی و به دور از هر گونه ناراحتی این كار را انجام بدهید .

در ذیل آیه قبل و در تأئید آن می فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» یعنی مى‏تواند مؤیدى براى این تفسیر باشد كه در بین شما كسانى هستند كه مزایایى دارند و احترامشان براى شما لازم است از جمله مؤمنین خالص و علماى ربانى كه نزد خدا محترمند و خدا آنها را بلند مرتبه قرار مى‏دهد.

گوش سپردن به سخن

یكى دیگر از آدابى كه از سیره پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم استفاده مى‏شود و در قرآن كریم هم به آن اشاره شده نكته‏اى است كه در باب مدیریت ‏خیلى مهم است. كسانى كه در جامعه ، شاخص هستند و نوعى رهبرى و پیشوایى دارند ، طبعاً دیگران به آنها مراجعه مى‏كنند و انتقادها و پیشنهادهایى دارند و مسائلى را درباره مصالح و مفاسد جامعه مطرح مى‏كنند كه بسیارى از آنها صحیح و قابل قبول نیست اما شنونده در مقابل این سخنان باید چه عكس العملى نشان بدهد؟

آیه‏اى هست كه از آن استفاده مى‏شود كه سیره پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم این بود كه به همه حرفها درست گوش مى‏دادند و به اصطلاح خودمان تو ذوق طرف نمى‏زدند و اگر حرفش هم صحیح نبود ، به رویش نمى‏آوردند.

منافقان این مطلب را براى پیغمبر، عیب مى‏دانستند و مى‏گفتند: این شخص، فقط گوش و «اذن‏» است و هر كس هر چه مى‏گوید گوش مى‏كند. در آیه 61 سوره توبه مى‏فرماید: «و منهم الذین یؤذون النبى و یقولون هو اذن » منافقان درباره پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏گفتند «اذن‏» است ‏یعنى فقط گوش است و همه سخنان را مى‏شنود و نقض و ابرامى نمى‏كند.

اگر سه نفر باشید خدا چهارمى شماست و اگر پنج نفر باشید ششمى شماست و اگر كمتر باشید مثلا دو نفر باشید خدا سومى است و اگر بیشتر باشید مثلا هفت نفر باشید خدا هشتمى است. بنابراین به حضور خداى متعال در همه جا توجه داشته باشید و رعایت تقوا را بكنید

گوش دادن

خداى متعال در جواب ایشان مى‏فرماید: «وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یِقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَّكُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَیُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ آمَنُواْ مِنكُمْ وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ »

در شأن نزول این آیه گفته شده كه شخصى از منافقان خدمت پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم مى‏نشست و سخنان آن حضرت را براى دوستان خود نقل مى‏كرد (در روایات شیعه ، نام وى عبدالله بن مطعم ذكر شده است).

جبرئیل به پیغمبراكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم خبر داد كه این شخص، سخن‏چین است و گفت‏گوهایى را كه در حضور شما انجام مى‏گیرد براى منافقان نقل مى‏كند. حضرت او را خواستند و به او گفتند كه آیا تو براى منافقین خبر چینى مى‏كنى؟ گفت: نه، چنین چیزى نیست . گفتند: بسیار خوب، ولى مبادا از این كارها بكنى .

او رفت و پشت‏ سر پیغمبر اكرم‏صلى الله علیه وآله وسلم گفت كه این شخص «اذن‏» (گوش) است هر كس هر چه مى‏گوید قبول مى‏كند ، به او گفته بودند كه من اخبار را نقل مى‏كنم او هم قبول كرده بود، و من آن را انكار كردم، از من هم قبول كرد!

صحبت درگوشى (نجوا)

یكى دیگر از مسائلى كه در معاشرتها مطرح مى‏شود و در چند مورد در قرآن كریم به آن اشاره شده نجوا و درگوشى صحبت كردن است. در یك جمعى كه افراد مختلفى حضور دارند اگر دو نفر با هم خصوصى و درگوشى صحبت كنند، طبعاً موجب رنجش دیگران مى‏شود و در دلشان مى‏گویند چرا مطلبى را مى‏خواهند از ما پنهان كنند و ما را نامحرم حساب مى‏كنند؟

مواردی که " نجوا " اشکال ندارد

گاه، مواردى پیش مى‏آید كه این كار ضرورت پیدا مى‏كند; مثلاً شخصى یك مسأله خصوصى دارد و نمى‏خواهد دیگران بفهمند ، ناچار مى‏بایست‏بطور خصوصى و نجوا مطرح بكند ، البته اگر بتواند در جایى كه دیگران نباشند بگوید خیلى بهتر است ولى گاهى وقت تنگ است و باید زودتر مطلب را بیان کند ، یا این كه مطلبى مربوط به مصالح حكومتى است كه فقط باید رهبران قوم بدانند یا مربوط به اسرار نظامى است كه نباید دیگران مطلع شوند یا براى این كه آبروى كس دیگرى محفوظ باشد احتیاج پیدا مى‏شود كه مطلب بطور خصوصى مطرح بشود یا این كه دو نفر ، كدورتى دارند و كسانى مى‏خواهند بین آنان را اصلاح کنند و اگر علنى مطرح كنند نقض غرض مى‏شود .

بطور كلى در موارد مختلفى احتیاج به برخوردهاى خصوصى و گفت‏گوهاى سرى و درگوشى پیدا مى‏شود. مواردى هم هست كه بر عكس این درگوشیها درست‏برخلاف مصلحت است مثل توطئه‏هایى كه منافقین مى‏كردند آنها هم كارهایى را كه مى‏خواستند انجام بدهند فقط با همكارانشان مطرح مى‏كردند.

در یك جمعى كه افراد مختلفى حضور دارند اگر دو نفر با هم خصوصى و درگوشى صحبت كنند ، طبعاً موجب رنجش دیگران مى‏شود و در دلشان مى‏گویند چرا مطلبى را مى‏خواهند از ما پنهان كنند و ما را نامحرم حساب مى‏كنند؟

رعایت تقوا حتی در حالت نجوا!

گوش شنوا

در قرآن كریم به انواع نجوا اشاره شده است در بعضى از آیات بطور كلى سفارش مى‏كند كه در نجواهایتان تقوا را رعایت كنید و توجه داشته باشید كه سخنان محرمانه شما را خدا مى‏شنود بنابراین چیزى نگویید كه خلاف مصلحت اسلام و بر خلاف تقوا باشد .

در بعضى از آیات نجواهاى خلاف مصلحت را منع فرموده و مردم را از آن برحذر داشته است و در بعضى از آیات گفته شده كه نجوا براى كارهاى صحیح اشكال ندارد و مواردى را ذكر فرموده كه نجوا گفتن در آنها مانعى ندارد.

در سوره مجادله چندین آیه در مورد نجوا است و به این صورت شروع مى‏شود: «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مَا یَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ؛ اگر سه نفر باشید خدا چهارمى شماست و اگر پنج نفر باشید ششمى شماست و اگر كمتر باشید مثلا دو نفر باشید خدا سومى است و اگر بیشتر باشید مثلا هفت نفر باشید خدا هشتمى است. بنابراین به حضور خداى متعال در همه جا توجه داشته باشید و رعایت تقوا را بكنید. »( مجادله ، آیه‏7)

نکاتی پیرامون آیه

درباره این آیه، نكته‏هاى تفسیرى متعددى هست كه مفسران ذكر كرده‏اند از جمله درباره «معیتى‏» است كه خداى متعال در این جا براى خودش ذكر مى‏فرماید: « وَلَا أَدْنَى مِن ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ »

بدون شك خداى متعال یك موجودى در عرض موجودات دیگر نیست كه شماره‏بندى بكنیم و بگوییم مثلاً پنج انسان به علاوه خدا مى‏شود شش موجود. این همان مطلبى است كه حكما فرمودند كه وحدت خدا ، وحدت عددى نیست، زیرا عدد و شمارش در مورد موجوداتى به كار مى‏رود كه در عرض هم هستند و با افزودن یكى بر دیگرى، موجودیت آنها افزایش مى‏یابد. پس منظور از این كه خدا ششمین از پنج نفر هست فقط اشاره به حضور خداى تعالى و قیومیتى است كه خداى متعال در همه جا و نسبت‏به همه چیز دارد.

نتیجه گیری:

به عبارتی می توان گفت که نجوا و در گوشی صحبت کردن در جمع کار شایست و پسندیده ای از نظر قرآن نمی باشد ، اما در مواردی که قبلاً ذکر شده ، استثنائاتی دارد .

فرآوری : زهرا اجلال

                                                                                                                                                  بخش قرآن تبیان


منبع :

مقاله آیة الله محمد تقى مصباح یزدى ، با عنوان " آداب معاشرت در قرآن "