تبیان، دستیار زندگی
چرا اقتباس‌های ادبی از کتاب‌های ایرانی انجام نمی‌شود؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سینمایی بدون اقتباس

سینما


کتاب‌ها که خود، یک اثر هنری به حساب می‌آیند به وسیله‌ی هنرمندان بزرگ و صاحب‌نامی مورد استفاده قرار گرفته و به‌وسیله‌ی آ‌ن‌ها فیلم، سریال، نمایش و آثاری از این دست تهیه شده است. اقتباس از متون کهن و قدیمی همیشه راه مناسبی برای آشنا کردن مخاطب با فرهنگ و هنر داشته است.


این روش اگر چه در بسیاری از کشورها مورد استفاده واقع شده و نتایج درخشانی هم با خود داشته است اما در ایران، آن‌طور که باید و شاید شکل نگرفته یا به بلوغ نرسیده است.

نخستین فیلم های سینمایی در ایران اقتباس هایی از متون کهن و منظومه های فارسی مثل شاهنامه و هفت پیکر نظامی بوده است. فیلم‌سازان اولیه سینمای ایران مثل عبدالحسین سپنتا و اسماعیل کوشان با آگاهی از علاقه تماشاگران ایرانی به داستان ها و افسانه های کهن ایرانی، به اقتباس از روی این آثار روی آوردند.

اما علی‌رغم شیفتگی و تمایل فیلم‌سازانی مثل عبدالحسین سپنتا، اسماعیل کوشان، شاپور یاسمی و سیامک یاسمی به مضامین و درون‌مایه های داستان‌های کهن، در این دوره آثار درخشان و قابل توجهی که در حد و مرتبه داستان‌های شاهنامه یا منظومه‌های عاشقانه فارسی باشد به وجود نیامد.

امروزه آثار ادبی مهم و قابل‌توجهی منتشر شده و قابلیت این را دارند تا به وسیله‌ی فیلم‌سازان ایرانی به تصویر کشیده شوند. اما متاسفانه این اتفاق به دلائلی انجام نمی‌شود

امروزه آثار ادبی مهم و قابل‌توجهی منتشر شده و قابلیت این را دارند تا به وسیله‌ی فیلم‌سازان ایرانی به تصویر کشیده شوند. اما متاسفانه این اتفاق به دلائلی انجام نمی‌شود.

احمد میر احسان نویسنده و منتقد سینما علت این امر را ناشی از ظهور سینما در ایران به عنوان پدیده ای مدرن در دل یک جامعه سنتی می داند. به اعتقاد میر احسان، سینما در غرب به عنوان یک پدیده مدرن در یک جامعه مدرن ظاهر می‌شود و جریان اقتباس سینمایی در غرب مبتنی بر تجربه مدرن داستان گویی است اما سینما به عنوان بازیچه ای برای دربار و سرگرمی پادشاه قاجار وارد ایران می شود.

این منتقد عقیده دارد که سینما در غرب در دوره ای به وجود آمد که ادبیات مدرن رشد کرده و تجربه های عظیم و متفاوتی در عرصه رمان و داستان صورت گرفته است در حالی که سینما در ایران همزمان و پا به پای ادبیات مدرن دارد رشد می کند یعنی عمر آن به اندازه عمر ادبیات داستانی است.

از سوی دیگر سینماگران ایرانی به ادبیات کهن به عنوان دستمایه هایی آماده برای فیلم ها نگاه می کردند چرا که هنوز تخصصی به عنوان فیلمنامه در سینمای ایران به وجود نیامده بود.

اما این علی حاتمی است که مهم ترین اقتباس ها را در سینمای ایران بر اساس ادبیات عامیانه فارسی انجام می دهد. اقتباس هایی که تفاوت های شاخصی با فیلم های اقتباسی مشابه دیگر این دوره و دوران قبل تر دارد.

سینما در غرب در دوره ای به وجود آمد که ادبیات مدرن رشد کرده و تجربه های عظیم و متفاوتی در عرصه رمان و داستان صورت گرفته است در حالی که سینما در ایران همزمان و پا به پای ادبیات مدرن دارد رشد می کند یعنی عمر آن به اندازه عمر ادبیات داستانی است

حاتمی که خود نمایشنامه نویس بود با زبانی موزون و نگرشی عمیق تر به این نوع ادبیات، آنها را دستمایه های کار خود در سینما قرار داد. "حسن کچل" با بازی پرویز صیاد و "بابا شمل" با بازی محمد علی فردین نمونه های درخشانی از اقتباس های علی حاتمی در این زمینه اند.

از جمله کتاب‌هایی که در ایران به فیلم تبدیل شده است می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- "خمره"، بر اساس کتاب "داستان آن خمره"، نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی.

- "تنگسیر"،  بر اساس رمان صادق چوبک.

- "هفت پرده"، بر اساس نوشته‌ی سعید حقیقی.

- "شوهر آهو خانم"، بر اساس رمان شوهر آهو خانم نوشته‌ی علی‌محمد افغانی.

این اما در مقابل کتاب‌هایی که در کشورهای دیگر مورد استفاده‌ی فیلم‌سازان قرار گرفته‌اند، رقم بسیار ناچیزی است.

اما علت چیست؟ آیا آثار ادبی ایران قابلیت تبدیل شدن به فیلم و... ندارند؟

بهرام توکلی، کارگردان سینما در این رابطه می‌گوید:

"فیلم‌ساز ایرانی برای ساخت کار اقتباسی دو انتخاب دارد؛ یکی اینکه سراغ آثار ادبی نوشته شده هموطن خود برود، که این کار هم دردسرهای خاص خودش را دارد. بسیاری از نویسندگان مطرح ما سینما را خوب نمی‌شناسند و دوست ندارند خیلی با سینماگران همکاری کنند. دوست دارند اثرشان عینا آنچه هست ساخته شود، که این عملی نیست.

اقتباس در ایران کم‌تجربه شده است. ما در سال چند فیلم اقتباسی می‌سازیم؟ سال گذشته بخشی قرارداده شد برای آثار اقتباسی و ما عملا دیدیم که تنها همان یک فیلم در آن بخش حضور داشت

اما گزینه دوم برای فیلم‌ساز ایرانی رفتن به سوی آثار ادبی جهان است که آن هم به لحاظ اقتباس مشکل دارد. بسیاری از تم‌های جذاب ادبیات جهان به لحاظ مسائل فرهنگی و اجتماعی، قابل ترجمه و اقتباس نیستند."

این فیلم‌ساز جوان در باره‌ی این‌که چرا آثار اقتباسی موجود نیز به لحاظ کیفی ضعیف بوده و به چشم نمی‌ایند می‌گوید:

"اقتباس در ایران کم‌تجربه شده است. ما در سال چند فیلم اقتباسی می‌سازیم؟ سال گذشته بخشی قرارداده شد برای آثار اقتباسی و ما عملا دیدیم که تنها همان یک فیلم در آن بخش حضور داشت. در این زمینه آنقدر تجربیات کمّی ما اندک است که طبعا به کیفیت نمی‌رسیم. شما زمانی به یک کیفیت دست پیدا می‌کنید که پروسه‌ای مدام در حال آزمون و خطا باشد و به مرور برای فیلمسازی که این کار را می‌کند، تجربه پیدا شود تا نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کند.

این فرد همچنین باید بیشتر با آثار ادبی روز و با آثار کلاسیک آشنا شود تا در تجربه سوم، چهارم خود، کار درجه یکی انجام دهد. ما این فرصت را اصلا در سینمای‌مان نداریم و آنقدر تجربه این کار کم است که نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم، کاری این‌چنینی که ساخته می‌شود."

به هر صورت باید توجه داشت که استفاده از کتاب‌های ادبی(قدیمی و جدید) برای تولید آثار هنری یکی از تاثیرگذارترین روش در آشنا ساختن مردم با فرهنگ آن جامعه است و باید از این ظرفیت استفاده‌ی کاملی صورت گیرد.

امیر مقیمی

بخش کتاب‌خوانی تبیان


منابع:

سایت خبری نقد

همشهری آنلاین

خبرگزاری کتاب ایران

خبرگزاری فارس