تبیان، دستیار زندگی
نخستین آیات سوره حج هول و هراسهاى ساعت قیامت را براى ما مصوّر و مجسّم مى‏سازد تا روح پرهیزگارى نسبت به خداى متعال را بر انگیزد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یكی از خصوصیات قلب بشر

(زمینه كلى سوره‏ حج)

چند توصیه درباره قرآن کریم

نخستین آیات سوره حج هول و هراسهاى ساعت قیامت را براى ما مصوّر و مجسّم مى‏سازد تا روح پرهیزگارى نسبت به خداى متعال را بر انگیزد.

شاید تقوا و پرهیزگارى از هدفهایى باشد كه تمام سوره‏هاى قرآنى آن را محقّق مى‏سازند، ولى بازتابهاى آنها بر زندگى متفاوت است. این سوره چنین آغاز مى‏شود كه مردم را به تقوا و پرهیزگارى فرمان مى‏دهد، و مناسك و مراسم حج و وظایف و واجبات جهاد را به ما یادآور مى‏شود و سرانجام به بیان ویژگیهاى امّت اسلامى پایان مى‏یابد.

این سوره شفاى قلب از بیماریهاى غفلت و جدل و نادانى و دورویى است و نیز عذر و بهانه‏هایى را كه انسان براى گریز از مسئولیت به آنها متوسّل مى‏شود مثل گمان باورى و آرزوجویى و تكیه به پرستش بتها (از هر نوع) و بیم از طاغوتها و گردنكشان، و خوف از شكست خوردن در برابر نیروى (ظاهرى) آنها، همه و همه را چاره مى‏كند.

چگونه خداوند با آیات این سوره آن بیماریها را شفا مى‏بخشد و قلب را از عذرهایى كه مانع پرهیزگارى و تقوا مى‏شود پاك و زدوده مى‏سازد؟

در آغاز این سوره نهیب زلزله‏اى سخت را مى‏بینیم كه نقابهاى انسان را فرو مى‏ریزد، انسانى كه در گمراهى و جهل سرگشته و حیران شده و از سرنوشت تباهى كه در انتظار اوست غافل و بیخبر مانده است.

آن گاه روند سوره به بهانه سازیهاى دیرین و تازه‏اى مى‏پردازد كه نفس بشرى براى گریز از عظمت مسئولیّت و هیبت مجازات به آنها متوسّل مى‏شود و عبارت است از جدل نادانسته و ناآگاهانه درباره خداوند و شك و تردید نسبت به رستاخیز، به این عنوان كه امرى محال است.

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ كُلَّ شَیْطانٍ مَرِیدٍ (حج3)؛ و بعضى از مردم، ناآگاهانه در باره‏ى خداوند به جدال مى‏پردازند و از هر شیطان سركشى پیروى مى‏كنند.)

این سوره پس از یادآورى به قدرت خداوند بر برانگیختن مردگان، به درمان حالت جدل ناآگاهانه، و حالت ایمان زبانى مى‏پردازد كه صاحب آن به فكر چاره كردن مصالح آنى و زودگذر خویش است و او را از اینكه زیان دیده دنیا و آخرت باشد بر حذر مى‏دارد.

آن گاه سیاق قرآنى ما را به گمراهى كسى كه مى‏پندارد خدا در دنیا و آخرت به او یارى نمى‏رساند آگاه مى‏سازد، سپس پاداش مؤمنان را متذكر می شود و مجازات كافران را بیان مى‏كند كسانیكه مردم را از مسجد الحرام باز مى‏دارند، خانه‏اى كه ابراهیم آن را بنا كرد و واجب است كه فقط براى كسب خشنودى خدا آهنگ آن كنند.

بیگمان از بزرگترین حكمتهاى حج برانگیختن روح تقوا در قلب است تا آن را از پلیدى و چرك شرك پاك كند و بزداید، و این امر از طریق ذكر خدا، و اطعام فقرا، و پاك ساختن بدن از پلیدیها است.

به این ترتیب مطالب سوره از آیه 26 با ذكر حج آغاز می شود، و به بیان بعدى مهم از تقوا ادامه می یابد كه همانا بزرگداشت، حرمت نهاده‏هاى خداوند و احترام شعائر اوست، و از پرستش بتهاى پلید منع مى‏كند و فرمان به مردود شمردن آنها از طریق وسیله‏اى مى‏دهد كه به معنى طهارت و زدودگى (ظاهر و باطن) است.

به راستى كه بزرگداشت شعائر خدا از تقواى قلب است، و هدف از ذبح، پرورش تقوا از طریق یاد كردن خدا به هنگام ذبح است.

ما نیز وظیفه داریم این آرزوجویى‏ها و وسوسه‏ها را با آیات قرآن از دل خود پاك كنیم و درمان كنیم تا باعث فتنه‏اى براى ما نشود. و باید بدانیم كه هر چه شیطان به هنگام آرزوجویى به قلب بیمار و سخت القا كند، آن قلب بیمار استقبال مى‏كند و در نتیجه از راه راست منحرف مى‏شود

والاترین مراتب و درجات تقوا حالت تواضع و فروتنى است و روند سوره صفات متواضعان را از خوف خدا و صبر و بر پاى داشتن نماز و انفاق به ما یادآور مى‏شود.

حج

فحواى كلام در خلال آیات (38- 41) به ما جهادی را یادآوری میكند كه دژ مقدّسات و زره حرمت نهاده‏هاست و پیوند میان حج (كه جهاد ناتوانان خوانده مى‏شود) با جهاد خونین بسیار استوار است، مگر نه این كه هدف این دو فریضه همان بالا بردن و بر افراشتن كلمه حق، یكى به صورت مسالمت آمیز و دیگرى با دفاع خونین است؟

شاید اذن به جهاد در این روند قرآنى و در سیاق این سوره براى تكمیل جوانب تقوا و پرهیزگارى است تا به ذهن كسى خطور نكند كه تقوا به معنى گوشه‏گیرى و در خود فرورفتن و رهبانیّت است ... و به طور كلى پیداست كه این آیات همان قلّه و اوج این سوره است.

آن گاه روند سوره به بیان بهانه‏تراشى شیطانى دیگرى مى‏پردازد كه تكذیب كنندگان نسبت به رسالتهاى الهى مى‏آورند و مى‏گویند كه تأخیر رسیدن عذاب دلیل مسامحه و اهمال خدا نسبت به آنان است. در حالى كه سزاوار است در زمین بگردیم و به سرانجام تكذیب كنندگانى كه خدا به آنان مهلت داد و سپس به شدت مجازاتشان كرد بنگریم (در حالى كه خداوند نعمتهاى آشكار و پنهان خود را بر صالحان و نیك اندیشان فرو ریخت) البته گردش در زمین براى كسانى كه در ردّ آیات خدا مى‏كوشند و مى‏خواهند او را (سبحانه و تعالى) به عجز آورند و به لجبازی و معاندت با آن آیات بر مى‏آیند سودى نمى‏رساند و عذابى سخت در انتظار آنهاست.

بعد از آن قرآن حكیم به بیان یكی از خصوصیات قلب بشر مى‏پردازد كه زمین و كشتگاه وسوسه‏هاى شیطان است، و مى‏گوید كه خداى سبحان پیامبران خود را این گونه تأیید و پشتیبانى مى‏كند كه آنچه را شیطان به دلشان مى‏افكند نسخ و باطل مى‏كند، و آنگاه به آیات خود استوارى و استحكام مى‏بخشد.

ما نیز وظیفه داریم این آرزوجویى‏ها و وسوسه‏ها را با آیات قرآن از دل خود پاك كنیم و درمان كنیم تا باعث فتنه‏اى براى ما نشود. و باید بدانیم كه هر چه شیطان به هنگام آرزوجویى به قلب بیمار و سخت القا كند، آن قلب بیمار استقبال مى‏كند و در نتیجه از راه راست منحرف مى‏شود.

بعد از آن قرآن حكیم به بیان یكی از خصوصیات قلب بشر مى‏پردازد كه زمین و كشتگاه وسوسه‏هاى شیطان است، و مى‏گوید كه خداى سبحان پیامبران خود را این گونه تأیید و پشتیبانى مى‏كند كه آنچه را شیطان به دلشان مى‏افكند نسخ و باطل مى‏كند، و آنگاه به آیات خود استوارى و استحكام مى‏بخشد

عذر شیطانى دیگرى نیز وجود دارد كه آیات این سوره به آن نیز مى‏پردازد، و آن عذر، یأس و نومیدى است، آنجا كه آدمى از خود مى‏پرسد، قیام براى خدا و مطالبه حقوق از دست رفته چه سودى دارد؟

(آرى، آنان كه در راه خدا تن به مهاجرت دادند و بر ضد ستم از خویشتن دفاع نمودند خداوند آنها را یارى می كند. و هیچ چیزى در آسمانها و زمین خدا را ناتوان نمى‏سازد، مگر نه این كه او همان شهریار بى‏نیاز ستوده رئوف مهربان است و اوست كه زنده مى‏كند و مى‏میراند؟)

براى آن كه حالت یأس را درمان كنیم باید به آیات قدرت و رحمت خدا بنگریم.

مطلب بعدی این است كه:  آنچه انسان را از عمل (به احكام) باز مى‏دارد همان جدل درباره دین است، و خداوند از آن نهى كرده، و به ما خبر داده كه ذات متعالش براى هر امتى راه و رسمى نهاده و بیگمان او خود به همه چیز آگاه و داناست.

شرك پناهگاه بهانه‏آوران است زیرا مشرك مى‏پندارد كه اعتماد و توكّل او به شریكان دروغین او را از مسئولیتها نجات مى‏دهد، ولى قرآن به ما یادآور مى‏شود كه آن شریكان جعلى حتى مگسى را نیافریده‏اند و نمى‏توانند در برابر او مقاومت كنند.

در آخرین درس این سوره، خداوند بیان مى‏كند كه چگونه پیامبران را از میان فرشتگان و مردم برگزید ... و اوست كه بر ایشان تسلّط مطلق دارد.

و در پایان آیه كریمه‏اى را مى‏خوانیم كه خصوصیّات امّت اسلامى را مشخّص مى‏سازد، و به جهاد چنان كه سزاوار است، امر مى‏كند.

نوشته آمنه اسفندیاری - گروه دین و اندیشه تبیان