تبیان، دستیار زندگی
گفتند و نوشتند که «دین افیون ملتهاست» یعنی دستاوردی جز خماری و نعشگی روحانی و خمودی جسمانی برای ملتها نداشته و ندارد. یعنی مانع پیشرفت و توسعه است. یعنی نمی گذارد علم و استعداد نهفته در بشر خودی نشان دهد و با شکوفائیش عالمی را غرق در صنعت و فناوری کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عقب ماندگی به واسطه دین!

دین و پیشرفت

گفتند و نوشتند که «دین افیون ملتهاست» یعنی دستاوردی جز خماری و نعشگی روحانی و خمودی جسمانی برای ملتها نداشته و ندارد. یعنی مانع پیشرفت و توسعه است. یعنی نمی گذارد علم و استعداد نهفته در بشر خودی نشان دهد و با شکوفائیش عالمی را غرق در صنعت و فناوری کند.

دکتر مهرآسا در مقاله «عقب‎ماندگی ما از چیست؟» می نویسد: «تمام كشورهایی كه مردمانش به آیین حنیف اسلام، باورمند و دچارند، قرنهاست كه در فقر و جهل دست و پای بی‎حاصل می‎زنند زیرا قیدی را كه بر پایشان بسته و مانع حركت است، نمی‎شناسند.» و نیز می نویسد: «بزرگترین عامل عقب ماندگی را باید در اعتقادات آسمانی و باورهای غیر مادی جستجو كرد.»

پس برای جهانِ اولی شدن لازم است دین را از سر راه برداشته و محترمانه عذر او را خواست. مانند همان کاری که غرب شجاعانه به آن دست زد. مرگ یک بار، شیون هم یک بار. غرب در یک اقدام جسورانه دین را از کارخانه و کتابخانه، دانشگاه و آزمایشگاه به کنج کلیسا راند و حکم حبس ابد را برایش صادر کرد و با این کار، خودش را برای همیشه از مزاحمت های گاه و بی گاه او راحت کرد. اکنون بر کسی پوشیده نیست که پیشرفت و توسعه غربِ امروز، مرهون همین اقدام تاریخی و اساسی اوست.

آنها می گویند: برای جهانِ اولی شدن لازم است دین را از سر راه برداشته و محترمانه عذر او را خواست. مانند همان کاری که غرب شجاعانه به آن دست زد. مرگ یک بار، شیون هم یک بار. غرب در یک اقدام جسورانه دین را از کارخانه و کتابخانه، دانشگاه و آزمایشگاه به کنج کلیسا راند و حکم حبس ابد را برایش صادر کرد و با این کار، خودش را برای همیشه از مزاحمت های گاه و بی گاه او راحت کرد. اکنون بر کسی پوشیده نیست که پیشرفت و توسعه غربِ امروز، مرهون همین اقدام تاریخی و اساسی اوست.

نتیجه:

جوامع دینی برای رسیدن به آن جایگاه علمی و صنعتی که غرب رسید باید همان راهی را بروند که غرب رفت. یعنی عبور از دین و حذف آن از عرصه علم و صنعت.

عده ای هم که خود را نگران وضعیت حال و آینده ایران نشان می دهند با ذوق زدگی خاصی به این نظریه چسبیده و آن را به عنوان تنها نسخه شفابخش علم و صنعت ایران به چشم مالیده و بر آن بوسه می زنند. تنی چند از این افراد که دستی بر قلم یا دهانی بر تریبون دارند به جد در تلاشند تا این را به همه بقبولانند که راه همین است و جز این نیست.

کشف مغالطه

ممکن است این نسخه، جوامعی را که تحت سیطره دین خرافی در حال خفه شدن هستند از خطر مرگ علمی نجات دهد اما برای جوامعی که مقید به رعایت دستورات اسلامند کُشنده و مرگ آور است. دین در آن سامان ترمز علم است و در این سرزمین موتور حرکتی علم.

دین و پیشرفت

در ادیان تحریف شده مانند مسیحیت امروز، خرافه بیداد می کند. خرافات یا همان باورها و دستوراتی که هیچ دلیل عقلی و یا نقلی معتبری ندارند جدی ترین مانع پیشرفت علوم و توسعه صنعت به شمار می روند. روشن است برای رسیدن به یک پیشرفت علمی باید موانع آن را از سر راه برداشت. مسیحیت این کار را کرد و ثمرش را هم دید؛ اما این چه ربطی به اسلام و جامعه اسلامی دارد؟

این ظلم به اسلام است که آن را هم ردیف یک آیین تحریف شده قرار داده آنگاه همان حکم را در موردش اجرا کنیم. اسلامی که در تمام قرآن و روایات معتبرش ذره ای خرافه یا سخنی در تضاد با عقل یافت نمی شود. (41-42/فصلت)

اسلامی که با «بخوان» و «تعلیم» و «قلم» آغاز به کار کرد؛ «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ*خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ*اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ*الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» (1-3/علق)

اسلامی که یکی از پرتکرارترین دستوراتش علم آموزی و علم اندوزی است.

عده ای هم که خود را نگران وضعیت حال و آینده ایران نشان می دهند با ذوق زدگی خاصی به این نظریه چسبیده و آن را به عنوان تنها نسخه شفابخش علم و صنعت ایران به چشم مالیده و بر آن بوسه می زنند. تنی چند از این افراد که دستی بر قلم یا دهانی بر تریبون دارند به جد در تلاشند تا این را به همه بقبولانند که راه همین است و جز این نیست.

اسلامی که مدام بر تفکر و تعقل و تدبر در آیات آفاقی و انفسی توصیه می کند.

اسلامی که قدرت علمی شدن در جهان را واجب کفایی می داند.

اسلامی که شعار رسمی اش دانش اندوزی ز گهواره تا گور است. «أُطلُبُوا العِلمَ مِنَ المَهدِ إِلَى اللَّحَدِ» (نهج الفصاحة)

اسلامی که خودکفایی در تمام عرصه های تکنولوژی و صنعت را واجب می داند.

اسلامی که در برابر فرآورده های قطعی عقل، دست از ظهور نقلیات خود بر می دارد و آن را بر این ترجیح می دهد.

اسلامی که عقل و تولیدات قطعی آن را یکی از منابع علمی خود می شمارد.

و موارد بی شماری که نشان از رویکرد رفیع این دین به علم و دانش است.

آیا درست است چنین دینی را مانع گسترش علم و فناوری و پیشرفت بدانیم؟ آیا قرار دادن اسلام واقعی در ردیف آیین و ادیان خرافی و علم ستیز مغالطه بزرگی نیست؟

منظور  شما از پیشرفت چیست؟

از آنان که اسلام را مانع پیشرفت علم و صنعت می دانند سوال می کنیم که منظور شما از پیشرفت چیست؟

اگر مراد شما دست یابی به مدرنترین سلاحهای کشتار جمعی و تهدید امنیت و صلح جهانی است یا ساخت مهیج ترین وسایل فساد و بی بندوباری است که ما اینها را توحش می نامیم و به شدت از آن گریزانیم.

اما اگر منظور شما همان است که بوعلی ها و رازی ها در گذشته و شهریاری ها و دانشمندان مسلمان امروز ما به آن دست یافته اند که این امر به برکت تعالیم و تشویق های اسلام کاملا تحقق پیدا کرده است.

با این وجود دیگر چه اصراری به کنار گذاری اسلام دارید؟ چرا اینقدر به خاموش کردن این موتور حرکتی علاقه مندید؟

پشت صحنه این اصرارها

به نظر می رسد شما چندان هم نگران عقب ماندگی علمی و صنعتی ایران و سایر ممالک اسلامی نیستید بلکه از گسترش و اثبات کارآمدی دین در هراسید و با این بهانه های واهی به دنبال اسلام زادیی جهانی هستید.

در ادیان تحریف شده مانند مسیحیت امروز، خرافه بیداد می کند. خرافات یا همان باورها و دستوراتی که هیچ دلیل عقلی و یا نقلی معتبری ندارند جدی ترین مانع پیشرفت علوم و توسعه صنعت به شمار می روند. روشن است برای رسیدن به یک پیشرفت علمی باید موانع آن را از سر راه برداشت. مسیحیت این کار را کرد و ثمرش را هم دید؛ اما این چه ربطی به اسلام و جامعه اسلامی دارد؟

یک اشکال وارد و پاسخ آن

می ماند یک سوال که اگر اینگونه است پس چرا با وجود چنین نیروی جلو برنده ای در اسلام باز هم بخش یا از بخشهایی از ملتهای اسلامی خصوصا ایران از قافله پیشرفت جهانی عقب مانده اند؟

در پاسخ می گوییم:

اینکه شما ملاحظه می فرمایید نتیجه عدم توجه به اصول زیر است که وضع را در برخی کشورهای اسلامی کار را به اینجا رسانده است.

دین و پیشرفت

دو اصل لازم برای پیشرفت جوامع اسلامی:

1. وجود باور و عمل به تعالیم اسلامی از درون

2. نبود مانع و عوامل بازدارنده از بیرون و اگر بود غلبه بر آن

اگر امتی آن تعالیم وادارنده به پیشرفت علمی و صنعتی اسلام را وا نهد و تعطیل کند مسلم است که عقب مانده و جیره خوار دیگران می شود.

گاهی هم ملتی مصمم می شود تا در سایه عمل به آن تعالیم پله های پیشرفت و ترقی را طی کند؛ اما دیگران با ترفندهای گوناگون مانع از دستیابی این ملت به آن آرمانهای علمی و صنعتی می شوند. اگر این ملت به دلایلی نتوانست بر آن فشارهای بیرونی چیره شود؛ مسلم است که عقب می ماند. اما این در حقیقت «عقب راندن»ی است که دیگران به او تحمیل کردند؛ مانند همان کاری که سالیان سال قدرتهای وابسته به زر و زور بر این کشور و مردمانش ناجوانمردانه رواداشتند.

اگر امتی آن تعالیم وادارنده به پیشرفت علمی و صنعتی اسلام را وا نهد و تعطیل کند مسلم است که عقب مانده و جیره خوار دیگران می شود.

ولی اگر ملتی به این دو اصل اسلامی عمل کرد؛ یعنی با قصدی الهی، عزمی راسخ و با تمام توان پا به عرصه گذاشت و توانست بر تمام آن فشارها و مانع تراشیها پیروز شود قطعا می تواند با سرعتی عجیب پله های ترقی را طی کرده و با استقرار بر قله علم و صنعت همگان را به شگفت درآورد و این کاری بود که ما کردیم. امروز ایران اسلامی با عمل به تعالیم اسلام و رشادت های مجاهدان صحنه علم و صنعتش و نیز پایداری ملت و مسئولانش در برابر عقب راندن های غرب، توانسته اعجاب جهانیان را برانگیزد.

آیا باز هم می گویید برای پیشرفت علمی و صنعتی باید اسلام را کنار بگذاریم؟

نوشته امید پیشگر – گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.