تبیان، دستیار زندگی
از دست این شیطان و بازیگری هایش خسته هر چه تلاش میکنم او بیشتر تلاش میکند بارها و بارها عزمم را جزم کرده ام اما باز آن ابلیس ملعون مرا فریفته است به قدری که کوله بار گناهانم دارد کمرم را می شکند به ازای هر بار که بر او پیروز شدم ده بار مرا زمین زده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راندن شیطان با ذکر

شیطان

دیگر از دست این شیطان و بازیگری هایش خسته شدم هر چه تلاش میکنم  او بیشتر  تلاش میکند بارها و بارها عزمم را جزم کرده ام اما باز آن ابلیس ملعون مرا فریفته است به قدری که کوله بار گناهانم دارد کمرم را می شکند به ازای هر بار که بر او پیروز شدم  ده بار مرا زمین زده است .

برای رهایی از دستش بسیار راهنمایی خواستم گفتند یک راه مناسب ذکر گفتن دائم است مدام  ذکرهایی بر زبان داشتم و ناگاه به خودم می آمدم می دیدم بر لب ذکر میگویم و چشمم آزادانه میچرخد و  ذکر میگویم و در همان حال غیبت می شنوم  دیدم اینطور نمی شود  باید فوت و فن مبارزه با این حریف قدر را یاد بگیرم  اگر او قوی است و هزار حیله دارد و دستیار من هم بی سلاح نیستم خدا با من است و قرآن و دعا و در گشوده بازگشت به رحمت ، توبه وسیله خلع سلاح شیطان ...!

و در جستجوی اینکه چگونه میشود اصولی بر او غالب شد به این رسیدم که :

نخستین گام در مبارزه و دور کردن شیطان این است که اطاعت از او را به تدریج کم نموده و به آهستگی از شبکه های دام او خارج شویم. هر چند در این مبارزه ممکن است پای انسان بلغزد و در مواردی فریب او را بخورد. هر قدر ارتباط و معرفت انسان با خدای متعال عمیق تر و گسترده تر باشد، تسلط شیطان بر او کمتر است. چنان چه خدای متعال در این باره می فرماید: شیطان تسلطی بر کسانی که مؤمن بوده و بر پروردگارشان توکل می کنند ندارد) نحل، آیه 99 . (و نیز می فرماید: تو (شیطان) بر بندگان خاص من تسلط و نفوذی نداری (اسراء، آیه 65).

و صرفا ذکر گفتن کاری از پیش نمیبرد چرا که حقیقت ذکر،‌ یاد خداوند است و اگر ذکری یاد خداوند را در پی نداشته باشد ذکر نیست. زیرا مراد از ذکر و هدف از آن تحول درونی با یاد خداوند است و اگر ذکری به این هدف منتهی نشد آن کارکرد واقعی را ندارد.

چه بسا کسانی که بسیاری اوقات در حال ذکر بودند اما نتوانستند با هوای نفس و شیطان مبارزه کنند. شیطان را ذکر قلبی و درونی که از اعماق وجود واز ته دل برخیزد، فراری می دهد نه ذکری که فقط لقلقه زبان باشد.باید وقتی ذکری را می خواهیم شروع کنیم اول دل را با آن زنده کنیم بعد بزبان بیاوریم

معنایش را به ذهن بیاوریم مصداقش را برای خود بر شمارییم و با یقین ان را بر زبان جاری کنیم  نه اینکه مثلا تسبیح را در دست بگیرم تند تند الفاظی را بگوییم و بعد بخواهیم نجات بخشمان هم باشد.

آن چه که مهم است پناه بردن به خداوند تبارک و تعالی‌ است از شر شیطان. أعوذ بالله من الشیطان الرجیم یعنی از شر شیطان به خدا پناه می برم. در واقع این «پناه بردن» کلیدِ کار است. مشابه این تعبیر در آیات الهی نیز آمده است.

- «وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ» (المؤمنون/97) ؛ و بگو پروردگارا! من از وسوسه هاى شیاطین به تو پناه مى برم.

بهترین راه حل، توجه کامل و دایمی به خداوند متعال و اولیائش و خود را در قلعه استوار و نفوذ ناپذیر او و اولیای پاک او درآوردن و رعایت کامل تقوای الهی کردن است.بهترین روش رسیدن به چنین هدفی، شناخت شیطان و سد کردن راه های نفوذ او است.

- وَإِمَّا یَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (اعراف/200) و اگر از شیطان وسوسه‏اى به تو رسد، به خدا پناه بَر، زیرا كه او شنواى داناست.

- «فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ» (نحل/98) هنگامى که قرآن مى خوانى از شر شیطان مطرود شده ، به خدا پناه بر.

با توجه به این آیات، تکیه اصلی بر پناه بردن به خداوند است حتی‌ شاید ذکر زبانی هم در میان نباشد.

امام علی علیه السلام فرمود: «زیاد دعا کن تا از گزند شیطان محفوظ بمانی.»( منتخب میزان الحکمة/ 3265) همان طور که در روایت امیرالمؤمنین اشاره شده با دعا کردن و از باری تعالی‌ خواستن و بدو پناه بردن است که می توان شیطان را از خود دور کرد.

شیطان در بند

وقتی خدای علیم به ما تذکر میدهد که از شیطان و اطاعت او دوری کنید که او دشمن آشکار شماست پس خود خداوند متعال بهترین پناهگاه است برای محفوظ ماندن از شر این دشمن بیرحم .

امام صادق علیه السلام فرمود: ابلیس گفت: پنج نفرند که هیچ چاره ای برای آن ها ندارم اما دیگر مردمان در مشت من هستند: هر که با نیت درست به خدا پناه برد و در همه کارهایش به او تکیه کند. کسی که شب و روز بسیار تسبیح خدا گوید. کسی که برای برادر مؤمنش آن پسندد که برای خود می پسندد. کسی که هر گاه مصیبتی به او می رسد بی تابی نمی کند و هر کسی که به آن چه خداوند قسمتش کرده خرسند است و غم روزیش را نمی خورد. ( منتخب میزان الحکمة حدیث 3267)

البته نباید ذکری را که کوشیده ایم و با دل ادا کرده ایم رها کنیم چرا که نکته مهمی که درباره ذکر خدا باید مراعات شود استمرار آن است. شیطان هرگز از تعدی نسبت به انسان صرف نظر نمی کند، ستیز و مجاهده با شیطان کاری مستمر و دایمی است و تا انسان در این عالم زنده است ادامه دارد. دام های شیطان برای انسان های با تقوا و دارای کمال و شناخت بیشتر، ظریفتر و پیچیده تر و مخفی تر است.از این رو به «ذکر کثیر» امر شده است. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِیرًا » (احزاب، آیه 41) یکی از مهمترین نمونه های ذکر، تلاوت قرآن است. سعی کنید از هر فرصتی برای این منظور استفاده کرده، آیات قرآن را با توجه به معانی و مفاهیم آن قرائت نمائید. مخصوصا شبها سوره واقعه را بخوانید. در باره فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر عظیم الشأن اسلام نقل شده که فرمود: کسی که سوره واقعه را بخواند، نوشته می شود که این فرد از غافلان نیست.( تفسیر مجمع البیان، ج9 ص212، به نقل از تفسیر نمونه، ج23 ص 194)

به قول حافظ (علیه الرحمه) :

زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه باک

دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند

به طور کلی کار شیطان وسوسه کردن است. با پناه بردن دائمی به خداوند و ارتباط پیوسته با او و توسل و ربط با ائمه معصومین علیهم السلام و اولیای الهی می توان از این وسوسه ها رها شد و یا آن را به حداقل رسانید و شیطان را تسلیم نمود، چنانچه در روایت داریم که پیامبر بزرگ اسلام(ص) فرمودند: شیطان من به دست من مؤمن و رام گردید. پس بهترین راه حل، توجه کامل و دایمی به خداوند متعال و اولیائش و خود را در قلعه استوار و نفوذ ناپذیر او و اولیای پاک او درآوردن و رعایت کامل تقوای الهی کردن است.بهترین روش رسیدن به چنین هدفی، شناخت شیطان و سد کردن راه های نفوذ او است.

وقتی خدای علیم به ما تذکر میدهد که از شیطان و اطاعت او دوری کنید که او دشمن آشکار شماست پس خود خداوند متعال بهترین پناهگاه است برای محفوظ ماندن از شر این دشمن بیرحم .
مسیح و شیطان

همواره خود را نصیحت نموده و بر نفس خویش بانگ زنید: «اى بیچاره! تا کى گرفتار هواى نفس باشى و سرمایه گران مایه عمر را تباه سازى و به معصیت رب الارباب پردازى؟ چرا براى اندک لذتى پوچ و گذرا خود را گرفتار دوزخ ابدى سازى؟ اگر لحظه‏اى دیگر فرشته مرگ تو را در رسد و جانت به حلقوم رساند، با چه وضعى به دیار برزخ رهسپار مى‏شوى؟ نه!نه! هرگز! باید عزمى قاطع و استوار داشته باشم و با استمداد از خداى سبحان و پروردگار رحیم و مهربان - که با این همه معصیت باز هم مرا مشمول الطاف خود ساخته - پیمان بندم و سربه بندگى او سپارم و زنجیر شیطان نفس بگسلم. این بار باید چنان ابلیس لعین را از خود دورسازم که دیگر در من وسوسه نکند و با دست خالى از من روى برتابد!».

و دیگر اینکه هر گاه متوجه شدیم گناهی از ما سر زده بلافاصله توبه کنیم و توبه خود را به تعویق نیندازیم که در این میان شیطان بازیگری ها  میکند و شاید اصلا اجل مهلتمان ندهد .

و دیگر اینکه مدام مواظب خود باشیم و برای هر عملی یک چرایی داشته باشیم و ببینیم مثلا آیا این کار را دارم برای رضای خدا انجام میدهم یا نه پس اگر رضایت خدا در آن نبود انجام ندهیم و سعی کنیم گناهانمان را کوچک نبینیم و به این فکر کنیم که در محضر چه کسی داریم گستاخی میکنیم . و منی که دارم این ها را مینویسم و شمایی که دارید میخوانید نباید به اینکه اکنون دانستیم اکتفا کنیم بلکه همین الان بکار گیریم  چه بسا که ما از این دانسته ها زیاد میدانیم اما هنگام عمل فراموش میکنیم و همین که کار از کار گذشت باز ندامت و حسرت .

اگر دقت کرده باشید خیلی وقت ها در آستانه ارتکاب گناه وجدان ما به خروش می آید و ما را با فریاد باز میدارد اما بدون توجه کار خود را انجام میدهیم و با ندامت می گوییم گفتم نکنم اما ….

و بدانیم که روزها و فرصت ها با شتاب میگذرند و ما هم میگذریم و باید ببینیم  در  این گذر چه چیزها با خود برداشته ایم ؟ مواظب باشیم تا روزی که کوله بارمان را می گشایند از آنچه برداشته ایم پشیمان نباشیم چون راهی برای بازگرداندنشان نیست .

نویسنده : سید مصطفی علم خواه

فرآوری: محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان