نترس،قاطعانه بایست و بگو نه!

به سختی “نه” می گویید؟ شما هم مانند بسیاری از مردم، همیشه می کوشید تا نسبت به دیگران و به هزینه ی خودتان خوب باشید؟ …

به احتمال زیاد برای شما شرایطی پیش آمده که "نه"  گفتن سخت بوده است. می توانید آخرین باری که در این موقعیت قرار گرفتید را به یاد آورید؟ آیا شما مجبور به پذیرش شرایطی شدید که اصلا دوست نداشتید و مدتها از آن احساس رنجش داشتید یا اینکه….. فرض کنید در یک برنامه ریزی دقیق با دوستانتان، تصمیم گرفته اید تعطیلات آخر هفته را به تفریح بروید اما والدینتان می گویند ترجیح می دهند این هفته را با هم و در کنار هم باشید. شاید هم یک لباس نو خریده اید و دوستی می خواهد آن را قرض بگیرد و یا اینکه کسی از شما می خواهد با او به مسافرت روید در حالیکه از او خوشتان نمی آید. یکی از دوستانتان از شما می خواهد او را در شرکت در یک مهمانی همراهی کنید در صورتی که علاقه ای به این کار ندارید.

اگر دائماً مجبور باشیم تسلیم این درخواستها شویم و با آنها موافقت کنیم و به همین خاطر شدیداً احساس ناراحتی داشته باشیم، روزی می رسد که از خود بپرسیم «چرا نمی توانم نه بگویم دلیل به هم زدن برنامه های شخصیم، با درخواست های ناتمام دیگران چیست؟ و چرا در جایی که علاقه به «نه» گفتن دارم با گفتن یک «بله» شرایط سختی به وجود می آورم؟» شاید شما مثالهای نگران کننده تری بزنید مثل اینکه در موقعیتی قرار گرفتم که علی رغم میل باطنی خود مجبور شدم سیگار بکشم و ……. راستی چرا؟؟؟؟؟؟

پاسخ به این چراها؟

برای اینكه “نه” گفتن را بیاموزیم بایستی در ابتدا متوجه شویم كه چه چیزی ما را در برابر آن مقاوم می كند. در زیر دلایل معمولی كه باعث سخت شدن “نه” گفتن برای ما می شود را خواهید دید.

* می خواهید كمك كنید.

شما یك جورهایی قلب مهربانی دارید. نمی خواهید كه طرف را اصطلاحا “دك كنید” بلكه می خواهید تا آنجایی كه امكان دارد كمك كنید. شاید هم خود را در مقابل سایرین بیشتر از حد متعارف و معمول مسئول می بینید و حاضرید برای آنها هر کاری بکنید حتی به سلامتی خود ضرر بزنید!!! و به همین خاطر رد این درخواست را بی معرفتی،خودخواهی و خودمحوری فرض می کنید پس باز هم خود و برنامه های خود را قربانی این درخواست می کنید و در واقع ارزشهای خود را فدای خواسته های نامعقول دیگران می کنید.

* از گستاخ شدن هراسانید.

خیلی ها این طور فكر می كنند كه “نه” گفتن به نوعی گستاخی است. این نوع تفكر مخصوصا در فرهنگ آسیا مرسوم است، جایی كه “حفظ منزلت و شان” اهمیت دارد.

* می خواهید كه سازگار باشید.

گاهی اوقات هم، انجام دادن کارهای دیگران را از زاویه ای متفاوت می بینید و فکر می کنید درخواست آنها از شما به معنای مهم و با ارزش بودنتان است و اگر آن را نپذیرید...  نمی خواهید كه خودتان را از گروه بیگانه كنید بنابراین درخواست های دیگران را تایید می كنید.

* ترس از نزاع.

شما احتمالا از این می ترسید كه در صورت رد درخواست فردی، باعث عصبانی شدن وی شوید. این می تواند منتج به یك برخورد زشت شود. اگر هم چنین اتفاقی رخ ندهد امكان دارد كه اختلاف عقیده ای رخ داده و در نتیجه در آینده باعث نتایج منفی شود.

* ترسِ از دست دادن موقعیت ها.

احتمالاً از قطع شدن یا ضعیف شدن ارتباطات دوستانه خود با سایرین وحشت دارید و به همین خاطر از راه پذیرفتن بدون چون و چرای یک درخواست خود را از این وحشت رها می کنید و یا اینکه آنقدر به شخص یا اشخاصی علاقه دارید که از نه گفتن به آنها احساس گناه می کنید، در نتیجه ساده ترین راه را این می بینید که به احساسات خود لطمه بزنید و دست از خواسته ها و برنامه های شخصیتان بکشید. شاید با گفتن “نه” مضطرب شوید چرا كه باعث بسته شدن درها بر روی تان می شود.

*خراب نكردن پل ها.

 برخی از مردم “نه” گفتن را نوعی روگردانی می دانند. اینطور فكر می كنید كه، “نه” گفتن می تواند باعث خراب شدن پل ها و قطع رابطه ها شود.

“نه” گفتن به معنای گستاخ شدن شما نیست؛ همانطوری كه ناسازگاری شما را نخواهد رساند. “نه” گفتن به معنای ایجاد نزاع نیست؛ همانطور كه باعث از دست دادن موقعیت های تان در آینده نخواهد شد  و همچنین “نه” گفتن قطعا باعث خراب كردن پل ها نخواهد شد. تمام موارد ذکر شده نمونه هایی از تفکرات و باورهای نادرست و مزاحمتهای فکری است که پیش از نه گفتن به یک درخواست از ذهن ما می گذرد.  “نه” گفتن راجع به احترام به موقعیت ها، زمان و فرصت تان است. “نه” گفتن حق مسلم شماست.

هفت راه ساده برای “نه” گفتن

اگر شما اطمینان ندارید كه چگونه بایستی “نه” بگویید، در زیر هفت  راه ساده برای انجام آن وجود دارد. آنها را در موقعیت های خوب به كار ببندید.

اگر سرتان خیلی شلوغ است كه درگیر درخواست یا پیشنهاد او شوید، جمله ی بالا به كارتان می آید. این جمله به دیگران می فهماند كه وقت شما هم اكنون پر است، بنابراین او بایستی دست نگه دارد. اگر كه می خواهید كارتان آسان تر شود، می توانید به جمله تان این را هم اضافه كنید كه بر روی چه چیزی مشغول به كار هستید تا او بهتر متوجه شود.

خیلی پیش می آید كه شما در میان انجام كاری هستید كه ناگهان درخواست كمكی از شما می شود. اول، به او این اجازه را بدهید كه دریابد “الان زمان خوبی نیست” چرا كه شما در حال انجام چیزی هستید. دوم، با پیشنهاد زمانی دیگر به او بفهمانید كه شما مشتاق به كمك هستید. از این طریق، او احساس بدی نخواهد كرد.

این جمله باعث دلگرمی می شود، چرا كه به او این را می فهماند كه شما ایده ی او را دوست دارید و هیچ چیز اشتباهی درباره ی آن وجود ندارد.

این جمله بیشتر شبیه “شاید” گفتن است تا گفتن یك “نه” صاف و پوست كنده. اگر علاقه مند هستید اما نمی خواهید همین الان “بله” را بگویید، از این جمله استفاده كنید.

اگر كسی در حال ایجاد یك معامله یا فرصتی است كه از قضا آن چیزی نیست كه شما به دنبال آن هستید، اجازه دهید كه او بداند این ملاقات آن چیزی نبود كه به آن نیاز داشتید. در غیر این صورت، مذاكره می تواند خیلی طولانی شود. از طرف دیگر، این جمله به طرف می فهماند كه هیچ ایرادی درباره ی پیشنهادش وجود ندارد.

اگر از شما درخواست كمك در چیزی می شود كه نمی توانید در آن شركت كنید، به او این اجازه را بدهید كه متوجه این موضوع شود كه به دنبال فرد اشتباهی می گردد.

راحت ترین و ساده ترین راه برای “نه” گفتن استفاده از جمله ی بالا است.

ما موانع زیادی برای “نه” گفتن در ذهن مان ایجاد می كنیم. همانطور كه در ابتدای این مطلب نیز دیدید، این موانع خود ساخته هستند و به هیچ وجه درست نیستند. خیلی درباره ی “نه” گفتن فكر نكنید و فقط آن را بی درنگ بگویید.

“نه” گفتن به ملاقات هایی كه نیاز ندارید را یاد بگیرید، و هنگامی كه این كار را انجام دادید در واقع متوجه خواهید شد كه این كار چقدر آسان است. در نتیجه، شما وقت بیشتری برای خودتان، كارتان و چیزهایی كه بیشتر برایتان مهم هستند، خواهید یافت.

منبع: سایت ایرانیان شاد

سایت آفتاب

گروه خانواده ایرانی سایت تبیان

تنظیم و فرآوری: نسرین صفری

مقالات مرتبط

تنها تو مسئول انتخاب هایت هستی!

تو می تونی ، باورکن!

تو حاکم قلمرو خودت هستی

تاییدم کن وگرنه می میرم