تبیان، دستیار زندگی
این مسئله باعث شد نهادهای سیاسی – امنیتی محافظه کار اهل سنت منطقه نسبت به افزایش قدرت و نفوذ شیعیان، به ویژه ایران، و پیدایش نوعی «هلال شیعی» مؤثر در منطقه اظهار نگرانی کنند. در واقع این
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شیعه بودن عامل اصلی شرارت

هلال شیعی از واقعیت تا عمل

با وقوع جنگ امریکا علیه حکومت عراق در 19 مارس 2003 م و فروپاشی رژیم حزب بعث به رهبری صدام حسین، شیعیان عراق توانستند قدرت اصلی را در معادلات امنیتی – سیاسی این کشور به دست بگیرند، این رویداد، در کنار جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و اسرائیل (2006 م) که باعث تبدیل حزب الله به بازیگری مهم و تأثیرگذار در سطح منطقه گردید به گسترش دامنه ی نفوذ و تأثیر گذاری ایران در تحولات منطقه ی خاورمیانه منجر گردید.

شیعه بودن عامل اصلی شرارت

این مسئله باعث شد نهادهای سیاسی – امنیتی محافظه کار اهل سنت منطقه نسبت به افزایش قدرت و نفوذ شیعیان، به ویژه ایران، و پیدایش نوعی «هلال شیعی» مؤثر در منطقه اظهار نگرانی کنند. در واقع این اصطلاح «هلال شیعی» اصطلاحی است با سابقه ی آکادمیک در ادبیات آلمانی، که نخستین بار در حوزه ی مباحث استراتژیک منطقه، ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، در دسامبر 2004 در گفت و گو با روزنامه ی «واشنگتن پست» هنگام دیدارش از امریکا مطرح کرد. کاربرد این واژه هم زمان با به حکومت رسیدن شیعیان در عراق، تکمیل کننده ی هلالی از حوزه های نفوذ شیعی بود که کشورهای لبنان، سوریه، عراق، ایران، پاکستان و افغانستان را در بر می گرفت. این موضوع مؤید گسترش حوزه ی نفوذ شیعیان نه تنها در ایران و لبنان بلکه در کلیه کشورهایی است که در آنها جمعیت شیعه مذهب وجود دارد. با نگاه به سابقه ی تاریخی این امر می بینیم که ابتکار شاه صفوی در رسمیت بخشیدن به تشیع در ایران مانند عامل شکست ناپذیری، نه تنها از پیشرفت سیاسی عثمانی در جهان اسلام به بهانه ی خلافت اسلامی جلوگیری کرد، بلکه کشور و ملت ایران را پس از قرن ها احیا نمود. در دوران کشور داری پادشاهان سلسله ی صفویه ایران هویت فرهنگی و سیاسی متمایز و استقلال سیاسی کامل خود را به دست آورد. شاه اسماعیل در پیشاپیش جنبش شیعی تازه ای که از درون سرزمین ایران سرچشمه گرفته بود قرار گرفت و از طریق آن به قدرت رسید و در تبریز توانست حکومت خود را تثبیت کند. او با اعلام رسمیت مذهب شیعه ی دوازده امامی در واقع امپراتوری سنی عثمانی را خلع سلاح کرد. قدرت و میزان تأثیرگذاری این جنبش با گذشت زمان افزایش یافت؛ به گونه ای که در حال حاضر به افزایش سهم شیعیان در معادلات سیاسی – امنیتی منجر شده و سبب توجه استراتژیست هایی امریکایی به موضوع تشیع در خاورمیانه شده است. اندیشمندان امریکا، نگرانی های استراتژیک خود را درباره ی تحولات جهان اسلام با عنوان بنیادگرایی اسلامی مطرح می کنند. آنها بنیادگرایی اسلامی را یکی از روش های تجدید نظر و مقاومت اسلامی می دانند که نخستین بار سید جمال الدین اسد آبادی آن را مطرح کرد بررسی موضوع بنیادگرایی اسلامی، تقریباً در پنجاه کشور جهان، که در حدود یک میلیارد مسلمان را در خود جای داده، امروزه به موضوع استراتژی امنیت ملی امریکا تبدیل شده است، از نظر سران کاخ سفید، بنیادگرایی اسلامی، همچون فاشیسم قرن بیستم، مخالف لیبرال دموکراسی است. از منظر حزب نومحافظه کار امریکا، جایگاه شیعیان در میان جنبش های بنیادگرا، بسیار مهم است، اندیشمندان غرب و امریکا جنبش شیعی ایران در سال 1357 را جنبشی بنیادگرا دانستند. برخی «شیعه بودن» را از عوامل اصلی «محور شرارت» نامیدن ایران از سوی «حکومت امریکا» می دانند. آنها معتقدند حتی نتیجه ی تشکیلات گفت و گوی تمدن ها، در دوره ی ریاست جمهوری خاتمی نیز به همکاری بین المللی برای مقابله با آمریکا منتهی می شود. از منظر و دیدگاه آنها حمایت ایران از ملت های مظلوم و مستضعف جهان مانند فلسطین، لبنان، حماس، حزب الله و شیعیان افغانستان، تفاوتی میان جنبش بنیادگرایی القاعده و ایران باقی نمی گذارد.

شیعه بودن عامل اصلی شرارت

از عوامل نگرانی ایالات متحده پیوندهای معنوی میان جمهوری اسلامی ایران و شیعیان در خاورمیانه است. چنان که مطرح شد، فروپاشی حکومت بعث عراق و به وجود آمدن فرصت تاریخی برای شیعیان این کشور برای مشارکت در ساختار سیاسی عراق بر میزان نگرانی های امریکا افزوده است. با توجه به نگرانی های استراتژی امریکا در مورد تأثیر تحولات عراق بر مسائل نفت و امنیت اسرائیل، این دولت ایجاد ساختار حکومتی فدرال در عراق و مشارکت بیشتر کردها در امور سیاسی این کشور را راه حلی اساسی برای مهار و کنترل شیعیان می داند. سران امریکا و اسرائیل، با بزرگ نمایی مفهوم «هلال شیعه»، درصد انحراف اذهان تصمیم گیران عرب از مسئله ی اصلی یعنی اسرائیل اند. آنها با این سیاست نگرانی سران غرب را نسبت به حاکمیت ایدئولوژی شیعه تحت رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه بر می انگیزند. از سوی دیگر سران امریکا نهادینه شدن مفاهیمی چون هلال شیعی را در تعارض با الزامات طرح خاورمیانه می دانند؛ موضوعی که امریکا در حل آن با مشکل روبه رو شده است به عبارت دیگر این کشور برای تضعیف جمهوری اسلامی و به طریق اولی «اسلام سیاسی» می کوشد مخاطرات واهی شکل گیری هلال شیعی و نهادینه شدن آثار آن در تحولات منطقه ای را همواره به کشورهای منطقه به ویژه عرب های سنی گوشزد کند و از سوی دیگر می داند که طرح هر گونه الگوی رفتاری در کنار طرح خاورمیانه ای  بزرگ به تضعیف و استحاله ی الزامات این طرح منجر می شود. در واقع تنها نگرانی ایالات متحده درباره ی ایجاد دموکراسی در کشورهای شیعه نشین آن است که این طرح سبب بیداری مسلمانان و به ویژه شیعیان می شود و اشتیاق آنها را برای نوع جدید از اسلام گرایی در خاورمیانه تحریک می کند، و به دلیل امکان شکل گیری هلال شیعی در منطقه خاورمیانه فرصت جدیدی برای احیای هویت شیعی فراهم سازد. هدف اصلی طرح نمودن بحث هلال شیعی در واقع تبدیل تفاوت دیدگاه مذهبی به تضاد سیاسی و سرانجام بهره برداری از آن در معادلات قدرت است. هدف اصلی از طرح هلال شیعی و ژئوپولتیک آن را می توان ایجاد تنش و درگیری و راه انداختن جنگ میان شیعیان و اهل تسنن دانست. علل و عواملی چون حادثه ی یازده سپتامبر و تغییر معادلات  قدرت در عراق به نفع شیعیان از عوامل مهم و تأثیر گذار در طرح هلال شیعی از سوی شاه اردن بوده و در بخش هایی نیز غرب برای ایجاد تنش و شکاف میان مسلمانان از طرح فوق حمایت کرده است. اساساً مرکز هلال شیعی و ژئوپولتیک آن، کشور جمهوری اسلامی ایران است، در حالی که سیاست مدنظر ایران بر پایه ی وحدت میان مسلمانان و ایجاد انسجام و نزدیکی شیعه و سنی است، رویکرد حکومت جمهوری اسلامی ایران، طرح هفته ی وحدت در داخل کشور و نامیدن جمعه ی آخر ماه رمضان به روز قدس در عرصه ی بین المللی، و حمایت این کشور از حزب الله و حماس در منازعات منطقه ای گویای این مطلب است؛ بنابراین در مجموع می توان چنین مطرح کرد که طرح ایده ی هلال شیعی از منظری می تواند مثبت ولی از دیدگاه دیگری می تواند منفی و دستاویزی برای اعمال فشار منطقه ای و بین المللی بر کشورهای در برگیرنده ی آن به ویژه ایران باشد؛ زیرا طرح آن ممکن است وزن شیعیان را افزایش دهد، ولی موضوع گیری نادرست می تواند به ماهیت حضور فعال شیعیان آسیب برساند و کشورهای عربی منطقه را در ذیل حمایت های آشکار و پنهان جهان غرب در مقابل شیعیان قرار دهد، اما نباید از این موضوع غافل شد که حفظ انسجام کشورهای شیعی می تواند تأثیر عمیقی بر تحولات منطقه بگذارد.

مصطفی بیات

تنظیم : رها آرامی – فرهنگ پایداری تبیان