تبیان، دستیار زندگی
قصه طفولیت : قصه كودكی موسی را می‌گوید . مادر موسی ؛ به موسی شیر بده او را دردریا بیانداز. ماجرای نوزادی موسی را می‌گوید . از پیری زكریا و ابراهیم هم می‌گوید . « وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبا »[3] از ماجرای پیر تا ماجرای نوزاد در قرآن موجود است ! از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگی قصه های قرآنی

قرآن

اصل معنای قصه ، پیگیری است . در حقیقت می توان گفت که قصه ،آیینه‌ی ملت‌هاست.

ویژگی های قصه های قرآن

قصه‌گو خداست . هرچه قصه‌گو مهم‌تر باشد ، اثربخش‌تر است.

قصه‌ها حق است نه باطل . حق است یعنی حقیقت دارد ، نه خیال .

قصه‌ها علمی است ، وسیله‌ی فكر است نه به خواب بردن و وقت را سپری کردن.

دوری از غلوّ و مبالغه در قصه‌های قرآن

خداوند در قصه‌های قرآن و مطالبی كه نقل می‌كند ، ضمن عظمت دادن ، كاری می‌كند كه طرفی كه بزرگ می‌شود ، مردم گرفتار غلوّ و مبالغه و غرور نشوند .

مثلاً می‌فرماید كه : « سُبْحَانَ الَّذِى أَسْرَى‏»1 پیغمبر را معراج برد . منتها می‌گوید كه « أَسْرَى‏ بِعَبْدِه ِ‏» یعنی ضمن اینكه به پیغمبر به معراج رفت ، باز هم عبد بود. لذا قرآن گاهی وقت‌ها می‌گوید چنین و چنان كنید ، «لعلّكم تُفلِحُون» ، می‌گوید شاید تا طرف غرور نگیرد.

هم برجسته و هم تواضع می دهد!

هر دو در قصه های قرآن وجود دارد .قرآن یك آیه دارد كه می‌فرماید: « ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّه ‏» ، بشر حق ندارد به خاطر اینكه علم و حكمت به او دادیم ، و او را به مقام رسالت رساندیم ، به مردم بگوید كه : « كُونُوا عِباداً لی‏ »2

یعنی پیغمبر هم حق ندارد به مردم بگوید كه تو نوكر من باش ! یعنی ضمن اینكه اشرف مخلوقات است ، اما در عین حال باید تواضع داشته باشد .

تنوع در قصه‌های قرآن

قصه‌های قرآن تنوع دارد . در قرآن هم قصه‌های انبیاء آمده و هم قصه مورچه آمده است .

حالات مختلف انسان در قصه‌های قرآن

قصه طفولیت : قصه كودكی موسی را می‌گوید . مادر موسی ؛  به موسی شیر بده او را دردریا بیانداز. ماجرای نوزادی موسی را می‌گوید . از پیری زكریا و ابراهیم هم می‌گوید . « وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبا »3

از ماجرای پیر تا ماجرای نوزاد در قرآن موجود است ! از قعر دریا می‌گوید تا عرش اعلی !

 قعر دریا : یونس در شكم ماهی ! عرش اعلی : معراج پیغمبر!

از عذاب آسمانی قصه می‌گوید: صاعقه ! تا عذاب زمینی : رگبار ملخ و شپش و قورباغه به قوم فرعون!

از قهر توسط آب می‌گوید ، تا قهر توسط خاك . قهر توسط آب : فرعون غرق شد ، توسط خاك : قارون در خاك فرو رفت .

از بادیه نشینی می‌گوید: اعراب یعنی عرب‌های بادیه نشین تا كاخ نشینی می‌گوید؛ « وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتا »4

قصه‌های قرآن ، تابلوهای روشن از زندگی انسان‌ها

قصه‌های قرآن همه‌اش تابلوهای مشخص است .« قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی » .5

در قرآن  همه چیز روشن و شفاف است و کوچکترین ابهامی وجود ندارد .

زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان


1- اسراء /1

2- آل‌عمران /79

3- مریم /4

4- شعراء / 149

5- بقره / 256