تبیان، دستیار زندگی
اگر تمام پیامبران الهى امروز در یك شهر گرد آیند، هرگز با هم دوییت و اختلاف نخواهند داشت زیرا هدف و مقصد یكى است دلها همه متوجه به حق تعالى بوده از حب دنیا خالى است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امان از دنيازدگي امان!

امان از حب دنیا امان (درس اخلاق امام 3)

دنباله بحث گذشته که درباره اختلافات و دو دستگي روحانيت بود٬ امروز امام خميني به بيان دقيق تر اين مساله و اين آفت بزرگ مي‌پردازند. اينجاست که رفعت و بلندي مقامات معنوي اولياي خدا روشن مي‌شود.

من نمى‏دانم اين اختلافات، چند دستگيها و جبهه‏بنديها، براى چه مى‏باشد؟ اگر براى دنياست، شما كه دنيا نداريد تازه اگر از لذايذ و منافع دنيوى هم برخوردار بوديد جاى اختلافات نبود مگر اينكه روحانى نباشيد، و از روحانيت فقط عبا و عمامه‏اى به ارث برده باشيد.

روحانيى كه با ما وراء الطبيعه ارتباط دارد، روحانيى كه از تعاليم زنده و صفات سازنده اسلام برخوردار است، روحانيى كه خود را پيرو و شيعه على بن ابى طالب عليه السلام مى‏داند، ممكن نيست به مشتهيات دنيا توجهى داشته باشد، چه رسد كه به خاطر آن اختلاف راه بيندازد شما كه داعيه پيروى از حضرت أمير المؤمنين (ع) داريد، لااقل در زندگى آن مرد بزرگ كمى مطالعه كنيد، ببينيد واقعا هيچ گونه پيروى و مشايعتى از آن حضرت مى‏كنيد؟ آيا از زهد، تقوى، زندگى ساده و بى‏آلايش آن حضرت چيزى مى‏دانيد و به كار مى‏بنديد؟ آيا از مبارزات آن بزرگوار با ظلم و بيدادگرى و امتيازات طبقاتى، و دفاع و پشتيبانى بى‏دريغى كه از مظلومين و ستمديدگان مى‏كرد و دستگيريهايى كه از طبقات محروم و رنجديده اجتماع مى‏نمود چيزى مى‏فهميد؟ و عمل مى‏كنيد؟ آيا معناى «شيعه» تنها داشتن زىّ ظاهرى اسلام است (1)؟ بنابراين، فرق شما با ديگر مسلمانان، كه در داشتن اين امور خيلى از شيعه جلوتر و مفيدترند، چه مى‏باشد؟ چه امتيازى بر آنان داريد؟

روحانيى كه با ما وراء الطبيعه ارتباط دارد، روحانيى كه از تعاليم زنده و صفات سازنده اسلام برخوردار است، روحانيى كه خود را پيرو و شيعه على بن ابى طالب عليه السلام مى‏داند، ممكن نيست به مشتهيات دنيا توجهى داشته باشد

صحيح است با هم اختلاف و دوييت داشته باشيد و در مقابل هم جبهه بگيريد؟ ريشه تمام اختلافاتى كه فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد به حب دنيا برمى‏گردد. و اگر در ميان شما هم چنين اختلافاتى وجود دارد، براى آن است كه حب دنيا را از دل بيرون نكرده‏ايد. و از آنجا كه منافع دنيا محدود مى‏باشد، هر يك براى به دست آوردن آن با ديگرى به رقابت برمى‏خيزد. شما خواهان فلان مقاميد، ديگرى نيز همان مقام را مى‏خواهد، قهرا منجر به حسادت و برخورد مى‏گردد. ليكن مردان خدا، كه حب دنيا را از دل بيرون كرده‏اند، هدفى جز خدا ندارند، هيچ گاه با هم برخورد نداشته چنين مصايب و مفاسدى به بار نمى‏آورند. اگر تمام پيامبران الهى امروز در يك شهر گرد آيند، هرگز با هم دوييت و اختلاف نخواهند داشت زيرا هدف و مقصد يكى است دلها همه متوجه به حق تعالى بوده از حب دنيا خالى است.

اگر اعمال و كردار شما، وضع زندگى و سلوك شما، اين طور باشد كه اكنون مشاهده مى‏شود، بترسيد از اينكه خداى نخواسته از دنيا برويد و شيعه على بن ابى طالب (ع) نباشيد بترسيد از اينكه موفق به توبه نگرديد، و از شفاعت آن حضرت بى‏نصيب بمانيد. پيش از آنكه فرصت از دست برود چاره بينديشيد. از اين اختلافات مبتذل و رسوا دست برداريد. اين جبهه‏گيريها و دوييتها غلط است. مگر شما اهل دو ملت هستيد؟ مگر مذهب شما شعب مختلف دارد؟ چرا متنبه نمى‏شويد؟ چرا با يكديگر صفا و صداقت و برادرى نداريد؟ آخر چرا؟ اين اختلافات خطرناك است مفاسد جبران ناپذيرى بر آن مترتب مى‏گردد: حوزه‏ها را ساقط مى‏گرداند شما را در جامعه ضايع و بى‏آبرو مى‏سازد.

ريشه تمام اختلافاتى كه فاقد هدف مشخص و مقدسى باشد به حب دنيا برمى‏گردد. و اگر در ميان شما هم چنين اختلافاتى وجود دارد، براى آن است كه حب دنيا را از دل بيرون نكرده‏ايد.

اين دسته‏بنديها فقط به زيان شما تمام نمى‏شود، تنها براى شما آبرو ريزى بار نمى‏آورد، بلكه به ضرر آبرو و حيثيت يك جامعه، يك ملت، و به زيان اسلام تمام مى‏گردد. اختلافات شما اگر مفاسدى بر آن مترتب شود، گناهى نابخشودنى و در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى از بسيارى معاصى اعظم است، براى اينكه جامعه را فاسد كرده راه را براى نفوذ و سلطه دشمن هموار مى‏سازد. شايد دستهاى مرموزى براى برهم زدن حوزه‏هاى علميه نفاق و اختلاف ايجاد كند و به وسايط مختلف تخم نفاق و شقاق بپاشد، افكار را مسموم و اذهان را مشوب كرده، «تكليف شرعى» درست كند و با اين تكليفهاى شرعى در حوزه‏ها فساد برپا نمايد، تا بدين وسيله افرادى كه براى آتيه اسلام مفيدند ساقط گردند و نتوانند در آينده به اسلام و جامعه اسلامى خدمت كنند. (2)


منابع:

1. صفات الشيعة تأليف شيخ صدوق و نيز بحار الأنوار، ج 65، ص 83 - 95 و 149 - 196، «كتاب ايمان و كفر»، «باب أنّ الشيعة هم أهل دين اللّه...»، «باب صفات الشيعة و أصنافهم...». شرح چهل حديث، امام خمينى (س)، حديث 29.

2. جهاداكبر ص :  29

تهيه و فرآوري: محمد حسين امين - گروه حوزه علميه قم