تبیان، دستیار زندگی
شوق دیدار یار درسى از امام صادق علیه السلام سیره تربیتى امام سجاد علیه السلام در عید فطر فرا رسیدن روز مبارك عید فطر، نوید بخش تحولاتى سرنوشت ساز در زندگى اهل ایمان است. چرا كه عید فطر یكى از ایام الله، زمینه ساز وحدت كلمه ب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ره توشه

‏هایى از عید فطر


شوق دیدار یار

درسى از امام صادق علیه السلام

سیره تربیتى امام سجاد علیه السلام در عید فطر

فرا رسیدن روز مبارك عید فطر، نوید بخش تحولاتى سرنوشت ساز در زندگى اهل ایمان است. چرا كه عید فطر یكى از ایام الله، زمینه ساز وحدت كلمه براى مسلمانان و تقویت اتحاد و اراده آنان، تجدید حیات دوباره براى اسلام، دمیدن روح ایمان و سرور و نشاط براى بندگان الهى، روز نمایش عظمت دین و بازگشت دوباره به فطرت انسانى و بالاخره روز فتح و پیروزى در جهاد اكبر براى رهروان خداجوى مى‏باشد. در شب و روز عید فطر، اهل ایمان از سویى به شب زنده دارى و نماز و دعا مى‏پردازند و از سویى دیگر با زمزمه زیارت امام حسین علیه السلام با آن حضرت و مقاصد آسمانى‏اش پیمان مجدد امضاء كرده و روح حماسه و عرفان و فداكارى را در وجودشان احیاء مى‏كنند. این اعمال معنوى آنان را براى پرواز در عالم ملكوت به همراه قدسیان آماده مى‏كند و آنان بدین وسیله از قید و بند مادیات و علاقه‏هاى بى‏ارزش رهایى یافته و با دلى سرشار از شوق ایمان و عشق به خدا زندگى نوینى را آغاز مى‏كنند. چه زیباست كه تمام اقشار جامعه از این فرصت به دست آمده در راه اعتلاى كلمه حق و توسعه و ترویج معارف حیاتبخش الهى بهره گرفته و خود را یك سال دیگر در پناه ایمان و مصونیت بیمه كنند. در آن روز مسلمانان با شوق وصف ناپذیرى از عبادات و ریاضات شب هاى ماه رمضان و شب هاى قدر و زیباترین لحظات ارتباط با خداوند فارغ شده و در اجتماع روز فطر صف مى‏كشند و اتحاد و یگانگى و برادرى و همدلى خود را به نمایش گذاشته و بار دیگر دست رد به سینه شیطان و شیطان صفتان مى‏زنند و هم نوا با برادران دینى خود، پروردگار با عظمت را صدا كرده و توفیق در تمام كارهاى خیر و دورى از تمام بدى‏ها را به همراه حضرت محمد و آلش ـ كه درود خدا بر آنان باد ـ از درگاه خداوند درخواست مى‏كنند. در همین راستا به برخى از دستاوردهاى این روز با شكوه اشاره كرده و روح و جان خویش را با آموختن درس هایى از آن صفا مى‏بخشیم به امید این كه ره توشه‏هایى را براى سلوك به سوى حق به دست آوریم .

در اجتماع بزرگ مسلمانان در روز فطر، مى‏توان پیام هاى مهم و حیاتبخش اسلام را به گوش حاضرین رساند چرا كه برخى افراد فقط در چنین روزى فرصت راهیابى به مجالس مذهبى را پیدا مى‏كنند و در چنین فضایى آمادگى شنیدن مطالب معنوى و دستورات انسان ساز اسلامى را دارند. به همین جهت امیرمؤمنان على علیه السلام در یكى از خطبه‏هاى خویش در روز عید فطر بعد از حمد و ثناى الهى و فراهم نمودن زمینه پیام هاى آسمانى به بیان مهمترین دستوارت الهى پرداخته و اهم احكام كلیدى را به نمازگزاران فطر مى‏آموزد

پروردگارا، تو به ما فرمودى از ستمكاران خویش درگذریم و ما بهراستى بر خود ستم كرده‏ایم. همان طور كه فرمودى، ما از كسانى كه ستم كرده‏اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر كه تو در عفو كردن از ما و از ماموران برترى. تو به ما فرمودى سائلى را از درگاه خود محروم نكنیم و هم اكنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانه‏ات زانو زده و احسان و عطاى تو را مى‏طلبیم، بر ما منت بگذار و محروممان نگردان، كه تو در این كار شایسته‏تر از ما و از مأموران هستى. خدایا! من اكرام كردم تو هم به من اكرام كن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اى صاحب احسان و كرامت.

در فرازهایى از گزارشى كه شیخ صدوق از بیانات امیرمؤمنان على علیه السلام در خطبه عید فطر آورده است چنین مى‏خوانیم: «انّ هذا الیوم جعله الله لكم عیداً و جعلكم له اهلاً فاذكروا الله یذكركم و ادعوه یستجب لكم؛، خدا را یاد كنید تا شما را یاد كند و او را بخوانید تا شما را اجابت كند به یكى از مهمترین اعمال روز عید فطر كه پرداخت زكات فطره است اشاره كرده و اهمیت آن را متذكر مى‏شود، چرا كه اگر زكات فطره از صورت پرداخت فردى به سمت بُعد اجتماعى آن سوق داده شود پشتوانه و سرمایه مهم اقتصادى در حل مشكلات مردم خواهد بود. ایجاد مراكز درمانى، تأسیس كانون‏هاى علمى و صنعتى براى اشتغال ‏زایى بیكاران جامعه، سرمایه گذارى براى مسائل بهداشتى و عمران محیط زیست، تقویت بنیه دفاعى مسلمانان و حراست از مرزهاى اسلامى، توسعه فرهنگ عمومى و دینى و ایجاد مؤسسات پژوهشى و تحقیقاتى برخى از دستاوردهاى پرداخت زكات فطره در روز عید است كه در صورت جمع آورى و مصرف صحیح این بودجه دینى به دست خواهد آمد.

حضرت صادق علیه السلام با این تدبیر الهى توطئه خلیفه ستمگر را خنثى نموده و به شیعیان درسى دیگر آموخت. آن حضرت در این روایت ضمن تأكید بر اصل قرآنى تقیه، به فلسفه آن نیز اشاره مى‏فرماید كه تقیه براى حفظ دین است نه براى حفظ زندگى افراد .

ائمه جمعه و جماعات و مبلغان گرامى در صورت هدایت صحیح مردم و مخاطبین خویش در این زمینه توفیقات افزون‏ترى را در امر تبلیغ خواهند داشت و در به وجود آوردن مراكز علمى، عمرانى و بهداشتى كه نوعى باقیات صالحات است شریك خواهند بود؛ چه بسیار از عالمان متعهد و مبلغان پر تلاشى كه از همین زاویه به توسعه و ترویج معارف عالى اسلام پرداخته‏اند. به همین جهت امیرمؤمنان مردم را به پرداخت دیِنِ شرعى خویش تشویق نموده

و با یادآورى اهمیت موضوع مى‏فرماید:« و اَدّوا فِطرَتَكُم، فَاِنَّها سُنَّةُ نَبیِّكُم وَ فَریضَةٌ مِن رَبِّكُم فَلیُؤدّها كُلُّ اِمرِءٍ مِنكُم عَنهُ وَ عَن عیالِهِ كُلِّهِم ذَكَرِهِم وَ اُنثاهُم، صَغیرِهِم و كَبیرِهِم وَ حُرِّهِم و مَملُوكِهِم عَن كُلِّ اِنسانٍ مِنهُم صاعاً مِن بُرٍّ اَوصاعاً مِن تَمرٍ اَو صاعاً مِن شَعیرٍ؛ زكات فطره خود را ـ كه سنت پیامبرتان و فریضه واجبى از سوى پروردگارتان مى‏باشد ـ هر یك از شما از سوى خود و افراد تحت تكفل خود از زن و مرد، كوچك و بزرگ، آزاد و مملوك یك صاع گندم یا خرما یا جو پرداخت نماید.»

على علیه السلام در فراز دیگرى از خطبه خویش به مهمترین دستورات الهى پرداخته و به مسلمانان یادآور مى‏شود كه: «اطیعوا الله فیما فرض الله علیكم و امركم به من اقام الصّلوة و ایتاء الزّكوة و حجّ البیت و صوم شهر رمضان و الامر بالمعروف و النهى عن المنكر و الاحسان الى نساء كم و ما ملكت ایمانكم؛ در مواردى كه خداوند بر شما واجب كرده و به انجام آن امر نموده است از فرمان خداوند اطاعت كنید، از به پا داشتن نماز، پرداخت زكات، زیارت خانه خدا، روزه ماه رمضان، امر به معروف و نهى از منكر و نیكى و احسان به همسران و زیردستان خود. مولاى متقیان با تذكر زشتى برخى گناهان كبیره اضافه مى‏كند كه: «و اطیعوا الله فیما نهاكم عنه من قذف المحصنة و ایتان الفاحشة و شرب الخمر و بخس المكیال و نقص المیزان و شهادة الزّور و الفرار من الزّحف؛(1) اى مردم! خدا را در مورد چیزهایى كه شما را نهى كرده اطاعت كنید و از انجام آن دورى گزینید كه از جمله نسبت ناروا به زنان شوهردار و آبرومند، انجام اعمال زشت همچون فحشا و شرب خمر، كم فروشى در معاملات، گواهى باطل و دروغ و فرار از میدان نبرد از مقابل دشمن است.

برخى از مردم عید را به معنى نشاط و شادى ظاهرى دانسته و با پوشیدن لباس هاى نو و رنگارنگ و با تدارك غذاهاى متنوع و شیرینى و شربت و گفتن و خندیدن و سیاحت و تفرج بى‏محتوا خود را سرگرم مى‏كنند. در حالى كه عارفان با بصیرت و اولیاء خاص الهى با چشم دل به عید نگریسته و زوایاى معنوى آن را جستجو مى‏كنند.

امروز را خداوند متعال براى شما عید قرار داده است و به شما شایستگى آن را عنایت فرموده پس شما هم به شكرانه آن، خدا را یاد كنید تا شما را یاد كند و او را بخوانید تا شما را اجابت كند .

بخشى از كوشش هاى مردان الهى در ایام عید بعد اجتماعى دارد كه در حل مشكلات برادران دینى، رسیدگى به نیازمندان و محرومان و گرفتاران، شاد و مسرور ساختن برادران و خواهران دینى، كمك به مستضعفان فكرى جامعه و اهتمام به مسائل عمومى و مبتلا به مسلمانان جلوه مى‏كند چرا كه آنها بر این باورند كه على علیه السلام در مورد ویژگی هاى مردان الهى فرموده است: « نفسه منه فى عناءٍ والناس منه فى راحةٍ اتعب نفسه لآخرته و اراح النّاس من نفسه؛(2) نفس او از دستش در رنج و ناراحتى است امّا مردم (بهخاطر خدماتى كه او انجام مى‏دهد) از او در آسایش‏اند. او براى (رسیدن به درجات عالى در روز) قیامت خود را به زحمت مى‏افكند ولى مردم را به رفاه و آسایش مى‏رساند.»

برخى از مردم عید را به معنى نشاط و شادى ظاهرى دانسته و با پوشیدن لباس هاى نو و رنگارنگ و با تدارك غذاهاى متنوع و شیرینى و شربت و گفتن و خندیدن و سیاحت و تفرج بى‏محتوا خود را سرگرم مى‏كنند. در حالى كه عارفان با بصیرت و اولیاء خاص الهى با چشم دل به عید نگریسته و زوایاى معنوى آن را جستجو مى‏كنند. بخشى از كوشش هاى مردان الهى در ایام عید بعد اجتماعى دارد كه در حل مشكلات برادران دینى، رسیدگى به نیازمندان و محرومان و گرفتاران، شاد و مسرور ساختن برادران و خواهران دینى، كمك به مستضعفان فكرى جامعه و اهتمام به مسائل عمومى و مبتلا به مسلمانان جلوه مى‏كند .

و برخى دیگر از فعالیت‏هاى اهل ایمان مربوط به ارتباط خود و خدایشان است، آنان از آنجایى كه در طول ماه مبارك رمضان با زحمات شبانه روزى خود بر شیطان نفس تسلط یافته و در جهاد بزرگ به پیروزى نائل شده‏اند روز عید فطر را به شكرگزارى و ارتباط نزدیكترى با پروردگارشان مى‏گذرانند: حضرت امام خمینى در این مورد سخنان قابل توجهى ارائه كرده و مى‏فرماید: البته عیدهایى كه اسلام تأسیس فرموده است به حسب نظرهاى مختلفى كه اهل نظر دارند و بهحسب قشرهاى مختلفى كه برخورد مى‏كنند برداشت هاى مختلفى وجود دارد. آن برداشتى كه اهل معرفت از عید مى‏كنند، با آن برداشتى كه دیگران مى‏كنند بسیار متفاوت است.

آنها بعد از این كه در ماه مبارك رمضان آن ریاضت ها را مى‏كشند و كشیدند، روز عید روز لقاى آنهاست لقاء الله است آن روز براى آنها. «لغیرك من الظهور ما لیس لك(3)؛خدایا! براى غیر تو چه ظهورى هست كه براى تو نیست؟!» آنها همه چیز را از او مى‏دانند و آن روز را عید مى‏كنند براى این كه بعد از ریاضات یوم ورود به حضرت است. و در عید قربان نیز بعد از این كه تمام عزیزانشان را از دست دادند، مهیا براى ملاقات مى‏شوند، بعد از این كه نفس خودشان را كشتند و هر چه عزیز است در راه خدا از آن گذشتند آن وقت است كه روز لقاء است و جمعه هم در اثر اجتماعاتى كه مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا مى‏شوند براى لقاء الله. پس برداشت آنها غیر از برداشت ماست و ما امیدواریم كه به تبع اولیاء خدا به جلوه‏اى از آن جلوه‏ها برسیم و ذره‏اى از آن معارف در قلب ما واقع بشود.(4)» به همین جهت حضرت امام مجتبى علیه السلام هنگامى كه مشاهده كرد عده‏اى از مردم در روز عید فطر مشغول لهو و لعب و خنده هستند خطاب به یارانش فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را معیار آزمایش مردم قرار داده است كه در آن مردم براى كسب مقامات معنوى و بهشتى مسابقه مى دهند عده‏اى در این مسابقه برنده شده و برخى دیگر از كسب این مقامات باز مى‏مانند.

كمال شگفتى است از كسى كه بى خبر از نتیجه این مسابقه به خندیدن و خوشگذرانى مشغول است به خدا سوگند! اگر پرده‏ها كنار رود نیكوكاران به نتائج نیكو رفتارى خود مشغول بوده و بدكاران گرفتار اعمال بد خود هستند.(5)

شوق دیدار یار

از برجسته‏ترین و به یاد ماندنى‏ترین ساعات روز عید فطر لحظاتى است كه منتظران راستین ظهور حضرت ولى عصر(عج) آرزوى دیدار آن حضرت را كرده و در فراقش با دلى مملو از امید اشك حسرت مى‏ریزند.

آنان به یاد سخن حضرت باقر علیه السلام مى‏افتند كه فرمود: «ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَىً وَلا فِطرٍ اِلا و هُوَ یُجَدِّدُ الله لآلِ مُحَمَّدٍ(ع) فِیهِ حُزناً قالَ قُلتُ وَ لِمَ ذلِك قالَ اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فى اَیدى غَیرِهِم؛(6) هیچ عید فطر و قربان نیست كه با آمدن آن غم و اندوه آل محمد(ص) تجدید شود راوى گفت: چرا در روز عید غمگین مى‏شوند؟ امام فرمود: زیرا آنان حق خود را در دست دیگران مى‏بینند و از این كه افراد غیر شایسته بر جایگاه رهبرى امت قرار دارد و امام راستین هنوز ظهور نكرده است

از برجسته‏ترین و به یاد ماندنى‏ترین ساعات روز عید فطر لحظاتى است كه منتظران راستین ظهور حضرت ولى عصر(عج) آرزوى دیدار آن حضرت را كرده و در فراقش با دلى مملو از امید اشك حسرت مى‏ریزند.

كه حكومت عادلانه و سایه پر از عدل و داد خود را بر مردم بگستراند، غمگین و ناراحتند. به همین جهت یكى از رایج ترین اعمال این روز كه اولیاء خدا و عارفان واصل به آن اهتمام خاص دارند زمزمه دعاى ندبه در روز فطر است كه دردمندانه و عاشقانه با امام زمان(ع) نجوا مى‏كنند: «هل الیك یا بن احمد سبیلٌ فتلقى... متى ترانا و نراك و قد نشرت لواء النّصرترى... .»

این ابیات مولوى تا حدودى بیانگر راز دل ندبه خوانان عید فطر است كه به مولاى خویش عرضه مى‏دارند:

در هوایت بى‏قرارم روز و شب

سر ز پایت بر ندارم روز و شب

اى مهار عاشقان در دست تو

در میان این قطارم روز و شب

تا كه بگشایم به قندت روزه‏ام

تا قیامت روزه دارم روز و شب

چون ز خوان فضل روزه بشكنم

عید باشد روزگارم روز و شب

جان روز و جان شب اى جان تو

انتظارم، انتظارم روز و شب

تا بهسالى نیستم موقوف عید

با مه تو عید دارم روز و شب

زآن شبى كه وعده كردى روز وصل

روز و شب را مى‏شمارم روز و شب

بس كه كشت مهر جانم تشنه است

ز ابر دیده اشك بارم روز و شب

عارف وارسته حاج میرزا جوادآقا ملكى تبریزى در این مورد در كتاب ارزشمند المراقبات(7) مى‏نویسد: بر مؤمن راستین شایسته است امروزه غیبت آن حضرت و غصب حكومت آن حضرت توسط دشمنان، سختى حال شیعیان و رعایاى او را در دست كافران و فاجران بنگرد و ببیند كه به آنان از قتل نفوس و هتك آبرو و غصب اموال و بدى حال و مقام خوارى و ابتذال چه مى‏رسد بایستى خوشحالى او به اندوه زیاد و خنده او به گریه و عید او به ماتم مبدل گردد و به خواندن دعاى ندبه بسان زن بچه مرده‏اى بگرید و فرج او را از خدا بخواهد... بارى چون خواستى براى نماز عید بیرون روى كه با امامى نمازگزارى یا خودت امام جماعت شوى بر توست كه از مصیبتى كه براى غیبت امام خودت بر تو وارد شده است غافل نباشى، زیرا نماز عید، حق خاص اوست و آن از مقامات معروف اوست.

یكى از مهمترین اعمال روز عید فطر كه پرداخت زكات فطره است اشاره كرده و اهمیت آن را متذكر مى‏شود، چرا كه اگر زكات فطره از صورت پرداخت فردى به سمت بُعد اجتماعى آن سوق داده شود پشتوانه و سرمایه مهم اقتصادى در حل مشكلات مردم خواهد بود. ایجاد مراكز درمانى، تأسیس كانون‏هاى علمى و صنعتى براى اشتغال ‏زایى بیكاران جامعه، سرمایه گذارى براى مسائل بهداشتى و عمران محیط زیست، تقویت بنیه دفاعى مسلمانان و حراست از مرزهاى اسلامى، توسعه فرهنگ عمومى و دینى و ایجاد مؤسسات پژوهشى و تحقیقاتى برخى از دستاوردهاى پرداخت زكات فطره در روز عید است كه در صورت جمع آورى و مصرف صحیح این بودجه دینى به دست خواهد آمد.

پس بنگر حال به چه منوال گشته است كه نماز با امام به نماز تو و امثال تو مبدل شده است و به زمان حضور آن حضرت و اجتماع مؤمنان به نماز او و نمازشان با او، تفكر نماى و درنزد خویش میزان بگیر كه چون براى مؤمن خطیب، امام او باشد و سخنش را بشنود و از علومش فرا گیرد حال او چگونه خواهد بود؟! و به آنچه از بركات و انوار زمان حضور آن بزرگوار و نشر عدالت و محو جور و ضلالت و عزت اسلام و حرمت قرآن و رواج ایمان و تكمیل عقول و تزكیه قلوب و تحسین اخلاق و رفع شقاق و دفع نفاق نظر كن و با صداى بلند خود او را ندا ده و به زبان شوق خویش به ساحت مقدس عرضه بدار: اى زاده احمد! آیا راهى به سوى تو هست كه ملاقات شوى؟...اى آقاى من.  "و تلافى ان كان فیه أتلافى  بك عجّل به جعلت فداكا" ؛اگر تلف شدن من در رسیدن به تو باشد، در آن شتاب كن فداى تو شوم .

"و بما شئت فى هواك اختبرنى  فاختیارى ماكان فیه رضاكا" ؛و به هر چه بخواهى در راه عشق خودت مرا آزمایش كن كه آنچه را كه رضاى تو در آن است انتخاب مى‏كنم. "بجمال حجبته بجلالٍ  هام  واستعذب العذاب هناكا" ؛قسم به جمال خودت كه از او پوشیده‏اى و جلال خودت كه او را سرگردان ساخته‏اى و در كوى تو عذاب را شربت گوارا مى داند. "ذات قلبى فأذن له یتمنّا ك فیه بقیّة لرجاكا"؛دل من آب شد پس به او اجازه بده كه ترا آرزو كند، در این قلب نیم رمقى براى امید و تمناى تو هست.

بنابراین درخواست برقرارى دولت كریمه حضرت مهدى(عج) بهترین پاداش و عیدى است كه مى‏توان در روز عید فطر از خداوند متعال آن را درخواست نمود.

سیدبن طاووس در ضمن اعمال روز عید از امام باقر علیه السلام نقل مى‏كند: هنگامى كه از منزل خارج شده و به سوى نماز عید مى‏روى دعاى"اللّهم من تهیّأ" را مى‏خوانى و هنگامى كه به نام مبارك حضرت صاحب الزمان(ع) رسیدى با آرزوى تحقق وعده الهى و استقرار حكومت عدل مهدوى علیه السلام مى‏گویى: «اللّهم افتح لنا فتحاً یسیراً و انصره نصراً عزیزاً... اللّهم انّا نرغب الیك فى دولةٍ كریمةٍ تعزّ بها الاسلام و اهله و تذّلّ بها النّفاق و اهله...(8)؛خداوندا براى ما فتح آسان عنایت فرما و آن حضرت را با نصرتى عزتبخش یارى نما. پروردگارا! ما خواهان ایجاد دولت كریمه‏اى هستیم كه با آن به اسلام و مسلمانان عزت بخشیده و جبهه نفاق و اهلش را به خاك مذلّت بنشانى ...

درسى از امام صادق علیه السلام

از آموزنده‏ترین فرازهاى زندگى امام صادق علیه السلام حادثه‏اى شنیدنى است كه در عید فطر اتفاق افتاد ماجرا از این قرار بود كه ابوالعباس سفاح، اولین خلیفه عباسى در هنگام خلافت خویش در بغداد، روزى امام صادقعلیه السلامرا به مركز خلافت خود احضار كرد. او به دنبال فرصتى مى‏گشت تا آن حضرت را به شهادت برساند تا این كه وى آخرین روز ماه مبارك رمضان را عید فطر اعلام كرد. آن روز هنگامى كه حضرت صادق علیه السلام در منطقه حیره بر او وارد شد خلیفه از او پرسید: اى اباعبدالله! نظر تو در مورد روزه امروز چیست؟ امام صادق با بهره‏گیرى از آیه تقیه كه مى‏فرماید: «لایتّخذ المؤمنون الكافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلك فلیس من اللّه فى شى‏ءٍ الا ان تتّقوا منهم تقیهً و یحذّركم الله نفسه و الى الله المصیر(9) ؛ افراد با ایمان نباید به جاى مؤمنان، كافران را به دوستى بگیرند و هر كس چنین كند، هیچ رابطه‏اى با خدا ندارد مگر این كه از آنان به نوعى تقیه كنید و خداوند شما را از عقوبت خود بر حذر مى‏دارد و بازگشت همه به سوى خداست.

و با پیروى از اجداد طاهرین خویش تقیه نموده، و به سفاح فرمود: این مربوط به پیشواى مردم است، تو اگر روزه بگیرى، من هم روزه مى‏گیرم و اگر افطار كنى من هم افطار خواهم كرد. در این هنگام سفاح به غلام خود دستور داد تا سفره غذا را بچیند و امام صادق علیه السلام به همراه او غذا خورده و روزه‏اش را شكست با این كه مطمئنّاً مى‏دانست آن روز از ماه رمضان است و عید فطر نیست. آن حضرت در توضیح عمل خویش به یاران نزدیكش فرمود: « و الله انه یومٌ من شهر رمضان فكان افطارى یوماً و قضاؤه ایسر علىّ من ان یضرب عنقى ولایعبد الله(10)؛به خدا سوگند آن روز از ماه رمضان بود و یك روز شكستن روزه ماه رمضان (بهخاطر تقیه و حفظ دین) و اداى قضاى آن براى من آسان تر از این است كه كشته شوم و خدا عبادت نشود.»

البته شایان ذكر است كه اهل بیت هیچ نیازی به خدمتكار نداشتند و ایشان با وجود غلام و كنیز باز هم كارهایشان را خود انجام می دادند و یا همانند حضرت زهرا علیها السلام كارها را تقسیم می نمودند. اما حضور آنها در نزد اهل بیت علیهم السلام دلایلی داشت كه به اختصار برمی شماریم: 1- در برخی موارد خود غلامان و كنیران از روی عشقی كه به اهل بیت داشتند مشتاق خدمت به ایشان بودند و خواهان همجواری با این بزرگواران بودند. 2- در عصر اهل بیت برده داری و استثمار از آنها مرسوم بود و ایشان هم از این وضع ناراضی بودند پس بردگان را می خریدند و آنان را به بهانه های مختلف در راه خدا آزاد می كردند چرا كه بر اساس فقه اسلامی، كسی نمی تواند برده آزاد شده را خریداری كند.

حضرت صادق علیه السلام با این تدبیر الهى توطئه خلیفه ستمگر را خنثى نموده و به شیعیان درسى دیگر آموخت. آن حضرت در این روایت ضمن تأكید بر اصل قرآنى تقیه، به فلسفه آن نیز اشاره مى‏فرماید كه تقیه براى حفظ دین است نه براى حفظ زندگى افراد .

و اضافه مى‏كند كه اگر من بهخاطر حادثه‏اى كوچك كشته شوم دین الهى از میان رفته و عبادت و اطاعت از خداوند متعال به فراموشى سپرده خواهد شد.

سیره تربیتى امام سجادعلیه السلامدر عید فطر

با مرورى كوتاه به سیره تربیتى ائمه اطهار علیهم السلام در مى‏یابیم كه آن بزرگواران از ماه مبارك رمضان به عنوان یك دانشگاه تربیتى بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسان هاى با استعداد در روز عید فطر هدایا و جوائز مادى و معنوى به آنان عطا مى‏كردند و به این ترتیب این ماه را به یك آموزشگاه و كلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبدیل نموده و به پرورش یافتگان این مكتب در محدوده وسیع و اختیاراتش نسبت به شایستگى افراد، عطایایى در نظر گرفته و آنان را تشویق مى‏كردند. در اینجا گوشه‏اى از سیره تربیتى و آموزنده امام سجاد علیه السلام را به روایت سیدبن طاووس مى‏خوانیم:

امام صادق علیه السلام فرمود: شیوه حضرت على بن الحسینعلیه السلام در ماه رمضان چنان بود كه هر گاه غلامان یا كنیزان آن حضرت خطایى را مرتكب مى‏شدند آنان را تنبیه نمى‏كرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفترى ثبت كرده و تخلّفات هر كس را با نام و موضوع مشخص مى‏نمود. در آخر ماه همه غلامان و كنیزان را جمع كرده و در میان آنان مى‏ایستاد. آنگاه از روى نوشته تمام كارهاى خلاف آنان را كه در طول ماه رمضان مرتكب شده بودند برایشان گوشزد مى‏كرد و به تك تك آنان مى‏فرمود: فلانى تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفى كردى و من ترا تنبیه نكردم! آیا به یاد مى‏آورى؟ مى‏گفت: بلى اى پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذكر مى‏شد و آنان به اشتباهات و خطاهاى خود اعتراف مى‏كردند. آنگاه به آنان مى‏فرمود: «ارفعوا اصواتكم و قولوا یا على بن الحسین! انّ ربّك قد احصى علیك كلّما عملت كما احصیت علینا كلّما قد عملنا و لدیه كتابٌ ینطق علیك بالحقّ لایغادر صغیرةً ولا كبیرةٌ ممّا اتیت الا احصاها و تجد كلما عملت لدیه حاضراً...؛ با صداى بلند بگوئید: اى على بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانكه تو اعمال ما را نوشته‏اى نزد خداوند نامه اعمالى هست كه با تو به حق سخن مى‏گوید و هیچ عمل ریز و درشتى را فرو نمیگذارد و هر چه انجام داده‏اى به حساب آورده و تمام آنچه را كه انجام داده‏اى نزد او حاضر و آماده خواهى یافت، چنانكه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش هم چنانكه دوست دارى خدا تو را ببخشد. اى على بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتى را كه فرداى قیامت در پیشگاه خداى حكیم و عادل خواهى داشت. آن پروردگار عادل و حكیمى كه ذرّه‏اى و كمتر از ذرّه‏اى به كسى ظلم و ستم روا نمى‏دارد و اعمال بندگان را هم چنانكه انجام داده‏اند به آنان عرضه خواهد كرد و حساب و گواهى خدا كافى است ...

ببخش و عفو كن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو كرده و درگذرد چنانكه خودش در قرآن مى‏فرماید: « ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر الله لكم والله غفورٌ رحیمٌ(11)؛باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.

امام سجاد علیه السلام این كلمات را براى خویش و غلامان و كنیزانش (البته شایان ذكر است كه اهل بیت هیچ نیازی به خدمتكار نداشتند و ایشان با وجود غلام و كنیز باز هم كارهایشان را خود انجام می دادند و یا همانند حضرت زهرا علیها السلام كارها را تقسیم می نمودند. اما حضور آنها در نزد اهل بیت علیهم السلام دلایلی داشت كه به اختصار برمی شماریم: 1- در برخی موارد خود غلامان و كنیران از روی عشقی كه به اهل بیت داشتند مشتاق خدمت به ایشان بودند و خواهان همجواری با این بزرگواران بودند. 2- در عصر اهل بیت برده داری و استثمار از آنها مرسوم بود و ایشان هم از این وضع ناراضی بودند پس بردگان را می خریدند و آنان را به بهانه های مختلف در راه خدا آزاد می كردند چرا كه بر اساس فقه اسلامی، كسی نمی تواند برده آزاد شده را خریداری كند.)تلقین مى‏كرد و آنان با هم تكرار مى‏كردند و خود امام كه در میان آنان ایستاده بود و مى‏گریست و با لحنى ملتمسانه مى‏گفت: «ربّ انّك امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا كما امرت فاعف عنّا فانّك اولى بذلك منّا و من المأمورین... ؛ پروردگارا، تو به ما فرمودى از ستمكاران خویش درگذریم و ما بهراستى بر خود ستم كرده‏ایم. همان طور كه فرمودى، ما از كسانى كه ستم كرده‏اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر كه تو در عفو كردن از ما و از ماموران برترى. تو به ما فرمودى سائلى را از درگاه خود محروم نكنیم و هم اكنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانه‏ات زانو زده و احسان و عطاى تو را مى‏طلبیم، بر ما منت بگذار و محروممان نگردان، كه تو در این كار شایسته‏تر از ما و از مأموران هستى. خدایا! من اكرام كردم تو هم به من اكرام كن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اى صاحب احسان و كرامت.

پس از این برنامه عرفانى حضرت سجاد علیه السلام خطاب به غلامان و كنیزان خویش مى‏فرمود: من شما را عفو كردم، آیا شما هم من و بدرفتاری هاى مرا كه فرمانرواى بدى براى شما و بنده فرومایه‏اى براى فرمانرواى بخشاینده عادل و نیكوكار بودم، بخشیدید؟! همگى یك صدا مى‏گفتند: با این كه ما از تو جز خوبى ندیده‏ایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان مى‏فرمود: بگوئید خداوندا! از على بن الحسین درگذر! همان طور كه او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد كن همان طور كه او ما را از بردگى آزاد كرد. آنان دعا مى‏كردند و امام سجاد علیه السلام  هم آمین مى‏گفت. و در پایان مى فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان كردم به امید این كه خدا نیز از من درگذرد و آزادم كند. در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا مى‏بخشید كه از دیگران بى‏نیاز مى‏شدند. هر سال در شب آخر ماه مبارك رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد مى‏كرد و مى‏گفت: «انّلله تعالى فى كلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار كلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارك رمضان هفتاد هزار كس را از آتش جهنم آزاد مى‏كند كه همگى مستحق عذاب بوده‏اند آن حضرت هیچ بنده‏اى را بیش از یك سال به بندگى نمى‏گرفت. هر گاه كسى را در اول سال و یا در وسط آن مالك مى‏شد در شب عید فطر آزاد مى‏كرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را كه هیچگونه نیازى به آنان نداشت مى‏خرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایاى قابل توجهى را به آنان عطاء مى‏كرد.(12)

با توجه به این روایت نسبتاً طولانى در مى‏یابیم كه رهبران الهى و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامى و آموختن آن به انسان هاى تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادى جسم آنان مى‏كوشیدند بلكه افكار و اندیشه‏هاى آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستى رها مى‏ساختند وبدین گونه بود كه تربیت یافتگان مكتب اهل بیت(ع) از پستى ذلت به اوج عزت مى‏رسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خداجوى مبدل مى‏گشتند. كه فهرست مفصلى از اینان را مى‏توان در كتاب هاى رجالى، تاریخى و سیره مطالعه نمود.

"

حجة‏الاسلام عبدالكریم پاك‏نیا"

پى‏نوشت‏ها:

1. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 516.

2. نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 193.

3. فرازى از دعاى عرفه.

4. صحیفه امام، ج 18، ص 395.

5. وسائل الشیعه، ج 7، ص 681.

6. تهذیب الاحكام، ج 3، ص 289.

7. المراقبات، ص 343.

8. اقبال الاعمال، ج 1، ص 476.

9. آل عمران، آیه 28.

10. الكافى، ج 4، ص 82 .

11. نور، آیه 22.

12. اقبال الاعمال، ص 260.

13. رهبر آزادگان، ص 430.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.