تبیان، دستیار زندگی
بعضی سختی‌ها مربوط به خود جان کندن است مثل سختی جدا شدن از جسمی که تمام عمر به آن خو کرده‌ایم و بعضی مربوط به عوارض آن مثل جدا شدن از خانواده و دوستان است. و شاید سخت‌تر از اینها مربوط به وارد شدن در جهان برزخ باشد که ظرفیت بیشتر و درک عمیقتر می‌طلبد. مان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرگ در هاله‌ای از ابهام و ترس

مرگ

كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ"(عنکبوت/57)

مرگ رازی است که حقیقت عینی آن برای هیچ کس تا زمانی که خود نمیرد کشف نخواهد شد. یکی از علتهای ترسناک بودن مرگ همین ناشناخته ماندن آن است. جهل هر کجا که باشد، ترس هم از مشتقات آن خواهد بود. توصیفات و خبرهای دینی هم همواره به دلیل عدم توانایی بشر زمینی از درک ماهیت‌های آن جهانی، متوسل به  تشبیه و تمثیلند و نمی‌توانند به شکلی دقیق و محسوس، ما را به اسرار مرگ واقف سازند. میل به زنده ماندن و جاوید بودن نیز کسانی را که اعتقادشان به حیات پس از مرگ ضعیف است را به وحشت می‌اندازد. اما مرگ، قطعی‌ترین مرحله‌ایست که در آمدن آن هیچ شکی نخواهد بود. أَیْنَما تَكُونُوا یُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِی بُرُوجٍ مُشَیَّدَه (78/ نساء)؛ هر جا كه باشید مرگ شما را در مى‏یابد هر چند كه در بناهاى استوار و ریشه‏دار باشید...

البته کسانی که به صحت اخبار قرآن معتقدند، می‌دانند که مرگ فقط مرحله عبور است؛ عبوری متفاوت، سخت و اجباری. از واژه توفی در آیات قرآن که برای توضیح چگونگی مرگ آمده استفاده می‌شود که مرگ تحویل انسان به مامورین الهی و سلب اختیار و فرصت از اوست.

«اللهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها»(زمر/ 42)؛ یعنى خدا روح افراد را به هنگام موتشان قبض مى‏كند.

«قُلْ یَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِی وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّكُمْ تُرْجَعُون»(سجده/ 11)؛ بگو فرشته مرگ كه بر شما گماشته شده است روح شما را تحویل مى‏گیرد سپس به سوى پروردگارتان بازگردانده مى‏شوید.

«حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا»(انعام/61)؛ تا این كه هنگامى كه مرگ یكى از شما فرا رسد، فرستادگان ما كه معاونان ملك الموت هستند، روح شما را تحویل می گیرند.

در تفسیر آیه آمده است: منكرین معاد از تعجب پرسیدند: آیا بعد از آنكه خاك شدیم، و در زمین گم گشتیم، دوباره خلقتى جدید به خود مى‏گیریم؟ ... بگو شما (از همان هنگام مرگ) در زمین گم نمی‌شوید، بلكه آن فرشته كه موكل بر شما است شما را بدون كم و كاست تحویل مى‏گیرد.

وقتی انسان به ماموران الهی تحویل داده می‌شود دیگر مختار نیست و در قبضه قدرت ایشان قرار دارد و نه تصرفی بر جسم خویش دارد و نه بر اعمالش، این معنای دقیقتری برای تحویل گرفتن انسان از سوی ملائکه در هنگام مرگ است.

در این آیه از لفظ "یتوفاکم" برای گرفتن جان انسان‌ها در هنگام مرگ استفاده شده است. مصدر "توفى" به معناى گرفتن چیزى بطور تام و كامل است، و به همین جهت در موت استعمال مى‏شود، در غیر این صورت کاربرد کلمه توفی در قرآن در معنای مرگ نخواهد بود، بلکه بخاطر رساندن معنای "گرفتن کامل" و "حفظ کردن" از این کلمه استفاده شده است. (اقتباس از تفسیر المیزان و بیان السعاده) به عبارتى دیگر كلمه "توفى" را در آن لحظه‏اى كه خداى تعالى جان را مى‏گیرد، استعمال كرده تا بفهماند جان انسانها با مردن باطل و فانى نمى‏شود و اینها كه گمان كرده‏اند، مردن، نابود شدن است جاهل به حقیقت امرند، بلكه خداى تعالى جانها را مى‏گیرد و حفظ مى‏كند تا در روز بازگشت خلایق به سوى خودش دوباره به بدنها برگرداند. (ترجمه تفسیر المیزان ،ج 3،ص 324)

مرگ

البته تحویل گرفتن، می‌تواند حتی شامل جسم انسان نیز باشد. دلیلی ندارد که اصرار کنیم فقط روح تحویل گرفته می‌شود. به هر حال انسان به هنگام مرگ تحویل ملائکه و ماموران الهی داده می‌شود. کما این که جسد او را در دل خاک یا اعماق دریاها و یا هر جای دیگری که همه جزء ملک خداست، نگه دارند و علم و آمار ذره ذره‌ی جسد او را نیز که پودر شده و یا به خوراک جانوران و حشرات رسیده را داشته باشند و در هنگام حشر، آن را با حساب دقیق به محشر بیاورند.

وقتی انسان به ماموران الهی تحویل داده می‌شود دیگر مختار نیست و در قبضه قدرت ایشان قرار دارد و نه تصرفی بر جسم خویش دارد و نه بر اعمالش، این معنای دقیقتری برای تحویل گرفتن انسان از سوی ملائکه در هنگام مرگ است و تفاوتش با زمان زندگی یعنی زمانی که هنوز تحویل داده نشده است با این توضیح مشخص می شود. چرا که در حیات، هنوز تمام نعمتها در اختیارش بوده و می‌توانسته در آنها تصرف کند.

سختی مرگ، برای همه

حقیقت این که "توفی" و تحویل گرفتن به چه شکلی است کاملا مشخص نیست. از اخبار چنین استفاده می‌شود که مرگ سخت است حتی برای مومن و چاره‌ای از سختی‌های آن نیست .

«وَ قَالَ سُبْحَانَهُ مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْ‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ كَتَرَدُّدِی فِی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ یَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَه»؛ من در هیچ چیزى تردید نمى‏كنم جز در مرگ بنده مؤمنم كه او را سختى مرگ مى‏ترساند و نمى‏خواهد بمیرد. و من نمى‏خواهم او ناراحت شود. (الجواهر السنیه، کلیات حدیث قدسی،243/ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، ص91)

بعضی سختی‌ها مربوط به خود جان کندن است مثل سختی جدا شدن از جسمی که تمام عمر به آن خو کرده‌ایم و بعضی مربوط به عوارض آن مثل جدا شدن از خانواده و دوستان است. و شاید سخت‌تر از اینها مربوط به وارد شدن در جهان برزخ باشد که ظرفیت بیشتر و درک عمیقتر می‌طلبد. مانند مشقت و وحشتی که جنین برای خروج از رحم به دنیا تحمل می‌کند.

لذا در حدیث است که پس از مرگ از مومن دلجویی می‌شود اما سختی طبیعی مرگ را تحمل می‌کند «... وَ إِذَا كَانَ الْعَبْدُ فِی حَالَةِ الْمَوْتِ یَقُومُ عَلَى رَأْسِهِ مَلَائِكَةٌ بِیَدِ كُلِّ مَلَكٍ كَأْسٌ مِنْ مَاءِ الْكَوْثَرِ وَ كَأْسٌ مِنَ الْخَمْرِ یَسْقُونَ رُوحَهُ حَتَّى تَذْهَبَ سَكْرَتُهُ وَ مَرَارَتُهُ وَ یُبَشِّرُونَهُ بِالْبِشَارَةِ الْعُظْمَى...»؛ و چون هنگام مرگ بنده فرا مى‏رسد، در حالت مرگ، فرشتگان بر سر بالینش حاضر و هر كدام كاسه‏اى پر از آب كوثر و كاسه‏اى از شراب (بهشتى) بر دو دست دارند و به او مى‏نوشانند تا تلخى و سختى مرگ از او دفع شود و او را به بشارتى بزرگ مژده دهند و ... (إرشاد القلوب إلى الصواب  ج‏1، 203، ترجمه سلگی)

بعضی سختی‌ها مربوط به خود جان کندن است مثل سختی جدا شدن از جسمی که تمام عمر به آن خو کرده‌ایم و بعضی مربوط به عوارض آن مثل جدا شدن از خانواده و دوستان است. و شاید سخت‌تر از اینها مربوط به وارد شدن در جهان برزخ باشد که ظرفیت بیشتر و درک عمیقتر می‌طلبد. مانند مشقت و وحشتی که جنین برای خروج از رحم به دنیا تحمل می‌کند.

حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: و إنّ للموت لغمرات هى أفظع من أن تستغرق بصفة، أو تعتدل على قلوب أهل الدّنیا؛ همانا مرگ سختی‌هایی دارد که هراس‌انگیز و وصف ناشدنی است و برتر از آن است که عقل‌های اهل دنیا آن را درک کند. (نهج البلاغه، خطبه 222)

البته روایات فراوانی به تفاوت کیفیت مرگ مومن و غیر مومن اشاره دارد. سختی مرگ برای مومن در حد طبیعی و ناگزیر آن، و غیر قابل مقایسه با غیر مومن است. بعضی با عذاب و وحشت و بعضی با لطف و رحمت، قبض روح می شوند، هر چند قبض روح، خود فی نفسه سخت و دردناک باشد. مثل این که قرار باشد دندان کسی را بکشند حال یا پزشکی مهربان و با مواد بی حسی این کار را بکند و یا مامور شکنجه و با نهایت غضب و بی رحمی. در هر صورت دندان کشیدن سخت است اما این کجا و آن کجا؟

«...اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلًا وَ مِنَ النَّاسِ ،فَمَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الطَّاعَةِ تَوَلَّتْ قَبْضَ رُوحِهِ مَلَائِكَةُ الْرحمةِ، وَ مِنْ کان اهْلِ الْمَعْصِیَةِ تَوَلَّتْ قَبْضَ رُوحِهِ مَلَائِكَةُ الْنِّقْمَةِ، وَ لِمَلَكِ الْمَوْتِ أَعْوَانٌ مِنْ مَلَائِكَةِ الرَّحْمَةِ وَ النِّقْمَة... وَ إِذَا كَانَ فِعْلُهُمْ فِعْلَ مَلَكِ الْمَوْتِ فَفِعْلُ مَلَكِ الْمَوْتِ فِعْلُ اللَّهِ لِأَنَّهُ یَتَوَفىَّ الْأَنْفُسَ عَلَى یَدِ مَنْ یَشَاءُ وَ یُعْطِى وَ یَمْنَعُ وَ یُثیِبُ وَ یُعاقِبُ عَلَى یَدِ مَنْ یَشَاءُ وَ إِنَّ فِعْلَ أُمَنَائِهِ فِعْلُهُ كَمَا قَالَ: وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ یَشاءَ اللَّه؛ از فرمایشات حضرت علی(علیه‌السلام) است که: ... خداوند از فرشتگان، رسولان و سفیرانى را بین خود و مردم برگزیده است. كسى كه اهل طاعت باشد به تصدى فرشتگان رحمت، قبض روح مى‏شود و آن كس كه اهل گناه و عصیان است فرشتگان نقمت او را قبض روح مى‏كنند، براى ملك الموت، اعوان و یارانى است از فرشتگان رحمت و عذاب كه عهده‏دار عمل وى هستند و به جاى او قبض روح مى‏كنند... كار یاران ملك‌الموت، كار ملك الموت است و كار ملك الموت كار خداوند است. اوست كه جان مردم را به دست هر كس اراده فرماید قبض مى‏كند. (ترجمه ‏و تفسیر نهج‏البلاغه، ج20، ص 317 / ارشاد القلوب، الباب الثانی و الخمسون فی أحادیث منتخبة ... ص، 187)

در روایت نبوی آمده است که:

«قَالَ رَسُولُ اللهِ إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ إِذَا نَزَلَ لِقَبْضِ رُوحِ الْفَاجِرِ نَزَلَ مَعَهُ سَفُّودٌ مِنْ نَار؛ همانا ملك‌الموت هر گاه براى قبض روح فاجر بیاید با او سیخ‏هایى از آتش است. (إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، 188، ترجمه رضایى، ج‏1،441)

ادامه دارد ...


انسی نوش آبادی – گروه دین و اندیشه تبیان