تبیان، دستیار زندگی
هرچند پیش گویی از آینده سخت است. اما می توان چنین نتیجه گرفت در دنیای فردا رمان حال و هوای دیگری خواهد داشت. شخصیت ها زندگی خاص و پیچیده ای خواهند داشت و نویسنده به جای سرگرم کردن مخاطب به دنبال آن خواهد بود که او را به سویی رهنمون سازد تا آنچه را که در..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمان؛ رمزآلود فردا

رمان؛ رمزآلود فردا

«رمان» یک واژه فرانسوی است و در معنای داستانی که به نثر نوشته شود و شامل حوادثی ناشی از تخیل نویسنده باشد، اراده می گردد. اما امروزه با توجه به ظهور رمان های گوناگون در حوزه های مختلف می توان رمان را چنین تعریف کرد که «داستانی بلند است از یک برش زندگی». طبق آنچه عنوان شد خود به خود ساختار کلی رمان هم عیان می شود، یک ساختار دو شکلی که مبتنی بر نظم صفحات و نظم زمانی حوادث است؛ یعنی درنظم صفحات رمان حوادث، شخصیت ها و پی رنگ کلی رمان به صورت منظم، ولو در شکل پنهان خود، پشت سرهم قرار گرفته اند و خواننده با مطالعه صفحات و فصل های یک رمان از یک حادثه به حادثه ای می رود و یا این که شخصیت ها را در روند کلی کار دنبال می کند. از آن طرف نظم زمانی وقایع در یک رمان خود را نشان می دهند. به این ترتیب که در همان صفحات اولیه اتفاق مهمی رخ می دهد و آن اولین حادثه رمان است که از آن می توان به گره داستانی یاد کرد. پس از آن حوادث مختلف پشت سرهم اتفاق می افتند تا این چنین آن حادثه اصلی را گره گشایی کنند تا خواننده به کشف و شهود موردنظر نویسنده برسد. البته این دو شکل کلی در رمان های مختلف با سبک های مختلف شاید از نظر ظاهری متفاوت بوده باشند، اما از نظر ذاتی و درونی از یک وحدت رویه برخوردارند.

هرگاه سخن از رمان به میان می آید، عده ای بی اختیار به یاد آثار کلاسیکی چون، «جنگ و صلح»، «بینوایان» و «جنایات و مکافات» می افتند که هر کدام از این آثار در نوع خودشان از ارزش ادبی خاصی برخودارند. اما به واقع می توان چنین درباره این نوع رمان ها قضاوت کرد که علیرغم شاهکار هنری بودنشان، امروزه نمی توان دست به خلق آثار کلاسیکی چون آنها زد. زیرا دنیای امروز با توجه به پیشرفت هایی که داشته به دنبال آثاری در خور زمانه خویش است. پس رمان هم از این مقوله مستثنی نیست. از این رو رمان های مدرن خودشان را عیان می سازند.

قبل از این که به مسئله ظهور و رواج رمان مدرن بپردازیم، لازم است در ادامه نیم نگاهی به پیدایش رمان در ایران داشته باشیم تا سرانجام با بیان مبحث رمان مدرن به یک جمع بندی کلی برسیم.

طبق شواهد و قراین، زمان پیدایش رمان در ایران به کمتر از صدسال می رسد. هرچند در ادبیات درخشان زبان فارسی داستان های بلندی چون «منطق الطیر»، «قصه های مثنوی معنوی» و... به شکل نظم وجود دارند، از آن طرف در حوزه نثر هم داستان های بلندی همانند «سمک عیار» و «قصه های فرج بعد از شدت» ظاهرا مثل یک رمان بلند و پر از حادثه و شخصیت هستند، اما به واقع نمی توان هیچ کدام از این ها را در ردیف رمان به حساب آورد. شاید می توان گفت داستان بلند، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی، «اثر» میرزا حبیب اصفهانی، اولین رمان فارسی است که بعد از انقلاب مشروطه نوشته شد. البته باید اذعان داشت پیدایش و نگارش این رمان و رمان های بعدی در حوزه زبان فارسی مرهون عوامل مختلفی است، عواملی چون توسعه روابط ایران و اروپا، ورود و رواج صنعت چاپ، تأسیس مطبوعات، ترجمه آثار داستانی غربی چون «سه تفنگدار» که هر کدام از این عوامل به خوبی توانسته اند ادبیاتی را در ایران پدیدار سازند که از میان گونه ها و قوالب آن، رمان بیش از بقیه رشد و نمو داشته است.

به طوری که در این دوران با الهام گرفتن از آثار فرانسوی و سپس آثار روسی و انگلیسی، رمان گونه هایی چون، «کتاب احمد» اثر «طالبوف» و «سیاحت نامه ابراهیم بیگ» اثر «زین العابدین مراغه ای» پدیدار شدند. بعد از آن و در فاصله اندکی گرایش ملی گرایانه و جست وجوی اساطیر کهن بر ادبیات سایه می افکند و آثاری چون «دلیران تنگستان»، «هما» و... نگاشته می شوند که در این میان رمان های اجتماعی چون «تهران مخوف» ماندگارتر می شوند.

رمان در عصر حاضر با توجه به تغییرات جهان مدرن دچار دگرگونی های زیادی شده است و در این رهگذر رمان مدرن خودش را در عرصه ادبیات جهان به خوبی تثبیت کرده است. این رمان مدرن از دیدگاه فلسفی هنر عبارت است از «واقع نمایی»، «مرکزیت زدایی» و «آشنایی زدایی» که تمام اینها محصول دنیای مدرن امروزی است، دنیایی که به خاطر غرق شدن انسان در مدرنیته از نوعی فقدان فضای معنوی رنج می برد. پس این یک امر طبیعی است که در دنیای هنر مدرن، رمان مدرن نیز از حال و هوای متفاوت و جمع شدن تضادها درهم برخوردار باشد؛ چنانچه اغلب مشاهده می شود آثاری در عرصه رمان در سطح جهانی به چاپ می رسد که فضایی مبهم دارند. شخصیت ها سیاه و سفید هستند و به زبان ساده تر باید تاکید کرد که خواندن یک باره آن رمان ها هیچ کمکی به فهم روشن از این قبیل آثار نمی کند. البته این خود نوعی برداشت اشتباه در بین برخی نویسندگان ایجاد می کند و آن اینکه هنر مدرن و آنچه از مشتقات هنر پست مدرن می باشد، گنگ و مبهم است و نه تنها خواننده به سختی می تواند از حوادث یک رمان باخبر باشد، خود نویسنده هم در نوعی خلسه ادبی به سر می برد.

رمان ایرانی هم از مدرن بودن بی بهره نبوده است این مدرن بودن و به دشواری مطالب را به مخاطب گفتن ابتدا با بوف کور آغاز می شود. بعد از انقلاب هم باتوجه به شرایط هشت سال دفاع مقدس و لزوم اهتمام به ادبیات جنگ این نوع رمان از چندان مقبولیتی برخوردار نبود و اغلب نویسندگان به دنبال آن بودند تا فضای داستان های خودشان را در حالتی رئال نگهدارند. اما در پایان دهه شصت و با نگارش و چاپ رمان هایی چون «نوشدارو» اثر «علی مؤذنی»، «نقش پنهان» اثر «محمد محمدعلی» و... رؤیایی از رمان مدرن در ادبیات ایران پیدا شد. البته ابتدا حرکت مدرن شدن رمان با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است که قسمت مهم این اتفاق به مخاطبان مربوط می شود. عمده خواننده این نوع رمان ها افراد تحصیل کرده جامعه، به خصوص قشر جوان هستند. این قشر علاقه مند است به جای آن که نویسنده تمام مطالب و حوادث را برایش به شکل ساده و روان روایت کند، خود نیز، به نوعی کشف و شهود دست یابند تا این چنین حلاوت مطالعه یک اثر را در وجودشان به خوبی احساس کنند.

هر زمان سخن از رمان به میان می آید، برخی افراد با تردید به آن نگاه می کنند؛ بعضی با بدبینی زمان مرگ رمان را نزدیک می دانند و عده ای هم باتوجه به پیچیده شدن جریان زندگی به دنبال آن هستند تا با کوتاه تر کردن رمان ها همچنان جایگاه آن را بین خوانندگان حفظ کنند. اما باید توجه کرد اگر رمان، این گونه عام و بین المللی ادبیات بتواند پابه پای جریانات روزمره جهان حرکت کند، نه تنها زمان مرگش فرانرسیده، بلکه هر روز بالنده تر از روز گذشته است. این امر زمانی میسر می شود که نویسندگان بتوانند در شکل، محتوا و ساختار رمان دگرگونی هایی ایجاد کنند. البته این اتفاق گاهی اوقات در بین آثار خارجی و داخلی پیش می آید که همین خود موجب دوام رمان و ظهور آثاری بدیع می شود.

اگر رمان از حالت یک داستان محض خارج شود و به جای آن که نویسنده به دنبال چیدن حوادث و رسیدن به سرانجامی باشد، بیرون بیاید، ماندگارتر خواهد شد، یعنی یک نویسنده رمان اگر سعی کند موقعیت های مختلف بشر امروزی را درک کند، به یک زبان مشترک جهانی نائل آید و سپس حاصل ادراکات خود را در قالب داستانی نو بیان کند، به خوبی می تواند با مخاطب خویش ارتباط برقرار نماید. زیرا این اثر ادبی دیگر از حالت قصه «یکی بود و یکی نبود» خارج شده و پای در مرحله معرفت شناسی گذاشته است. بنابراین خواندن یک رمان خوب، خود به خود می تواند در خواننده این حس را ایجاد کند که او به یک زبان مشترک دست یافته و این چنین همانند دیگر مردمان «احساس» می کند. فکر می کند، او جزئی کوچک از یک کل بزرگ است. این خود می تواند در او حس کنجکاوی را با چاشنی زیبایی شناسی ایجاد نماید. البته تمام این موفقیت ها برای نویسنده دست نیافتنی خواهد بود، مگر این که او بداند رمان تنها یک قالب نیست که او چاره ای جز اطاعت کردن از قواعد آن را داشته باشد. بلکه ظرفی است و می تواند به شکل های مختلف دربیاید و درپی این شکل پذیری جذابیت خاص خودش را هم داشته باشد. به عنوان مثال در یک رمان عادی پلیسی، قتلی اتفاق می افتد. کارآگاه با زیرکی به دنبال قاتل است و با کنار هم چیدن علت و معلول ها قاتل را می شناسد و تحویل قانون می دهد. سپس در پایان کارش به مسافرت می رود. باید قبول کرد این نوع رمان ها دیگر آن جذابیت گذشته را ندارند و تنها مناسب برای یک بار مطالعه کردن هستند. ولی رمان دنیای مدرن و جدید چیزی غیر از این را می خواهد؛ مثلاً اینکه کارآگاه در جریان قتل به دنبال قاتل است. همه علت و معلول ها او را به قاتل نزدیک می کند. اما وقوع یک تصادف باعث می شود تا او به این نتیجه برسد که تمام معادلاتش اشتباه بوده است.

هرچند پیش گویی از آینده سخت است. اما می توان چنین نتیجه گرفت در دنیای فردا رمان حال و هوای دیگری خواهد داشت. شخصیت ها زندگی خاص و پیچیده ای خواهند داشت و نویسنده به جای سرگرم کردن مخاطب به دنبال آن خواهد بود که او را به سویی رهنمون سازد تا آنچه را که در ذهن و احساسات خویش دارد، برایش بازگو کند. رمان فردا مخاطب را در یک محدوده به صورت بی حرکت نگه نمی دارد. بلکه به مخاطب حرکت می دهد. ذهن و احساسات او را به سمت و سوهای بی شماری هدایت می کند و به جای آن که نویسنده همانند آموزگاری همه چیز را برای مخاطب خویش توضیح دهد، این خود خواننده است که گاهی اوقات وظیفه نویسنده را برعهده می گیرد و با نشانه هایی که او می دهد به دنبال کشف حقایق است. در یک کلام می توان چنین اذعان کرد که رمان فردا، رمان بسیار رمزآلودی خواهد بود.

اکبر خوردچشم

تهیه و تنظیم: بخش ادبیات تبیان