تبیان، دستیار زندگی
آنچه از نظرتان می گذرد گزیده ای از بیانات ارزشمند مفسر و حکیم فرزانه، حضرت آیت ‌الله ‌العظمی جوادی آملی است که در شب 21 ماه مبارك رمضان سال 1385در حرم حضرت معصومه(س) ایراد کرده اند:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درک شب قدر، چگونه؟

جوادی

آنچه از نظرتان می گذرد  گزیده ای از بیانات ارزشمند مفسر و حکیم فرزانه، حضرت آیت ‌الله ‌العظمی جوادی آملی است که در شب 21 ماه مبارك رمضان سال 1385در حرم حضرت معصومه(س) ایراد کرده اند:

شب قدر قلب ماه مبارك رمضان است. ماه مبارك رمضان برای امت اسلامی معجزه‌ای قوی‌تر از معجزه سلیمان پیامبر است. زیرا اعجاز آن حضرت در مسلط بودن بر باد بود كه « غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ ». راه یك ماهه را در بامداد یا در شامگاه طی می‌كرد.

به اعتقاد آیت ‌الله‌ العظمی جوادی آملی عطر شب قدر را قلب قرآنی درك می‌كند نه شامه انسانی و انسان باید موقعیت شب قدر را با استشمام بوی بهشت از آن درك كند.

سلیمان پیامبر(ع) این توان را داشت كه در یك بامداد راه یك ماهه را طی كند ولی اعجاز قرآن كریم در این است كه سالك صالح در یك شامگاه در لیله القدر، راه هزار ماهه را طی می‌كند. « لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ». با این تفاوت كه او مسیر «مكان» را می پیمود و قرآنیان می توانند مسیر «مكانت» را طی كنند. همراهان سلیمان نبی در یك بامداد راه ظاهری یك ماهه را طی می‌كردند، ولی پیروان قرآن و عترت مكانت و راه معنوی هزار ماهه را یك شبه طی می كنند. اگر گفته شد: كاین طفل یك شبه ره صد ساله می رود، یا كاین طفل یك شبه ره صد ساله می‌رود، آن را می‌شود در شب قدر تجربه كرد.

طرح این مقدمه برای آن است كه ما در كنار حرم كریمه اهل بیت(سلام الله علیها) از خدا چه بخواهیم، در جوار قبور مراجع و صلحأ و صدیقین و شهدأ چه مسألت كنیم. مسأله آمرزش گناه، مسأله حل مشكلات، مسأله شفاء بیماران، مسأله برقراری امنیت؛ همه اینها جزء فروعات خواسته ماست. ما یك مطلبی عظیم و مطلوب عزیز داریم كه در سایه آن مطلب و مطلوب، این مقصدها و مقصودها هم حاصل می‌شود. این مقدمه برای آن است كه ما چه بخواهیم، چطور بخواهیم، با چه حالی بخواهیم كه با دست پر برگردیم. نظام ما، دولت و ملت ما در سایه این دعاهای ما از مشكلات برهند و به مقصد برسند.

مطلب دیگر اینكه وقتی ما می‌توانیم یك شبه ره صد ساله را طی كنیم. چون هزار ماه تقریبا هشتاد سال است. وقتی این توان را داریم كه یك شبه ره صد ساله را طی كنیم؛ پایان سیر ما چه باشد و چطور بخواهیم؟!

در شب نزول قرآن كریم بركات فراوانی نصیب جامعه بشری شده و الی یوم القیامه می‌‌شود. یكی اینكه قرآن و عترت مرده‌ها را زنده می‌كند. بعد از حیات یابی، اگر كسی بیمار بود؛ بیمارها را درمان می‌كنند. و اگر كسی كور بود، به او چشم بینا می‌دهند. كر بود، گوش شنوا می‌دهند. اهل سهو و نسیان بود، به او ذاكره و حافظه می‌دهند. اهل سفر نبود، به او زاد و راحله می‌دهند. همراهان خوبی نداشت، به او همسفران خوبی می‌دهند و مانند آن اگر قرآن برای این معارف نازل شده است، ما چرا در شب نزول قرآن این معارف را نگیریم؟! اگر آن مائده و مأدبه قرآنی در كنارش این غذاها تعبیه شده است، چرا استفاده نكنیم؟! چرا زنده نشویم، سالم نشویم، چشم و گوش پیدا نكنیم، همراهان و همسفرانی نظیر انبیاء و اولیاء پیدا نكنیم

وقتی از امام صادق(ع) سوال می‌كنند علامت شب قدر چیست، فرمود: شب قدر رایحه خوبی دارد. از بوی آن شب معلوم است كه این شب، شب قدر است. خوب عنایت كنید؛ شب معطر است! و آنچه كه در این روایت است، حقیقت است نه مجاز. شب، معطر است، نه هوا. گاهی می‌گوئیم زمستان سرد است، تابستان گرم. این سخن مجاز است، با قرینه همراه است؛ همه می‌فهمند. وقتی گفتیم زمستان سرد است، زمان كه سرد نیست؛ هوا كه متزمن است، سرد است. مگر زمان سرد و گرم دارد؟! تابستان گرم است، یعنی هوا در تابستان گرم است. چون با قرینه همراه است، قابل ادراك است. اما وقتی امام صادق(ع) می‌فرماید: شب قدر معطر است، نه هوا معطر است، نه آنچه كه در شب قدر است، معطر است! خود شب، زمان معطر است. این را كه انسان با شامه و بینی استشمام نمی كند. عطر شب قدر را قلب قرآنی درك می كند. نه شامه! فرمود: شب قدر معطر است... آنها وقتی بوی بهشت را می‌شنیدند، می‌فهمیدند امشب، شب قدر است.

راه دیگر این كه امور را از خدا بخواهیم؛ ما پیرو كسی هستیم كه این ایام، ایام شهادت اوست و غیر از ذات مقدس پیامبر اعظم(ص) مردی به عظمت او خلق نشد و خلق نمی شود و آن «علی مظلوم» است. و او امام ماست. ما او را با جان و دل به امامت پذیرفتیم. اما خودش یك مطلبی دارد كه به ما فرمود میسور شما نیست، ولی پائین ترش را طلب بكنید. آن مطلب كه عنصر محوری دعای ماست، این است؛ وجود مبارك امیر بیان فرمود: من تا خدا را نبینم، عبادت نمی‌كنم. منتها خدا با چشم دیده نمی‌شود، با بصیرت و جان مشاهده می‌شود؛ ما كنت اعبد ربا لم اره. بعد فرمود: لا تدركه العیون بمشاهده الابصار، بل تدركه القلوب بحائق الایمان. آن علی بود و این كلام وقف او است.

فرمود: من آن نیستم كه خدای ندیده را عبادت كنم. با جان دیدم و او را می‌پرستم. این مقام میسور دیگری نیست. اما پائین تر از این مقام را می شود تمنا داشت، و آن این است كه ما تابع قرآنیم از یك سو، پیرو عترتیم از سوی دیگر. و میراث گرانبهای پیامبر اعظم(ص) به ما سپرده است؛ ما مطیع قرآن و عترتیم. این معنا را در شب قدر از خدا بخواهیم كه بجائی برسیم كه بگوئیم: ما كنت اطیع قرآنا لم اره، ما كنت اطیع علیاً لم اره، ما كنت اطیع اماماً لم اره. من تا قرآن را نبینم، از او اطاعت نمی كنم. من تا علی و خاتم اوصیاء(ص) را نبینم، اطاعت نمی كنم. من تا امام زمانم را نبینم، اطاعت نمی كنم. نه با چشم ظاهر، كه با چشم دل! این معنا را می توان گفت، این معنا را می توان خواست، این معنا را می توان یافت.

این معنا میسور هر كسی نیست. ممكن است كسی چهل یا پنجاه سال درس حوزوی بخواند، در خدمت قرآن و عترت باشد؛ حكیم بشود، فقیه بشود، مفسر بشود، در تبیین آیات الهی كوشا باشد، ولی قرآن را نبیند! او امام شناس خوبی باشد، بر شافی سید مرتضی و امالی شیخ طوسی‌ها مسلط بشود، قهرمان غدیرنویسی باشد، اما امام را نبیند! آن كار در شب قدر ساخته است، آن هم با اعتكاف!

سلیمان پیامبر(ع) این توان را داشت كه در یك بامداد راه یك ماهه را طی كند ولی اعجاز قرآن كریم در این است كه سالك صالح در یك شامگاه در لیله القدر، راه هزار ماهه را طی می‌كند. « لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ». با این تفاوت كه او مسیر «مكان» را می پیمود و قرآنیان می توانند مسیر «مكانت» را طی كنند.

فضلاء، طلاب، جوانها! این اعتكاف دهه سوم ماه مبارك رمضان را دریابید. می دانید اگر كسی در سه شبانه روز، مهمان خدا، در خانه او بود؛ چه می گیرد، به او چه می دهند، به او چه حیاتی می دهند، چه سلامت می دهند، چه چشم و گوشی می دهند؟! آن مشكلات بعدی حل می‌شود.

عمده آن است كه ما اماممان را با جان ببینیم، بعد علی وار بگوئیم: «ما كنت اتولی اماماً لم اره، ما كنت افسر قرآناً لم اره، ما كنت اطیع قراناً لم اره، ما كنت تابعاً لقرآن لم اره». ما تا قرآن را نبینیم، از او اطاعت نمی‌كنیم. ما تا امام را نبینیم، از او اطاعت نمی‌كنیم. مگر كسی باید امام را با چشم ظاهر ببیند؟ مگر ابی بصیر در خدمت امام زمانش نبود؟ مگر این ابی بصیر نابینا نبود؟ مگر این ابی بصیر مورد وثوق امام زمانش نبود؟ مگر بسیاری از احادیث فقهی، كلامی، تفسیری به وسیله ابی بصیر به ما نرسید؟! مگر ابی بصیر با این چشم امام زمانش را می دید؟ او كه نابینا بود. امام زمانش او را می‌دید، و او با جان، امام زمانی بود.

این معنا با قرآن به سر‌كردن‌ها در كنار حرم كریمه اهل بیت از یك سو، و به اعتكاف از سوی دیگر حل می شود. آن مطالب جزئی هدف ما نیست، گرچه به ما می‌دهند. مشكلات حل معیشت و اداء قرض و شفای مرض، اینها جزء ریزش های مائده قرآنی است. ما باید به جائی برسیم كه قرآن حافظ ما باشد، عترت حافظ ما باشد. ما هرگز رفتنی را به جای ماندنی اشتباه نكنیم، فانی را به جای باقی نبینیم، مجاز را به جای حقیقت ننگریم؛ مجاز را مجاز بدانیم، حقیقت را حق. فانی را گذرا بدانیم، باقی را جاودانه و ماندنی.

تمام مشكلات دولت و ملت در این است كه ما اشتباهی می‌رویم. بارها به عرضتان رسید؛ اگر در طی سال 8 میلیون پرونده به دستگاه قضائی می‌رسد، بخش مهم این 8 میلیون- كه یك ركن اساسی مملكت به دوش دستگاه قضائی است، بودجه اساسی را او جذب می كند- برای آن است كه اكثر ما فانی را باقی می‌دانیم، مجاز را حقیقت می‌پنداریم، باطل را حق می‌پنداریم. این 8 میلیون پرونده، پرونده‌های علمی و حقوقی مرد افكن نیست. اینها درباره بدیهیات و الفبای دین است. یعنی مربوط به كم فروشی است، دروغ گفتن است، غیبت كردن است، تهمت زدن است، گران فروشی است، چك بی محل كشیدن است؛ همه این 8 میلیون به استثنای موارد اندك مربوط به الفبای دین است!

آنچه كه ما را فلج كرده است برای آن است كه نماز ما تنهی عن الفحشاء نیست! قرآن به سر ما، ما را به مقامی نمی رساند كه بگوئیم: ما كنت اطیع قرآناً لم اره! ما در الفبای دین مشكل داریم.

به اعتقاد آیت ‌الله‌ العظمی جوادی آملی عطر شب قدر را قلب قرآنی درك می‌كند نه شامه انسانی و انسان باید موقعیت شب قدر را با استشمام بوی بهشت از آن درك كند.

تنظیم: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان