تبیان، دستیار زندگی
آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مسجد بازار تهران ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است. به منظور بهرمندی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمزمه ملکوت (3)

اشاره:

به بارگاه ملکوت از راه دعا می توان بار یافت و شهد فیض لایزال را از جام دعا می بایست سر کشید.

دعا، تنها صحنه خواندن نیست عرصه شناختن هم هست. رهاورد دعا، تنها روحانیت نیست عقلانیت هم هست.

باید بر سجاده دعا نشست و محبوب را تمنا کرد.

رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم.

آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مدرسه نور تهران واقع در خیابان ایران ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.

 به منظور بهره مندی بیشتر، فایل صوتی هر جلسه نیز ضمیمه خواهد شد.

دعا

جلسه سوم

اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ»1

خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو هنگامی که تو را صدا می زنم؛ به دعایم گوش فرا ده،

آن هنگام که تو را می خوانم و رو به من فرما در آن زمان که با تو نجوا می کنم. همانا من به سوی تو فرار کرده ام و در مقابل تو ایستاده ام.

مروری بر مباحث گذشته

بحث ما راجع به دعا بود و گفته شد در ماه مبارک رمضان سفارش شده است که انسان هم تلاوت قرآن داشته باشد و هم دعا کند. جهت آن ‏هم این است که اهل معرفت می گویند این ماه، ماه سلوک إلی‌الله ‌تعالی و ضیافت‌الله است و لذا این ماه، ماهی است که «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» با یكدیگر سخن می‌گویند. عبد هم باید این سخنان ربّ را كه خطاب به عبد گفته است، بازگو کند و هم باید با ربّ خودش سخن بگوید و آنچه را که می خواهد از او تقاضا کند.

در روایت داریم که اگر برادر مؤمنی پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، دعایش به سرعت مستجاب می‏شود. یعنی این دعا از نظر تأثیر و سرعت در اجابت، سریع تر به اجابت می رسد تا او خودش برای خودش دعا کند. روایت از امام باقر (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَةِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ»

جلسه گذشته عرض کردم كه دعا بر دو قسم است؛ دعای مأثور و غیرمأثور. دعای مأثور را در جلسه گذشته معنا کردم. معنای دعای غیرمأثور هم این است که عبد مطالب و خواسته‏هایش را در هر قالبی كه خودش می خواهد، انشا کند كه این نوع از دعا، دارای شرایط و آدابی است.2 عرض کردم که ما در معارفمان اموری را می‏بینیم كه در باب دعا اعمالی را بیان می‏فرمایند كه انسان باید قبل از دعا انجام دهد و بعد از خداوند درخواست کند. روایات متعددی را خواندم كه در آن روایات مسأله «نماز قبل از دعا» مطرح شده بود؛ دیدید كه در روایات متعدد دو رکعت نماز خواندن را داشتیم. همچنین روزه گرفتن، که من عرض کردم ماه رمضان که این‏قدر به دعا در آن سفارش شده، به خاطر این است كه همه در آن صائم هستند و به طور معمول انسان های سالم در این ماه روزه می‏گیرند؛ لذا انسان برای دعاكردن آماده می‏شود. نمازها و دعاهایی هم که در این ماه وارد شده و از ائمه (علیهم‏السلام) مأثور است، برای همین جهت است. جلسه گذشته من روایات این بحث را مطرح کردم و به بعضی از اموری که در دعا دخالت دارد، اشاره كردم.

امشب یک مطلب دیگری را میخواهم عرض کنم. جلسه گذشته گفتم این امور که در دعا نقش دارد - مثل اینکه انسان پیش از آنكه حاجتش را از خدا بخواهد، دو رکعت نماز بخواند - تأثیرش این است كه انسان را به خداوند نزدیك می‏كند و انقطاع از غیر خدا و اتصال به او را تقویت می‏كند. در یك روایتی داشت كه وضو بگیر، دو رکعت نماز بخوان بعد حاجتت را از خدا بخواه؛ یا روزه بگیر، سپس دعا كن.3 این امور یعنی صوم و صلاة به دعا كمك می‏كند؛ «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة».4جلسه گذشته روایات آن را خواندم و آیه شریفه را معنا کردم و ارتباط دعا با صوم و صلاة را هم بیان كردم. عرض کردم که این امور مقتضی را در دعا شدت میبخشند، یا به فعلیت می‏رسانند و یا در اجابت تسریع می‏كنند. این سه مورد بود که جلسه گذشته گفتم.

معنای سرعت در اجابت دعا

راجع به سومین تأثیر كه «سرعت در اجابت» بود، می خواستم مطلبی را بگویم. چون میخواهم بگویم روایتی را كه دیشب نقل كردم -عامه هم این را نقل میکنند- هیچ منافاتی با آن مطالبی که گفتم، ندارد. روایتی از پیغمبر اکرم (صلّی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلّم) نقل شده است كه: «مَن تَوضَّأ فَأحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ صَلَّى رَكعَتَینِ، فَدعَا رَبَّه كانَتْ دَعْوةً مُسْتَجَابَةً»؛ تا اینجای روایت با همه روایاتی که جلسه گذشته گفتم هم سو است. بعد دارد «مُعَجَّلَةً أو مُؤَخَّرَةً»5 یعنی اگر با این شرایط دعا كند، زود یا دیر، یك دعای مستجاب دارد. یک وقت اشتباه نشود که این روایت می‏خواهد بگوید ما تسریع در اجابت نداریم و این امور در تسریع اجابت مؤثر نیستند. نخیر! سال گذشته این را مطرح کردم که اموری هستند که تسریع در اجابت دعا دارند و از آن طرف هم اموری در اجابت دعا تأخیر می‏اندازند. بنابر این ما در روایات مسأله سرعت و بُطئ در اجابت دعا را داریم.

سریع‏ترین دعا نسبت به اجابت

مثلاً ما در روایت داریم که اگر برادر مؤمنی پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، دعایش به سرعت مستجاب می‏شود. یعنی این دعا از نظر تأثیر و سرعت در اجابت، سریعتر به اجابت می رسد تا او خودش برای خودش دعا کند. روایت از امام باقر (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَةِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ».6 سریع‏ترین دعایی كه موفق به اجابت می‏شود، دعا برای برادر مؤمن در غیاب او است. روایت خیلی صریح است؛ اصلاً نصّ در سرعت در اجابت است.

دعایی كه دیر مستجاب می‏شود

از آن طرف هم درباره كندی و بطئ در اجابت روایات مختلفی داریم. مثلاً از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است كه حضرت فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ لِلَّهِ یَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَمْرِ یَنُوبُهُ فَیَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِی حَاجَتَهُ وَ لَا تُعَجِّلْهَا».7 همانا بنده‏اى كه دوست خدا است در پیش‌آمدى كه براى او رخ داده دعا می‏كند و خدا به فرشته‏اى كه موكّل او است می‏فرماید حاجت بنده مرا برآور، ولى در آن شتاب مكن! حاجت او را برآورده کن، اما عجله نکن! دست نگه دار! روایت قبل در مورد سرعت بود، این روایت در مورد بُطئ است. هر دو مورد را داریم.

با زبانی دعا كن كه هرگز معصیت نكرده‏ای!

مطلبی را که میخواهم بگویم این است كه این روایات، با هم منافاتی ندارد. البته در اینها جهاتی مطرح است كه اشاره خواهم كرد. مثلاً فرض کنید آنجایی که تسریع در اجابت مطرح بود كه فرمود اگر یکی از برادران مومن در حق انسان دعا کند، آن دعا زودتر به اجابت میرسد تا خودم دعا کنم، جهتش این است که ما در روایات داریم كه با زبانی دعا کنید که با آن زبان معصیت نکرده‏اید. من از زبان شما معصیت نکرده‌ام؛ لذا اگر شما برای من دعا کنی، زودتر مستجاب می شود. ولی خودم ـ نعوذبالله ـ با زبانم معصیت کرده‏ام. همین آلودگی زبانم به معصیت موجب می‌شود اجابت دعای من بطیئ شود. اینها هر کدام جهت و دلیل دارد و این مباحث بسیار ظریف است و جزء معارف ما و نکات معرفتی ما است.

تأخیر در بروز آثار اجابت؛ نه در خودِ اجابت

البته این نکته را هم تذكر بدهم که در بحث تأخیر در اجابت، این‌طور نیست كه دعاها مستجاب نشده باشد و خدا به آن‌ها جواب نداده باشد؛ بلکه همه این دعاها پذیرفته شده‏اند. اما این سرعت و بُطئ در ظهور و بروز اثر است. بروز و ظهور اثر، دیر و زود دارد. وقتی من دعا کردم، خدا جوابم را داده و رویش را از من برنگردانده است؛ پس دعای من مستجاب شده و جواب گرفته‏ام. مقبول هم شده است؛ یعنی خدا پذیرفته است و گفته چشم! آنچه می‌خواهی را به تو می‌دهم؛ اما در تأثیر، تأخیر افتاده است. بنابر این «تأخیر در تأثیر» یعنی «تأخیر در بروز و ظهور علائم اجابت» که این خودش یک بحث مستقلی است.

علّت تأخیر در ظهور آثار اجابت دعا

گاهی هم در تأخیر، مصلحتی هست.8 چه بسا الآن در این موقع اگر چیزی را كه از او درخواست كرده‌ام به من بدهد، به ضرر من میشود؛ لذا اجابت را به تأخیر می‏اندازد. فرض کنید كسی از خدا پول میخواهد. خدا اگر همین الآن به او بدهد، نفْسش سرمست و چموش میشود و او را به تباهی می‏كشاند. برای همین خدا می گذارد موقعی به تو پول میدهد که نَفْسَت چموش نشود. لذا دعایت مستجاب شده و خدا جواب تو را داده و درخواستت را هم پذیرفته و مقبول هم واقع شده است؛ اما بحث در سرعت و بُطئِ بروز و ظهور اثر اجابت دعا است.9

علّت تأخیر اجابت دعای خوبان

در باب بُطئ گاهی این جهت مطرح است که عرض کردم و گاهی هم نه؛ مسأله بالاتر از این حرف‌ها است. یک مسائل معرفتی است كه تأثیر اجابت را به تأخیر می‏اندازد. چون متن روایت است، می‏گویم.10 مطلب این است که چون رابطه «عبد و ربّ» یک رابطه محبّتی است، یعنی رابطه میان «مُحبّ و محبوب» است، اگر عبد از اولیای خاص خدا باشد، خدا صدایش را دوست دارد. لذا اگر او دعایی كند و درخواستی از خدا داشته باشد، خدا زود حاجتش را به او نمی دهد. چون اگر خداوند زود حاجت او را بدهد، دیگر او درخواستش را تکرار نمی‌کند. یعنی خداوند آهنگ صدای او را دوست دارد. میخواهد كه او پشت سر هم بگوید «یا الله»! خدا از آهنگ صدای او لذت میبرد.

روایت را می‏خوانم که تعبیر امام صادق (علیه السلام) است: «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ لِلَّهِ یَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَمْرِ یَنُوبُهُ فَیَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِی حَاجَتَهُ»؛ یعنی آن بنده ای را که از اولیای خاص خدا است، وقتی در امری دعا كند، خداوند فرمان می‏دهد حاجت او را بدهید! اما «وَ لَا تُعَجِّلْهَا» عجله نكنید! چرا؟ چون «فَإِنِّی أَشْتَهِی أَنْ أَسْمَعَ نِدَائَهُ وَ صَوْتَهُ».11من دوست دارم این آهنگ را بشنوم. پس چه مسأله سرعت در اجابت، چه مسأله بطئ، یعنی سرعت و كُندی بروز آثار اجابت دعا، هیچ‌کدام از این‌ها بی حساب و كتاب نیست؛ بلکه همه حساب ‌شده است. حالا من دوباره سراغ مطلب اصلی بحث می‏روم.

آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مسجد بازار تهران ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.

قبل از دعا، پیش‌كش ببر!

در روایات گذشته بحث نماز و روزه قبل از دعا مطرح شده بود. اما یک روایت داریم که مسأله را به طور کلی مطرح می‏کند. من این روایت را می‏خوانم بعد هم اشاره به جهت آن میکنم. دارد: «عَنِ النَّبِیِّ صَلَّی ‌اللهُ ‌عَلَیْهِ ‌وَ آلِهِ ‌وَ سَلَّم أَنَّهُ قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ فَقَدِّمْ صَلَاةً أَوْ صَدَقَةً أَوْ خَیْراً أَوْ ذِكْراً»؛12 حضرت می‌فرماید هرگاه خواستی دعا کنی و از خدا تقاضایی داشته باشی، قبل از آن یا نماز بخوان، یا صدقه بده، یا یک کار خیری انجام بده و یا ذکری بگو.

این روایت چه می‌خواهد بگوید؟ من به یک جهت بسیار سطح پایین آن اشاره می‏کنم و آن این است که وقتی تو از خدا تقاضا می کنی و چیزی از او میخواهی، قبل از آن بیا «برای خدا» یک کاری کن که روی تقاضا کردن از او را داشته باشی. یک کاری برای خدا، ِللّه، انجام بده که رویت بشود از او درخواست كنی. به اصطلاح ران ملخی پیش‌كش ببر! مورچه هم برای حضرت سلیمان (علیه السلام) یك چیزی بُرد؛ حرف این است كه بی معرفت نباش! بدتر از مورچه نباش! یک کار الهی انجام بده و بعد درخواستت را به زبان بیاور. خیلی زیبا است كه اوّل بحث صلاة را پیش می‌کشد، بعد صدقه را و بعد میگوید یک کار خیر، لِلّه و فی سبیل‌الله انجام بده و بعد میگوید یک ذکری از اذکار را بگو. این یك جهت بسیار ساده و در سطح پایین بود كه من عرض كردم.

عمل صالح، عبد را به خدا متوجه می‏كند

اینکه گاهی اشاره میکنند قبل از دعا، اموری و اعمالی را انجام بده و بعد دعا کن، منظورشان اعمال الهی است، چه عبادی باشد و چه قُربی باشد.13 قبل از دعا لااقل نمونه‏ای از این اعمال الهی را انجام بده. با اینکه این به نفع خودت است و در کیسه خودت میرود ولی از نظر صوری اینگونه است كه اگر قبل از دعا باشد در اجابت تأثیر می‏گذارد. گذشته از اینکه این كارها، خودش قبل از آنکه بخواهی وارد دعا شوی، از نظر درونی تو را متصل به مبدأ می‏کند. با این كار تو داری یك کار برای او انجام می دهی. یعنی آن چیزی که اساس دعا است را تحصیل می‏كنی. اساس دعا توجه تامّ به خالق و ربّ است، و این عملِ صالح، زمینه‏ساز روح دعا است.

سرّ تأکید بر استعانت از نماز و روزه

لذا اگر شما به روایاتی كه جلسه گذشته خواندم نگاه کنید، می‏بینید فرموده كه قبل از دعا دو رکعت نماز بخوان یا روزه بگیر؛ جهت و دلیلش را هم در انتهای روایت ذكر كرده است كه «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة».14 یعنی جهتش این است كه در بین تمام عبادات، تنها دو عبادت است که تمام پیکره‏اش پرستش است و آن صلاة و صوم است. چون وقتی انسان روزه گرفت، ممکن است احدی جز خودش و خدایش نفهمد. لذا این پیکره‏اش پرستش است. صلاة پیکره اش کُرنش به معبود است. لذا روایات روی این دو مورد تکیه میکند. قرآن هم میگوید از این‌ها کمک بگیر؛ «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة».

دعا خودش مؤثر است. اما اگر میخواهی برای به مقصد اجابت رسیدن دعا، از چیزی كمك بگیری كه حتماً هم نیاز به كمك داری، از این دو مورد استعانت بجو و كمك بگیر. سرآمد اموری که در دعا مؤثر است - چه از نظر اقتضاء، چه از نظر فعلیت، چه از نظر سرعت اجابت- عبارت از نماز و روزه است.

استعانت انبیا و اولیا از نماز، هنگام اعجاز و كرامت

لذا در تاریخ هست كه غالباً وقتی معجزات یا کراماتی از انبیاء و اولیاء سر میزد، اوّل نماز می‏خواندند و از خدا می‏خواستند، بعد آن کرامات و معجزات از ایشان سرمی‏زد. ما در روایت راجع به حضرت عیسی (علیه السلام) داریم كه وقتی می‏خواست مرده را زنده کند، نماز می‏خواند و از خدا می‏خواست. راجع به ائمه (علیهم السلام) هم موارد بسیاری داریم که ایشان برای اینکه کرامتی ظاهر كنند، از خدا استعانت می‏جستند. همه این‌ها روی همین جهت بوده است. البته ما درباره انسان های برتر اخبار و روایاتی داریم که نشان می‌دهد آنها چه بسا با کلمه ای یا با اشاره‏ای، بدون استعانت از نماز هم مس وجودی انسان‏ها را طلا می‏كردند.

دریافت صوت

منبع: پایگاه اطلاع سانی آیت الله مجتبی تهرانی

فرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان


[1]. بحارالأنوار، 91/96

[2]. وارد این بحث شدم چون، تتمه بحث سال گذشته است.

[3]. وسائل‏الشیعة، ج1، ص382

[4]. سوره بقره، آیه 45

[5]. كنز العمال، 2/109

[6]. الكافی، 2/507

[7]. الكافی، 2/490

[8]. اینها را چون من قبلاً بحث کردم و نباید از بحثم منحرف بشوم، فقط اشاره می‏كنم.

[9]. آنهایی که اهل فن هستند، باید بشینند این روایات را نگاه کنند تا بفهمند معارف ما چیست. من جمع بندی کردم كه در آخر بحث به کجا می رسیم.

[10]. که من این را به ذهنم این است که سال گذشته این را به آن اشاره داشتم،

[11]. الكافی، 2/490

[12]. مستدرك‏الوسائل، 5/199

[13]. صلاة عملی عبادی است، صدقه عملی قربی است. اینها اصطلاحات فقهی و اصولی است. جای آن هم اینجا نیست. اینها با هم فرق دارند. صلاة تمام پیکره اش پرستش است؛ صدقه نه، پیکره اش پرستش نیست ولی باید قصد قربت در آن باشد و برای خدا باشد؛ ولی همه آنها الهی هستند.

[14]. سوره بقره، آیه 45

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.