تبیان، دستیار زندگی
هم «خلا فکرى‏» و هم «نیاز جنسى‏» لغزشگاهى سر راه جوانان است. یکى مسایل فکر و اندیشه را مهم نمى‏شمارد، یکى هم در همین زمینه گرفتار «شبهه‏» یا «انحراف‏» است. مشکلات جنسى نیز براى نسل جوان مى‏تواند مایه انحراف از مسیرفطرت گردد. قلم‏هاى مسموم، گاهى به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهوات و شبهات

بنده ی شهوت ندارد خود خلاص

جوانان با مسائل فکری و جسمی زیادی دست و پنجه نرم میکنند که در آینده و سعادت و شقاوتشان نقش اساسی دارد . و باید هم متوجه نیاز های فکری باشند هم جسمی که افراط و تفریط در این زمینه ها تباهی ها خواهد آفرید.

«خلا فکرى‏» و  «نیاز جنسى‏» لغزشگاهى سر راه جوانان است. یکى مسایل فکر و اندیشه را مهم نمى‏شمارد،  یکى هم در همین زمینه گرفتار «شبهه‏» یا «انحراف‏» است.

مشکلات جنسى نیز براى نسل جوان مى‏تواند مایه انحراف از مسیرفطرت گردد. قلم‏هاى مسموم، گاهى به «القاء شبهه‏» مى‏پردازند، دلهاى بیمار نیز،به تحریک شهوات مشغولند. در این میان، جوانانند که در معرض آسیب‏قرار مى‏گیرند و اگر «راه صواب‏» و «شیوه معقول‏» را نیابند، به بیراهه‏کشیده مى‏شوند.

مشکل شبهات به «اعتقاد» بر مى‏گردد، مشکل شهوات به غریزه ‏جنسى از یک سو و زمینه‏هاى کشش به سوى گناه و ارضاى ناسالم این‏نیرو از سوى دیگر. جوان را در کش و قوس دردآوری اسیر میکند. از یک سو میخواهد پاکیش را حفظ کند و به بیراهه نرود به سراغ مسائل فکری عقیدتی میرود و در همان حال نیاز سرکش جنسی گریبانش را گرفته رها نمیکند

حال به مقایسه مینشیند اینجاست که برای رهایی از اعتقاداتش که او را به خویشتن داری فرا میخواند و در عین حال میبیند تنها راه نجات ازدواج است و آن هم با این همه پیرایه که به آن بسته اند و جیب  خالی و در حال تحصیل چه باید بکند این تنها راه را بن بست میابد . اینجاست که شعارهای روشنفکر مأبانه نظر جوان سرگردان را به خود جلب میکند. جوان میبیند بله همین است که هم به نیازش پاسخ میدهد و میتواند آزاد باشد هم به دغدغه های فکری و عقیدتیش پاسخ میگوید و چنان با شتاب در این عرصه میتازد که فراموش میکند ممکن است خطا هم در این مسلک راه داشته باشد و شاید این بیراهه ای بیش نباشد این است گرداب شهوات و شبهاتی که جوانان را در خود میکشد  اسیر میکند و اگر دریافته نشوند غرق میشوند و در گل عمرش که تازه باید جوانه بزند میشکند و نابود میشود.نبود امکانات ازدواج و تبلیغات دینی مناسب بستری میسازد برای سرگردانی جوانان و به دنبال شبهات راه افتادن و به بیراهه رفتن .

در میدان «شبهات‏»، نیروى اندیشه و تفکر و علم، چاره‏ساز است و درعرصه «شهوات‏»، قدرت تقوا و نیروى اراده. این است که «دین‏» و «دانش‏»، دو بازوى نیرومند و دو بال پروازند. هرکدام ضعیف باشد، جوان  آسیب‏پذیر مى‏شود.

چه باید کرد ؟

کار فکرى فرهنگى از یک سو، سالم‏سازى محیط و تسهیل‏ازدواج از سوى دیگر، ضرورى است. خود جوانان نیز مسؤولند. جوان، اگر به غناى فکرى و گسترش‏مطالعات دینى و آشناتر شدن با مبانى عقیدتى خویش نپردازد، تضمینى‏براى سالم ماندن در برابر «ترکش شبهه‏» نیست. و اگر به تقویت ایمان و اراده و تسلط بر «هواى نفس‏» و «تعدیل غرایز» و کنترل امیال نفسانى‏نپردازد، تامینى در برابر «ویروس گناه‏» و «طغیان شهوت‏» ندارد.

در میدان «شبهات‏»، نیروى اندیشه و تفکر و علم، چاره‏ساز است و درعرصه «شهوات‏»، قدرت تقوا و نیروى اراده. این است که «دین‏» و «دانش‏»، دو بازوى نیرومند و دو بال پروازند. هرکدام ضعیف باشد، جوان ما آسیب‏پذیر مى‏شود.

نجات از شبهه و شهوت

جوان، هم باید به قدرت دانش مجهز باشد، هم به نیروى ایمان، تا نه‏گرفتار دام شیطان‏هاى آشکار و نهان شود، نه از رسیدن به هدف در زندگى‏بازماند. در این راه، «چراغ بصیرت‏» لازم دارد، تا در پیچ و خم‏هاى راه‏زندگى گم نشود و به بیراهه نرود.

کم نیستند «ظاهر الصلاح‏»هاى بد دل و آلوده جان. کسانى را هم که‏«بود» و «نمود»شان متفاوت و گاهى متناقض است مى‏شناسیم.

«گناه‏»، یک بیمارى روحى و آفت درونى است. ولى اگر کسى این‏بیمارى را حس نکند، نه به فکر درمان مى‏افتد، نه در پى پزشک مى‏رود. ممکن است انسان عمرى «خلاف‏» کند و خود را «متخلف‏» نداند. امانتیجه فرق نمى‏کند. خلافکار، مجرم است و عوارض و عواقب تخلف را هم‏باید بپذیرد. شیطان، عادت دارد که روى دردهاى درونى و بیمارى‏هاى روحى واخلاقى انسان سرپوش بگذارد، تا انسان به فکر اصلاح و مداوا نیفتد. مگر از دشمن، جز این انتظار است؟ مگر کسى که بدى‏هاى خود را توجیه مى‏کند و براى گناه، یک‏مستمسک مى‏جوید، جز این است که در دام همین فریب شیطان است؟

تفاوت «درد جسم‏» و «بیمارى روح‏» همین است که عوارض ونشانه‏هاى آن، مشهود و محسوس است، ولى علایم و عوارض این، پنهان‏و نامرئى. اما در دراز مدت آدم را از پا در مى‏آورد، از درون مى‏پوساند ویکباره انسان فرو مى‏افتد، آنگاه معلوم مى‏گردد که این «بنیان‏»، از مدت‏هاپیش «فرسوده‏» بوده است، بى آنکه آشکار باشد.

آیا این خطر، جدى نیست؟

فصل جوانى، دوران مناسبى براى این «پاکسازى درون‏» است، تادرخت وجود، از درون نپوسد و پیش از موعد، نیفتد! غلبه بر شبهات، با بینش و دانش، غلبه بر شهوات با ایمان و تقوا.اگر جوانان بخواهند بی توجه به آخرتشان و فقط برای رهایی از نیازهای زودگذر ارزش ها و دستورهای دینی و احکام خود را نادیده بگیرند و عادت کنند به گناه و در آخر ببیند ای دریغ عمر گذشت و آخرت در پیش و دست تهی است و پشیمانی هیچ سودی نخواهد داشت.

منبع : گامی در مسیر ، جواد محدثی

فرآوری : محمدی _ گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.