تبیان، دستیار زندگی
حروف، واژگان و جمله ها مواد تشكیل دهنده سخن مى باشند هر سخنى داراى دو بعد فیزیكى « صورى » و غیر فیزیكى « معنوى » است . رمـز اعـجـاز قرآن در این است كه با اینكه مواد سخن یكسان در اختیار همگان است، دیگران توان خـلـق سـخـن زیـبـایـى چـون قرآن را ندارند زیرا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توهم"صرفه" در اعجاز قرآن

قرآن حکیم

حروف، واژگان و جمله ها مواد تشكیل دهنده سخن مى باشند هر سخنى داراى دو بعد فیزیكى « صورى » و غیر فیزیكى « معنوى » است . رمـز اعـجـاز قرآن در این است كه با اینكه مواد سخن یكسان در اختیار همگان است، دیگران توان خـلـق سـخـن زیـبـایـى چـون قرآن را ندارند زیرا قرآن از منبع كمال و زیبایى محض سر چشمه مى گیرد، و چون صفت كمال دیگران محدود است، لذا قادر به این گونه سخن گفتن نیستند. حـروف كـه مـواد سـخن را تشكیل مى دهند در اختیار همگان است و همه در كیفیت كاربرد ابزار سـخـن و سـاخـتـن جمله آزادند، كه توان خود را به كار گرفته و به زیباترین شكل ممكن سخن بـگویند اما اینكه نمى توانند مثل قرآن سخن بگویند، براى این است كه ساختار جمله بندى قرآن از جاى دیگرى است كه در دسترس اندیشه بشر نیست و به همین خاطر بر همانند سازى سخن قرآن عاجز و ناتوان است .

بى پایگى صرفه

از ایـن بـیـان روشن شد كه «صرفه» در موضوع اعجاز، توهمى بیش نیست سخن گفتن مانند قرآن بـراى بـشـر محال است. ساختار جمله و نیز محتواى آن به گونه اى است كه در توان انسان نیست مـثـل آن زیـبا سخن بگوید، با اینكه انسان آزاد است كه توان خو را به كار گیرد لیكن محال است هـمـانـند قرآن بیاورد اما اگر كسى بگوید که قرآن معجزه نیست و مثل قرآن حرف زدن براى بشر ممكن است ولی اگر كسى نتوانسته و یا نـمى تواند همانند قرآن سخن بگوید براى این است كه به مجرد اینکه كسى بخواهد مثل قرآن سخن بگوید خـداى سبحان او را از این كار منصرف نموده به كار دیگرى مشغول مى كند و یا آنكه خدا قدرت او را سـلـب مـى كـنـد كه توان سخن گفتن مثل قرآن را نداشته باشد و از این نكته تعبیر به «صرفه» مـى‌كـنند این سخن كاملا در مورد اعجاز بى پایه است زیرا در این صورت اعجاز قرآن و هماوردى طـلـبـى آن كـه دیـگـران را فـرا مـیـخـواند كه مثل آن را بیاورند امرى نا معقول خواهد بود این بـدان مـى ماند كه ده نفر در مسابقه دو میدانى شركت كنند یكى از آنها ادعای برترى نماید كه هیچ كس همانند من توان دویدن ندارد، آنگاه هنگامى كه خواستند بدوند پاهاى نه نفر دیگر را ببندد و خـود بـه تـنهایى بدود و در آخر هم ادعا كند هیچ كس مثل من نمى تواند بدود، من برنده مسابقه هـسـتـم! صـرفه در اعجاز همین است و چون بى پایگى آن آشكار است نیازى به بسط سخن و نقل اقـوال دیـگران و نقد و بررسى نمى باشد، زیرا صرف وقت در این گونه موضوعات جز تضییع عمر ثمرى ندارد.

اعجاز مثل این مى ماند كه مصالح ساختمانى در اختیار چند نفر باشد یكى از آن مواد، اسطبل زشت بـراى چـار پـایان بسازد و دیگرى آلونكى تنفر آمیز بنا كند و سومى ساختمان نسبتا زیبایى بسازد و معمارى با تهیه نقشه بناى محكم و زیبایى بنا كند ، آنگاه یك معمار آگاه و مهندس دقیق بیاید با تهیه نقشه صحیح و زیبا، شكیل ترین و مستحكم ترین مجتمع مسكونى را با استفاده از بهترین مواد ساختمانى بنا كند كه مجهز به تمام تجهیزات و تاسیسات رفاهى مدرن ، و نور مناسب و تهویه كافى و هـواى لـطـیف و فضاى سبز مكفى، در آن پیش بینى شده و به بهترین شكل آن را تزیین و آرایه نموده باشد به طورى كه مزیت ها و محسنات آن مشمول مرور زمان نشود و مغلوب هیچ زیبایى كه درپـیـش خـواهد بود نگردد زیرا او با آگاهى از زیباییهاى آینده و موجود برترین مجتمع مسكونى زیـبا را آفریده است و در ساخت آن جمیع آن امتیازات را در نظر گرفته است در این صورت است كـه فـراخـوانـى دیـگـران(تحدی قرآن) و هـماورد طلبى فرض صحیح خواهد داشت.


پژوهشی در علوم قرآن، احمدی، حبیب اللّه

تنظیم: شکوری_ بخش دین و اندیشه تبیان