تبیان، دستیار زندگی
غریزه جنسی دو جنبه دارد: جنبه جسمانی و جنبه روحی، از جنبه جسمی محدود است، از این جنبه یک زن یا دو زن برای اشباع مرد کافی است، ولی از نظر تنوع طلبی و عطش روحی‌ای که در این ناحیه ممکن است به وجود آید شکل دیگری دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت عشق و هوس

تفاوت عشق و هوس

اطلاعیه مسابقه سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری

در نوشتار پیشین به برخی ایرادها و اشکال هایی که بر حجاب گرفته می شود پاسخ داده شد. در این بخش به یکی از رایج ترین و مهم ترین ایرادهایی که از سوی عوام و حتی خواص و اندیشه ورزان غربی طرح و تکرار می شود پاسخ داده می شود.

4- پوشش موجب ولع جنسی

اندیشه ورزان غربی می‌گویند: «ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاق و التهاب‌ها می‌افزاید و طبق اصل "الانسان حریص علی ما منع منه" حرص و ولع نسبت به اعمال جنسی را در زن بیشتر می‌کند. به علاوه، سرکوب کردن غرائز موجب انواع اختلال‌های روانی و بیماریهای روحی می‌گردد...

[بطور مثال] فروید می‌گوید: ناکامی‌ها معلول قیود اجتماعی است و پیشنهاد می‌کند که تا ممکن است باید غریزه را آزاد گذاشت تا ناکامی و عوارض ناشی از آن پیش نیاید...

[و نیز] "برتراند راسل در کتاب "جهانی که من می‌شناسم" می‌گوید: اثر معمولی تحریک، عبارت از تحریک حس کنجکاوی عمومی است و این تأثیر هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در موارد دیگر مصداق پیدا می‌کند...» (مسئله حجاب، ص 96)

اینان می‌گویند مثلاً «علاقه مردم نسبت بدانها نقصان می‌یابد. فرض کنید چاپ و انتشار کارت پستالهای منافی عفت مجاز و آزاد گردد، اگر چنین بشود این اوراق برای مدت یک سال یا دو سال مورد استقبال واقع شده سپس مردم از آن خسته می‌شوند و دیگر کسی حتی به آنها نگاه هم نخواهد کرد.» (همان، ص 97)

بدین نکته باید توجه کرد که آزادی در مسائل جنسی سبب شعله‌ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می‌گردد، از نوع حرص و آزهائی که در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم.

پاسخ: بله ناکامی جنسی عوارضی وخیم دارد، امّا ...

«پاسخ این ایراد اینست که درست است که ناکامی، بالخصوص ناکامی جنسی، عوارض وخیم و ناگواری دارد و مبارزه با اقتضاء غرایز در حدودی که مورد نیاز طبیعت است غلط است. ولی برداشتن قیود اجتماعی مشکل را حل نمی‌کند بلکه بر آن می‌افزاید. در مورد غریزه جنسی و برخی غرائز دیگر، برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقعی را می‌میراند و طبیعت را هرزه و بی بند و بار می‌کند، در این مورد هر چه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش می‌یابد.» (همان، ص 97 و 98)

تفاوت عشق و هوس

نگاه به عکس‌های منافی عفت

«این که راسل می‌گوید: اگر پخش عکس‌های منافی عفت مجاز بشود پس از مدتی مردم خسته خواهند شد و نگاه نخواهند کرد، درباره یک عکس بالخصوص، یک نوع بی عفتی بالخصوص صادق است ولی در مورد مطلق بی عفتی‌ها صادق نیست. یعنی از یک نوع خاص بی عفتی خستگی پیدا می‌شود ولی نه بدین معنی که تمایل به عفاف جانشین آن شود بلکه بدین معنی که آتش و عطش روحی زبانه می‌کشد و نوعی دیگر را تقاضا می‌کند. و این تقاضاها هرگز تمام شدنی نیست؟...

بدین نکته باید توجه کرد که آزادی در مسائل جنسی سبب شعله‌ور شدن شهوات به صورت حرص و آز می‌گردد، از نوع حرص و آزهائی که در صاحبان حرمسراهای رومی و ایرانی و عرب سراغ داریم.» (همان، ص 98)

عشق، عمیق و متمرکز کننده نیروها و یگانه پرست است و امّا هوس، سطحی و پخش کننده‌ی نیرو و متمایل به تنوع، و هرزه صفت است.

ممنوعیت و احساس لطیف

«ممنوعیت و حریم، نیروی عشق و تغزل و تخیل را به صورت یک احساس عالی و دقیق و لطیف و انسانی تحریک می‌کند و رشد می‌دهد، و تنها در این هنگام است که مبدأ و منشأ خلق هنرها و ابداع‌ها و فلسفه‌ها می‌گردد.» (همان، ص 98)

تفاوت عشق و هوس

«میان آنچه عشق نامیده می‌شود و به قول ابن سینا "عشق عفیف" و آنچه به صورت هوس و حرص و آز و حس تملک بر می‌آید – با این که هر دو روحی و پایان‌ناپذیر است – تفاوت بسیار است. عشق، عمیق و متمرکز کننده نیروها و یگانه پرست است و امّا هوس، سطحی و پخش کننده‌ی نیرو و متمایل به تنوع، و هرزه صفت است. (همان، ص 99)

تنوع طلبی پایان ناپذیر است
تنوع طلبی

«غریزه جنسی دو جنبه دارد: جنبه جسمانی و جنبه روحی، از جنبه جسمی محدود است، از این جنبه یک زن یا دو زن برای اشباع مرد کافی است، ولی از نظر تنوع طلبی و عطش روحی‌ای که در این ناحیه ممکن است به وجود آید شکل دیگری دارد.» (همان، ص 100)

«این نوع از عطش که هوس نامیده می‌شود ارضا شدنی نیست. اگر مردی در این مجرا بیفتد، فرضاً حرمسرایی نظیر حرمسرای هارون الرشید و خسرو پرویز داشته باشد پر از زیبارویان که سالی یک بار به هر یک نوبت نرسد باز اگر بشنود که در اقصی نقاط جهان یک زیباروی دیگر هست، طالب آن خواهد شد. نمی‌گوید بس است دیگر سیر شده‌ام. حالت جهنم را دارد که هر چه به آن داده شود، باز هم به دنبال زیادتر است. خدا در قرآن می‌فرماید: یوم نقول لجهنم هل امتلأت و نقول هل من مزید؛ به جهنم می‌گوییم پُر شدی؟ سیر شدی؟ می‌گوید آیا باز هم هست؟ چشم هرگز از دیدن زیبارویان سیر نمی‌شود و دل هم بدنبال چشم می‌رود.(همان، ص 102) آتش با هیزم سیر نمی‌شود.

«به طور کلی در طبیعت انسانی از نظر خواسته‌های روحی، محدودیت در کار نیست، انسان روحاً طالب بی نهایت آفریده شده است وقتی هم که خواسته‌های روحی در مسیر مادیات قرار گرفت به هیچ حدی متوقف نمی‌شود، رسیدن به هر مرحله‌ای میل و طلب مرحله دیگر را در او بوجود می‌آورد.» (همان، ص 102)

به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضا غریزه در حد حاجت طبیعی، و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن. انسان از لحاظ حوائج طبیعی مانند چاه نفت است که تراکم و تجمع گازهای داخلی آن، خطر انفجار را به وجود می‌آورد، در این صورت باید گاز آن را خارج کرد و به آتش داد ولی این آتش را هرگز با طعمه زیاد نمی‌توان سیر کرد.

بنابراین «اشتباه کرده‌اند کسانی که طغیان نفس اماره و احساسات شهوانی را تنها معلول محرومیتها و عقده‌های ناشی از محرومیت‌ها دانسته‌اند... اشتباه فروید و امثال او در اینست که پنداشته‌اند تنها راه آرام کردن غرائز، ارضا و اشباع بی حد و حصر آنها است. اینها فقط متوجه محدویت‌ها و ممنوعیت‌ها و عواقب سوء آنها شده‌اند و مدعی هستند که قید و ممنوعیت غریزه، (انسان) را عاصی و منحرف و سرکش و ناآرام می‌سازد.» (همان، ص103)

آرامش چگونه

آرامش غریزه، چگونه؟

«به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضا غریزه در حد حاجت طبیعی، و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن.

انسان از لحاظ حوائج طبیعی مانند چاه نفت است که تراکم و تجمع گازهای داخلی آن، خطر انفجار را به وجود می‌آورد، در این صورت باید گاز آن را خارج کرد و به آتش داد ولی این آتش را هرگز با طعمه زیاد نمی‌توان سیر کرد.

این که اجتماع به وسائل مختلف سمعی و لمسی، موجبات هیجان غریزه را فراهم کند و آنگاه بخواهد؛ ارضاء غریزه دیوانه شده را آرام کند میسر نخواهد شد.» (همان، ص 104)

غریزه اگر تحت کنترل عقل و عقیده نباشد و بی مهار باشد، هرگز آرامش حاصل نمی‌شود. آرامش زمانی بوجود می‌آید که ارضاء غرایز بر اساس قواعد و ضوابط باشد.


سیدصالح زاهدی، گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.