تبیان، دستیار زندگی
ادامه قسمت اول...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معرفی هرمن اوبرت(2)

در ادامه قسمت اول به بررسی تلاشها و خدمات این دانشمند می پردازیم:

به موازات تلاش اوبرت برای تأمین نیازهای تحقیقاتی انجمن مهندسی آلمان، مقاله هایی منتشر شد که از عقاید او انتقاد می شد و مستنداتش را رد می نمود. وقتی در سال 1928 از او دعوت شد که در انجمن علوم هوافضا سخنرانی نماید، اوبرت در این سخنرانی به اختصار صحبت کرد. دلایل او در این سخنرانی آنچنان محکم و دقیق بود که منتقدان او هرگز حاضر به ادامه ی بحث در مورد عقاید اوبرت نشدند. او در پائیز همان سال به ریاست انجمن علاقه مندان به علوم هوافضا انتخاب شد.

در یک برنامه ی دیگر از او خواسته شد که برای ساختن فیلمی به نام «دختری در کره ماه» موشک نمایشی را طراحی نماید. او تلاش هایی را در این زمینه انجام داد، ولی نتوانست به موقع آن را تکمیل نماید و قسمتی از پس اندازش را در این تلاش از دست داد. با نمایش این فیلم که به کارگردانی «فریتزلانگ» ساخته شده بود، دو فرانسوی به نامهای «اسنولیت پلتری» (خلبان) و «اندره هیرش» (بانکدار) به طور مشترک جایزه ای را برای فعالان و محققان امور هوافضا اختصاص دادند. این جایزه که به اوبرت تعلق گرفت باعث اشتهار بیشتر او شد.

هرمن اوبرت

یک سال بعد اوبرت دوباره به لندن بازگشت و به تکمیل موشکی که برای فیلم «دختری در کره ماه» قرار بود آماده نماید، پرداخت. در یک همفکری «فنی نبل» (خلبان) که به عنوان معاون در پروژه با اوبرت همکاری می کرد، از او خواست از پیشران سوخت جامد استفاده نماید. این پیشنهاد باعث ناخوشنودی اوبرت شد و تصمیم گرفت که این موشک را به یک سیرک بفروشد و از پول آن موشک دیگری بسازد.

در ادامه ی تلاش جهت تأمین منابع مالی برای ادامه ی تحقیقات، تنها یک مؤسسه که شبیه به مؤسسه استاندارد بود حاضر شد در آزمایش موشک سوخت مایع اوبرت شرکت و در صورت تائید گواهی نامه ای را صادر کند. آزمایش مزبور انجام و موتور سوخت مایع اوبرت که از اکسیژن مایع و بنزین استفاده می نمود توانست 90 ثانیه بدون اشکال کار کند و مؤسسه نیز گواهی نامه ای را در این حد صادر کرد. اوبرت که در تلاش تأمین منابع مالی بود، همزمان از مدرسه ی «مدیاش» نامه ای دریافت کرد که در سرکار خود حاضر شود. در نامه قید شده بود برای مدرسه ممکن نیست بدون اینکه اوبرت در آن حضور یابد، حقوق او را بپردازد. این موضوع باعث گردید تا از دوستان خود جدا شده و به مدرسه ی مزبور برگردد.

بدین ترتیب اوبرت 5 سال در مدیاش ماند و به مطالعه خود ادامه داد. در سال 1938 از او دعوت شد که به یک برنامه ی تحقیقاتی موشکی در وین بپیوندد. او که در این موقع 44 سال داشت، به منظور کسب درآمد کافی و انجام تحقیقات، موطن خود را ترک کرد و به پروژه ی مزبور پیوست.

مدت زیادی از حضور او در این پروژه نگذشته  بود که اتریش با آلمان در حال گسترش و توسعه، متحد شد. آلمانیها که در فکر دستیابی به موشکهای قویتری بودند و گروههای تحقیقاتی آنها در «پنماندی» فعال بود، از اوبرت دعوت کردند. هدف آلمان از پیوستن اوبرت به گروه پنماندی نه از بابت کمک به پیشرفت تحقیقات بود، بلکه بیشتر این مسئله  مد نظر بود که کشورهای دیگر به فکر استفاده از دانش او در امر ساختن موشک نشوند، او که متولد آلمان نبود، مانند دانشمندان آلمانی الاصل امکان شرکت در پروژه های مطرح و حساس را نداشت؛ لذا وقتی پروژه ی ساخت پمپ سوخت به وی واگذار شد و بعد متوجه گردید این کار قبلاً انجام شده است، بشدت ناراحت شد و احساس حقارت کرد.

هرمن اوبرت

همزمان از اوبرت خواسته شد که تابعیت آلمان را قبول کند و او نیز سرانجام این پیشنهاد را پذیرفت. وقتی اوبرت در آزمایش V2 شرکت نمود، اعلام کرد اگر به موقع از او همفکری می شد، شاید موشک V2 به شکل کاملتر و بهتری توسعه می یافت. این ادعا باعث ناخشنودی مسئولین پروژه V2 شد و همزمان اوبرت علی رغم ناامیدی، نتوانست جلو فکر خلاّق خود را بگیرد، لذا به رؤسای خود، ساخت موشک ضدهوایی را با پیشران سوخت جامد پیشنهاد نمود. در ارتباط با این پروژه نیز این پاسخ را دریافت کرد که در شرایط موجود نمی توان چنین موشکی را در پنماندی آماده نمود.

پس از پیروزی متفقین، اوبرت  برای مدت کوتاهی توقیف وپس از پایان بازجویی به وسیله ی قوای انگلیس آزاد شد. کمی بعد برای ادامه تحقیقات در زمینه ی موشک به ایتالیا بازگشت، ولی در آنجا نیز موفقیتی کسب نکرد.

علی رغم این فراز و نشیب ها، اوبرت کسی نبود که فراموش شود. آلمانی هایی که در آلابامای آمریکا به کار تحقیق و ساخت موشک مشغول بودند و از ارزش کار او آگاه بودند، با او مکاتبه کردند و از او خواستند به آمریکا برود. اوبرت در سال 1945 بعد از دریافت دعوتنامه ی کتبی به آمریکا مسافرت کرد و در پروژه ی ساخت موشک رِدِاستون (REDSTONE) مشغول به کار شد. او فکر خود را برای پرتاب این موشک که کارنامه ی موفقی داشت، به کار انداخت.

تهیه کننده: محسن مرادی