زنان مروارید نشان
حورالعین در لغت همان زنان بهشتی است، حور جمع «حَوَر، احور و حوراء» است و «حَوْراء» به معنای شدّت سفیدی چشم همراه با شدّت سیاهی آن است[1] برخی گفتهاند:[2] حَوَر به معنای پدیدار شدن اندكی از سفیدی چشم از میان سیاهی [آن] است. «عین» جمع «عیناء» و آن مؤنث اَعْیَن به معنی درشت چشم است، حورالعین یعنی زنان سیمین تن و درشت چشم.
مروارید در صدف
خدای متعال حوریان بهشتی را به خاطر اینكه در نهایت صفا و طراوت هستند به مروارید نهفته در صدف تشبیه كرده كه دستی بر آن نخورده است:
«وحورٌ عینْ كَأمثالِ اللؤلؤِ المكنون» (واقعه / 22 و 23)
«همسرانی از حورالعین دارند همچون مروارید در صدف پنهان»
و به خاطر زیبا و جذّاب بودنشان به یاقوت و مرجان تشبیه كرده است: «كانّهُنّ الیاقوتُ والمَرجانُ»[3]
«گویا آنان (در سرخی) چون یاقوت (و در سفیدی پوست) چون مرجانند»
در مجمع البیان[4] ذیل همین آیه گفته است:
«در حدیث آمده كه زنان بهشتی آن قدر لطیفند كه مغز استخوان ساق پایشان دیده میشود هر چند كه هفتاد جامه از حریر پوشیده باشند»
ویژگیهای حورالعین در قرآن
1- اخلاق نیكو و صورت زیبا:
«فیهنّ خَیْراتٌ حِسانٌ »[5]
«در آن باغ های بهشتی رنانی نیكو خلق و زیبایند»
2- مستور در خیمهها و پنهان از دید مردان بیگانه:
«حُورٌ مَقصُوراتٌ فی الخیام»[6]
«حوریانی كه در خیمههای بهشتی مستورند»
معنایش این است كه از دستبرد دیگران محفوظند، زنانی مبتذل نیستندكه غیر شوهرانشان نیز ایشان را تماشا كنند. [7]
3-
بكارت و دوشیزگی دائمی:«إنّا أنْشَأناهُنَّ إنْشاءاً فجعلناهُنّ أبكاراً »[8]
«ما آنها را آفرینشی نوین بخشیدیم و همه را دوشیزه قرار دادیم»
یعنی ما آن زنان را ایجاد و تربیت كردیم، ایجادی خاص و تربیتی مخصوص، در این آیه اشارهای هم به این نكته هست كه وضع زنان بهشتی از نظر جوانی و پیری و زیبایی و زشتی اختلاف ندارد و معنای اینكه فرمود: «فجَعلناهُنّ أبْكارا» این است كه ما زنان بهشتی را همیشه بكر قرار دادیم به طوری كه هر بار كه همسران ایشان با آنان بیامیزند
ایشان را بكر بیابند:[9]
«لم یَطمِثْهُنَّ إنْسٌ قَبْلَهُمْ و لا جآنٌّ » (الرحمن / 74)
«هیچ انس و جن پیش از شوهران با آنها تماس نگرفته (و دوشیزهاند)»
4- شیفته شوهران خود:
«عُرُباً اَتْراباً»[10]
«زنانی كه تنها به همسرشان عشق میورزند و خوش زبان و فصیح و هم سنّ و سالند»
عُرُب جمع عروب و به معنای زنی است كه به شوهرش عشق میورزد و یا حداقل او را دوست میدارد و در برابرش ناز و كرشمه میكند و كلمه «اَتراب» جمع «تَرَب» به معنای مثل است میفرماید: ما زنان بهشتی را امثال یكدیگر كردیم و یا از نظر سنّ و سال، همسان شوهرانشان قرار دادیم.[11] در سوره نبأ آیه 33 در مورد حوریان تعبیر به كواعب آورده كه جمع كاعب و آن، دختر و دوشیزه جوانیست كه تازه پستان های وی بزرگ شده است.[12]
5- زیبایی چشم:
«وعندهم قاصراتُ الطَرفِ عینٌ كَأنهُنّ بَیْضٌ مكنونٌ»[13]
«و نزد آنها همسرانی زیبا چشم است كه جز به همسران خود عشق نمیورزند گویی از (لطافت و سفیدی)همچون تخم مرغ هایی هستند كه (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (ودست انسانی هرگز آن را لمس نكرده است)»[14]
بعضی از مفسرین گفتهاند:
«منظور از تشبیه حوریان به "بیض مكنون" باطن تخم مرغ است، قبل از اینكه شكسته شود و دست خورده گردد»
«قاصرات الطَرف»[15] كنایه از اینكه نگاه كردن آنان با كرشمه و ناز است ومؤید آن این است كه دنبال كلمه «عین» را آورده كه جمع «عیناء» و به معنای چشمی است كه درشت و در عین حال زیبا باشد (مانند چشم آهو).
حورالعین؛ حوریان بهشتی همسران أصحاب یمین در بهشت هستند[16] و یا در سوره دخان میفرماید:
«كذلك وزوّجناهم بحورٍ عینٍ»[17]
«اینچنیناند بهشتیان (اهل تقوا) و آنها را با "حور العین" تزویج میكنیم»
و در سوره صافات آیه 48 از حوریان به عنوان همسرانی زیبا برای مخلصین یاد كرده است و در سوره طور آیه 17 و 20 از ازدواج متّقین با حوریان بهشتی به عنوان پاداش و نعمتی الهی یاد شده است.
نویسنده : کاظم احمدزاده
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
[1] . مجمع البحرین، طریحی فخرالدین، ناشر؛ كتابفروشی مرتضوی، تهران، 1375 ش، ج 3، ص 278 ، ماده حور.
[2] . مفردات، راغب اصفهانی ماد? «حور».
[3] . الرحمن / 58
[4] . مجمع البیان علامه طبرسی ج 9، ص 315، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 137 ش.
[5] . الرحمن / 70
[6] . همان / 72
[7] . المیزان، محمد حسین طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 19 ص 187: انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علیمه قم، 1374 ش.
[8] . واقعه / 35 و 36
[9] . ترجمه المیزان همان، ج 19، ص 213
[10] . واقعه / 37
[11] . ترجمه المیزان، همان، ج 19، ص 213
[12] . مجمع البیان، طبرسی، ج 26، ص 247، ترجمه: مترجمان: انتشارات فراهانی تهران، 1360 ش.
[13] . صافات / 48 و 49
[14] . ترجمه المیزان همان ج 17 ص 207
[15] . همان
[16] . واقعه / 38
[17] . دخان / 54