تبیان، دستیار زندگی
گویی همین دعا و تضرّع، خود عین اجابت است؛ زیرا این مناجات و عرض شكایت به آستان او، ناشی از معرفتی به قدرت او و نیاز خویش است. همین تقاضا و التماس عین بندگی و عبودیّت است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسافت میان من وخدا
بندگی

گويي همين دعا و تضرّع، خود عين اجابت است؛ زيرا اين مناجات و عرض شكايت به آستان او، ناشي از معرفتي به قدرت او و نياز خويش است. همين تقاضا و التماس عين بندگي و عبوديّت است.

مسافت ميان انسان و خدا، مسافت درازي نيست: «إنّ الرّاحِلَ إليك قريبُ المسافة».1 راهي هم كه در اين مسافت كشيده شده، راهي ميان‌بر است و بلكه كوتاه‌ترين راه ميان دو نقطه؛ صراط مستقيم. كه راهي كوتاه، بسيار روشن و واضح است: «يا مَن سَبيلُهُ واضِحٌ لِلمُنيبين».2

اما پيمودن اين مسير كوتاه، بسيار دشوار است. صراط مستقيم راهي است از مو باريك‌تر و از شمشير تيز‌تر،3 و حركت در صراط مستقيم پيمودن چنين مسيري است. مبارزة با نفس در زبان روايات «جهاد اكبر» ناميده شده؛4 يعني مبارزه‌اي بسيار بزرگ‌تر و سهمگين‌تر از قرار گرفتن در صحنة نبرد و در معرض ضربات شمشير يا رگبار گلوله‌ها و تركش خمپاره‌ها و توپ‌ها و خطر مين‌ها و تله‌ها، با دشمني به مراتب خطرناك‌تر از دشمن جبار قهار نابكار.5 در چنين وضعيتي چه بايد كرد؟ چه كسي توان دارد در اين موقعيت لحظه‌اي دوام آورد؟ آيا جز به امداد غيبي و چنگ‌زدن به رشتة الهي، اميد نجات هست؟

«وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ؛6  هر كس به خدا تمسك ورزد به راه راست هدايت گشته است»، «فَإنَّه لا يُنالُ ذلِكَ إلّا بِفَضلِكَ؛7 اين كمال جز با لطف مستقيم خدا هرگز دست يافتني نيست».

كلام الهي بي‌پروا و با صراحت اعلام كرده:

«وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكي مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا؛8 اگر فضل و رحمت خدا بر شما نمي‌بود، احدي از شما تا ابد پاكيزه نمي‌گشت».

و با اين اعلام رسمي آب پاكي به دست همة آنها كه خيال خودسازي و تزكيه در سر مي‌پرورانند، ريخته است؛ يعني تنها فضل و رحمت خداست كه هدايت انسان را نتيجه مي‌دهد و جز به اراده و عنايت او هيچ كس – هرچند پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله و سلم ‌- توان هدايت انسان را ندارد. پيامبري كه در ميان مخلوقات خدا برترين، و حبيب خدا و رحمة للعالمين است و كردگار جهان به خشنودي او مي‌انديشد،9  همو از خدا مي‌شنود:

«إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ؛10 تو هر كس را دوست داشتي هدايت نمي‌كني، خداست كه هر كه را بخواهد هدايت مي‌كند».

اينجاست كه بايد از اعماق جان ناله زد و به زبان معرفت فرياد برآورد كه «إيّاك نستعين إهدنا الصّراط المستقيم»، «يا مقلّب القلوب و الأبصار،... يا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا إلي أحسن الحال»، و از ناتواني و ضعف خود و نيز قدرت دشمن شكايت به درگاه خداي مهربان برد: «من أين لي الخير يا ربّ و لا يوجد إلّا من عندك و من أين لي النّجاة و لا تستطاع إلّا بك»11 ، «إلهي إليك أشكو نفساً بالسّوء أمّارةً و بالخطيئة مبادرةً».12

كمال انسان در همين احساس عجز و ابراز ضعف در پيشگاه خداست. تا هنگامي كه آدمي رو به خدا نياورد و در مقابل او به تضرع و التماس پيشاني بر زمين نسايد، بندة خدا نيست. كسي كه به توانايي و سرمايه‌هاي خود اميدوار است و دست قدرت خدا را نمي‌بيند، «خود» را شريك خدا گردانده و معبود ديگري مي‌پرستد. كسي كه براي نيروي خود ارزش قائل است و گمان مي‌كند به همت و ارادة خود مي‌تواند اوج بگيرد و تكامل يابد، كور خوانده است. اين انسان مغرور سركش، از «بندگي» خدا فرسنگ‌ها فاصله دارد. بايد آن قدر اراده كند و ارده‌اش بي‌نتيجه بماند تا بفهمد كه امور جهان به دست او نمي‌گردد. بايد اين قدر با مشكل مواجه شود كه از خود به ستوه آيد و خالصانه به پيشگاه او به التماس و تضرع روي آورد13  و راه‌هاي خود پرداختة بي‌نتيجه را تجربه كند تا حكم‌فرماي همه كارة جهان را بشناسد و به او دل بندد.14  بايد آن قدر بالا و پايين شود و فشار و زحمت ببيند تا از توان خود قطع اميد كند و از عمق ضمير  اعتراف كند كه قيام و قعود او هم به حول و قوة خداست. 15

و مگر كمال انسان جز در اين معرفت است؟ 

از سوي ديگر، بايد دانست خدايي كه هدايت انسان را به فضل و رحمت خويش گره زده، مهر و رحمت را بر خود واجب گردانده 16 و اجابت بندة خود را تضمين كرده است17 و چه كسي از خدا راست‌گوتر و درست‌پيمان‌تر؟18 همين مشكلات و ابتلائات را هم به لطف و كرم خود پيش‌آورده تا انسان را پيش برد و تكامل بخشد. گويي همين دعا و تضرّع، خود عين اجابت است؛ زيرا اين مناجات و عرض شكايت به آستان او، ناشي از معرفتي به قدرت او و نياز خويش است. همين تقاضا و التماس عين بندگي و عبوديّت است. اين گفت‌وگو با خدا، غذاي روح ماست. انسانيّت ما را فربه مي‌سازد و سلطه و سيطرة شيطان را از ما كم مي‌كند،19  اين شكست‌ها و ناكامي‌ها زمينه‌ساز رهايي از شرك و حركت به سوي خداست.


نويسنده: حجت الاسلام محمد نوري

تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه¨

*************************************************

پي‌نوشت‌ها:

1.       اقبال الاعمال، دعاي ابوحمزة ثمالي، ص67.

2.       مصباح كفعمي، دعاي جوشن كبير، ص257 و نيز  مفاتيح الجنان.

3.       «صراط أدقّ من الشّعر و أحدّ من السّيف». (كافي، ج8، ص312)

4.    «إنّ النّبي صلي‌الله‌عليه‌و‌آله بعث سريّةً. فلمّا رجعوا قال مرحباً بقوم قضوا الجهاد الأصغر و بقي عليهم الجهاد الأكبر. فقيل يا رسول الله ما الجهاد الأكبر؟ قال جهاد النّفس؛ پيامبر اكرم لشكري رافرستاد پس چون بازگشتند فرمود: آفرين بر گروهي كه جهاد كوچك را به جاي آوردند و بر آنها جهاد بزرگ‌تر باقي مانده است. گفته شد اي پيامبر خدا، جهاد بزرگ‌تر چيست؟ فرمود: مبارزة با نفس» (وسائل الشيعه، ج15، ص161)

5.    رسول اكرم: «أعدي عدوّك نفسك الّتي بين جنبيك؛ بدترين دشمن تو نفس توست كه در ميان دو پهلوي تو قرار دارد» (ميزان الحكمه، ح12057) و نيز «هذا من عمل الشّيطان إنّه عدوّ مضلّ مبينٌ؛ شيطان دشمن گمراه كنندة آشكار است» (قصص 28: 15)

6.    آل عمران: 101. و نيز «واعتصموا بحبل الله جميعاً» (آل عمران: 101)، «فمن يكفر بالطّاغوت و يؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقي لا انفصام لها» (بقره: 256). «فأمّا الّذين آمنوا بالله و اعتصموا به فسيدخلهم في رحمة منه و فضل و يهديهم إليه صراطاً مستقيماً» (نساء: 175).

7.       مفاتيح الجنان، دعاي كميل.

8.       سوره نور: 21.

9.       «و لسوف يعطيك ربّك فترضي» (سوره ضحي: 5)، «فلنّولّينّك قبلةً ترضاها» (سوره بقره: 144).

10.  سوره قصص: 56 و نيز «ليس عليك هداهم و لكنّ الله يهدي من يشاء». (سوره بقره: 272)، «إن تحرص علي هداهم فإنّ الله لا يهدي من يضلّ و ما لهم من ناصرين» (سوره نحل:‌ 37).

11.  «از كجا به خوبي رسم در حالي كه همة خوبي پيش توست و چگونه نجات يابم در حالي كه جز به كمك تو امكان ندارد؟» (دعاي ابوحمزة ثمالي از امام سجادعليه‌السلام، مفاتيح الجنان).

12.  «خدايا! به تو شكايت مي‌كنم از نفسي كه به كار بد فرمان مي‌دهد و به كار زشت سرعت مي‌گيرد» (مناجات شاكين از مناجات پانزده‌گانة امام سجادعليه‌السلام، مفاتيح الجنان).

13.   «و ما أرسلنا في قريةٍ من نبيٍّ إلّا أخذنا أهلها بالبأساء و الضّراء لعلّهم يضّرّعون» (سوره اعراف: 94).

14.   «عرفت الله بفسخ العزائم و حلّ العقود و نقض الهمم» (نهج‌البلاغه، كلمة 250). «العبد يدبّر و الله يقدّر»

15.   «و ما رميت إذ رميت و لكنّ الله رمي» (سوره انفال: 17)، «بحول الله و قوّته أقوم و أقعد».

16.   «كتب ربّكم علي نفسه الرّحمة» (سوره انعام: 54).

17.  «و قال ربّكم ادعوني أستجب لكم» (سوره غافر: 60)، «أجيب دعوة الدّاع إذا دعان» (سوره بقره: 186)، «و ضمنت لهم الإجابة» (دعاي كميل).

18.   «و من أصدق من الله قيلاً» (سوره نساء: 122).

19.   «إنّه ليس له سلطان علي الّذين آمنوا و علي ربّهم يتوكّلون» (سوره نحل: 99)