ترجمه قرآن در 300 روز!
معرفی و نقد ترجمه منظوم امید امجد
این ترجمه كه اولین ترجمه منظوم كامل قرآن مجید به زبان فارسى است، توسط شاعر جوان 27 ساله معاصر آقاى امید مجد به نظم درآمده كه در نوع خود بىنظیر و قابل تقدیر است. مترجم محترم این مجموعه را كه حدود 18000 بیت است در طول 300 روز سروده است. این سرعت عمل نشانگر طبع روان نامبرده است.
ویژگىها
ترجمه مزبور داراى چند ویژگى مثبت و قابل توجه به شرح زیر است:
1. اشعار نسبتا روان است و كمتر دچار پیچیدگى و نارسایى تعابیر شده است.
2. ایجاز و اختصار تا حدود زیادى رعایت شده است، به گونهاى كه تقریبا هر 15 سطر عربى قرآن در 30 بیت ترجمه شده است. البته این توانایى در جاى جاىِ قرآن نوسان دارد، زیرا گاهى همان 15 سطر عربى در 33 بیت (مانند صفحه 149) و گاه در 19 بیت (مانند صفحه190) ترجمه شده است.
3. وزن اشعار منطبق با وزن اشعار شاهنامه فردوسى، یعنى (فعولن فعولن فعولن فعول) است كه براى ایرانیان وزنى مأنوس به شمار مىرود.
4. مبناى علمى این ترجمه منظوم، دو ترجمه فارسى از بهترین و متقنترین ترجمههاى فارسى قرآن یعنى ترجمه آقایان فولادوند و خرمشاهى است كه تا حدودى از اشتباهات محتوایى آن مىكاهد. اما نباید این مطلب را نادیده گرفت كه مترجم در بسیارى از موارد توضیحاتى آورده است كه در دو ترجمه یاد شده نیست.
5. مترجم محترم در سورههایى كه داراى آیات كوتاه است سعى كرده است تا حد توان هر آیه را در یك بیت ترجمه كند. ترجمه اكثر آیات سورههاى شعراء، صافات، قیامت، انسان و واقعه از این قبیل است.
6. مترجم در برخى موارد توانسته است ایجاز را به حدّ اعلا برساند؛ مثلاً سوره دو سطرى توحید را با چهار آیه آن در دو بیت ترجمه كرده و هر آیه را در یك مصراع آورده است، بنگرید:
بگو او خدائى است یكتا و بس |
كه هرگز ندارد نیازى به كس |
نـه زاده نـه زائیـده شد آن الــه |
ندارد شـریـكى خدا هیچگاه |
و نیز سوره سه سطرى «الناس» را با شش آیه آن در سه بیت بدینگونه ترجمه كرده است:
بگـو مىبــرم سوى ربّــى پناه |
كه خلق جهان را است شاه و اله |
ز شیطان خنّاس كز مكر و شرّ |
كنـد وسوسـه قلبــهـاى بـشـــر |
كنـد وسوسه قلبـها هـر دمى |
چــه از جــن بــود او چه از آدمى |
ضعفهاى موجود در ترجمه
مىتوان ضعفهاى موجود در این ترجمه را به شكل زیر دستهبندى كرد و براى هر یك نمونههایى ارائه داد:
1. افزودههاى توضیحى غیر لازم و گاه بىربط و قراردادن آنها در میان دو گیومه، مانند ترجمه سوره انشراح:
نه آیا تو را سینه بگشادهایم |
«ز زنگارها جمله پالودهایم» |
تو مىباش مشتاق پروردگار |
«مینـدیش از مـردم نابكار» |
چنان كه ملاحظه مىكنید، مصراع دوم این دو بیت نه تنها توضیح متن آیات نیست كه هیچگونه ارتباطى هم بین آنها و مضمون آیات وجود ندارد.
2. افزودههاى بدون دلیل و قراردادن آنها در متن ترجمه، در حالى كه حتى نقش توضیح مضمون آیه را ندارند، مانند كلمه تگرگ در ترجمه آیه شریفه:
أَوْ كَصَیِّبٍ مِّنَ السَّمَاء فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ ....
بلـــى كــافـــران را مـــرام و خصال |
همانند ایـن است اندر مثال |
كــه در زیـــر بـــارانــــى از آسمــان |
كه بـارد بـه تاریك جا بىامان |
به جایى كه رعدست و برق و تگرگ |
ز ترس صواعق ز اندوه مرگ |
3. حذف بعضى كلمات و قیود و حتى بعضى جملهها در ترجمه، مانند:
الف. آیه شریفه 23 بقره: وَإِن كُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ . این آیه چنین ترجمه شده است:
شما را اگر هست در دل گمان |
بیارید یك سوره مانند آن |
گـواهـان بخـوانیـد غیـر از خـدا |
بـخوانـیـد آنگه یكایك فرا |
جمله «مما نزلنا على عبدنا» و جمله «ان كنتم صادقین» اصلاً ترجمه نشده است.
ب. آیه شریفه 25 بقره: كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَـذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ ... كه این گونه ترجمه شده است:
چـو گـردنــد از میـوهاش بهــرهمنـد |
بدینسان نداى سخن در دهند |
كه این میوههایى كه اكنون به كام |
بیـابیــم در بــاغ جنــت مــدام |
بـود میـوههایــى كه خود سهم ما |
از ایـن پیــش بودى به دارالفنا |
بر آن مـردم مؤمن خوش سرشت |
بـود پـاك ازواج انــدر بهشـــت |
مترجم محترم جمله «و اُتوا به متشابها» را ترجمه نكرده است. این جمله ترجمهاش این است: رزق همانند و گوناگون برایشان آورده مىشود.
4. اغلاط محتوایى:
این نقص (اغلاط محتوایى) مهمتر از نواقص قبلى است و حتى مترجمان نثر نویس نیز كمتر از آن نجات یافتهاند و تحفّظ از آن علاوه بر تضلّع علمى و ادبى و تسلط بر معارف قرآنى نیازمند امداد ربانى است. اكنون به نمونههایى از این اغلاط كه با ملاحظه چند صفحه از ترجمه به آن دست یافتیم بنگرید:
الف. فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ... (بقره 22)
مبادا كسى را همانند او |
بخوانیـد كایـن كار نبود نكو |
اگــر چـه بدانید آن لایزال |
نه مانند دارد نه مثل مثال |
برگردان جمله حالیه «و انتم تعلمون» به «اگر چه بدانید» كه مفاد اِن وصلیّه است عكس نمودن مدلول آیه است، زیرا مفاد اِن وصلیّه صدور حكم و تسریه آن است به ضعیفترین حالات؛ مثلاً وقتى گفته مىشود: «به هیچ انسانى تهمت نزنید اگر چه به شما ظلم كرده باشد» معناى جمله آن است كه گرچه در صورت وقوع ظلم از ناحیه متهم، انسان تا حدودى خود را
در تهمت زدن ذى حق مىبیند و آن را یك نوع انتقام و قصاص مىپندارد اما باز هم نهى از تهمت توصیه مىشود. در آیه شریفه مفاد جمله حالیه «و انتم تعلمون» بیان شدیدترین و بارزترین حالات براى صدور حكم است و معنایش آن است كه شما با این كه علم و آگاهى به وحدانیت و یگانگى خداوند دارید، قراردادن شریك براى او، زشتترین عمل است. به عبارت دیگر، حكم در اِن وصلیه به صورت ضعیف اثبات مىشود و در جمله حالیه فوق به صورت شدیدترین نوع آن.
ب. الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ... (بقره / 27)
كسانى كه بر طینت ناروا |
گسستند فرمان یكتا خدا |
دقت در آیه نشان مىدهد كه آنچه گسسته و قطع شده است خود «امر» و «فرمان» خدا نیست، بلكه آن پیوندهایى است كه فرمان خدا به وصل آنها تعلق گرفته است. و لذا در تفسیر مجمع البیان و دیگر تفاسیر مصداقهایى كه براى آن گفتهاند عبارت است از: صلة النبى(ص) ـصلة المؤمنین ـ صلة الرحم ـ صلة الأیمان بالعمل ـ كل من امر اللّه بصلته من اولیائه.
ج. هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ... (بقره/29)
پس از آن نظر كرد بر آسمان |
برافراشت هفت آسمان ناگهان |
علاوه بر این كه ترجمه «استوى السماء» به «نظر كرد بر آسمان» خود محل تأمل است و بهتر بود كه به «به آسمان پرداخت» ترجمه مىشد، كلمه «ناگهان» كه نشانه دفعى بودن خلقت هفت آسمان است دقیقا خارج از مدلول آیه بلكه خلاف مدلول دیگر آیات قرآن در زمینه خلقت آسمان است، زیرا خداوند در سوره فرقان تصریح مىكند كه آسمانهاى هفتگانه و زمین را در شش روز آفریده است: الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ (فرقان/59)
د. وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِینَ (بقره 43)
به همراه مردان ایزدشناس |
بدارید حق را ثنا و سپاس |
ترجمه «راكعین» به «ایزد شناس» ترجمه صحیحى نیست، زیرا مراد آیه شریفه طبق نظر اكثر مفسران توصیه به شركت در نماز جماعت است.
ه . وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ (بقره / 45)
همــانـــا از آن ایــــزد بــــىنــیـــاز |
بجــوئیـد یارى به صبر و صلوة |
كه كارى است دشوار جز بر كسى |
كه همواره ترسد ز ایزد بسى |
اولاً: ظاهر بیت دوم رجوع ضمیر «و انها لكبیرة» به «استعانت» است، و حال آن كه صاحب تفسیر المیزان و صاحب مجمع البیان و بسیارى از دیگر مفسران مرجع ضمیر را «صلوة» دانستهاند، چنان كه این نظر با كلمه خاشعین سازگارتر است.
ثانیا: «خشوع» به معنى فروتنى و تواضع همراه با احترام و تكریم است؛ چنان كه آقاى فولادوند و عدهاى از مترجمان، «خاشعین» را به «فروتنان» ترجمه كردهاند و نویسنده المیزان آن را به «الذلیل فى صلاته المقبل الیها» تفسیر نموده است، در حالى كه «ترس» ترجمه «خوف» است كه هیچگونه تواضع و تكریم و احترام در معنى آن اشراب نشده است.
وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (یوسف / 53)
كه هرگز نباشم به دل خودستا |
نگویم نرفتم به راه خطا |
چنان كه ملاحظه مىكنید، مصراع دوم اعتراف حضرت یوسف علیه السلام به این كه راه خطا رفته و جرم مورد نظر را ــ نعوذ باللّه ـ مرتكب شده است منعكس مىكند، در حالى كه حضرت یوسف علیه السلام نفس خود را از آن روى كه امر به سوء مىكند تبرئه نكرده است. علاوه بر این كه مىتوانیم از آیه شریفه استفاده كنیم كه نفس حضرت یوسف حتى امر به سوء و ترغیب به گناه هم نكرده، زیرا عمومیت «امّاره بودن به سوء» را به «الا ما رحم ربى» تخصیص زده است و مطمئنا حضرت یوسف یكى از مصادیق نزول رحمت رب است. در این صورت مفاد «وما ابرىء نفسى» این است كه نفس من هم مقتضى تمایلات غریزى هست، اما چون رحمت خداوند شامل آن شده است امر به سوء نمىكند.
ز . وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى (ضحى / 1ـ2)
قسم خورد بر روز روشن خدا |
به آرامش شب چو آید بجا |
آنچه در قرآن بدان قسم یاد شده خود «شب» است هنگامى كه آرام گیرد، اما در ترجمه سوگند به آرامش شب مطرح شده است.
ح . وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا (الشمس / 1ـ2)
قسم باد بر شمس گیتى فروز |
چو روشن نماید جهان را به روز |
در آیه شریفه دو سوگند وجود دارد، یكى سوگند به خورشید و دیگرى سوگند به درخشش آن؛ اما در ترجمه تنها سوگند اول مطرح شده است.
ط . وَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى (اللیل / 11)
نشاید رهاند ورا از عذاب |
چنین مال بسیار روز عذاب |
اولاً كلمه «تردّى» به معنى سقوط است. ثانیا ظرافتى كه در این آیه به كار رفته ترسیم لحظه حساس سقوط است كه در آن لحظات، ثروت كافر به دادِ او نمىرسد. این ویژگى در ترجمه به وضوح منعكس نشده است.
نویسنده: زمانی، محمد حسن
شکوی - گروه دین و اندیشه تبیان