تبیان، دستیار زندگی
حیوانات و گیاهان نیز بر طبق برنامه سراسر حکمت پروردگار بعد از مرگ نابو نمیشوند و به دنبال کمالشان و برای رسیدن به سکون وآرامش مدام در تلاشند و خلاصه اینها یک سر چشمند و گوشند و هوشند با ما نامحرمان خاموشند!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معاد حیوانات و گیاهان

معاد

آیا گیاهان و حیوانات پس از مرگ نابود میشوند؟

اکثرا گمان ما بر این است که وقتی گیاهی خشک شد یا حیوانی مرد به نیستی و فنا رسیده است، هنگامی که زندگی حیوانات و گیاهان را  بررسی میکنیم به دنیای عجیب و پر شگفتی بر می خوریم از زیبای هایشان لذت میبریم و از فوایدشان بهره ها چه درس ها که از این ها گرفته شده و انسان را به تفکری ژرف وا داشته اند! آیا اگر قرار است اینها با این همه شکوه به این زودی نیست شوند بهتر نبود که آفریده نمیشدند ؟ در کتاب یک سره نظم و ترتیب و حکمت پروردگار آیا این یک نقص آشکار نیست ؟

این قبیل پرسش ها به خاطر این است که شاید ما ندانیم که این ها نیز چون ما محشور میشوند البته به شیوه خودشان که تدبیر خداوند متعال است دلیل عقلی و فلسفی بر این موضوع داریم که در هر جائی‌ که‌ حرکتی‌ باشد، هدفی‌ و منتهائی‌ در کار  است.‌

گیاهان و حیوانات‌ هر کدام‌ حشرشان‌ به‌ همان‌ روح‌ کلّی‌ که‌ مدبّر آنهاست‌ خواهد بود، و بنابراین‌ ربُّ النّوع‌ یا آن‌ مَلَکی‌ که‌ آنها را اداره‌ میکند و از آنها پاسداری‌ می‌نماید، مرجع‌ و معاد آنان‌ بوده‌، و برخی‌ از حیوانات‌ که‌ غذای‌ انسان‌ می‌شوند جذب و فانی‌ در انسان‌ میگردند:

 «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ» 1 ؛ و هیچ‌ جنبنده‌ای‌ در روی‌ زمین‌ نیست‌ و هیچ‌ پرنده‌ای‌ نیست‌ که‌ با دو بال‌ خود پرواز میکند، مگر آنکه‌ آنها امّت‌هائی‌ هستند مثل‌ شما، ما در کتاب‌ تکوین‌ و عالم‌ هستی‌ از آفرینش‌ هیچ‌ چیز کوتاهی‌ ننمودیم‌، و سپس‌ بسوی‌ پروردگارشان‌ محشور می‌شوند.

حشر حیوانات

معاد حیوانات‌ نیز مانند معاد انسان‌ و شیاطین‌ به‌ همان‌ نقطه‌ آغاز وجودشان‌ است‌، و در موقع‌ بازگشت‌ بسوی‌ خدا به‌ همان‌ نقطه‌ای‌ که‌ در عالم‌ ملکوت‌ از آنجا نزول‌ کرده‌اند و ماهیت‌ وجودی‌ آنها از آنجا اندازه ‌گیری‌ و تقدیر شده‌ و سرشت‌ آنها از آنجا بوده‌ است‌، به‌ همان‌ نقطه‌ بازگشت‌ می‌کنند و در همانجا فانی‌ میگردند. و بنابراین‌، حشر هر طائفه‌ و هر دسته‌ از حیوانات‌ مختلفه‌ در همان‌ مَلَک‌ خاصّ و روح‌ کلّی‌ است‌ که‌ به‌ زبان‌ فلسفه‌ «ربُّ النّوع‌» آنها بوده‌ است‌، و آن‌ فرشته‌ نیز در روح‌ کلّی‌ بالاتر، و آن‌ روح‌ کلّی‌ نیز همچنین‌، تا فناء در ذات‌ اقدس‌ حضرت‌ احدیت‌، که‌ محلّ فنا و بازگشت‌ و حشر جمیع‌ موجودات‌ است‌.

میعاد خلائق‌ در آخرت‌ برحسب‌ مراتب‌ مختلف‌ آنها در دنیاست‌؛ پس‌ موجوداتی‌ که‌ متعالی هستند به‌ متعالی تر‌ و موجودات‌ پایین تر به‌ پایین تر بازگشت‌ می‌نمایند.

وَ اتَّقُوا اللَهَ وَ اعْلَمُو´ا أَنـَّکمْ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ. 2 ؛«از خداوند بپرهیزید و بدانید که‌ حقّاً شما بسوی‌ او محشور خواهید شد.»

خلاصة‌ مطلب‌: از ذات‌ أقدس‌ پروردگار که‌ بگذریم‌، تمام‌ موجودات‌ دیگری‌ که‌ خداوند خلق‌ فرموده‌است‌، از نقطة‌ واحد و از محلّ واحد و از مبدأ واحد خلق‌ نفرموده‌ است‌؛ بلکه در آفرینش موجودات مراتبی است که هر موجود به مرتبه بالاتر خود  بر میگردد تا برسیم‌ به‌ همین‌ سنگ‌ و کلوخ‌ و حیوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ که‌ از نقطة‌ نظر وسعت‌ وجودی‌ بسیار ضعیفند و ماهیت‌ آنها بسیار پایین‌ و اندازة‌ آنها بسیار محدود است‌؛ تمام‌ اینها معادشان‌ به‌ نقطة‌ ابتدای‌ وجودشان‌ است‌. ابتدای‌ خلقت‌ انسان‌ از هرجا بوده‌ است‌ به‌ همانجا بازگشت‌ میکند.

حشر گیاهان
معاد

‎ نباتات‌ چون‌ دارای‌ قدری‌ حیات‌ و شعور هستند، همانطور که‌ از بعضی‌ از أفعال‌ و آثار آنها هویداست‌، لذا از جمادات‌، از نقطة‌ نظر تقسیم‌ بندی‌ مراتب‌ وجودیه‌ بالاتر و قویتر هستند.

و به‌ همین‌ مناسبت‌ در سه‌ مرتبة‌ کارشان‌ که‌ تغذیه‌ و تولید مثل‌ باشد، به‌ آنها اسم‌ نفس‌ اطلاق‌ شده‌ است‌. و بنابراین‌، حشر آنها نیز نزدیک‌ به‌ حشر حیوانات‌ ‌ است‌، و در همین‌ وجود طبیعی‌ خود مراحلی‌ از کمال‌ را طی می‌کنند و به‌ همان‌ مبدأ فعّالی‌ که‌ در وجود آنان‌، حکم‌ قوّة‌ محرّکه‌ و مدبّره‌ را دارد نزدیک‌ میگردند. و بعضی‌ از آنها که‌ در نطفه‌ها ساری‌ و جاری‌ می‌شوند در مراحل‌ ترقّی‌ و استکمال‌ به‌ مقام‌ حیوان‌ نزدیک‌ می‌شوند، و بعضی‌ از آنها که‌ از اینجا قدمی‌ فراتر نهاده‌ و در نطفة‌ انسان‌ میروند به‌ مقام‌ انسان‌ نزدیک‌ می‌شوند، و بنابراین‌ حشر آنها أتمّ و قیامشان‌ در پیشگاه‌ خداوند در روز قیامت‌ اقرب‌ خواهد بود.

آفرینش موجودات مراتبی است که هر موجود به مرتبه بالاتر خود  بر میگردد تا برسیم‌ به‌ همین‌ سنگ‌ و کلوخ‌ و حیوانات‌ و نباتات‌ و جمادات‌ که‌ از نقطة‌ نظر وسعت‌ وجودی‌ بسیار ضعیفند و ماهیت‌ آنها بسیار پایین‌ است.

و امّا غیر از اینها از انواع‌ نباتات‌ برای‌ اینکه‌ در سعی‌ و حرکت‌ و پویائی‌ خود به‌ خدا برسند نیاز به‌ کمال‌ نباتی‌ خود دارند، چون‌ وجود غذائی‌ و إنّیت‌ نموّ و تولید در آنها شدید است‌ و این‌ شدّت‌ و حِدّتی‌ که‌ در این‌ مرتبة‌ پایین‌ دارند، آنها را از صعود و ترقّی‌ به‌ عالم‌ اکمل‌ بازمیدارد.

و بنابراین‌ معاد و حشرشان‌ عندالله‌ در مقام‌ نازل‌تر و پست‌تری‌ خواهد بود، پس‌ چون‌ درخت‌ را از ریشه‌ ببُرند یا اگر خشک‌ شود، قوّة‌ آن‌ درخت‌ به‌ مدبّر نوعی‌ آن‌ و به‌ ملکوت‌ اُخروی‌ آن‌ بازگشت‌ میکند.

فیلسوف‌ اوّل‌ در کتاب‌ «ربوبیت‌» گفته‌ است‌:

اگر کسی‌ بگوید: اگر قوّة‌ نفسانی‌ درخت‌ در هنگام‌ بریدن‌ از درخت‌ جدا شود، آن‌ قوّه‌ یا آن‌ نفس‌ کجا میرود؟

میگوئیم‌: به‌ جائی‌ میرود که‌ از آنجا مفارقت‌ نکرده‌ و آن‌ عالم‌ عقلی‌ آن‌ نبات‌ است‌.3

همین‌ حرکت‌ و پویائی‌ نبات‌، سیر بسوی‌ حشر و معاد آنست‌ که‌ «وَ إن‌ مِن‌ شَیءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـ"کن‌ لاَ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ.»4 ؛ و هیچیک‌ از موجودات‌ نیستند مگر اینکه‌ به‌ حمد خداوند تسبیح‌ می‌کنند، ولیکن‌ شما تسبیح‌ آنها را نمی‌فهمید!

حشر جمادات

تمام‌ جمادات‌ حتّی‌ مادّة‌ اوّلیه‌ و جوهر دارای‌ حشر هستند، چون‌ آنها نیز در عالم‌ وجود عبث‌ و بیهوده‌ نیستند و برای‌ غرضی‌ خلق‌ شده‌اند و خودشان‌ با وجودشان‌ و با حرکت‌های‌ خود، چه‌ جوهریه‌ و چه‌ غیر جوهریه‌ به‌ دنبال‌ آن‌ مقصود میروند و میخواهند نقص‌ خود را با وصول‌ به‌ آن‌ تمام‌ کنند و حرکت‌ آنان‌ به‌ سکون‌ و آرامش‌ مبدّل‌ شود.

کلام‌ صدر المتألّهین‌ در حشر نباتات‌ و جمادات‌

معاد

صدرالمتألّهین‌ فرموده‌ است‌: ‎ هر صورت‌ ناقصی‌ ممکن‌ نیست‌ در عالم‌، وجود پیدا کند مگر به‌ صورت‌ دیگری‌ که‌ آنرا تجدید کند و تتمیم‌ نماید و بر آن‌ محیط‌ باشد و آنرا از قوّه‌ و استعداد به‌ فعلیت‌ درآورد، و اگر آن‌ نباشد این‌ صورت‌ ناقص‌ وجود پیدا نمی‌کند؛ زیرا که‌ ناقص‌ به‌ ذات‌ خود نمی‌تواند قائم‌ باشد مگر بواسطة‌ وجود کامل‌، و قوّه‌ و امکان‌ نمی‌توانند بوده‌ باشند مگر به‌ فعلیت‌ و وجوب‌.

پس‌ کمال‌، پیوسته‌ قبل‌ از نقص‌ میباشد، و وجوب‌ دائماً قبل‌ از امکان‌ است‌، و شئ بالفِعل‌ همیشه‌ قبل‌ از شئ ببالقُوَّه‌ است‌.

و آنچه‌ مردم‌ را در غلط‌ و اشتباه‌ می‌اندازد اینست‌ که‌ پیوسته‌ می‌بینند که‌ در این‌ عالم‌، قوّه‌ و نقص‌ بر فعلیت‌ و کمال‌، تقدّم‌ زمانی‌ دارند، مانند تخم‌ گیاه‌ که‌ بر میوه‌ و مانند نطفه‌ که‌ بر حیوان‌ تقدّم‌ زمانی‌ دارند؛ و نمیدانند که‌ این‌ متقدّم‌ زمانی‌ از اسباب‌ ذاتیة‌ معلول‌ نیست‌، بلکه‌ موجب‌ آمادگی‌ مادّه‌ و مهیا کردن‌ آن‌ برای‌ قبول‌ صورت‌ از مبدأ ذاتی‌ آن‌ میگردد.

و هیچیک‌ از موجودات‌ نیستند مگر اینکه‌ به‌ حمد خداوند تسبیح‌ می‌کنند، ولیکن‌ شما تسبیح‌ آنها را نمی‌فهمید!

پس‌ بنابراین‌، ثابت‌ و محقّق‌ شد که‌ برای‌ هر یک‌ از صورت های‌ عنصری‌ و صورت های‌ جمادی‌، صورت‌ دیگر کاملی‌ است‌ که‌ در ذات‌ صورت ها بوده‌ و نهان‌ از چشم‌ ماست‌ و به‌ آن‌ صورت ها نزدیک‌ است‌، و البتّه‌ آن‌ صورت‌ پنهان‌ کامل‌ نمی‌تواند بدون‌ واسطه‌، خودِ عقل‌ فعّال‌ بوده‌ باشد، چون‌ ما اشاره‌ کرده‌ایم‌ که‌ چیز پایین تر‌ از چیز بالاتر‌ نمی‌تواند صادر شود مگر بواسطة‌ شی‌ء متوسّطی‌ که‌ متناسب‌ با هر دو جانب‌ بوده‌ باشد.

بنابراین‌ با هر یک‌ از این‌ صورت های‌ خارجی‌ یک‌ صورت‌ غیبی‌ هست‌ که‌ صورت‌ خارجی‌، شهادت‌ و حضور اوست‌، و آخرتی‌ هست‌ که‌ این‌ صورت‌ خارجی‌، دنیای‌ اوست‌؛ مگر آنکه‌ منزل‌های‌ آخرت‌، مانند منزل‌های‌ دنیا از نقطة‌ نظر لطافت‌ و کثافت‌ متفاوت‌ است‌ و از نقطة‌ نظر قرب‌ بسوی‌ خدا و بُعد از خدا نیز دارای‌ رتبه‌های‌ مختلفی‌ است‌، و میعاد خلائق‌ در آخرت‌ برحسب‌ مراتب‌ مختلف‌ آنها در دنیاست‌؛ پس‌ موجوداتی‌ که‌ متعالی هستند به‌ متعالی تر‌ و موجودات‌ پایین تر به‌ پایین تر بازگشت‌ می‌نمایند.

و هر گاه‌ که‌ صورتی‌ در این‌ عالم‌ از رتبة‌ پستی‌ به‌ مرتبة‌ شرف‌ انتقال‌ یابد و از رتبة‌ نقص‌ به‌ مرتبة‌ کمال‌ ارتقاء یابد، مثل‌ آنکه‌ مثلاً صورت‌ جماد مبدّل‌ به‌ صورت‌ نبات‌ گردد و یا صورت‌ نبات‌ مبدّل‌ به‌صورت‌ حیوان‌ شود، معاد آن‌ صورت‌، معاد آن‌ صورتی‌ خواهد بود که‌ فعلاً به‌ آن‌ مبدّل‌ شده‌ است‌.

و این‌ بعینه‌ مثل‌ آنستکه‌ مرد کافری‌ مسلمان‌ شود و یا مرد فاجر و فاسقی‌ از فسق‌ و فجور خود توبه‌ کند و مرد فاضل‌ و صالحی‌ شود، معاد او که‌ سابقاً به‌ بعضی‌ از طبقات‌ جحیم‌ و درهای‌ جهنّم‌ بوده‌ است‌ فعلاً به‌ بعضی‌ از طبقات‌ بهشت‌ و درهای‌ آن‌ بر حسب‌ مقام‌ و حال‌ او در دنیا می‌باشد.

منبع : کتاب معاد شناسی سید محمد حسین حسینی تهرانی جلد6.

فرآوری: فاطمه محمدی - گروه دین و اندیشه تبیان


آیة‌ 25، از سورة‌ 2: البقرة‌

1 ـ سوره انعام آیه 38.

2 ـ سوره بقره آیه 203.

3 ـ «رسالة‌ حشر» ص‌ 347 .

4 ـ «رسالة‌ حشر» ص‌ 351

5 ـ سوره اسراء آیه 44.