تبیان، دستیار زندگی
آورده‌اند كه چون روح به قالب آدم درآمد، در حال گرد جملگی ممالك بدن برگشت. خانه‌ای بس ظلمانی و با وحشت یافت بنای آن بر چهار اصل متضاد نهاده، دانست كه آن را بقایی نباشد. خانه‌ای تنگ و تاریك دید ... قدر انس حضرت عزت كه تا این ساعت نمی‌دانست بدانست ... چون ..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زن ، زن است !

امکان و ضرورت تاسیس انجمن‌های ادبی زنان

بخش اول :

یك. به عشق معنی پیچیده داده‌ای و به زن

دو. از ترس مبادا با خطّی به دو نیم انسان  /  نیمی همه شیرینی، نیمی همه فرهادی

سه. "انجمن ادبی زنان"، بله یا خیر؟

چهار. معرفی

زن، زن است !

این عنوان‌ها، كوتاه شده حدیث مفصلی هستند كه در موضوع انجمن ادبی زنان، محور سخن خواهند بود. می‌توان مقدمه‌ای چید كه "زن" در لغت چنین تعریفی دارد و در نگرش‌های متفاوت با چنان زاویه‌های دیدی به او نگریسته شده است. سپس به شرح هر دیدگاه پرداخت و به مرزبندی‌هایی تن داد كه همیشه در علوم مختلف، ضمن این كه ذهن را با دسته‌بندی مفاهیم یاری می‌رسانند، مرزبندی‌ها و خط كشی‌ها را بیش از پیش ملکه ذهن انسان می‌كنند؛ انسانی كه آمد تا مسیر حیات را با قالبی آمیخته از خاك زمین و روح آسمان و سرشته با شبنم عشق ، با افتخار جانشینی خدا، به صبحگاه پریدن از پیله محدود و موقتی پیوند بزند.

الف.

«آورده‌اند كه چون روح به قالب آدم درآمد، در حال گرد جملگی ممالك بدن برگشت. خانه‌ای بس ظلمانی و با وحشت یافت بنای آن بر چهار اصل متضاد نهاده، دانست كه آن را بقایی نباشد. خانه‌ای تنگ و تاریك دید ... قدر انس حضرت عزت كه تا این ساعت نمی‌دانست بدانست ... چون وحشت آدم هیچ كم نمی‌شد و با كس انس نمی‌گرفت، هم از نفْس او حوا را بیافرید و در كنار او نهاد تا با جنس خویش انس گیرد. آدم چون در جمال حوا نگریست، پرتو جمال حق دید بر مشاهده حوا ظاهر شده كه "كل جمیل من جمال الله" ذوق آن جمال بازیافت ... » (مرصاد العباد/ در بدو تعلق روح به قالب)

وجود تفاوت‌‌ها منشا كشف‌های تازه‌اند و كشف‌ها، بازآفرینی معانی پیدا و پنهان جهان.

تفاوت‌ها عامل ایجاد جاذبه‌ها و نماینده و روشن كننده تصویرهای یكنواخت و بی‌صدای خلقت‌‌اند.

شب روز را معنی می‌كند و روز روشن كننده معنای تاریك شب است. زن در كنار مرد با تمام تفاوت‌های خلقی و خُلقی‌اش اشاره روشنگری‌ست به جهت داری خلقت و تجلی‌های گوناگونِ "یك". پیچیده است و معناگر. در دامن مهر، با دست نوازشی كه ویژه اوست، نسل می‌پرورد. مادر جهانی می‌شود كه به مهر تشنه است. زن اقیانوس است؛ موج می‌زند، آرام می‌گیرد و می‌پرورد. زن پیچیده‌ای ژرف است كه تنها خودش خودش را معنی می‌كند. زن، زن است و كاش هرگز فراموش نكند.

زن، زن است !

ب.

شكستنی‌ست، پس احتیاطِ بیشتر ضرورت دارد. ترسِ مباداها یا هر علت و انگیزه دیگری این ضرورت را تأیید می‌كند. بنابراین موضوع‌های آسیب شناسی زن در جایگاه‌های مخلتف شكل می‌گیرد. زن در جامعه حضور دارد و حضورش روز به روز پررنگ‌تر به چشم می‌آید و این حضورِ ضروری و كارا كه كمترین اثرش "تكیه‌گاه روحی بودن" است، از ابتدای خلقت انسان خود را به شكل‌های متفاوتی نشان داده. شاید همین ظرافت و شكنندگی ذاتی ست كه سبب می‌شود در اجتماع ـ حتی در كشورهایی كه مقید به دین نیستند و الزام رعایت دستورات دینی را ندارند نیز ـ بعضی حریم‌های اختصاصی برای آنان در نظر گرفته شود تا از گزندها و آسیب‌‌های احتمالی در امان بمانند. در نظر گرفتن مكان‌هایی ویژه و منحصر به زنان در فضاهای مشترك اجتماعی به معنای درحصار نگه‌داشتن زن نیست. احترام به لطافت شخصی و حفظ روحیه‌ای ترد از خرد شدن‌های احتمالی‌ست، در جایی كه ممكن است به علت كم توجهی به این تفاوت طبیعی، آسیبی ناخواسته یا خواسته! بر روح و روان زن وارد شود. و این احترام زمانی كامل خواهد بود كه او بتواند به انتخاب خود از فضاهای اختصاص یافته استفاده كند. یعنی شرایط و امكانات فراهم ‌شود و زن، بر اساس ساختار شخصیتی خود و با توجه به ظرفیت و نیازش، آزاد باشد از این امكان بهره ببرد. ساده ترین مثال؛ ایجاد واگن‌های مخصوص خانم‌ها در متروست. این كه زن از این فضای اختصاصی استفاده كند یا خیر كاملا به انتخاب خود اوست. اما ایجاد این فضا كه همان احترام به حریم خاص زنان است و شرایط راحت‌تری را برای حضور زنان در جامعه فراهم می‌كند، ضروری می‌نماید.

ج.

با رجوع به ذهن خود و با مرور آنچه ناخودآگاه در آن ثبت و ضبط شده است، این عبارت‌ها برای ما آشنا می‌نمایند: انجمن نسوان وطن‌خواه، انجمن حریت زنان، مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان، بنیاد پژوهش زنان ایران، مركز آموزش زنان و خانواده، مشاور امور بانوان، مجله زنان، خبرگزاری زنان ایران، زن در شاهنامه، كتابخانه تخصصی زنان، زن و مدرنیسم، زن در قرآن، روز جهانی زن و در ایران خودمان روز زن ... و نیاز به یادآوری نیست كه به جای این سه نقطه تا كجا می‌توان ادامه داد. هم‌چنین برگزاری گنگره‌ها و همایش‌هایی با اختصاص همین موضوع و نیز بررسی‌های جزیی تر و دقیق تر در وقایع تاریخی و بررسی‌های اختصاصی نقش زنان در آفرینش و شكل‌گیری وقایع خاص تاریخی و مذهبی و حتی ادبیات افسانه‌ای،

همه این نكات كه البته بسیار مختصر و اشاره‌ گونه نام برده شده‌اند، نشان می‌دهد كه به هر دلیلی، زن به طور ویژه مورد ارزیابی قرار گرفته و می‌گیرد و نیازمند اجتماع های ویژه و جمع‌های فعال زنانه‌ است تا در آن، با احساس آزادی و آرامش بیشتری به دغدغه‌های روحی شخصی یا اجتماعی خود بپردازد.
این اختصاص را معمولاً در مورد مردها نمی‌بینیم یا كمتر می‌بینیم و بررسی چرایی آن بحث مفصلی ست كه مجال دیگری را می‌طلبد. با این نگاه، بله یا خیر را به ذهن مخاطب وامی‌گذاریم كه آیا در كنار فضاهای ایجاد شده مختص بانوان، دایر شدن فضایی با نام "انجمن ادبی زنان" نیز ضرورت دارد؟

زن، زن است !

د.

هدف اصلی این نوشته، معرفی انجمن‌های ادبی زنان در روزگار ما بود، صرف نظر از بررسی لزوم برپایی آن یا كنكاش در اهداف و نتایج برگزاری این انجمن‌ها. با این وجود، در این پاره نیز ناگزیر از بیان مقدمه‌ای كوتاه خواهیم بود.

زن در ادبیات، یا مخاطبِ بخش وسیعی از ادبیات است ـ در شعر به طور ویژه و در تغزل به شكل ویژه تر ــ یا خود دست به آفرینندگی زده و در قالب‌های قدیم و جدید با دامنه وسیع تری كه شامل خاطرات و یادداشت‌های روزانه نیز می‌شود، به نوشتن پرداخته است و به این ترتیب مسایل شخصی و خاص زنانه را نیز به دنیای ادبیات وارد كرده؛ احساس‌های طبیعی و زنده‌ای مانند حس مادری یا حس عمومی تری مانند عشق یعنی آنچه كه در روزگاری پیش تر از این باید ناگفته می‌ماند یا اگر بازگو می‌شد باید بهایی سنگین ـ حتی، گاهی، جان ــ به ازای آن پرداخت می‌كرد، آن‌چنان كه رابعه. این بحث نیز برای بررسی چرایی اش نیازمند مجال دیگری ست.

اما در ادامه به برخی انجمن‌های ادبی زنان و گفتارهای کوتاهی پیرامون هر یک خواهیم پرداخت ...

مطالب مرتبط:

زنان آثار عطار

درین افسانه شرط ا‌ست اشک راندن

زلیخا نامک

سودابه و زلیخا !

لیلی با پوست!

آیا زن ها ومردها = هستند ؟

«گوهر عفاف»

فریبا یوسفی

تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان