تبیان، دستیار زندگی
این سوره با اشاره‌هایی که به بزرگی غیر قابل وصف خداوند و نیز رفتار مخلوقِ نوبرش، انسان می‌کند، در واقع گزارشی از وضعیت انسان است در برابر خداوند. این سوره در مکه نازل شده است، 103 آیه دارد و محتوایش را در قالب توصیف‌ و بیان نمونه‌های روشن، قابل دستر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ورق‌های آسمانی(2)

قرآن، کتاب آسمانی

یک سوره از لطف‌هایی که نادیده گرفته‌ایم

این سوره با اشاره‌هایی که به بزرگی غیر قابل وصف خداوند و نیز رفتار مخلوقِ نوبرش، انسان می‌کند، در واقع گزارشی از وضعیت انسان است در برابر خداوند.

این سوره در مکه نازل شده است، 103 آیه دارد و محتوایش را در قالب توصیف‌ و بیان نمونه‌های روشن، قابل دسترس و با آهنگی پر تلاطم، با مخاطب خود در میان می‌گذارد.

از آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌گوید، از قدرت و تسلط خدا و شایستگی‌های او برای پرستش و از نشانه‌هایی که گویای حساب و کتاب جاری بر عالم است.

از مسیر آفرینش می‌گوید که به سوی او باز می‌گردد و از وجود پیامبران که چراغ راهند، از زندگی تمام نشدنی که انسان، نتیجه ایمان یا کفرش را در آن می‌بیند. آیات سوره یونس، هشدار می‌دهد که مبادا مثل کسانی شوید که انگار کر و کورند؛ علامت‌ها و نشانه‌ها را هر جور که بتوانند توجیه می‌کنند و بعد از گذشتن از سختی‌ها، خدایی را که به یاری خوانده و وجودش را یافته بودند، نادیده می‌گیرند1! که دودِ آتش انکار، خسارتی است که به چشم خودتان می رود2.

داستان پیامبران

درلابه‌لای آیات این سوره، از سه پیامبر بزرگ، نوح و موسی و یونس علیهم‌السلام یاد شده است و شاید مناسبت این سه نفر با یکدیگر، به مردمشان مربوط باشد! مردم هم عصر این سه پیامبر، از عنایت‌های ویژه‌ای برخوردار شدند. قوم نوح صدها سال مهمان او بودند و با وجود سماجتی که در انکار او به خرج دادند خداوند در عذابشان شتاب نکرد.

بنابر آن‌چه این سوره بیان کرده، نوح، از دست مردم به تنگ آمده بود و به آن‌ها می‌گفت: «حالا که برایتان سخت است پیامبری مرا بپذیرید و حوصله نصیحت‌هایم را ندارید، معطل نکنید و نقشه‌ای که پنهانی برای قتلم می‌کشید، عملی کنید (یعنی محال است از کارم دست بر دارم) من از هیچ چیز باکی ندارم؛ چون به خدا توکل کرده‌ام. فقط بدانید که من برای خودم چیزی از شما نخواسته‌ام و حرفم این است که تسلیم خواست خدا باشید»؛ (آیات 71 تا 73)

صبر خداوند نسبت به بنی‌اسرائیل هم دیدنی است. اگر چه آن‌ها پیامبری با عمر نوح‌علیه‌السلام نداشتند و در انکار او، به صراحت وسرسختی قوم نوح نبودند؛ ولی در سستی ایمان و نافرمانی، درتاریخ بی‌نظیرند. آیات سوره یونس، پس از نقل گفت‌وگوها و قضایایی که موسی و هارون ( برادر موسی) با فرعون و ساحرانِ دربار او داشته‌اند، جریان هلاکت فرعون و رهایی بنی‌اسرائیل را پیش می‌کشد و گلایه می‌کند؛ لطف‌هایی که به آن‌ها شده بود نادیده گرفتند؛ (آیه 75 تا 93)

درباره مردم زمان حضرت یونس‌علیه‌السلام، رحمت و دل‌سوزی خداوند، طور دیگری جلوه کرد؛ چنان‌که قرآن می‌گوید: «آن‌ها تنها کسانی بودند که وقتی با دیدن نشانه‌های عذاب ایمان آوردند، خداوند توبه‌شان را پذیرفت و اجازه داد مدت دیگری در دنیا باقی بمانند تا گذشته را جبران کنند» (آیه 98)

قوم نوح صدها سال مهمان او بودند و با وجود سماجتی که در انکار او به خرج دادند خداوند در عذابشان شتاب نکرد.

پیام گزیده‌های سوره

ـ آفرینش خدا کار باطلی نبوده و پشت آن، هدف و حقیقتی نهفته است؛ (آیه 5).

ـ جهنم، جای کسانی است که حواسشان به روز ملاقات با خدا نیست، به زندگی دنیا خوشند و چشمشان را بر علایم هشداردهنده (آیات الهی) بسته‌اند؛ (آیه 7 ـ 8).

ـ ایمان واقعی کلید هدایت است (آیه 9) و کسی که ایمان نمی‌آورد نشانه‌ها و هشدارها به دردش نمی‌خورد؛ (آیه 101)

ـ وقتی کسی از روی آگاهی، دستور خداوند را زیر پا می‌گذارد، خدا هم کاری می‌کند که از هدایت و سعادت که نعمتی برای مؤمنان است، دور و دورتر شود. (آیه11و12و19).

ـ گناه‌کار، عاقبت به خیر نمی‌شود؛ (آیه17).

ـ خداوند، قصد دارد با راهنمایی‌هایش، انسان را به آرامش کامل وابدی (دار السلام) برساند؛ (آیه 25).

ـ عالم، دو قطب دارد؛ حق وباطل. کسی که خدایی خدای حقیقی را منکر شود، ساکن گمراهی است (راه میانه‌ای وجود ندارد)؛ (آیه32).

ـ عاقل، خواست خدا را معیار خوب و بد می‌شمرد، نه رضایت دیگرانی که خودشان محتاج هدایت خدایند؛ (آیه35).

ـ روز قیامت، انسان‌ها به گذشته که نگاه می‌کنند، انگار فقط یک لحظه بوده که با هم سپری کرده‌اند و عجب ضرری می‌کنند آن‌هایی که می‌گفتند این حرف‌ها همه‌اش دروغ است؛ (آیه 45).

ـ قرآن، پندی است که خداوند به انسان داده است؛ پندی که اگر خوب فهمیده شود، می‌تواند ناآرامی‌ها و اضطراب‌ها و ترس‌ها و تردیدها را تبدیل به آرامش و اطمینان و قدرت و یقین کند و برای کسی که آن را قبول داشته باشد، باعث رشد و هدایت شود؛ (آیه 57).

ـ چیزی که داشتنش واقعاً جای شادی و خوشحالی دارد، فضل و رحمت خداست؛ چرا که سودش بیش‌تر از جمع کردنی‌های دنیا است؛ (آیه 58).

ـ هرچند نتیجه عملی، ایمان به خدا و تسلیم شدن در برابر او، توکل کردن به اوست اما گاهی فراموش‌کاری انسان و هجوم دردسرها، توکل او را سست می‌کند و این وظیفه آگاهان است که آن‌را یادآوری کنند؛ چنان که موسی چنین کرد؛ (آیه 84).

ـ خدا می‌تواند طوری در آفرینش تصرف کند که همه مردم مؤمن شوند؛ اما یکی از سنت‌های خداوند همین است که همه با اختیار کامل ایمان بیاورند؛ (آیه 99).

همراه نبودن مردم با انسان، نباید او را درباره چیزی که به آن یقین دارد، به دودلی بیندازد؛ به‌ویژه وقتی فرمان خداوند در میان است؛ (آیه104).

ختم کلام

ظرف جان را طهارتی باید. گفته بودیم که اگر قرآن، کتاب زندگی است، پس باید خوانده شود؛ مثل کتاب‌های دیگری که برای خوانده‌شدن پدید می‌آیند. و گفتیم که این صفحه، تنها آغازی است بر آشنایی بیش‌ترتان با قرآن که مسیرش را خودتان می‌‌پیمایید و اگر عربی را هم خوب نمی‌دانیم، با یک ترجمه خوب و کمی مطالعه در کنارش، بهره‌های بسیار می‌توان برد.

ولی نگفتیم و شاید هم نیاز به گفتن نباشد که کلام خداوند، ظاهری دارد و باطنی و به باطن آن، دست کسی می‌رسد که دل و جانش را مثل ظرفی که برای برداشتن آب به آبگیر می‌زند پاک کند و البته پاکی جز به مدد تلاوت و درجه‌ای از فهم قرآن، شدنی نیست؛ این گونه است که کلام خدا، دریای هفتاد طبقه‌ای می‌شود که هر طبقه‌اش، مقدمه طبقه بعدی است و هر کدامشان، گنجینه‌ای از زیبایی‌ها نهفته دارد.

علاوه بر این‌ها، گاهی عبارت‌های ظاهری قرآن، جوری بیان شده است که جز با فهم باطن آن نمی‌توان قضاوتی کرد؛ مثل این جمله که؛ خداوند بر عرش قرار گرفت و به تدبیر امور پرداخت؛ (آیه 3).

________________

1. آیات 12و21و22.

2. آیات23و 44و108.


تنظیم برای تبیان: شکوری_کارشناس بخش قرآن