کجایند مردان بی ادعا...
سرودی است خونبار این سرگذشت |
سرودن زمردی که از سرگذشت |
ز همت که تا با خدا عهد بست |
همه عهدهای دگر را شکست |
ز همت که در جبهه پرمیکشید |
گه حمله چون رعد سر میرسید . . . |
تابناک در مطلبی به نقل از شهید همت آورده است: ما در صحنههای جنگ، در لحظات زیادی از امدادهای غیبی برخوردار بودیم.
در عملیات «روح الله» در جبهه «نوسود»، یک شب پیش از عملیات در تاریخ دهم تیرماه 1360 یکی از برادرهای رزمنده ما، آن شب در عالم خواب دید که امام[خمینی] به خواب او آمده و میفرماید: حمله کنید، آقا امام زمان(عج) پیشاپیش شماست!
این برادر صبح که بیدار شد، خطاب به برادران دیگر گفت: امام به خواب او آمده و چنین مطالبی را فرمودهاند. همه برادرها تجهیزات بستند و آمدند به من گفتند: ما در همین روشنایی روز حرکت میکنیم تا برویم با عراقیها بجنگیم، چرا که امام(ره) چنین فرمودهاند.
من با اصرار، آنان را قانع کردم که حمله را در شب انجام بدهند. در شب عملیات، نیروهای اسلام به رغم تعداد کم، چنان حملهای بر دو گردان عراق بردند که شاید در تاریخ جنگهای جهان بیسابقه باشد و پیروز شدند.
یک افسر عراقی که او را اسیر گرفتیم میگفت: به نظر من، شما دستكم با دو گردان به ما حمله کردید. وقتی با اصرار زیاد او را قانع کردیم که نیروهای ما کمتر از یک گردان بوده، آن افسر عراقی به گریه افتاد و گفت: وقتی در آغاز حمله، شما داشتید الله اکبر میگفتید، تمام کوهها داشتند با شما تکبیر میگفتند! ما فکر کردیم که تمام کوهها از نیروهای شما پر شده، این بود که آمدیم و تسلیم شدیم!
فرازی از سخنان شهید همت _ مرداد 1361
مطالب مرتبط :
سخنرانی حاج همت در خاتمه عملیات والفجر چهار
وصیتنامه ی شهید حاج محمد ابراهیم همت
حاج همت در آن روزها وضعیت امروز را به تصویر كشید
تنظیم برای تبیان :
بخش هنر مردان خدا - سیفی