انفاق با سود علیالحساب!
حتما دیدهاید فروشندگانی را که بازار را نمیشناسند و جنس مرغوبشان خیلی زود به باد میرود، و کاسبهایی هم بیقیمتترین چیزهایی را که دارند، جوری بهموقع و بهجا، بهکار میگیرند که بارشان را تا چند نسل بعد از خود میبندند.
هنر معاملهگری ضامن سودآوری زندگی آدم است. هرچه در معامله تیزتر باشی فرصتهایت را بیشتر و بهتر تبدیل به سود میکنی. و همه ارزش یک زندگی هم به این است که چهقدر در آن سود میبری، اما کدام سود؟ کدام زندگی و چهجور معاملهای؟ معاملهای که زندگی تمام شدنیات را با سودهای محدود همین دنیا سرشار میکند؟ معاملههای بزرگتری در کار نیست؟ کاسبی از همه موفقتر است که با تدبیر خود دارائیهای محدود و اندک خود را به سودهای ماندنیتر گره بزند و بهجای 70-60 سال که سودهایش همه با رنج و بدبختی همراه است به زندگی زلالی فکر کند که نه تمام میشود و نه شادیهایش با رنج و غصهای همراه است!
آیه 273 سوره مبارکه بقره فقیرانی را شایسته صدقه میداند که فقیرند اما گدایی نمیکنند و به تعبیر خود قرآن، فقر را از قیافههایشان باید خواند
آیه 254 سوره مبارکه بقره از همین معامله صحبت میکند؛ رزقی که اگر آن را نخوری و به چاههای فاضلاب بسپاری، بالاخره باید بگذاریش و بروی، میتوانی با یک محاسبه دو دوتا چهارتا به بهرهوری برسانی و تبدیلش کنی به رزقی جاودان و بینهایت. انفاق معاملهای است که از دست هر کسی برمیآید فقط باید زرنگ باشی!
رنگ رخساره خبر میدهد از فقر طرف!
همه ما در کوچه و خیابان و بازار و خیلی جاهای دیگر آدمهایی را دیدهایم ـ زن و مرد ـ که به گدایی مشغولند. حتما شما هم مثل من از خودتان پرسیدهاید که این آدمها چهقدر واقعا محتاج کمک هستند. مواظبیم مبادا مستحقی را ناامید کنیم اما نمیتوانیم مطمئن باشیم کمکی که میکنیم بهجا است. حق هم داریم چون عاقلانه نیست پولی را که به زحمت به دست آمده، بدون عوض و اِزا، از دست بدهیم. حالا قرآن که آن همه توصیه کرده است با انفاق، آخرت خود را آباد کنید، آیا اینجا هم راهی جلوی پایمان میگذارد؟
آیه 273 سوره مبارکه بقره فقیرانی را شایسته صدقه میداند که فقیرند اما گدایی نمیکنند. بهقول خود قرآن، فقر را از قیافههایشان باید خواند. لازم هم نیست کار به تجسس و کنجکاوی بکشد تا معلوم شود کسی چهقدر دخل و خرج دارد، ظاهر آدمها گویای خیلی چیزها هست و کافی است حواسمان جمع باشد. اگر چشم و ذهنمان رنگ روزگار نگرفته باشد و حریصانه مشغول به زرق و برقهای فراوان اطرفمان نباشیم، جلوههای تلخ زندگی دیگران و رنجهایی که میبرند، فرصتهای انفاق را به موقع گوشزد خواهند کرد.
پولت را بکار که درخت بشود
بالاخره ما هم مشکل داریم. اگر پولی برای انفاق داشته باشیم میزنیم به چالهچولههای زندگی خودمان. همینطور نیست؟ زندگی هر کسی به رنجها و تلخیهایی آمیخته شده. انفاق مال آدمهای پولدار است؛ آدمهای همهچیزدار و بیدرد!
اینها میتوانند دم دستی ترین دلیلهای ما برای بخیل بودن باشند. خیلی رُک و ساده؛ ما از انفاق کردن میترسیم چون از فقیرشدن خودمان و محتاج شدن به انفاق دیگران میترسیم. اما منطق قرآن چگونه به این محاسبههای به ظاهر عاقلانه! نگاه میکند؟ یادتان هست دفعه قبل از قانونهایی حرف زدیم که خداوند بر هستی حاکم کرده است.
یکی از این قوانین یا سنتهای جاریِ خلقت، حیات داشتن صدقات است. یعنی صدقهها هم مانند یک موجود زنده رشد میکنند، پرورش مییابند و از اصل خود بسیار بیشتر میشوند. آیه 276 سوره مبارکه بقره میگوید: خداوند سود ربا را از بین میبرد و صدقات را پرورش میدهد. ذهنهای کوتهبین و دلهای عجول، ربا را باعث زیادشدن دارایی و صدقه را از دسترفتن مال میبینند درحالیکه جهان بر این چرخ نمیگردد و در نهایت از خودگذشتگیهای ماست که دستمان را میگیرد. صدقه اضافه بر اینکه مستقیما بر رزق صدقهدهنده تأثیر میگذارد، در یک چرخة طولانیتر با بهبود مؤلفههای اجتماعی در اقتصاد عمومی همه ـ یکی هم صدقه دهنده ـ را از مواهب خود بهرهمند میکند.
صدقه؟ انفاق؟ قرض؟
صدقه چه فرقی با انفاق دارد؟ آیا انفاق نوعی از صدقه است؟ قرض چهطور؟ آیا ثواب قرض بیشتر از انفاق نیست؟ ظاهرا چارهای نیست جز اینکه به این قضیه هم بپردازم اما نه همین الان، بعدا. اینجوری، هم فرصتی در اختیار شماست که بیایید داخل بحث و هم خودم مهلتی دارم برای بیشتر فکرکردن. اگر در اینباره بنویسید خوشحال میشوم!
منبع: مجله دیدار اشنا
تنظیم: شکوری_کارشناس بخش قرآن