تبیان، دستیار زندگی
برخی از فتنه ها و گناهان عواقب سویی دارند که دامن گیر ظالم و مظلوم و گناهکار و بی گناه می گردند و زندگی را به کام همه تلخ می کنند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفات جامعه

قرآن مجید کے متعلق مستشرقین کا نظریہ

انتقام گیری

قرآن مجید مروج فرهنگ «والکاظمین الغیظ و العافین عن الناس» است. مردم ما نیز در دوران پیروزی انقلاب از تقصیرها و قصور یکدیگر به سادگی چشم پوشی می کردند، گرچه به برکت تعالیم اسلام، روح گذشت در بدنه جامعه ما مشهود است، اما نگاهی به جرائد و پرونده های مجرمان در دادگستری، نشان می دهد، میل به انتقام و ضربه زدن به دیگران در میان مردم رشد زیادی کرده است و هر روز تعدادی از شهروندان، قربانی خشونت ها و انتقام گیری های مختلف می شوند. به آتش کشیدن خانه ها، اسیدپاشی به صورت دختران، دزدیدن کودکان، درگیری طوایف و گروه ها، دستبرد به اموال دیگران، سعایت و ده ها بزه دیگر، در اثر رواج روح انتقام گیری در حال گسترش هستند و به تدریج نوعی تزلزل و ناامنی در جامعه ایجاد می کنند. انتقام گیری به عنوان پدیده ای اجتماعی در حوزه جامعه شناسی قابل مطالعه و تحقیق است و علی القاعده ریشه در زنجیره ای از نارسایی ها دارد، اما از زاویه اخلاق اسلامی یک رذیلت است و تعمیم آن ثبات جامعه را به خطر می اندازد. در جامعه توحیدی، مردم، «در عوض بدی ها، نیکی می کنند». اما در شرایط کنونی جامعه ما اغلب پاسخ «های»، «هوی» است و حاصل این تک و پاتک ها چیزی جز هیاهو نیست.

کاهش روح خداترسی

یکی از سنت های الاهی، نابودی ستمکاران و سپردن جایگاه و قدرت اجتماعی آنان به صالحان و نیکان است. صالحان و نیکان نیز تا زمانی که روح خداترسی و تقوی داشته باشند، از صلاحیت و استحقاق برای حفظ قدرت اجتماعی برخوردار خواهند ماند و چنان چه دچار خودبینی شوند و مبدأ و معاد را سرسری گیرند، در چارچوب همان سنت ها از گردونه خلافت الاهی خارج می گردند. خداوند در قرآن می فرماید:

ما ستمکاران را هلاک خواهیم کرد و شما را پس از ایشان در این سرزمین سکونت خواهیم داد. این موهبت خاص کسانی است که از عظمت مقام و تهدید من بترسند.

در جامعه توحیدی، مردم، «در عوض بدی ها، نیکی می کنند». اما در شرایط کنونی جامعه ما اغلب پاسخ «های»، «هوی» است و حاصل این تک و پاتک ها چیزی جز هیاهو نیست

حال اگر گروهی از مردم، روزگار ناتوانی را فراموش کنند و در دوران توانایی، مقام و وعده خداوند را از یاد ببرند، نباید به برخورداری از لطف مستمر خداوند دلخوش و امیدوار باشند. خداوند می فرماید:

هرگز در زمین پس از اصلاح آن به فساد و تباهکاری برنخیزید و خدا را با بیم و امید بخوانید که البته رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.

همه نیاز به بیم و امید دارند ولی دولتمردان بیش از سایر مردم نیازمند برخورداری از بیم و امید در برابر خدا هستند و نباید با خیال آسوده خود را مصدر قدرت و واجد شوکت بدانند. آنان باید با یادآوری روزگار گذشته و در نهایت خداترسی، به خدمت مردم همت گمارند و از سرمستی اطرافیان خود جلوگیری کنند.

سیب

رواج دو رنگی

اخلاص، ره آورد دین باوری است. قلب سلیم مهم ترین سرمایه برای روز رستاخیر است. امروزه کسانی برای دست یابی به قدرت بیش تر و حفظ موقعیت به طور هم زمان، دو یا چند نقش متناقض بازی می کنند و به خیال خود، با زرنگی به هدف خویش می رسند. خداوند می فرماید:

ای کسانی که ایمان آورده اید، چرا چیزی به زبان می گویید که در مقام عمل، خلاف آن می کنید؟ بترسید از این عمل که سخنی بگویید و خلاف آن عمل کنید که خدا را بسیار سخت به خشم و غضب می آورد.

دورنگی برای همه مردم یک خطر محسوب می شود، ولی برای کسانی که قدرت ارشاد دارند، خطری مضاعف و لغزشگاه مخوفی به شمار می آید.

خداوند می فرماید:

چگونه مردم را به نیکوکاری دستور می دهید و خود را فراموش می کنید و حال آن که کتاب خدا را می خوانید و در آن اندیشه و تعقل نمی کنید.

در یک جامعه دینی تمایل به ریاکاری و دورنگی، بیش تر از جوامع دیگر مشهود است. اگر انسان خدا را از رگ کردن به خود نزدیک تر ببیند و بداند که «خدا بین شخص و قلب او قرار دارد» دست از دورنگی برمی دارد.

رواج گناه و بی بند و باری

شواهد و رویدادها حاکی از آن است که گناهکاری و ارتکاب معاصی در جامعه ما رو به گسترش است. هرچند بر اساس «ولاتزر وازره اخری» هر کس بار گناه خود را بر دوش می کشد، اما برخی از گناهان آثار اجتماعی خطرناکی دارند و جامعه را به سمت پرتگاه نابودی می برند. خداوند در همین باب می فرماید:

بترسید از بلایی که چون آید مخصوص ستمکاران شما نباشد.

یعنی برخی از فتنه ها و گناهان عواقب سویی دارند که دامن گیر ظالم و مظلوم و گناهکار و بی گناه می گردند و زندگی را به کام همه تلخ می کنند. در فلسفه تاریخ از دیدگاه قرآن، اقوام و تمدن هایی در اثر افراط در معاصی از بین رفته اند. خداوند در این زمینه می فرماید:

چه بسیار از ملل و اقوامی را بعد از نوح- به جرم عصیان- هلاک کردیم و تنها خدای تو که بر گناهان بندگانش آگاه و خبیر است، کفایت می کند.

برخی از فتنه ها و گناهان عواقب سویی دارند که دامن گیر ظالم و مظلوم و گناهکار و بی گناه می گردند و زندگی را به کام همه تلخ می کنند

اگر گناهان مهار نشوند و جنبه اجتماعی پیدا کنند که خود نوعی ظلم و تعدی است، خطر نزول عذاب الاهی در پیش خواهد بود. برای مهار گناه، افزون بر اقدام از طریق قضایی، اقتصادی و اجتماعی، باید در چارچوب فرهنگ قرآن از راه ارشاد هم اقدام کرد و به تعبیر قرآن مردم را با «حکمت و موعظه نیکو» به راه خدا دعوت کرد و به گناهکاران به طور مکرر گفت که:

خدا بر آنان که از روی جهالت و نادانی عمل زشتی انجام داده و سپس به درگاه خدا توبه کرده و اصلاح کنند، بعد از توبه خدا آمرزنده و مهربان است.

وجود منذران و مبشران مخلص در جامعه، پشتوانه ای برای اصلاح رفتارها و رویگردانی از گناه و نافرمانی است.

واعظان و ارشادگران در برابر امواج مخرب فرهنگی، نباید سستی به خرج دهند و در کار ارشاد تردیدی روا دارند. بلکه باید این کار را با قوت و توانمندی انجام دهند. خداوند در سوره اعراف می فرماید:

در الواح از هر موضوع برای نصایح و پند و هم تحقیق هر چیز به موسی نوشیتم و دستور دادیم که به قوت- عقل و ایمان- فراگیر قوم را دستور ده که نیکوتر مطالب آن را بگیرند که پستی مقام فاسقان را به زودی به شما نشان خواهیم داد.

عالمان بزرگ دین که وجودشان نشانه رحمت و عظمت خداوند است، باید در مقام تداوم رسالت اولیا و انبیا و به دور از کشمکش های سیاسی عوامانه، نقش خود را در ارشاد جامعه ایفا کنند و بدانند که مردم در فضای وهم آلود کنونی، نیاز به علامت دارند که خداوند فرموده است:

و علامات و بالنجم هم یهتدون.

اگر ستاره های آسمان هدایت در این برهه ندرخشند، بدون تردید افراط در گناه و سرگردانی در ضلالت و گمراهی، سلامت نظام را به مخاطره خواهد افکند.

رواج غیبت و شایعه پراکنی و پرده دری

این بیماری که از امراض سنتی جامعه ماست، از حوزه عوام به قلمرو خواص راه یافته است و افراد به کمک رسانه ها به تخریب یکدیگر اشتغال دارند و آثار این معصیت از محدوده حریم افراد گذشته و به حریم مجموعه ها، خانواده ها، گروه ها و احزاب راه یافته است. برخی با جسارت، لغزش های کوچک مخالفان خود را بزرگ می کنند و با آب و تاب در افکار عمومی منتشر می نمایند، گویا نمی دانند خداوند فرموده است:

آنان که دوست می دارند در میان اهل ایمان، کار منکری اشاعه دهند، آن ها را در دنیا و آخرت عذاب دردناک خواهد بود و خدا می داند و شما نمی دانید.

اگر رفتار «تشیع الفاحشه» گسترش یابد، به تدریج امنیت فردی و اجتماعی از میان خواهد رفت. به همین دلیل قرآن، مسلمانان را از بدگمانی درباره هم و تجسس در احوال دیگران و غیبت نهی می کند و به اصلاح ذات بین و تقویت اخوت و برادری ترغیب می نماید.

منبع:چالش های امروز جامعه ما/دکتر سید احمد زرهانی

تنظیم:س.آقازاده