تبیان، دستیار زندگی
كمدی در سال‌های اخیر مبدل به ژانر غالب سینمای ایران شده ولی در روزگاری كه كمتر كسی فیلم طنز‌آمیز می‌ساخت وحید‌زاده می‌كوشید تا كمدی‌های سالم و مبتنی بر قواعد ژانر بسازد ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

كمدی‌های‌ این روزها را نمی‌پسندم

ابراهیم وحیدزاده ثابت‌قدم‌ترین كمدی‌ساز سینمای ایران است.

كمدی در سال‌های اخیر مبدل به ژانر غالب سینمای ایران شده ولی در روزگاری كه كمتر كسی فیلم طنز‌آمیز می‌ساخت وحید‌زاده می‌كوشید تا كمدی‌های سالم و مبتنی بر قواعد ژانر بسازد. این فیلمساز، سال65 «تحفه‌ها» را جلوی دوربین برد كه همچنان بهترین فیلم او محسوب می‌شود.«مجسمه»، «عشق فیلم»، «معادله» و «شام عروسی» از دیگر ساخته‌های وحید‌زاده محسوب می‌شوند.

محمدرضا هدایتی

به گزارش همشهری ، «تاكسی نارنجی»‌ تازه‌ترین فیلم او این‌‌روزها روی پرده است. در شرایطی كه فیلم‌های كمدی در زمانی كوتاه ساخته شده و روی پرده می‌روند، «تاكسی نارنجی»‌ هم در مرحله تولید با دشواری‌هایی روبه‌رو شد و هم پروسه‌ای طولانی را تا اكران طی كرد.به‌ندرت پیش می‌آید كه فیلمی كمدی در این فصل اكران شود. ‌«تاكسی نارنجی» ‌از تداوم كاری سازنده‌اش در ‌مسیری كه به آن اعتقاد دارد حكایت می‌كند؛ كارگردانی كه بیش از 2دهه است در این سینما فیلم می‌سازد و تمام ساخته‌هایش كمدی بوده‌اند ولی در روزگار سیطره آثار طنز‌آمیز، كمدی‌های متداول این‌روزها را نمی‌پسندد.

فیلمنامه تاكسی نارنجی چطور شكل گرفت؟ ظاهرا این فیلم را با الهام از زندگی نخستین راننده تاكسی زن در كیش ساختید؟

بله. اینكه یك زن تصمیم می‌گیرد یك حرفه مردانه داشته باشد و آن را پیگیری كند خودش كشمكش و تضاد ایجاد می‌كند. این تضاد طبیعتا می‌تواند با كمدی همراه باشد. اتفاقاتی كه در ارتباط با راننده‌ها، راهنمایی و رانندگی و مسائل مربوط به مشكلات اقتصادی برای سیمین رخ می‌دهد همگی برگرفته از وقایعی بود كه برای آن خانم ‌راننده رخ داده بود و در مقابل بخش‌های مربوط به ارتباط عاطفی و حسی سیمین با اطرافیانش مواردی بود كه به داستان اضافه شد و به آن شاخ و برگ دادیم.

دستمایه قرار دادن مشكلات یك زن راننده كه به همراه 2فرزند خود زندگی می‌كند و مشكلات زیادی از قبیل گرفتن حضانت فرزندان، مشكلات مالی و... دارد، به‌خودی خود موضوع تلخی است. چطور این ماجرا را دستمایه خوبی برای ساخت یك فیلم طنز دانستید؟

طبیعتا وقتی یك سناریو نوشته می‌شود، آن فیلمنامه با سلایق و جهان‌بینی و تجربیات گذشته آن شخص همسویی دارد. این داستان این علاقه‌مندی را در من ایجاد كرد تا از منظر طنز به آن نگاه كنم. مسئله یك زن تنها كه سعی می‌كند رو در روی شهر بایستد و خودش را به اثبات برساند، یك كار دراماتیك است و ارزش نمایشی دارد و به خاطر نوع نگاه من كه ژانر كمدی را ترجیح می‌دهم و اینكه قصه قرار است در واقعیت به رستگاری و امید راه پیدا كند من هم می‌خواستم همین پیام را به فیلم بدهم. به همین دلیل ژانر كمدی و پایان خوش را برای آن اعمال كردم.

شما در تاكسی نارنجی همچنان یك كمدی آبرومند همراه با فانتزی را به مخاطب ارائه می‌دهید. هیچ وقت نگران نیستید كه فیلم‌های شما در مقابل هجمه كمدی‌های عوام‌پسند و بعضا سخیف، مورد توجه قرار نگیرد و مغلوب شود؟

من یك نوع فیلمسازی‌ را كه به خیال خودم روش درستی است تجربه كردم و ادامه می‌دهم و فكر كردم این نوع كار مخاطب خودش را دارد و شیوه‌های دیگران را هم نمی‌پسندم.

مقوله جوانگرایی و قصه‌گویی در مورد جوانان همیشه مطرح بوده،  به این خاطر كه جامعه ما جوان است و جوانان زیر35سال 70 در صد جامعه را تشكیل می‌دهند. پرداختن به آنها، قطعا مخاطب بیشتری را برای تماشای فیلم جذب می‌كند.

دیگران هم روش خودشان را دارند. من مسیری را كه به خیال خودم درست  است در سینمای كمدی پیگیری می‌كنم و با خوب و بد و سلایق و نحوه عمل دیگران هم كاری ندارم.

تاكسی نارنجی از جمله فیلم‌هایی است كه قهرمانان آن از قشر میانسال جامعه هستند. در شرایطی كه اكثر فیلمسازان، جوان‌ها را محور داستان قرار می‌دهند به‌نظر می‌رسد شما با رفتن به سراغ قشر میانسال دست به ریسك زد‌ه‌اید.

مقوله جوانگرایی و قصه‌گویی در مورد جوانان همیشه مطرح بوده،  به این خاطر كه جامعه ما جوان است و جوانان زیر35سال 70 در صد جامعه را تشكیل می‌دهند. پرداختن به آنها، قطعا مخاطب بیشتری را برای تماشای فیلم جذب می‌كند. اما این مسئله نباید باعث شود كه ما به دیگران و از جمله میانسال‌ها نپردازیم. اگر فیلم خوبی ساخته شود صرف‌نظر از پرداختن به هر گروه سنی، مخاطب را از هر سن و سالی جذب می‌كند.

ابراهیم وحیدزاده

من تاكسی نارنجی را در چند سانس به همراه تماشاگران دیدم و متوجه شدم بچه‌ها خیلی از این فیلم استقبال می‌كنند. مسئله سن دیگر اینجا فاكتوری تعیین‌كننده نیست چون نوع پرداخت قصه و ماجراهایی كه در آن می‌گذرد اگر قابل لمس باشد و تماشاگر بتواند آشنایی و خاطره‌ای از آن داشته باشد، آن را دوست خواهد داشت. در این فیلم من از 3 نسل بازیگر استفاده كردم چون قصه، ماجرای 3 نسل كودك، میانسال و مسن را روایت می‌كند و هر 3 این نسل‌ها یك علاقه‌مندی و شور زندگی و عشق به همنوع‌شان را تجربه می‌كنند. وقتی چنین ماجرایی پیگیری می‌شود، قصه قهرمان‌های بیشتری دارد تا زمانی كه بر محور 2 قهرمان پی‌ریزی می‌شود.

شما در انتخاب بازیگران زن دست به كار جالبی زد‌ه‌اید. 2 بازیگر زن اصلی فیلم در نقش‌هایی بازی می‌كنند كه از سن واقعی‌شان بسیار دور هستند. چرا بازیگران این نقش‌ها را از گروه‌های سنی خودشان انتخاب نكردید؟

بسته به نیاز فیلم به این كار دست زدیم. تعداد بازیگران سینمای ما محدود است؛ یعنی وقتی من به سیمین به‌عنوان قهرمان اصلی ماجرا فكر می‌كردم گزینه‌ای بهتر از آزیتا حاجیان از نظر توانایی بازیگری و علاقه‌مندی به كار نمی‌توانستم پیدا كنم و ناگزیر ایشان را چند سال جوان‌تر كردیم تا به واقعیت نزدیك شویم. ماهایا پطروسیان نیز چند ویژگی دارد؛ هم هنرپیشه قابلی است و هم ‌تنها هنرپیشه‌ای است كه به زبان ارمنی تسلط دارد و چون قرار بود نقش یك مادربزرگ را بازی كند منجر به این شد كه ما گریم پیر‌زن را برایشان در نظر بگیریم. شاید یك نكته جالب در فیلم كمدی برای تماشاگر همین باشد كه هنرپیشه در قالب یك فیزیك متفاوت دیده شود كه این امر به جذاب‌تر شدن شخصیت كمك می‌كند.

فیلم تاكسی نارنجی با وجود جذابیت‌هایی كه در نیمه اول دارد در نیمه دوم كشش لازم برای همراه كردن تماشاگر را تا پایان داستان از دست می‌دهد. یك نكته دیگر اینكه موقعیت‌های طنزی كه در فیلم ایجاد می‌شود در بسیاری از ‌موارد هیچ وابستگی به داستان فیلم ندارد و آن‌قدر مستقل  است كه با حذف‌شان هیچ لطمه‌ای به فیلم نمی‌خورد.

ما یكسری اتفاقاتی داریم كه اینها ظاهرا در پیشبرد قصه نقشی ندارند ولی این مسئله در شخصیت‌پردازی و شناخت بیشتر آن شخصیت مؤثر است و تماشاگر وقتی كه قصه را می‌بیند وجوه مختلف آن شخصیت را درك می‌كند، امكان تخیل پیدا می‌كند و این اجازه را پیدا می‌كند كه تجربیات خودش را وارد فیلم كند و با افزودن این تجربیات در بیان قصه و روایت مشاركت ‌كند و لذت بیشتری می‌برد، در مقایسه با زمانی كه همه چیز از منطق دو دو تا چهارتا پیروی می‌كند و اجازه هیچ‌گونه تخیلی را به تماشاگر نمی‌دهد.

تجربه فیلمبرداری در جزیره كیش چطور بود؟

ما به غیراز 2لوكیشن داخلی كه به اجبار و به خاطر صدمه دیدن آزیتا حاجیان سر صحنه فیلمبرداری كه منجر به پاره‌شدن تاندون پای ایشان شد، بقیه صحنه‌ها را در كیش فیلمبرداری كردیم. كار كردن در جزیره كیش با اینكه تجربه متفاوتی بود اما كار در تهران همیشه راحت‌تر است چون همه نوع امكاناتی قابل دسترس است ‌. یك نكته دیگر اینكه سفر به جزیره كیش برخلاف گذشته، دیگر ارزان نیست و كار در آنجا هزینه بالایی می‌برد. امكانات هم كه اصلا وجود ندارد؛ یعنی تداركات امكان فراهم كردن آنچه در تهران به سادگی قابل دسترس‌ است  را نداشتند.

شما به‌عنوان كارگردانی كه همیشه به ژانر كمدی وفادار بودید هیچ وقت وسوسه نشدید یك فیلم جدی بسازید؟

من قبل از ساخت فیلم بلند تعداد زیادی فیلم كوتاه ساخته بودم كه همگی تراژدی بود و اغلب سیاه. یك روز دوستی گفت «در كارهای تو یك رگه‌های طنزی وجود دارد كه بد نیست به آن بپردازی». من هم به این توصیه توجه كردم و ژانر كمدی را تجربه كردم و دیدم چقدر راحت‌تر می‌توانم حرف‌هایم را بزنم. گهگاه پیشنهادهایی برای ساخت فیلم در ژانرهای دیگر را دارم اما هر بار حس می‌كنم در ژانر كمدی تواناتر و آگاه‌ترم.

در سال‌های اخیر كمدی تبدیل به ژانر غالب سینمای ایران شده و موج ساخت فیلم‌های طنز‌آمیز به‌شدت رواج یافته. به‌عنوان فیلمسازی‌ كه سابقه طولانی در این ژانر دارید، كمدی‌های این روزهای سینمای ایران را چگونه ارزیابی می‌كنید؟

شما باید ماجرا را یك سویه نبینید و به‌دنبال این نگردید كه فیلمساز كارش را درست انجام نمی‌دهد. این یك رابطه چندجانبه است؛ یك مسئله مخاطب است اگر تماشاگر از فیلم استقبال نكند دیگر فیلم‌هایی از این دست ساخته نمی‌شود ولی وقتی این گرایش وجود دارد طبیعتا گروهی به سمت و سوی ساخت آن فیلم‌ها می‌روند. این حاصل سلایق آدم‌هاست كه البته دست پایین گرفته شده و به این سمت و سو كشیده شد. شما نمی‌توانید فارغ از جامعه خود زندگی كنید. وقتی تلویزیون برنامه‌های متفاوتی در مورد طنز دارد كه نازل هم هستند شما این سهل گرفتن و نازل اندیشی و كمدی سطح پایین را در جامعه جا می‌اندازید و باور می‌كنید كه كمدی یعنی همین و آن را تسری می‌دهید.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی