تبیان، دستیار زندگی
نیکی‌ آن‌ نیست‌ که‌ از پشت‌ خانه‌ها به‌ خانه‌ در آیند، و لکن‌ نیکی‌ آن‌ است‌ که‌ پرهیزکار و ترس‌ کار باشند. و چون‌ به‌ خانه‌ در آیند در خانه‌ در آیند و از خداوند و پرودگار خود بترسند تا باشد که‌ شما رستگاران‌ باشید
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر بلابل و قلاقل، طرحی نو

اعجاز ماندگار قرآن‌ کریم‌، این‌ اقیانوس‌ بیکران‌ هدایت‌ و سرافرازی‌ دو جهانی‌، با جامعیت‌ آشکار و نهانی‌، جهانی‌ را تا به‌ امروز در فروغ‌ بهروزی‌ و رستگاری‌ نگهداشته‌. و پرتو حکمت‌ و تهذیب‌ و بلاغتش‌ نه‌ تنها گروه‌ گروه‌ انسان‌های‌ صالح‌ را در جامعه‌ بشری‌ پروریده‌، بلکه‌ کتب‌ و صحایف‌ دانشوران‌ دانش‌ و بینش‌ و تفسیر و ادب‌ را در سلطه‌ پرجاذبه‌ خود به‌ فرخندگی‌ تمام‌ گرانبار کرده‌ است‌.

قرآن

از قرون‌ نخستین‌ تابش‌ این‌ کتاب‌ آسمانی‌ وحی‌ ربانی‌، کاوش‌ و پژوهش‌ تلاشگران‌ تفسیر تا به‌ امروز در بهره‌یابی‌ بیشتر و فهم‌ دقیق‌تر این‌ آیات‌ باهرات‌، میلیون‌ها جستجو گر و دانش‌ پژوه‌ را مشکل‌ گشا و دشواری‌ زدا بوده‌ است‌. به‌ ویژه‌ که‌ مطابق‌ نص‌ آیات‌. مؤمنان‌ تفسیر، این‌ بیان‌ را به‌ عیان‌ از پیامبر اسلام‌ و اوصیای‌ طاهرینش‌ علیهم‌ السلام‌ برگرفته‌ و هر یک‌ به‌ شیوه‌ای‌ پای‌ درس‌ و سیره‌ آنان‌ نشسته‌ و از کتب‌ تفسیر و دانش‌ و معالم‌ نورانی‌ قرآنی‌ بهره‌ یافته‌اند.

در قلمرو ادب‌ و هنر نیز لطایف‌ و جاذبه‌های‌ سخت‌ دلاویز این‌ کتاب‌ پاینده‌ در قول‌ و غزل‌، و شور ازل‌ نویسندگان‌ و سرایندگان‌ طلوع‌ کرده‌ و چه‌ شورها که‌ برانگیخته‌ و چه‌ کاخ‌های‌ مدعیان‌ ابداع‌ را که‌ فروریخته‌، و نهال‌ بلاغتی‌ بیخته‌ که‌ تاکنونش‌ نقادان‌ در پهنه‌ جهان‌ هر دم‌ از این‌ باغ‌ بری‌ می‌برند.

خوشا به‌ حال‌ نویسندگان‌ و اندیشمندانی‌ که‌ با خامه‌ خویش‌ در حوزه‌ تفسیر، تصنیف‌ و تقریر می‌آورند و بلاغت‌ و تحریر می‌ورند، و در پاسداری‌ این‌ درخت‌ کهنسال‌ تصانیف‌ می‌پرورند.

کتاب‌ مستطاب‌ «البلابل‌ و القلاقل‌» تألیف‌ ابوالمکارم‌ محمود فرزند قوام‌ الدین‌ محمد فرزند ابوالفضل‌ محمد حسنی‌ واعظ‌، که‌ شامل‌ تدبری‌ ژرف‌ و طرحی‌ نو در تفسیر آیاتی‌ که‌ مصدربه‌ «قل‌» است‌، کتابی‌ است‌ بر محور احادیث‌ شریفی‌ که‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ آن‌ آیات‌ را تفسیر می‌کند. و جان‌ و کام‌ فارسی‌ زبانانی‌ را که‌ شیفته‌ دانش‌ و تهذیب‌ قرآنی‌اند، خرم‌ و شیرین‌ می‌سازد. این‌ کتاب‌ نفیس‌ با تصحیح‌ و تحقیق‌ پژوهشگر پر کار محمد حسین‌ صفاخواه‌ در معرض‌ استفاده‌ و مطالعه‌ علاقمند قرار گرفته‌ است‌ و آنچه‌ می‌خوانید توضیحی‌ است‌ پیرامون‌ این‌ کتاب‌ که‌ امید است‌ علاقمندان‌ را به‌ کار آید.

چه‌ شورها که‌ برانگیخته‌ و چه‌ کاخ‌های‌ مدعیان‌ ابداع‌ را که‌ فروریخته‌، و نهال‌ بلاغتی‌ بیخته‌ که‌ تاکنونش‌ نقادان‌ در پهنه‌ جهان‌ هر دم‌ از این‌ باغ‌ بری‌ می‌برند

گذشته‌ از فوائد و برکات‌ ذاتی‌ که‌ کتاب‌هایی‌ چنین‌، به‌ مناسبت‌ موضوع‌ بحث‌ و آویختگی‌ و پیوند با پژوهشهای‌ قرآنی‌ پیدا می‌کند، ویژگی‌ هائی‌ را در شیوه‌ تحریر و ترجمه‌ و القاء در برگرفته‌ که‌ پاسی‌ از آنها در این‌ گفتار آورده‌ می‌شود. و به‌ کوتاهی‌ و اختصار. ویژگی‌هایی‌ از آن‌ را که‌ در مباحث‌ ادبی‌ و اعتقادی‌ است‌، با ارئه‌ نمونه‌ها بر شمرده‌ می‌شود. همچون‌ ویژگی‌های‌ ادبی‌ و سبکی‌ و دستوری‌ و واژگانی‌ و ترجمی‌ و محتوایی‌ و بلاغی‌ از بیان‌ و معانی‌ و کلامی‌ شیعی‌ و غیره‌ بدین‌ قرار: بخشی‌ از ویژگی‌های‌ ادبی‌ و املایی‌، در صفحات‌ 16 تا 20 جلد اول‌ این‌ کتاب‌ توسط‌ مصحح‌ تحقیق‌ شده‌ است‌. همچون‌:

واژه‌ «بودتانی‌» که‌ امروزه‌ (بودید) به‌ کار می‌رود:

«لو کنتم‌ فی‌ بیوتکم‌» (اگر شما در خانه‌ خود بودتانی‌ ـ ص‌ 18 جلد.)

و فعل‌ شرطی‌ مهلت‌ داذتی‌ در مفهوم‌ «مهلت‌ می‌دادی‌»: ترجمه‌ آیه‌ شریفه‌ لولا اخرتنا (اگر ما را مهلت‌ داذتی‌. ـ ص‌ 18)

و نیز شیوه‌ دقیق‌ ترجمه‌ فارسی‌ در ترجمه‌ مفعول‌ مطلق‌ محذوف‌ که‌ به‌ صورت‌ مذکور آمده‌. چنانکه‌ در آیه‌ شریفه‌ «یبین‌ الله‌ لکم‌ ان‌ تضلوا» (خدای‌ عزوجل‌ احکام‌ پیدا می‌کند کراهت‌ آنک‌ تا شما گمراه‌ نشوید .ـ ص‌ 18).

که‌ از نظر ادبی‌ نحوی‌ به‌ گونه‌ «مخافة‌ ان‌ تضلوا» ترجمه‌ شده‌ است‌. و هم‌ ترجمه‌ واژه‌ «علمتم‌» به‌ گونه‌ «در آموزانیدند شما را» آمده‌ است‌ (ص‌ 19).

قرآن

از جمله‌ خصوصیات‌ دستوری‌ اینکه‌: گاه‌ فعل‌ مفرد به‌ فاعل‌ جمع‌ اسناد شده‌ چنانچه‌ در تفسیر آیه‌ «حتی‌ اذا فشلتم‌» آمده‌ است‌: «تا شما بددلی‌ کردی‌.»

و گاه‌ فعل‌ ربطی‌ « هستیم‌» را به‌ صورت‌ «ایم‌» آورده‌:

در ترجمه‌ از آیه‌ 139 بقره‌ و «نحن‌ له‌ مخلصون‌». و ما فرزندان‌ پیغمبران‌ ایم‌.

واژه‌ «بودیت‌» به‌ جای‌ بودید (ص‌ 100) و انتم‌ ظالمون‌، شما ظالم‌ بودیت‌.

در نمایش‌ کوتاهی‌ از ویژگی‌های‌ ترجمی‌ و محتوایی‌ این‌ کتاب‌ می‌توان‌ از صفحات‌ 127 ـ 102، 103، 95 و 96 جلد اول‌ همین‌ کتاب‌ اشارتی‌ بدین‌ منوال‌ آورد:

در معنی‌ و تفسیر آیه‌:

«لیس‌ البربان‌ تأتوا البیوت‌ من‌ ظهورها و لکن‌ البر من‌ اتقی‌ و أتوا البیوت‌ من‌ ابوابها و اتقوالله‌ لعلکم‌ تفلحون‌»:

«نیکی‌ آن‌ نیست‌ که‌ از پشت‌ خانه‌ها به‌ خانه‌ در آیند، و لکن‌ نیکی‌ آن‌ است‌ که‌ پرهیزکار و ترس‌ کار باشند. و چون‌ به‌ خانه‌ در آیند در خانه‌ در آیند و از خداوند و پرودگار خود بترسند تا باشد که‌ شما رستگاران‌ باشید.»

ترس‌ کاری‌ درین‌ آیت‌ در دو جایگه‌ ذکر فرمود تا مهمی‌ اهم‌ و امری‌ عظیم‌ نبوذ دو نوبت‌ به‌ تقوی‌ حکم‌ ننماید..

واشربوا فی‌ قلوبهم‌ العجل‌

(و آمیخته‌ شد در دلهای‌ ایشان‌ دوستی‌ گوساله‌ پرستیدن‌)

در تفسیر این‌ آیت‌ قول‌ بعضی‌ مفسران‌ را نقل‌ و آن‌ را رد می‌کند: از جمله‌ تفسیر کشف‌ الاسرار، که‌ با این‌ قول‌ نقل‌ شده‌ است‌: پس‌ بدین‌ وجه‌ معنی‌ و أشربوا، «اسقوا» بود. یعنی‌ بیاشامیدند و این‌ بغایت‌ بعید است‌. و مفسران‌ در این‌ وجه‌ اندیشه‌ نکرده‌اند. زیرا که‌ در آب‌ آشامیدن‌ نگویند:

و اشربته‌ الماء واضح‌ است‌ که‌ «اشربوا» در دوستی‌ استعمال‌ کنند و قلوب‌ بر این‌ معنی‌ دلالت‌ می‌کند.

که‌ دوستی‌ با دلهای‌ ایشان‌ و به‌ سینه‌ گفتن‌ در آمیخت‌.

قل‌ فلم‌ تقتلون‌ انبیاء الله‌ من‌ قبل‌ ان‌ کنتم‌ مؤمنین‌ (بقره‌ 91)

بگوی‌ ای‌ محمد، چرا بکشتند پیغمبران‌ خدای‌ را که‌ به‌ حق‌ به‌ خلق‌ فرستاده‌ بود. پیش‌ از این‌ اگر شما مؤمن‌ آید.

سؤال‌: این‌ خطاب‌ با جهودان‌ زمان‌ رسول‌ است‌ و قتل‌ انبیاء از ایشان‌ صادر نشد.

جواب‌: فصاحت‌ آن‌ اقتضا کند که‌ چون‌ غایب‌ و مخاطب‌ با یکدیگر ذکر کنند، غلبه‌ خطاب‌ را بود. فلم‌ تقتلون‌؟ تقدیرش‌ چنین‌ بود: «فلم‌ کنتم‌ تقتلون‌»

برگردان‌ واژه‌ها و ترکیب‌های‌ قرآنی‌ چنان‌ است‌ که‌ به‌ یک‌ محقق‌ ادبیات‌ فارسی‌ توان‌ می‌بخشد تا بی‌ توسل‌ به‌ عبارات‌ طولانی‌، نکات‌ تفسیری‌ را با دقت‌ نرجمی‌ در عبارتی‌ کوتاه‌ ملاحظه‌ کند. چنانچکه‌ در صفحه‌ 181 جلد اول‌ «بیدک‌ الخیر» به‌ عبارت‌ زیبای‌ همه‌ نیک‌ها به‌ تقدیر تست‌. گردانیده‌ شده‌ که‌ هم‌ (ال‌) الخیر را استغراق‌ گرفته‌ (همه‌ نیکی‌ها) و هم‌ «ید» را تقدیر معنی‌ کرده‌ است‌. در صفحه‌ 284 جلد اول‌ در ترجمه‌ و تفسیر (الیه‌ المصیر) «ال‌» عهد ذکری‌ را در آغاز مصیر در معنی‌ دخالت‌ داده‌ و گفته‌ است‌.

بازگشت‌ بعد از مرگ‌ به‌ حضرت‌ اوست‌.

و در صفحه‌ 262 جلد اول‌ «ضلال‌» را از راه‌ راست‌ گردیدن‌ ترجمه‌ کرده‌ است‌.(قد ضللت‌ اذاً = از راه‌ راست‌ گردیده‌ باشم‌.) و در صفحه‌ 453 «کانوا شیعاً» را به‌ عبارت‌ رسای‌ «چند فرقت‌ شدند» برگردانده‌ است‌.

صفحه‌ 112 «مصدقاً لما بین‌ یدیه‌» را «به‌ راست‌ دارنده‌ کتب‌ که‌ در عهد اوست‌» و در صفحه‌ 130 جلد اول‌ «کتم‌ شهادة‌ عنده‌ من‌ الله‌» را «وا پوشید گواهی‌ که‌ نزد شما است‌ از خدا» و در صفحه‌ 295 جلد اول‌ «فلا تأس‌» را «اندوه‌گن‌ مباش‌» و در صفحه‌ 447 جلد اول‌ «لکنا اهدی‌ منهم‌» را «ما راه‌ یافته‌تر از ایشان‌ بودمانی‌» آورده‌ است‌.

که‌ در مورد اخیر «بودمانی‌» را در صیغه‌ ماضی‌ استمراری‌ بعید، بسیار لطیف‌ آورده‌ همچنانکه‌ «راه‌ یافته‌تر» را در اذا، «اهدی‌» باری‌ چنانکه‌ یاد شد تفسیر شریف‌ «البلابل‌ و القلاقل‌» در توان‌ بخشی‌، فارسی‌ نگاری‌ و سخنوری‌ امروز در نوع‌ خود گنجینه‌ای‌ محسوب‌ می‌شود که‌ بسیاری‌ از واژگان‌ ناب‌ فارسی‌ را با معانی‌ دقیق‌ قرآنی‌ در بر گرفته‌ است‌.

گلستان قرآن ، دی 1380 ، شماره 104

الف.شکوری/گروه دین و اندیشه تبیان