تجربه40سال آموزش حرفه ای بر دوش
اشاره:
ماجرای جدیدی نیست؛ ماجرای پیشکسوتان قرآنی است که هنوز هم برای عامه مردم جلسه قرائت قرآن برپا میکنند و بعد از گذشت دهها سال، جلسات قرآنیشان تعطیل نشده است. اما این ماجرا زمانی دوباره بر سرزبانها میافتد که خیلی از قاریان جوان و البته بینالمللیمان بگویند که زیاد راغب به برپایی جلسات آموزش عمومی نیستند! آن وقت باید سراغ پیشکسوتان رفت و درباره چرایی این ماجرا از آنها سوال کرد. علیاکبر حنیفی را میتوان از جهات گوناگون دید و با او گفتوگو کرد؛ حنیفی استاد و مربی قرآن، حنیفی داور بینالمللی، حنیفی پیشکسوت قرآنی و حنیفی قاری قدیمی اما یک چیز در همه این وجوه شخصیتی مشترک است و آن شادابی و سرحالی این استاد، داور، قاری و پیشکسوت است که بعد از چهار دهه فعالیت جدی و حرفهای در جامعه قرآنی هنوز در چهرهاش به خوبی دیده میشود.
قبل از شروع گفتوگو، مجله شماره قبل آیه را به او دادیم. استاد نگاهی به جلد و تیتر اصلی آن انداخت و گفت: «خیلی با این حرف که دوره مصریها تمام شده است، موافق نیستم. به نظرم اشتباه میکنید».
- ولی این حرف ما نیست. آقای شاکرنژاد چنین نظری داشتند و معتقد بودند که اگر هم قرار است تقلید کنیم، بهتر است سراغ بعضی قاریان ایرانی مثل خود او برویم!
ایشان هم اشتباه میکنند برای قرائت قرآن، سه سبک وجود دارد؛ تقلیدی، ترکیبی و تدوینی. زمانی که ما شروع کردیم نه ترکیبی وجود داشت و نه تدوینی. همه استادان، تقلیدی میخواندند. قاریان ایرانی سالها همین یک سبک را داشتند. الان حدود هفت یا هشت سال است که قاریان برجسته ما که در مسابقات مقام کسب میکنند، به شکل ترکیبی؛ یعنی با تقلید همزمان از چند قاری، قرائت میکنند. آقای شاکرنژاد هم جزو همین قاریان است. هنوز میان قاریان ایرانی کسی را نداریم که ملودی خاص خودش را داشته باشد و اساسا هنر قرائت قرآن در ایران وارداتی است. شاید دهها سال دیگر بتوانیم به این موفقیت دست پیدا کنیم ولی فعلا باید از استادان مصری تقلید کنیم. یادتان باشد که تقلید، مرحله اول است. این را همیشه به شاگردان جوانم در جلسههای هفتگی میگویم.اگر تجوید به شکل قوانین خشک اجرا شود، میتواند تبدیل به ضد تجوید شود. اخیرا در جلسههای متعددی درباره «تجوید لحنی» صحبت کردهام. به نظرم رعایت بعضی از قوانین تجوید به صورت صد در صد میتواند باعث ضعیف شدن قرائت شود.
- هنوز هم جلسههای هفتگی آموزش قرائت قرآنتان به شکل مستمر برگزار میشود؟
سال 48 برگزاری این جلسهها را شروع کردم و الان دقیقا 40 سال است که به طور منظم و مرتب، هر هفته این جلسههای عمومی برگزار میشوند. هر سهشنبه در حسینیه حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) خیابان شیخ هادی جلسه عمومی قرائت قرآن دارم.- اما خیلی از قاریان جوان که اتفاقا رتبههای بینالمللی کسب کردهاند، حاضر نیستند جلسههای قرآن را برای عموم مردم برپا کنند. شاید این جلسات قرآنی حسینیهها و مساجد به دلیل همین بی توجهیها نسبت به گذشته کمرنگ شده باشند. فکر میکنید که علت چیست؟
البته تعداد جلسهها نسبت به زمان ما بیشتر شده است ولی باز هم حرف شما را قبول دارم، چون تعداد این جلسات با توجه به بضاعتی که الان وجود دارد باید دهها یا حتی صدها برابر میبود. ریشه به وجود آمدن چنین مشکلی را در دو مساله میدانم؛ اولا قاریان جوانی که به درجات رسمی قرآنی میرسند و مقامهای بینالمللی کسب میکنند این روزها معمولا به طور مرتب به محافل قرآنی داخلی و خارجی دعوت میشوند و به همین دلیل فرصت ندارند که جلسات عمومی را به طور مستمر برگزار کنند نکته دیگر این است که قرار نیست یک قاری بینالمللی و موفق در قرائت، توانایی اداره جلسههای قرآن و آموزش عمومی به مردم را داشته باشد. چه کسی گفته که یک قاری خوب، مربی خوبی هم هست؟ این توقع نابجای جامعه از یک قاری برجسته است. اتفاقا الان هم قاریان ممتازی داریم که جلسههای قرآنی خیلی قوی ندارند و در این زمینه موفق نیستند.- البته بعضی از آنها جلسههای قرآن برپا میکنند و توانایی این کار را هم دارند ولی دوست ندارند جلساتشان عمومی باشد؟
نمیخواستم این حرف را بزنم، ولی به ندرت هم میان این قاریان جوان، غرور کاذب و بیتوجهی نسبت به برگزاری جلسههای قرآن برای عموم مردم دیده میشود. آنها باید بدانند قرائت هم یک علم است که مسلما زکات این علم، نشر و گسترش آن، بین دیگران است. آموزش عمومی، یک وظیفه اسلامی برای همه قاریان به حساب میآید که باید بیشتر مورد توجه آنها قرار گیرد.- خب، به عنوان کسی که 40 سال به طور مستمر جلسههای عمومی قرآن برگزار کردهاید، فکر میکنید چه باید کرد که این جلسات عمومی بیشتر شود؟
متاسفانه ما در زمینه توسعه جلسات قرآنی مبنای درستی نداریم. معمولا هم سراغ روشهای سبک و سخیف میرویم. با اینکه استادان و شخصیتهای قرآنی برجسته زیادی داریم ولی هیچ وقت سراغشان نمیرویم و از آنها کمک نمیخواهیم. این دقیقا مشکلی است که به مدیران و مسوولان برمیگرد. با کمال تاسف باید بگویم که این روزها کسانی میروند دنبال گرفتن بودجه و امکانات برپایی جلسههای قرآن که اساساً قادر به برپایی این جلسات نیستند. کسانی بودجه در دستشان است که نمیدانند چه کار باید بکنند. باید بدون تعارف بگویم که باندهایی، موسسهها و سازمانهای قرآنی را احاطه کردهاند و اجازه پیشرفت در این زمینه را نمیدهند!هنوز میان قاریان ایرانی کسی را نداریم که ملودی خاص خودش را داشته باشد و اساسا هنر قرائت قرآن در ایران وارداتی است.
- فکر میکنید یا تامین بودجه، مشکلات برطرف میشود؟
به هر حال بخش اعظمی از مشکلات با پشتیبانی سازمانها و نهادها از جلسههای قرآنی برطرف میشود این جلسهها نیاز به ساماندهی دارند که فقط مسوولان توانایی این کار را دارند قبول کنید که یک قاری نمیتواند خودش هزینههای برپایی جلسات را پرداخت کند این هزینهها باید به شکلی تامین شود. متاسفانه به نظرم بعضی مسوولان خوابند و روزمرگی را انتخاب کردهاند. با تمام احترامی که برای قرآن قائلم، ولی باید بگویم که در کشور ما، قرآن زنگ تفریح فعالیتهای دیگر است فقط به عنوان یک برنامه برای پر کردن اوقات فراغت مردم به آن نگاه میشود. هر وقت برنامه نداریم، میگوییم یک نفر قرآن بخواند.- نسل قاریان حرفهای امروز با قاریان حرفهای زمان شما چه تفاوتهایی دارند؟ قدیمیها بهتر میخواندند یا امروزیها؟
قرائت قاریان امروز شاید یک درجه از قاریان زمان ما بهتر باشد ولی واقعیت این است که این پیشرفت و حرکت رو به جلو اصلا کافی و مناسب نبوده است. پیشرفت داشتهایم ولی این پیشرفت به هیچوجه با توجه به امکانات و شرایط موجود، مطلوب نبوده است. باید الان صدها برابر از وضعیت موجود جلوتر بودیم. ما هنوز هم یک قاری نداریم که ملودی خاص خودش را داشته باشد تا بگوییم به سبک تدوینی رسیدهایم. زمان ما نه نوارکاست بود، نه سی دی، نه شبکه قرآن، نه رادیو قرآن، نه نرمافزارهای چند رسانهای، نه استادان متعدد و نه جلسههای مختلف. الان من خودم در جلساتم هر قطعه قرائتی که مورد نظرم هست میتوانم با بلوتوث به شاگردم بدهم تا او روی آن قطعه برای جلسه بعد تمرین کند باور کنید امکاناتی که امروز وجود دارد، جزو آرزوهای ما هم نبود، چون اصلا فکرش را نمیکردیم که تکنولوژی اینقدر پیشرفت کند. میزان پیشرفت فعالان قرآنی ما با توجه به امکانات موجود، قابل قبول نیست. میخواهم بگویم از نظر کمیت پیشرفت داشتهایم ولی پیشرفت کیفی بسیار ضعیف بوده است.- میپذیرید که مقصر بخشی از این پیشرفت نامطلوب، خود استادان و قدیمیها هستند؟ به هر حال آنها باید بیشتر تلاش میکردند تا الان در جایگاه بهتری بودیم.
ما برای رسیدن به جایگاه بهتر نیاز به استادانی خاص داریم. حرفتان را قبول دارم، ولی ریشه این کمکاری قدیمیها را در جای دیگری میدانم. متاسفانه هیچ سازمانی در کشور وجود ندارد که استادان قرآنی ما را آموزش دهد. استادان در سطوح اولیه آموزش قرآن متوقف شدهاند به جای اینکه سازمان متولی به نخبهپروری و استادپروری بپردازند، به فعالیتها و آموزشهای اولیه مانند اجرای برنامههای آموزش روخوانی و روانخوانی مشغولند.- شما از شاگردان استاد مروت بودهاید. ایشان اخیرا گفتهاند که نسل جدید قاریان، زیاد به تجوید اهمیت نمیدهند و بیشتر به مقامات میپردازند. شما هم با این حرف موافقید؟
معتقدم که اگر تجوید به شکل قوانین خشک اجرا شود، میتواند تبدیل به ضد تجوید شود. اخیرا در جلسههای متعددی درباره «تجوید لحنی» صحبت کردهام. به نظرم رعایت بعضی از قوانین تجوید به صورت صد در صد میتواند باعث ضعیف شدن قرائت شود. قرآن را باید با استفاده از احکام صوتی، احکام لحنی، احکام وقفی و ابتدایی و احکام تجویدی، زیبا بخوانیم به نظم هر گاه حکمی به صورت طبیعی و غیر ارادی مانع از اجرای طبیعی حکمور کن دیگری بشود آن حکم قابل چشمپوشی است، حتی اگر حکم تجویدی باشد.- در یکی دو سال اخیر شاهد تغییر آییننامه داوری بودهایم. به عنوان کسی که اولین آییننامه داوری مسابقات قرآنی را تدوین کردهاید، تایید میکنید که آییننامه قبلی باعث به وجود آمدن قاریان مسابقهای میشد؟
منظورتان را نمیفهمم. قبلا قاریان میآمدند و قطعهای را به انتخاب خودشان یا به انتخاب داوران، قرائت میکردند داور هم بر اساس آییننامه به آنها نمره میداد. الان هم همین طور است.- منظورم این است که گویا آییننامههای قبلی خیلی قرائت قاریان را محدود میکرد ولی حالا مسوولان برگزاری مسابقات به این نتیجه رسیدهاند که اگر دست قاریان را در قرائت باز بگذاریم. نتیجه بهتری حاصل میشود.
یکی از پیشنهادهایی که سالها داشتهام این است که در مسابقات قرائت قرآن، رشته غیرتقلیدی بگذاریم؛ مثل اینکه اگر در مسابقات فعلی قاری یک غلط اعرابی داشته باشد، حذف میشود میتوان در این رشته جدید هم گفت که اگر قاری، یک آیه تقلیدی بخواند، حذف میشود.
با حرفتان موافق نیستم. اتفاقا برعکس شما فکر میکنم که آییننامه جدید بسیار ضعیفتر از آییننامه قبلی شده است. متاسفانه آییننامهای که من نوشته بودم با تغییر مدیریتها در سازمانهای برگزارکننده مسابقات دستخوش تغییراتی غلط و غیرکارشناسی شد. عدهای آمدند و به صورت غیرکارشناسی، فقط عنوانها را در آییننامه قبلی بالا و پایین کردند. جالب است بدانید که بعضی از امتیازهای مثبت قرائت در آییننامه قبلی به امتیازهای منفی در آییننامه جدید تبدیل شده است. متاسفانه باید یگویم که بعضیها فقط برای ابراز وجود، این آییننامهها را تغییر دادهاند.
- مهمترین ضعف داوریهای اخیر مسابقات بینالمللی کشورمان را چه چیز میدانید؟
داوریها سلیقهای شدهاند، به همین دلیل هم اعتراضها بیشتر شده است. در مسابقات ما، هیچ کس بر کار داوران نظارت نمیکند. نابسامانی و به هم ریختگی آییننامه به این مشکل دامن میزند. به ویژگیهایی که در قرائت ارزش کمتری دارد، نمره بیشتری تعلق میگیرد و برعکس. راستش این مسابقات با این شکل داوری، کمکی به پیشرفت جامعه قرآنی کشور نمیکند. مسابقات میتوانند زمینه مناسبی را برای تولد قاریانی با سبک تدوینی و نه تقلیدی و ترکیبی فراهم کنند، ولی فعلا این نقش را ندارند.- پیشنهاد شما برای بهتر شدن مسابقات چیست؟
یکی از پیشنهادهایی که سالها داشتهام این است که در مسابقات قرائت قرآن، رشته غیرتقلیدی بگذاریم؛ مثل اینکه اگر در مسابقات فعلی قاری یک غلط اعرابی داشته باشد، حذف میشود میتوان در این رشته جدید هم گفت که اگر قاری، یک آیه تقلیدی بخواند، حذف میشود. اگر این کار را بکنیم، میتوانیم امیدوار باشیم که در ده سال آینده در کشورمان قاریانی با سبک تدوینی و با ملودی مخصوص خودشان خواهیم داشت.دانیال ابوالحسن / فاطمه عباسی، مجله همشهری آیه
تنظیم برای تبیان: الف_شکوری