تبیان، دستیار زندگی
مؤلف، اشكال بر دکتر سروش را در پیروی از مبانی عرفاء بالله علی الخصوص قول به وحدت وجود دانستن دور از انصاف می‌داند و به این مطلب متذكر می‌شود كه چون در هر مطلبی به پاسخ صحیح و درست نرسیدیم حق نداریم مبانی محكم و متقن عرفاء عالی‌ قدر چون حضرت مولانا جلال ‌ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقد نظریات دکتر سروش

افق وحی

کتاب "افق وحی" تالیف آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی، در 760 صفحه توسط انتشارات مکتب وحی منتشر شده که شاید به توان آخرین حلقه از زنجیره مباحثی دانست که در مقام نقد علمی و پاسخ به مطالب دکتر عبد الکریم سروش برآمده است.

کتاب "افق وحی" برای مخاطبان حوزوی و دانشگاهی با نگرشی قرآنی، فلسفی و عرفانی به موضوع وحی، قرآن و نبوت پرداخته است. مولف، فرزند علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی و یکی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم است.

از آثار نویسنده هویداست که به بازخوانی و بازکاوی در موضوعات علوم و معارف اسلامی بر اساس کتاب و سنت پرداخته و کتاب هایی مانند طهارت انسان (بررسی فنی و فقهی طهارت ذاتی انسان)، صلاه جمعه (وجوب عینی و تعیینی صلاه جمعه)، اسرار ملکوت، حریم قدس، اجماع (عدم حجیت اجماع مطلقا) و ... از آثار منتشر شده وی می باشد. اما كتاب "افق وحی" مشتمل بر یك مقدمه و چهار فصل و یك خاتمه است.

نویسنده تأمّلی هم در این پاسخ‌ها نموده‌ و نتیجه گیری می‌كند كه پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نه چون زنبور مولّد و نه مانند طوطی مقلّد است بلكه چون به حقیقت اسماء و صفات الهی دست یافته و وفود در حریم عصمت و طهارت نموده‌اند لذا جاودانگی و ابدیت در انحصار كلام ایشان می‌باشد و قلب ایشان به روی حقائق نهفته و مكتوم هستی باز است و تشبیه حقائق وحیانی و واردات قلبی ایشان به واردات قلبی شعراء در قالب كلّی اشتباه است.

فصل اول این كتاب در توحید افعالی است و در نهایت به اثبات می‌رسد كه چون انبیاء و اولیاء الهی در توحید افعالی به غایت رسیده‌اند فعل و اراده ایشان در طول فعل و اراده الهی است و توحید افعالی در افعال و امور پیامبران و اولیاء الهی ظهور می‌یابد و با این حساب دیگر خطائی در فعل و قول و احوال و افكار ایشان راه ندارد و هرگز متأثر از محیط پیرامونی و زمان حیات مادّی خویش نمی‌باشند و احوال و اطوار مختلف در ایشان تأثیر نمی‌گذارند.

فصل دوم این كتاب كه در آن به بررسی حقیقت علم و ادراك پرداخته و نگاه و تحلیل عرفاء بالله را در علم انبیاء و اولیاء كُمّل الهی علیهم السّلام تبیین می‌كند خواننده را به این نتیجه می‌رساند كه اولیاء الهی چون فانی در اسم علیم پروردگار می‌شوند و به بقاء حضرت حق باقی می‌گردند لذا حقیقت علمی ایشان هیچ حدّ و مرزی نمی‌شناسد و رؤیت وقایع و مطالب گذشته و حال و آینده برای ایشان به علم حضوری است. و در علم حضوری نیز خطا و ضلالت و گمراهی راه ندارد.

فصل سوم این كتاب كه در تحلیل حقیقت وحی و الهام است خواننده را با حقیقت وحی آشنا می‌سازد كه وحی عبارت است از وصول به مرتبه تقدیر و مشیت الهی و القاء مطالب و معانی از آن افق بلند بر نفس آدمی، و در نهایت با توسعه در معنی وحی كه مستفاد از مصادیق مورد استفاده آن در موارد مختلفه از آیات و روایات می‌باشد. این نتیجه برای خواننده حاصل می‌گردد كه وحی و الهام اختصاص به یك عدّه خاص از برگزیدگان خدای متعال ندارد لیكن بین وحی به پیامبران الهی با سایرین فرق است.

فصل چهارم كه آخرین فصل این كتاب است در آن به بررسی مطالب مطرح شده از طرفین پرداخته می‌شود و از آنجا كه پاسخ برخی از بزرگان و فضلاء در مقام رد و پاسخ‌گوئی به این شبهات خود دارای نقاطی شبهه برانگیز و حتی خارج از حیطه مورد بحث بود و باعث تقریر و تثبیت نظریات الحادی سروش می‌شد، نویسنده تأمّلی هم در این پاسخ‌ها نموده‌ و نتیجه گیری می‌كند كه پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نه چون زنبور مولّد و نه مانند طوطی مقلّد است بلكه چون به حقیقت اسماء و صفات الهی دست یافته و وفود در حریم عصمت و طهارت نموده‌اند لذا جاودانگی و ابدیت در انحصار كلام ایشان می‌باشد و قلب ایشان به روی حقائق نهفته و مكتوم هستی باز است و تشبیه حقائق وحیانی و واردات قلبی ایشان به واردات قلبی شعراء در قالب كلّی اشتباه است.

از طرفی هم مؤلف، اشكال بر دکتر سروش را در پیروی از مبانی عرفاء بالله علی الخصوص قول به وحدت وجود دانستن دور از انصاف می‌داند و به این مطلب متذكر می‌شود كه چون در هر مطلبی به پاسخ صحیح و درست نرسیدیم حق نداریم مبانی محكم و متقن عرفاء عالی‌ قدر چون حضرت مولانا جلال ‌الدّین محمّد بلخی و جناب محیی الدّین عربی و ملاصدرای شیرازی را به باد نقد و انتقاد بگیریم.


تنظیم برای تبیان: شکوری