تبیان، دستیار زندگی
،«آرزوها»بند هایی هستند به دست و پای ما؛ و« معرفت»، دندانی است كه این آرزوها را قطع می كند و می جود، اما این در صورتی است كه دندان معرفت انسان بایست سبز شود، بایست قدرت برش پیدا كند؛ وقتی انسان غذای روحی مصرف می كند، دندان معرفتش سبز می شود و رشد می كند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسایه سار وحی(2)

مرگ

آرزومندان مرگ

قرآن كریم می فرماید: وَلَنْ یَتَمَنَّونَهُ اَبَداً بِما قَدَّمَتْ اَیْدِیْهِِم ( بقره/92)

پاره ای از انسانها هرگز تمنای«آخرت»نخواهند كرد؛ بخاطر«اقداماتی»كه در سابق داشته اند!

سخنی كه آیه می گوید یك قسمتش این است كه تمنای مرگ جزء سرشت انسان است؛ اگر«كار» انسان درست باشد .و وحشت از آخرت جزء سرنوشت انسان است؛ اگر كار انسان خراب باشد .

و از این آیه چنین فهمیده می شود كه انسان به طور طبیعی به سوی«تمنای مرگ»پیش می رود، اگر درست ساخته بشود . یعنی«مرگ»چیزی نیست كه ذاتاً«وحشتناك»باشد؛ «عمل»انسان است كه كار را وحشتناك می كند .

مرگ مثل«جوانی» است؛ مرگ یك كاری عادی و معمولی است ؛ جزءمراحل«دگردیسی»و دگرگونیهای تكاملی انسان است ؛ جزء سیر انسان است،جزء مراحلی است كه انسان در سیر به آن می رسد.

چگونه طفل پس از مدتی دندان بیرون می آورد! ودندان بیرون آوردن جزء طبیعت انسان است، و چطور بچه وقتی هم كه در رحم مادر باشد جوانه های دندان در فك او وجود دارد، و بعد همان جوانه ها سبز می شود و بالا می آید !

دل كندن از دنیا نیز در وجود انسان حضور دارد، همانند حضور داشتن جوانه های دندان در فك !

اگر انسان درست تغذیه كند ظاهر خواهد شد .

همینطور است انسان اگر در جهت معنوی درست تغذیه كند، یعنی این جوانه های بریدن علاقه از دنیا در او سبز خواهد شد .

فرض كن تو در یك دامی هستی و بندی در دست و پای خود داری، و برای اینكه این بندها پاره شود تنها وسیله تو همین دندانهای توست، شما تا زمانی كه دندان بیرون نیاورده ای این بند ها بر دست و پای خود خواهی داشت،چون چاقوی شما دندانهای شماست، و آن هم اكنون نداری !

آری،«آرزوها»بند هایی هستند به دست و پای ما؛ و« معرفت»، دندانی است كه این آرزوها را قطع می كند و می جود، اما این در صورتی است كه دندان معرفت انسان بایست سبز شود، بایست قدرت برش پیدا كند؛ وقتی انسان غذای روحی مصرف می كند، دندان معرفتش سبز می شود و رشد می كند.

معرفت انسان اگر روییده شود مثل دندانی است كه سبز شده باشد، می تواند آرزو ها را یكی پس از دیگری پاره كند .

انسان، اینگونه است كه وقتی«نماز»می خواند، نماز برای او همانند شیری است كه به بچه می دهند .

دندان

مادر كه در دهان بچه دندان نمی گذارد، بلكه به بچه شیر می دهد، و شیر غذائیت دارد، و آرام آرام تبدیل به دندان می شود .

«نماز» این قدرت را به انسان می دهد كه یواش یواش دندان قطع امید از دنیا در او روییده شود، و همت پیدا كند و دنیا را از بین ببرد .

و«روزه»نیز همین توان را به انسان می دهد، همینطور«امر به معروف»و«نهی از منكر»برای انسان غذائیت دارند .عمل صالح برای انسان غذائیت دارد .

غذائیتش این است كه دندان قطع علاقه به دنیا را به انسان می دهد .

هر چه انسان بیشتر و صحیح تر از عبادت تغذیه كند قدرت برش او نسبت به علایق بیشتر خواهد شد .

اما هر چه كه عمل معصیت و حرام انجام داده باشد توان برش او كمتر خواهد شد .

ندیدی گاهی دندان انسان پس از مدتی می افتد و می شكند و سیاه می كند !

همینطور گاهی آن دندانی كه بتواند با آن آرزوها را از بین ببرد می پوسد .

یعنی، «همت» انسان می پوسد،«اراده» انسان می پوسد،

و دیگر نمی تواند از دنیا دل بكند و در همین علاقه به دنیا می ماند .

این«دعا»ها همه برای آن است كه دندان انسان تیز بشود تا بتواند«علاقه»ها را ببرد .

«توبه»و«استغفار»یكی از چیزهایی است كه انسان را برای رفتن به عالم آخرت آماده می كند .

یعنی انسان یك بدهی هایی نسبت به خدای تعالی دارد كه به خاطر همان بدهی ها روی آن را ندارد تا در محضر او حاضر شود، لذا می گوید خدایا ! مرا حلال كن تا بتوانم در محضر تو حضور یابم .

پیوند به:

فوت و فن عشق بازی با خدا(پیش درآمد در سایه سار وحی)

نماز را به دلتان لحیم کنید! (درسایه سار وحی(2)


تالیف: استاد حایری شیرازی

تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه - شکوری