تبیان، دستیار زندگی
عملیات حلبچه حقیقتا معجزه آسا بود. عملیاتی كه عراق را دیوانه كرد و سبب شد تا مردم خودش را قتل عام كند. ‌در مجموع من فكر می‌كنم تك‌تك عملیات‌ها قابل بررسی هستند، و حتی اگر نقاط ضعفی هم در آنها مشاهده شود، باز
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ ما مشابه خارجی ندارد

( قسمت سوم ) :

هاشمی رفسنجانی

عملیات حلبچه حقیقتا معجزه آسا بود. عملیاتی كه عراق را دیوانه كرد و سبب شد تا مردم خودش را قتل عام كند. ‌در مجموع من فكر می‌كنم تك‌تك عملیات‌ها قابل بررسی هستند، و حتی اگر نقاط ضعفی هم در آنها مشاهده شود، باز هم بررسی آنها در كلاس‌های نظامی مفید خواهد بود و می‌تواند برای تاریخ ما تجربه خوبی در برداشته باشد. اما نكته آخری كه در این جا با آن روبه‌رو خواهیم شد، این است كه جهان چگونه حق ما را در قطعنامه 598 به رسمیت شناخت. قطعنامه‌ای كه صادر شده بود، نشان می‌داد كه دشمن در عملیات كربلای5 و حلبچه به قدرت ایران پی‌برده است. به علاوه عراقی‌ها مطلع شده بودند كه ایران امكانات موشكی‌اش را كم‌كم دارد به میدان می‌آورد. یكی از نكاتی كه در تحقیقاتتان باید به شكل مهر و موم شده مورد بررسی قرار گیرد، این است كه ایران چگونه توانست با دست خالی پایه یك صنعت موشكی را بگذارد و امروز به راستی خود را به یكی از قدرت‌های موشكی جهان بدل كند.

ما در اواخر جنگ به ساخت موشك‌هایی با برد 70 تا 100كیلومتر دست پیدا كرده بودیم، كه همین موشك‌ها هم برای مقابله با عراقی‌ها كافی بود. چرا كه اگر قرار بود جنگ شهرها ادامه پیدا كند، عمده شهرهای عراق با همین موشك‌ها هم آسیب‌پذیر بودند. در آن زمان هم ما همین موشك‌ها را می‌توانستیم به صورت انبوه تولید كنیم. این خودش بحث بسیار مهمی است كه سایر صنایع نظامی مهم ما هم كه امروزه نظامی قابل توجهی را برای ما به ارمغان آورده، پایه‌اش در همان زمان گذاشته شد. خوشبختانه تمام كسانی كه از همان نخستین روزها در جریان این پیشرفت‌ها بودند و كار را از صفر شروع كردند، هنوز هم حضور دارند و می‌توانند همه چیز را برای‌تان توضیح بدهند. می‌توانند به شما بگویند كه كارشان را با چه امكانات اندكی و از كجا شروع كردند.

ما در اواخر جنگ به ساخت موشك‌هایی با برد 70 تا 100كیلومتر دست پیدا كرده بودیم، كه همین موشك‌ها هم برای مقابله با عراقی‌ها كافی بود. چرا كه اگر قرار بود جنگ شهرها ادامه پیدا كند، عمده شهرهای عراق با همین موشك‌ها هم آسیب‌پذیر بودند.

البته ما اهل تجارت تسلیحاتی نیستیم، اگر نه ما هم مثل كشورهای دیگر می‌توانستیم از فروش سلاح‌های پیشرفته تولید خودمان منبع درآمد خوبی برای كشور درست كنیم. دست‌مان هم در این كار باز است، زیرا نوع سلاح‌هایی كه ما تولید می‌كنیم، به گونه‌ای است كه به راحتی می‌توانند رقبا را از میدان به در كنند و در كشورهای جهان سوم بازار وسیعی به دست آورند. این بخش از بحث تا حدودی به فراموشی سپرده شده و كمتر در مورد آن كار شده است. اما باید به این بحث بیشتر توجه شود. ‌

اما برمی‌گردم به آسیب‌هایی كه پیشتر به بخشی از آن‌ها اشاره كردم. به هر حال، هر قدر كه آن روحیه ایثار، فداكاری و عدم خودبینی در ما كمتر وجود داشته باشد، به همان اندازه قدرت دفاعی مان نیز بیشتر می‌شود. یكی از نقاط اصلی پیروزی‌های مهم ما آن روحیه‌ ایمانی مردم بود. نقش امام(ره) در روحیه دادن به رزمندگان و پشتیبانی سیاسی از آن‌ها بی‌نظیر بود. فرماندهی امام(ره) به گمان من فرماندهی نظامی - فنی نبود. چون امام(ره) نه ادعایی به آن شكل داشتند و نه حتی در این عرصه‌ها‌وارد می‌شدند. یعنی اساسا این بخش‌ها را به متخصصان واگذار می‌كردند. كاری كه امام(ره) می‌كردند، این بود كه همه كشور را پشت سر جبهه قرار می‌دادند. كاری كه در اصل در ارتباط با رزمندگان تبلور می‌یافت. به شكلی كه رزمنده احساس می‌كرد آن‌چنان در راه خدا گام برمی‌دارد كه اگر آسیبی ببیند، بلافاصله همه چیز را در بهشت و در نزد خداوند می‌تواند به دست بیاورد. ایمان راسخ این كار بزرگ در وجود امام(ره) بود و امروز هم هر مقدار كه ما از این سرمایه‌معنوی دور بشویم و نسبت به آن غفلت كنیم، از قدرت دفاعی ما كاسته خواهد شد. پس كار بزرگ ما این است كه این ویژگی را حفظ كنیم و از آن پاسداری كنیم.‌

اقای هاشمی

امروز هر عاملی كه سبب شود رزمندگان ما زیر سئوال بروند و یا احساس كنند كه از جهادشان دارد استفاده‌های دیگری می‌شود، این نه فقط برای یك رزمنده، اقوام او، خانواده‌اش و همه دوستانش آسیب به حساب می‌آید، بلكه خوره‌ای است كه به جان همه ما می‌افتد و برای همین فكر می‌كنم روی این مساله باید خیلی كار كنیم. بیشتر از همه این مسایل هم بحث روحیه است كه در همه ارتش‌ها مهم است. به ویژه نقش ایمان و اعتقاد كه نقطه قوت ما در مقابل نقاط ضعف عراقی‌ها بود. نقطه ضعف عراق این بود كه غیر از بعثی‌های خاص، كسی به جنگ عراق ایمان و اعتقاد نداشت. برای مثال، اكثریت مردم عراق از جنگ حمایت نمی‌كردند، اما نقطه قوت عراق این بود كه ارتش این كشور به لحاظ انضباط بسیار قوی بود، از نظر آموزش همه چیز داشت، از لحاظ اطلاعات بسیار غنی بود و از لحاظ تبلیغعات هم همه رسانه‌ها و بنگاه‌های تبلیغاتی جهان در اختیارش بود. از نظر مالی هم كه هیچ كم‌بودی نداشت، یعنی از وسایل مهندسی به اندازه كافی برخوردار بود و لجستیك بسیار نیرومندی داشت. حتی اسرار نظامی فوق‌العاده حساسی را كه بعد از جنگ دوم جهانی فقط در اختیار ابرقدرت‌ها بود در اختیارش می‌گذاشتند. به علاوه آنها ستون پنجم بسیار نیرومندی در داخل كشور ما داشتند و از منافقین گرفته تا خیلی از افراد دیگر به آنها اطلاعات می‌دادند. ولی چیزی كه نداشتند، روحیه و ایمان بود و از همین نقطه هم دست آخر ضربه‌های سنگینی خوردند.‌

شما امروز راه خوبی را برای تحقیقات‌تان در پیش گرفته‌اید. من از دانشگاه آزاد تشكر می‌كنم كه خواسته شما را به سرعت تامین كرد و امروز در بسیاری از دانشگاه‌های بزرگ دانشگاه آزاد، دو واحد اختیاری را به بحث جبهه و جهاد اختصاص داده‌اند. این كار باید بیشتر تقویت شود و دانشگاه‌های دولتی هم حتما باید از این طرح استقبال كنند. زیرا آنها نیز در حال حاضر استادان بزرگی در اختیار دارند كه از اهالی جبهه و جنگ هستند.

نقش ایمان و اعتقاد كه نقطه قوت ما در مقابل نقاط ضعف عراقی‌ها بود. نقطه ضعف عراق این بود كه غیر از بعثی‌های خاص، كسی به جنگ عراق ایمان و اعتقاد نداشت.

خوشبختانه بعد از پایان یافتن جنگ، مجلس و دولت راهی را باز كردند تا نیروهای ایثارگر بتوانند به دانشگاه‌ها راه پیدا كنند. در نتیجه امروز هزاران استاد و دانشجو در دانشگاه‌ها حضور دارند كه جزو سرمایه‌های بازمانده از سال‌های دفاع مقدس به شمار می‌آیند.

امكانات تحقیقاتی شما بسیار بالاست. البته من نمی‌دانم كه دقیقا چه مقدار از این امكانات در اختیار شما قرار گرفته. اما مذكرات قرارگاهی كه طی آنها فرماندهان جنگ، ساعت‌ها با حوصله بسیار می‌نشستند و درباره جزییات عملیات‌ها، كم‌بودها و نیازها بحث و گفتگو می‌كردند، همگی ضبط تلویزیونی و رادیویی شده و همه اینها را می‌توانید در تحقیقات‌تان مورد استفاده قرار دهید. همین‌طور همه صحبت‌هایی را كه در ستادهای واحدها رد و بدل می‌شده، ضبط كرده‌اند و همه آنها اكنون موجود است و امروز اگر بخواهید در خصوص تاریخ جنگ تحقیق و پژوهش واقعی انجام دهید، باید به همین منابع مهم استناد كنید.‌ البته برخی از این اسناد ممكن است هنوز هم سری باشند و قابل انتشار نباشند. چرا كه ما هنوز هم صلح نهایی را امضا نكرده‌ایم و شرایط منطقه هم به گونه‌ای است كه ما كماكان باید با احتیاط رفتار كنیم. به همین دلیل من فكر می‌كنم كه این اسناد هنوز هم باید به شكل تنظیم شده در اختیار محققان قرار بگیرند. این اسناد باید در همین جا طبقه‌بندی شوند. خود شما هم كه اهل جبهه و جنگ هستید و می‌دانید چگونه باید از چنین اسنادی استفاده كنید.‌

آیت الله هاشمی رفسنجانی

ضمن این كه نباید اجازه دهید حق كسانی كه در جبهه حضور داشتند و نقش بزرگی هم در پیروزی‌ها بازی كردند - از بسیجی‌های قهرمان كه گم‌نام هم شهید شدند، تا فرماندهان قدرت‌مند جنگ - از بین برود. حق همه این افراد باید عادلانه محفوظ بماند. چون نه خود آنها، كه تاریخ به این عدالت نیاز دارد. ضمن این كه دروغ گفتن هم اساسا مفسده دارد. این كه خداوند دروغ گفتن را گناه بزرگی می‌داند، فقط برای این نیست كه یك نفر به یك نفر دروغ بگوید. چون تصمیماتی كه بر پایه دروغ گرفته شود، مثل خانه‌ای است كه بر روی آب و بدون پایگاه ساخته می‌شود. فلسفه تحریم دروغ به بحث انحراف تاریخ بیشتر ارتباط دارد. چون این دروغ‌ها به متن تاریخ راه پیدا می‌كند و هر روز تكرار می‌شود و نسل‌های آینده هم این دروغ‌ها را می‌خوانند و براساس آنها تصمیمات اشتباه می‌گیرند. در نتیجه، در تاریخ‌نگاری جنگ و اطلاع‌رسانی دفاع مقدس حتما باید از دروغ گفتن پرهیز كنیم و پایه كارمان را بر صداقت بگذاریم. وقتی قرار است تاریخ نیروهای مسلمان و انقلابی را بنویسید، اخلاق اسلامی و انقلابی از جمله مهم‌ترین اركان كار است كه لزوما باید رعایت شود.‌


منبع : روزنامه اطلاعات