تبیان، دستیار زندگی
دکتر محمد علی خبری رویکردهای هنری به قرآن را به شش گونه تقسیم می کند و معتقد است قرآن به عنوان یک معجزه و کلام الهی در صورتی می تواند دستمایه هنر نمایش قرار بگیرد که علاوه بر ایمان قلبی و واقعی هنرمند به قرآن، نگاه خود را از قلمرو مفاهیم و معانی ظاهری بر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شش رویکرد هنری به قرآن

قرآن

دکتر محمد علی خبری رویکردهای هنری به قرآن را به شش گونه تقسیم می کند و معتقد است قرآن به عنوان یک معجزه و کلام الهی در صورتی می تواند دستمایه هنر نمایش قرار بگیرد که علاوه بر ایمان قلبی و واقعی هنرمند به قرآن، نگاه خود را از قلمرو مفاهیم و معانی ظاهری بر بنیادهای باطنی و درونی که با عرفان و مذهب و حکمت هنر اسلامی ارتباطی تنگاتنگ دارد، بیندازد.

سرویس فرهنگی هنری برنا/ در طول ایام برگزاری هفدهمین دوره نمایشگاه بین‌المللی قرآن، نشستهای تخصصی فراوانی برگزار شد که بسیاری از آنها علی رغم محتوای بسیار غنی که داشتند از نظرها دورماندند. در این فرصت ما نمی خواهیم به آسیب شناسی این مسئله و دلایل آن بپردازیم گرچه خود می تواند مقوله مهمی برای بالا بردن بازده فعالیت‌های آتی زحمت کشان عرصه قرآنی باشد. اما به دلیل جذابیت موضوع و اهمیتی که برای هنرمندان عزیز و فرهیخته ما می تواند داشته باشد بار دیگر به مرور یکی از این نشستها می پردازیم.

قرآن به عنوان یک معجزه و کلام الهی در صورتی می تواند دستمایه هنر نمایش قرار بگیرد که علاوه بر ایمان قلبی و واقعی هنرمند به قرآن، نگاه خود را از قلمرو مفاهیم و معانی ظاهری بر بنیادهای باطنی و درونی که با عرفان و مذهب و حکمت هنر اسلامی ارتباطی تنگاتنگ دارد، بیندازد.

سخنران این نشست محمد علی خبری، مدیرکل فعلی دفتر موسیقی ارشاد، که دارای مدرک دکترای پژوهش هنر است بود. وی در کارنامه وزین خود طوماری از فعالیت های هنری بویژه در عرصه نمایش را دارد. مدرک كارشناسی ادبیات نمایشی و كارشناسی ارشد كارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس و حضور در بیش از 27 فعالیت تئاتری در مقام نویسنده، کارگردان، بازیگر و موضوع پایان نامه دکترای او که تحت عنوان "تاویل و قرائت حکمی و نمایشی سوره حضرت یوسف (ع) در قرآن مجید" انجام شده است از او یک پژوهشگر نمایش و هنر با تخصص و دارای رویکرد دینی می‌سازد.

نشست مذکور هم که در حضور افراد انگشت شماری برگزار شد، به مرور نوشته ها و یافته های او در پایان نامه اش اختصاص داشت که البته همه آنها در قالب یک کتاب منتشر شده است. وی در این تحقیق که با راهنمایی دکتر حبیب الله آیت اللهی انجام داده است، نشان می دهد که قصه حضرت یوسف (ع) یک قصه حکمت محور بوده و عناصر نمایشی مختلف را برای خلق یک اثر نمایشی دربر دارد.

عناصر نمایشی همچون ساختمان و ساختار، زاویه دید، اندیشه و محتوا، ساختمان نمایش، کشمکش، شخصیت پردازی، گفتگو، زمان و مکان در داستان حضرت یوسف (ع) وجود دارد که بدان ظرفیت خلق یک اثر نمایشی جاودانه و زیبا با رویکرد ارزش های حاکم بر کلام خداوند را می بخشد.

قرآن مجید حاوی گفتارهای ارزنده ای است که برخی در قالب قصه و سرگذشت بیان شده است.

مضامین قرآن از وجوه گوناگون همواره مورد توجه هنرمندان عرصه های مختلف هنر از جمله هنرهای نمایشی قرار گرفته است و رویکرد هنرمندان به قصه های قرآنی از بیان تمام مضامین و موضوعات موجود در قرآن مجید بهترین رویکرد هنرمندان قلمداد می شود.

اما خبری در ابتدای این تحقیق و در بخش اول کتاب به یک تقسیم بندی دست زده است تا مشخص باشد که ادامه مطلبش را برای چه کسانی و با چه نگاهی به رشته تحریر درآورده است.

که تقسیم بندی دقیق و قابل تامل وی از رویکردهای هنری به قرآن در بخش اول این کتاب، دلیلی شد تا به عنوان یک مطلب تکمیلی این بخش از این کتاب را به طور کامل در زیر ارائه کنیم. باشد که این نگاه برای تمام علاقمندانی که می خواهند داستانهای قرآنی را دستمایه کار هنری خود قرار دهند و یاافرادی که می خواهند نسبت یک اثر هنری را با قرآن بررسی نمایند. البته این همه ماجرا نیست و آرزو می کنیم تا افراد دیگری هم در این راه طولانی قدم گذاشته و مناظر جدیدی را به سمت این دریای بی‌کران بگشایند.

انواع رویکردهای هنری به قرآن

1 – نگاه انسانی به جای نگاه الهی

در رویکرد به قرآن کریم می توان فقط بر یافته های خود تاکید داشت و در صدد تحمیل باورهای خویش از آیات قرآن با منظورهای خاص بود. در این صورت دست انسان از نعمت هدایت و معنویت قرآن خالی خواهد بود و هیچ ارزش افزوده ای کسب نخواهد کر. آنچه خواهیم دانست همان است که می دانستیم. چرا کمه نخواسته ایم پیام قرآن را بشنویم. که در این نوع برخورد با قرآن، قرآن را نمایه ی تایید باورهای درونی خویش قرار داده ایم.

این نوع برخورد با قران که به منظورهای متفاوت صورت می گیرد. حرف انسان به جای حرف خدا گرفته می شود و نگاه انسانی، جایگاه نگاه الهی را غصب می کند. قرآن کریم با این گونه موارد به شدت مخالفت و برخورد می کند.

«هوالذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و آخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه و ابتغاء تاویله و ما یعلم الا اله و الراسخون فی العلم یقولون امنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولوا الالباب» (قرآن، آل عمران، 7)

« او کسی است که کتاب را بر تو نازل کرد که بخشی از آن محکمات است که اساس کتاب است. و بخشی دیگر متشابهات است؛ اما کج دلان برای فتنه جویی و در طلب تاویل، پیگیر متشابهات می شوند، حال آنکه تاویل آن را جز خداوند و راسخان در علم، که می گویند به آن ایمان آورده ایم، همه از پیشگاه خداوند است. نمی دانند و جز خردمندان کسی پند نمی گیرد. (خرمشاهی، 1381، ص 50)

یکی از مصادیق بارز فتنه گرایی در برخورد با قرآن، همان تحمیل اندیشه و نظری سطحی به آیات قرآن است که این امکانات را آیات متشابه در اختیار می گذارد. در این نوع برخورد، فرد، قرآن را بلند گوی آرا و نظرات خود می کند. پیامبر اکرم می فرماید: بیشترین ترس من برای امتم پس از خودم، از مردمی است که قرآن را تاویل می کنند و آن را در غیر جای خود قرار می دهند. این کار ره آوردی جز زیان نخواهد داشت و مخاطبان را به تباهی سوق می دهد. (مجلسی، 1403 ق، ص 112)

2 – اولویت ساختار هنری بر پیام قرآنی

در رویکرد هنری می توان فقط به ساختار هنری توجه کرد، ولی دل در گرو معنی وپیام قرآن نداشت. هنرمند تصور می کند چون ساختار هنر را خوب می شناسد، دچار این توهم می شود که اشکال ندارد که پیام، قربانی ساختار شود. آنچه مهم است ساختار اثر هنری است. هنرمند می خواهد اثرش از جایگاه رفیع و ساختاری محکم برخوردار باشد. این نوع نگاه به صورت طبیعی پیام قرآن را چندان مستقل نمی کند. نمایی زیبا اما فاقد پیام لازم ارایه می گردد. این نوع نگاه هنرمندانه، ناشی از سطحی نگری و برخوردی سطحی با قرآن کریم است. قرآن کتاب تامل و تفکر و اندیشه است.

قرائت قران شکل های گوناگون سمعی و بصری می تواند داشته باشد. آنگاه که پیام الهی رد یک نقاشی، مجسمه، فیلم، نمایش و ... گنجانده و ارایه می شود.

«کذالک یبین الله لکم الایات لعلکم تتفکرون» (قرآن، بقره، 266)

«خداوند بدین گونه آیاتش را برای شما روشن می گرداند تا اندیشه کنید.» (خرمشاهی، 1381، ص 45) عالی ترین ساختار های هنری و زیباترین سبک ها اگر به تفکر در آیات الهی و برداشت صحیح از آن م نتهی بشود، اثری جاودانه خلق خواهد شد و هنرمند جدای از ارزش هنری، ارزش معنوی را به اثر خود خواهد افزود، به شرط آنکه بخواهد کلام خدا را بپذیرد.

«یا ایها الذین آمنوا استجیبوا الله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه و انه الیه تحشرون» (قرآن، انفال، 24)

ای مومنان به ندای خداوند و پیامبر که شما را به پیامی حیات بخش می خوانند، لبیک اجابت بگویید و بدانید که خداوند بین انسان و دل او حایل می گردد؛ و بدانید که در نزد او محشور می گردید.» (خرمشاهی، 1381، ص 179)

با پذیرش محتوای قرآنی در نزد هنرمند، اثر هنری دارای بن مایه های اندیشه الهی در ساختار خواهد شد که جایگاه بهتری هم در دنیای نقد هنری و هم در دنیای پیام های انسانی می یابد.

3- سوء استفاده از نام قرآن

در رویکرد هنری به قرآن کریم مانند تمام رویکرد های دیگر می توان فقط قصد سوء استفاده از نام قرآن را داشت. جوامع گوناگون و فضاهای مختلفی امکان این گونه رویکرد را فراهم می کنند، آن گاه که فقط اسم قرآن مطرح باشد و چندان به حقیقت آن توجه نشود، راه برای این رویکرد باز است.

در اینجا حقیقت قرآن وسیله کسب معاش و زندگی و نوع نگاه معاش اندیش و مال اندیش می شود. حقایق قران هر چه بیشتر مخفی و ظواهر آن بنا به کاربردهای متفاوت با رنگ و جلای خاص مطرح می گردد. آنچه در این رویکرد عاید هنرمند می شود، همان است که منظور او بوده و حقیقت و واقعیت و پیام قرآن مخفی می ماند. امام علی می فرمایند: «آن که دین را وسیله نام خوردن خود می کند، بهره اش از دین همان چیزی است که آن را می خورد.» (حرانی، 1404 ق، ص 160)

4 – عدم شناخت قرآن و هنر

آنگاه که چنین رویکردی ارزش شمرده شود و فارغ از عمق و محتوای آن، نگاه سطحی و غیر عمیق حاکم باشد، کسانی که نه هنر را می شناسند و نه قرآن را، فرصت خوبی برای ارایه آثار پیدا می کنند. در این رویکرد ممکن است نگاه مادی مدنظر نباشد. زیرا هنرمند می خواهد به عنوان دین و در پشت نقاب دینی، بی هنری خود را توجیه کند و خود را هنرمند دینی معرفی می کند. در حالیکه اولین شرط رویکرد به قرآن در هر گرایش، متخصص بودن در آن گرایش و دومین شرط، قدرت فهم و درک آیات الهی است.

«کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا ایاته و لیتذکر اولوا الالباب» (قرآن، سوره ص 29)

«کتابی است مبارک که آن را بر تو فرو فرستادیم، تا در آیات آن اندیشه کنند و خردمندان از آن پند گیرند.» خرمشاهی، 1381، ص 455)

خردمند کسی است که در گرایش مورد علاقه خود جدا از دانش و علم لازم، امکان در اختیار قرار دادن آن گرایش را به دیگران هم داشته باشد. در رویکرد هنری به قرآن کریم، فهم زبان هنر و درک تمامی زوایای آن یک ضرورت است.

5- شناخت زبان هنر و عدم درک زبان قرآن

در رویکرد هنری به قرآن می توان فقط زبان هنر را شناخت و چندان به زبان قرآن آشنا نبود. در این صورت شکل زیباو خوب اما محتوی ضعیف خواهد بود. طبیعی است که محتوای ضعیف در محور هنر دینی و قرآنی نیست.

هنرمند به لحاظ اینکه باید در محتوای اثر هنری خویش به گونه ی یک متخصص صاحب نظر، دارای رای باشد ،هنگام رویکرد به قرآن، باید زمینه این رای و نظر را برای خود فراهم سازد.

«قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون» (قرآن، زمر، 9)

«بگو آیا کسانی که می دانند، با کسانی که نمی دانند برابرند؟»(خرمشاهی، 1381، ص 459)

دانایی و نادانی، هیچ گاه با هم برابر نیستند. بن مایه های دانایی بر عظمت اثر هنری می افزاید. هنرمندی که می خواهد رویکرد قرآنی داشته باشد، می تواند با رجوع به دانشمندان دینی و مفسران قرانی وبهره گیری از نگاه ایشان، حتی اگر نخواسته باشد متخصص شود، بهره گرفته و بر غنای اثر هنری خویش بیفزاید.

«فسئلو اهل الذکر ان کنتن لا تعملون» (قرآن، نحل، 43)

«پس اگر نمی دانید از پژوهندگان کتاب آسمانی بپرسید.»(خرمشاهی، 1381، ص 272)

6- پیام هنر ،ارزش های حاکم بر کلام خداوند

در رویکرد هنری به قرآن کریم می توان خود را واسطه فیض الهی و رسانیدن پیام معنوی قرآن کریم به مخاطبان دانست. آن گاه که بدانیم آنچه باید برای صلاح و اصلاح معنوی انسان گفته شود، توسط آیات الهی بیان شده است و آنگاه که ایمان داشته باشیم که این گفته ها باید به بهترین صورت ممکن به مردم ابلاغ گردد، هنرمند میتواند بهترین های مبلغ آیات الهی و در حقیقت پیام آور فضیلت های معنوی شود. پیام های قرانی در این راستا کاملترین پیام ها هستند وهیچ نقص و کمبودی در آن متصور نیست.

«ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین» (قرآن، بقره، 2)

این کتاب است که شک در ان روا نیست (که) راهنمای پرهیزگاران است.» (خرمشاهی، 1381، ص 2)

انسانها باید در فضاهای گوناگون و زمان های متفاوت از این راهنما، آگاهی و امکان ارتباط با آن را پیدا کنند.

درک آیات الهی از زبان هنر و با گویش هنرمندانه زیبا و جذاب است. این کلام در محتوای عالی و بدون نقص و ارایه آن در یک اثر هنری، جلوه های بیشتری خواهد یافت. مخاطبان اثر هنری هب واسطه اثر هنرمند با آیات الهی ارتباط برقرار می کنند. قرآن کریم در بیانی کوتاه اما شیوا، به ضرورت زیبایی در ابلاغ رسالت قرآن توجه دارد.

«او زد علیه و رتل القرآن ترتیلا» (قرآن، مزمل، 4)

«یا اندکی بر آن بیفزا، و قرآن را شمرده و شیوا بخوان» (خرمشاهی، 1381، ص574)

قرائت قران شکل های گوناگون سمعی و بصری می تواند داشته باشد. آنگاه که پیام الهی رد یک نقاشی، مجسمه، فیلم، نمایش و ... گنجانده و ارایه می شود. توسط مخاطبان آن اثر هنری، پیام الهی قرائت می شود.هنرمند مضامین الهی و حکمت معنوی را بر بال فرشته زیبایی می نشاند وبه سوی مخاطبان ارسال می کند. هنرمند پیام الهی را با زیباترین شکل و با نگاه حکمی به مخاطبان ارایه می دهد. فضایی که هنرمند ماهیت حقیقی پدیده ها را درک و الهامات خاص خداوند و صورت‌های متفاوت به انسان نشان می دهد. حکت در زبان قرآن کریم، پدیده ای نیست که انسان بتواند به گونه مستقیم آن را درک و دریافت کند. بلکه حکمت هدیه ای از جانب خداوند است. در این نوع نگران هنرمند در پی یافتن ارزش های کلام خداوند است. او می داند که نمی تواند هیچ ارزش افزوده ای را به پیام الهی بیفزاید.

«یوتی الحکمه من یشائ من یوت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا»

او به هر کس که بخواهد حکمت می بخشد و به هر کس که حکمت بخشیده باشد بی شک خیر بسیارش داده اند (قرآن، بقره، 269)

هنرمند با این نوع رویکرد، به هر موجود عالم که نظر کند، از یک سو حکمت حکیم و از سوی دیگر، صنع و خلاقیت هنری و اوج آفرینش و زیبایی خداوند را می بیند. او می خواهد واسطه ای باشد تا آنچه را می بیند و در می یابد، به مخاطب ارایه دهد. عامل تحریک کنند هنرمند برای درک زیبایی ها، همان عاملی است که انسان را به سوی درک حکمت و پذیرش آن هدایت می کند. از منظر حکمت هنر، زیبایی ذاتا تجلی حقیقت کلی و جهانی است. حقیقتی که در اسمای الهی ظهور و بروز دارد. در این اصل هنرمند با تسلیم در برابر یگانگی خداوند، فردیت خود را بالضروره ا زبین می برد و واسطه فیض می شود.

قرآن به عنوان یک معجزه و کلام الهی در صورتی می تواند دستمایه هنر نمایش قرار بگیرد که علاوه بر ایمان قلبی و واقعی هنرمند به قرآن، نگاه خود را از قلمرو مفاهیم و معانی ظاهری بر بنیادهای باطنی و درونی که با عرفان و مذهب و حکمت هنر اسلامی ارتباطی تنگاتنگ دارد، بیندازد. موضوع رساله حاضر با عنوان "تاویل و قرائت حکمی و نمایشی سوره حضرت یوسف (ع) در قرآن مجید" به بررسی و تحقیق پیرامون حکمت، حکمت هنری و رابطه اش با قرآن مجید و در حوزه هنرهای نمایش به موضوع داستان، شخصیت و عناصر نمایشی در داستان حضرت یوسف (ع)، می‌پردازد.

عناصر نمایشی همچون ساختمان و ساختار، زاویه دید، اندیشه و محتوا، ساختمان نمایش، کشمکش، شخصیت پردازی، گفتگو، زمان و مکان در داستان حضرت یوسف (ع) وجود دارد که بدان ظرفیت خلق یک اثر نمایشی جاودانه و زیبا با رویکرد ارزش های حاکم بر کلام خداوند را می بخشد.

لازم به ذکر است که این کتاب با عنوان حکمت، هنر، زیبایی، و عناصر نمایشی قصه یوسف در سال 1387 به زیور تبع آراسته شده است و دارای شش فصل شامل آنواع رویکردهای هنری به قرآن، برخورد روشمند با قرآن کریم، حکمت در قرآن کریم، حکمت هنر اسلامی، زیبایی در قرآن و تحلیل عناصر نمایش قصه یوسف (ع) در قرآن کریم می باشد و گرچه از متن منسجم و روشی علمی برخوردار است اما شاید بتوان گرافیک جلد آنرا ضعیف توصیف کرد به صورتی که کمترین ارتباط را با مشتری برقرار می کند.

تعداد صفحات این کتاب 271 و قطعش رقعی است که در شمارگان2500 نسخه منتشر شده و به مبلغ 3500 تومان به فروش می رسد.

محمد صالح حجت الاسلامی

برنا


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_ شکوری