خواب و رویا در شاهنامه فردوسی
بخش اول :
رویا در شاهنامه، ابزار شناخت شهودی وسیله ای برای ادراك ماورای طبیعی ا ست
1. اهمیت خواب و رویا
در همه فرهنگها (اعم از شرقی و غربی، قدیم و جدید، دینی و سكولار) و نیز در همه ادیان و مذاهب (اعم از آریایی و سامی و خاور دور)، طبیعت خواب و خواب دیدن و دنیای پر رمز و راز رویا، پیوسته توجه بسیاری از انسانها را - از خواص و عوام - به خود جلب كرده و بخش بزرگی از فرهنگ، اساطیر، اعتقادات دینی و ادبیات هر سرزمین را به خود اختصاص داده است. از روزگاران كهن تا امروز، اندیشههای گوناگون و باورهای متفاوت در باره خواب و رویا، روان بوده است. در فلسفه غرب برابر نظریههای فیلسوفان یونان، «نفس ناطقه» در بعضی احوال و ازمان به مرتبه روحانی خود و اصل و متصل میشود. به قول سقراط، رویا صدای وجدان انسان است؛ باید آن را درست دانست و از آن اطاعت كرد. به قول ارسطو ، عقل فعال = «عقل كلی» در رویای صادقه، صورتی از حقایق را به «عقل جزئی» نائم ارائه یا القا میكند. در فلسفه شرق نیز، رویا حاصل فاصله گرفتن روح از حواس ظاهری و میل آن به قوای باطنی است، به این معنی كه انسان گاهی در عالم خواب به ادراك حقایق هستی و وقایع آینده موفق میشود و از این رهگذر، به ادراك و معرفت شهودی دست مییابد. این احوال اگر در عالم بیداری و هشیاری روی دهد، به آن «مكاشفه» میگویند و اگر در عالم خواب طبیعی پیش آید، در صورتی كه شفاف باشد، «رویای صادقه» است و در صورتی كه ضعیف و مبهم باشد، پیام آن باید با تفسیر و تجزیه و تحلیل (تعبیر)، روشن شود. به قول ابن سینا، قوه متخیله در حالت خواب، به عالم قدس متصل میشود و از طریق حس مشترك =( بنطاسیا) به كشف و الهام نایل میگردد. شیخ شهاب الدین سهروردی نیز در مقوله خواب و رویای صادقه، نظری موافق و مطابق ابن سینا دارد. جالب است كه در رسالههای رمزی این هر دو فیلسوف بزرگ نیز كه به سیر و سلوك روح بشر در مراتب و منازل عرفانی اختصاص دارد، ارتباط عقل جزئی سالك با عقل فعال یا پیر و مرشد معنوی و یا فرشته حامیهمیشه در حالت خواب اتفاق میافتد. این چنین خوابی ا ست كه به قول مولانا از بیداری بهتر است:
بس عجب در خواب روشن میشود
دل درون خواب، روزن میشود
گذشته از ادبیات فلسفی و عرفانی، در حوزه ادبیات حماسی نیز خوابهای اهورایی یا رویاهای صادقه، تمهیدی فراحسی و متافیزیكی است كه قهرمانان حماسه را یاری میدهد و از رهگذر ضمیر ناخودآگاه، به رخدادهای آینده رهبری میكند و به آنان هشدار میدهد. نوشتار حاضر، نگرش فردوسی در شاهنامه را به خوابهای اهورایی و رویاهای صادقه بررسی میكند.
2. نگرش فردوسی به رویا
فردوسی در شاهنامه، مكرر رویای صادقه یا خواب اهورایی را پنجره ای به جهان غیب و ابزاری برای شناخت غیر محسوس شناسایی میكند. برای نمونه، در گزارش زندگانی خسرو انوشیروان در همان سرآغاز داستان «خواب دیدن نوشین روان و به درگاه آمدن بوذرجمهر» قبل از سخن گفتن از خواب معروف انوشیروان كه تعبیر آن موجب بركشیده شدن بزرگمهر شد، در باره اهمیت خواب میگوید:
نگر خواب را بیهده نشمری |
یكی بهره دانش ز پیغمبری |
به ویژه كه شاه جهان بیندش |
روان درخشنده بگزیندش |
ستاره زند رای با چرخ ماه |
سخنها پراكنده گردد به راه |
روانهای روشن ببیند به خواب |
همه بودنیها چو آتش در آب |
مفهوم بیت نخستین، آن است كه رویا یكی از «بهره»ها =(بخشها) نزول وحی به پیامبران است. مفهوم بیت سوم آن است كه ستارگان آسمان با «چرخ ماه» (افلاك) كه به عقیده قدما دارای نفس مجردند، در باره سرنوشت مردم روی زمین و پیشامدهای آینده جهان، رای زنی میكنند و بعد روانهای روشن و نفوس نورانی (بویژه پیامبران، شاهان و پهلوانان) در حال خواب، آنچه را كه ستارگان و عقول فلكی از آن آگاهی دارند، در عالم رویا مشاهده میكنند و بدین گونه از آینده باخبر میشوند. به عبارت دیگر اكثر رویدادها و تحولات مهم زمینی، پیش از آنكه در عالم خارج صورت وقوع یابند، برای كسانی كه در حال خواب به جهان برین متصل شوند، به گونه ای نمادین و سمبولیك مجسم میشوند. لذا رویا در نظر فردوسی (همچنان كه نه تنها در اغلب ادیان و مذاهب بلكه در فلسفه یونانی و مخصوصا در نظر سقراط و افلاطون نیز) دریچه ای به عالم غیب است.
در اغلب موارد، رویا در شاهنامه وسیله ای برای غیب گویی شناخته شده است. برای نمونه یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی در نامه ای كه به ماهوی سوری و مرزبان خراسان نوشته است، از خواب انوشیروان در خصوص حمله تازیان به ایران چنین یاد كرده است:
كه نوشین روان دیده بد این به خواب |
كز این تخت بپراكند رنگ و تاب |
چنان دید كز تازیان صد هزار |
هیونان مست و گسسته مهار |
گذر یافتندی به اروند رود |
به چرخ زحل برشدی تیره دود... |
كنون خواب را پاسخ آمد پدید |
ز ما بخت گردون بخواهد كشید |
شود خوار هر كس كه بود ارجمند |
فرومایه را بخت گردد بلند |
پراكنده گردد بدی در جهان |
گزند آشكارا و خوبی نهان |
3. گزارش موردی رویاها در شاهنامه
در شاهنامه، رویا، اساس بسیاری از جنگها، قتلها، ازدواجها، كنشها و واكنشهاست و اغلب رویدادهای مهم پیش از آنكه در عالم خارج، واقع شود، در عالم رویا به شاهان و پهلوانان ظاهر شده است. فردوسی در مجموع سی و چهار بار در شاهنامه از خواب و رویا سخن در میان آورده است؛ از جمله: خواب كیخسرو، خوابهای سام (دو خواب)، خواب گشتاسب، خواب بابك نیای اردشیر (دو شب پیاپی)، خواب كتایون (دختر قیصر و مادر اسفندیار)، خواب رودابه، خواب كیقباد، خواب افراسیاب، خواب طوس، خواب سیاووش، خواب پیران، خواب گودرز، خواب جریره (مادر فرود)، خواب ضحاك، خواب رستم، خوابهای كید هندی (دو خواب)، خواب بهرام چوبین (دو خواب)، خواب انوشیروان و سرانجام خواب خود فردوسی.
رویاهای ذكر شده در شاهنامه را به سه دسته میتوان تقسیم كرد: اول رویاهای دوران اساطیری، دوم رویاهای دوران تاریخی، سوم رویاهای عصر فردوسی و به اختصاص رویای شخص فردوسی.
که ما در ادامه برای شما عزیزان به نمایش می گذاریم ...
نویسنده: پروفسور سید حسن امین - استاد پیشین كرسی حقوق دانشگاه گلاسگو كالیدونیا، انگلستان
تنظیم : بخش ادبیات تبیان