تبیان، دستیار زندگی
صدای او را این روزها در مجموعه تلویزیونی «افسانه جومونگ» در نقش «سوریانگ» و در مجموعه تلویزیونی «افسران پلیس» در نقش «فولکی» می‌شنویم. در «هشدار برای کبرا- 11» هم گوینده مهمان است. صحبت از مهسا عرفانی است که از کودکی گویندگی را شروع کرده است. شهلا ناظریا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گپی با دوبلور سوریانگ

 محسا عرفانی

صدایش را سال‌هاست در تلویزیون از دهان شخصیت‌های مختلفی می‌شنویم.

او در كارتون‌ «دی‌ جی‌ مون‌» به‌ جای‌ «ریكا» و در كارتون‌ «فوتبالیست‌ها» به‌ جای‌ «ایزاوا» حرف زده است.

صدای او را این روزها در مجموعه تلویزیونی «افسانه جومونگ» در نقش «سوریانگ»  و در مجموعه تلویزیونی «افسران پلیس» در نقش «فولکی» می‌شنویم. در «هشدار برای کبرا- 11» هم گوینده مهمان است. صحبت از مهسا عرفانی است که از کودکی گویندگی را شروع کرده است. شهلا ناظریان و حسین عرفانی که از پیش‌کسوتان دوبله‌اند، در زندگی واقعی هم مادر و پدر او هستند.

بیایید به عقب برگردیم، به اولین باری که دوبله را شروع کردید.

در فیلم «مستأجر» بازیگر کودک نتوانست به جای خودش حرف بزند، قرار شد که من به جای او حرف بزنم. آن زمان مدرسه نمی‌رفتم. در حیاط استودیو مشغول بازی بودم که مدیر دوبلاژ از من خواست به استودیو بروم.

به قدری کوچک بودم که قدم به میز دوبله نمی‌رسید؛ برای همین روی میز نشستم و چون سواد خواندن و نوشتن نداشتم، دیالوگ‌ها را در گوشم می‌خواندند و من آنها را تکرار می‌کردم.

به همراه پدر و مادرم یک مدتی در تیزرهای تبلیغاتی گویندگی کردم. زمانی که هفت سالم بود در تیزر بستنی میهن گویندگی کردم؛ همان دیالوگی که می‌گفت: «مامان، بستنی‌اش خوشمزه‌تره!» مدتی هم همراه با پدر و مادرم تئاتر بازی کردم.

در آگهی های تبلیغاتی هم گویندگی می‌کردید؟

به همراه پدر و مادرم یک مدتی در تیزرهای تبلیغاتی گویندگی کردم. زمانی که هفت سالم بود در تیزر بستنی میهن گویندگی کردم؛ همان دیالوگی که می‌گفت: «مامان، بستنی‌اش خوشمزه‌تره!» مدتی هم همراه با پدر و مادرم تئاتر بازی کردم.

چه شد که در دنیای دوبله ماندید؟

طبیعتاً محیط روی من تأثیرگذار بود. پدر و مادرم هر دو در این هنر فعال هستند و من هم به خاطر علاقه‌ام به این سمت کشیده شدم.

 محسا عرفانی

گویندگی در نقش سوریانگ چه ویژگی‌هایی دارد؟

گویندگی در یک نقش، ویژگی خاصی برای ما ندارد؛ فقط در دوبله  دقت می‌کنیم صدای ما با لب و دهان بازیگر هماهنگ باشد.

یعنی فرق نمی‌کند نقش منفی یا مثبت، کره‌ای یا ایتالیایی باشد؟

هیچ فرقی نمی‌کند. ممکن است که این فرق در نوع گفتن دیالوگ‌ها باشد؛ مثلاً ایتالیایی‌ها تند صحبت می‌کنند و  کره‌ای‌ها به شکل دیگر.

برای بازیگرها، نقش مهم است؛ یعنی بازیگر فیلم‌نامه را می‌خواند و اگر از فیلم‌نامه خوشش آمد بازی در آن نقش را می‌پذیرد. از صحبت‌های شما می‌فهمم که در دوبله این انتخاب وجود ندارد یا مهم نیست.

به قدری کوچک بودم که قدم به میز دوبله نمی‌رسید؛ برای همین روی میز نشستم و چون سواد خواندن و نوشتن نداشتم، دیالوگ‌ها را در گوشم می‌خواندند و من آنها را تکرار می‌کردم.

برای اینکه بازیگر نقشش را دربیاورد نیاز دارد با نقش و شخصیتش ارتباط برقرار کند. یک گوینده هم باید با نقش ارتباط برقرار کند؛ اما به دلیل اینکه این کار، یک کار تکنیکی است برای گوینده فرقی نمی‌کند چه نقشی باشد. گوینده سعی می‌کند نقشش را خوب ادا کند؛ یعنی به موقع دیالوگش را شروع و تمام کند که با لب بازیگر هماهنگ باشد و حس لازم را به مخاطب القا کند.

واقعاً هیچ فرقی بین گویندگی در نقش هملت و گویندگی در نقش سوریانگ نیست؟

طبیعتاً هست. گویندگی کارهای سنگینی مثل کارهای شکسپیر یک کار هنری است و برای گوینده لذت‌بخش‌تر است؛ اما از نظر تکنیکی هیچ فرقی با گویندگی در نقش کره‌ای یا ایتالیایی ندارد.

پس چه چیزی شما را وسوسه می‌کند نقشی را بپذیرید؟

معمولاً مدیر دوبلاژها ما را به کار دعوت می‌کنند؛ یعنی اول آنها فیلم را می‌بینند و بعد بر اساس شناختی که از صدای ما دارند و ویژگی‌های نقش، گویندگی آن نقش را به ما پیشنهاد می‌دهند.

منبع : همشهری

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی