تبیان، دستیار زندگی
نقد تازه دو شخصیت سینمای ایران به برنامه هفت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرگ تدریجی فریدون جیرانی

گروه هنر تبیان: برنامه هفتگی هفت، که به سینما و موضوعات آن می پردازد، هم برای خودش داستانی شده. اگر یادتان مانده باشد، گزارشی مفصل از نقدهایی که به این برنامه شده، را برایتان آماده کردیم (آقای فریدون جیرانی کمی حمله کنید). اما نقدها به این برنامه سینمایی، باز هم ادامه دارد. در حالی که یک تهیه کننده سینمایی، هفت را یک چیزی در حد و اندازه نود می داند، اما یک منتقد سینمایی مشهور دیگر، یک جایی را پیدا می کند و یادداشتی می نویسد و در این یادداشت، حسابی از خجالت فریدون جیرانی و برنامه اش در می آید و خیلی راحت، می گوید که چشم دیدنش را ندارد.
فریدون جیرانی

ناصر شفق، تهیه کننده، می گوید که تلویزیون ایران، یک سازمان انحصاری است و طبیعی است که در هر سازمان انحصاری، باید قوانین بازی آن جا را هم رعایت کرد و طبق آن ها بازی کرد. بعد نتیجه گرفته که در سازمان انحصاری تلویزیون ما، ساختن برنامه ای مثل هفت، با این همه خط قرمز و محدودیتی که این سازمان دارد، نعمت است.

اما احمد طالبی نژاد، منتقد شناخته شده سینما و مدیرمسئول مجله هفت، می زند به سیم آخر و در نوشته ای، این برنامه را مورد نقد منفی شدیدی قرار می دهد که "می گویند برنامه ای از یکی از شبکه های تلویزیونی پخش می شود به نام هفت که ظاهرا الگویش برنامه نود است. من ندیده ام و نخواهم دید، چون حتی یک لحظه نمی خواهم قیافه مجری اش را ببینم که می دانم چه بوده و حالا به کجا رسیده!" و بعد برای اینکه از کارگر شدن نقد خودش مطمئن شود، مسیر طی شده فریدون جیرانی را نوعی مرگ خاموش می داند؛ مرگ شخصیت. و بعد از این می نویسد که ظاهرا به گوشش رسیده که "این آقای خوش چهره! و خوش صدا! و خوش بیان، مجوز کامل گرفته تا یک برنامه جنجالی درباره سینمای ایران بسازد".

مدیرمسئول مجله: "می گویند برنامه ای از یکی از شبکه های تلویزیونی پخش می شود به نام هفت که ظاهرا الگویش برنامه نود است. من ندیده ام و نخواهم دید، چون حتی یک لحظه نمی خواهم قیافه مجری اش را ببینم که می دانم چه بوده و حالا به کجا رسیده! این آقای خوش چهره! و خوش صدا! و خوش بیان، مجوز کامل گرفته تا یک برنامه جنجالی درباره سینمای ایران بسازد"

ناصر شفق، می گوید که زمان لاریجانی، طرحی به نام سینما 2000 را به سیما داده تا در آن، بحث های کارشناسی درباره سینما راه بیندازند، آن طرح عملی نشد، اما الان خوشحال است که چنین طرحی، دارد اجرا می شود و فکر می کند که بر خلاف نظر برخی از همکاران و منتقدان محترم، این برنامه با نود عادل فردوسی پور برابری می کند! "جیرانی، سینما را خوب می شناسد. در بخش تحلیل فیلم هایی که در حال اکران است، بسیار هوشمندانه عمل می کند. طبیعی است که این، حق هر کسی است که درباره هر اثری هنری، نظرهای خاص خودش را داشته باشد. اما این نظرات، نباید کل برنامه را پوشش بدهد. جیرانی، به خوبی بر لبه این خط حرکت می کند".

در مقابل، طالبی نژاد تعارف را کنار می گذارد و عصبانیت خودش را از شکل گرفتن چنین برنامه ای، این چنین نمایش می دهد که " لابد مسئولان تلویزیون، همچنان از سیاق اسلاف خود در پیش از انقلاب استفاده می کنند. یعنی دعوای دو نهاد فرهنگی هنری - وزارت فرهنگ و هنر وقت با سازمان رادیو، تلویزیون ملی ایران که البته هر کدام می کوشیدند در مقابل نهاد قدرت، خود را دلسوخته تر و وفادارتر نشان دهند.

جالب این که وزارت فرهنگ و هنر را شوهر خواهر شاه برعهده داشت و ریاست رادیو، تلویزیون را پسر خاله فرح پهلوی. به هرحال این رقابت همچنان ادامه دارد. به ما هم ربطی ندارد. اما دوستی از من پرسید درباره اینکه فلانی نام مجله هفت را برای برنامه اش انتخاب کرده، اعتراضی یا شکایتی نداری؟ تنها جوابی که داشتم این بود که جرم کش رفتن یک نام، کمتر جرمی است که متوجه این آقا است."

به نظر می رسد دعوای منتقدان و طرفداران برنامه هفت، حالا حالاها قصد تمام شدن نداشته باشد. این برنامه، قرار است که یک برنامه منتقدانه باشد و از این بابت، خیلی ها چشم دیدنش را نخواهند داشت. جدا از ماهیت منتقدانه برنامه هفت، عده ای هم نقدهای محتوایی و فرمی به این برنامه دارند و فریدون جیرانی و هفت را، در شان همدیگر نمی دانند. آزمون بزرگی در مقابل برنامه هفت قرار گرفته؛ آیا تاب این همه نقدهای ضد هم را خواهند داشت؟ هر چه باشد، خودشان دارند فرهنگ نقدپذیری و نقد کردن را در جامعه سینمایی کشور جا می اندازند. بالاخره این وسط، بدک نیست خودشان هم کمی نقد بشوند و به قول معروف، خودشان پیام خودشان باشند و تاب همه این انتقادات را بیاورند. اگر هفتی ها هم توان و حوصله پذیرش این نقدها را از کف بدهند، دیگر از جامعه سینمایی کشورمان و همچنین از جامعه منتقدان آن، چه انتظاری می توان داشت؟


نگارش: عیسی محمدی