تبیان، دستیار زندگی
سیاست از چشم سینما در حضور فیلمسازانی چون جین كمپیون، كن لوچ، تارانتینو، ژاك ادیار كه با بهترین فیلم‌های این سال‌هایشان به كن آمده بودند، این میشائیل هانكه بود كه نخل طلا را از آن خود كرد. «نوار سفید» كه فیلمی سیاه و سفید با موضوع روابط میان شاگردان،
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سیاست از چشم سینما

سیاست از چشم سینما

در حضور فیلمسازانی چون جین كمپیون، كن لوچ، تارانتینو، ژاك ادیار كه با بهترین فیلم‌های این سال‌هایشان به كن آمده بودند، این میشائیل هانكه بود كه نخل طلا را از آن خود كرد.

«نوار سفید» كه فیلمی سیاه و سفید با موضوع روابط میان شاگردان، معلمان و مدیران یك مدرسه در آلمان، سال‌های نزدیك به جنگ جهانی دوم است، موفق شد مهم‌ترین جایزه معتبرترین جشنواره سینمایی جهان را از آن خود كند.

میشائیل‌هانكه با همان اولین ساخته‌هایش نشان داد كه از توانایی‌های خاصی بهره‌مند است. «ویدئوی‌بنی» از حضور كارگردانی خبر می‌داد كه می‌خواهد عادت‌های ذهنی تماشاگر را به هم بریزد. این فیلمساز اتریشی الاصل، با همان چند فیلم اولش به عنوان كارگردانی خلاق و توانا شناخته شد ولی نقطه اوج كارنامه‌اش از زمانی رقم خورد كه به فرانسه آمد.

در «معلم پیانو» او رابطه‌ای غیر متعارف را با پرداختی سرد و دوربینی نظاره‌گر و لحنی كه بر بی‌موضعی تكیه دارد، روایت می‌كند.

هانكه با شیوه خاص دكوپاژ و میزانس‌هایش روحیات اریكا(ایزابل هوپر) را كه یك معلم پیانوست به تصویر می‌كشد و به نظر می‌رسد كه سردی و خشكی كاراكتر او با لحن كارگردانی هانكه به شدت همخوان و همسان است.

در فیلم نادیده گرفته شده «رمز ناشناخته»، هانكه تماشاگرش را با پرسش‌هایی كه طرح می‌كند و انتظاری كه می‌آفریند همراه می‌كند و به واكاوی روابط انسانی می‌پردازد. مایه جست‌وجو در «رمز ناشناخته» با ابهامی هنرمندانه دنبال می‌شود.

«زمان گرگ» دریچه‌ای تازه را در سینمای هانكه می‌گشاید. فیلم روایت خانواده‌ای است كه به ییلاق می‌روند و در آنجا با خانواده‌ای شرور و مزاحم مواجه می‌شوند. تیر خوردن پدرخانواده، نقطه آغازین مصائبی است كه بر سر این خانواده می‌آید. ناامیدی و نگاهی سیاه به دنیای پیرامون حرف اول و آخر را در «زمان گرگ» می‌زند. بازی با قواعد ژانر و رسیدن به لحن و زبانی تازه از ویژگی‌های بارز این ساخته هانكه است.

«پنهان» بهترین فیلم هانكه و از بهترین‌های سینما در هزاره سوم است. استادی هانكه در پرداخت روابط انسانی و سرك كشیدن در هزارتوهایی كه انبوه تناقض‌های جهان معاصر را نمایان می‌كنند و دغدغه تقریبا همیشگی فیلمساز در رویكرد به سیاست، در این فیلم به اوج خود می‌رسد.

سیاست از چشم سینما

در «پنهان» ژرژ لوران( دانیل اوتوی) كه مجری تلویزیون است و زندگی آرامی دارد با نوارهایی مواجه می‌شود كه از رخدادهای تكان‌دهنده‌ای خبر می‌دهند. به این ترتیب آن آرامش ظاهری جای خود را به تنش و عصبیتی می‌دهد كه هانكه در به تصویر كشیدنش مهارت فوق‌العاده‌ای از خود نشان می‌دهد. نكته جالب توجه «پنهان» تعلیقی است كه در سراسر اثر موج می‌زند، بی‌آنكه‌ هانكه برای آخرین سوسپانس رویكردی متعارف را در پیش بگیرد. او در اوج التهاب هم همه چیز را با پرداختی خود دارانه روایت می‌كند و همین بر مهابت ماجرا می‌افزاید.

اضطرابی كه هانكه در «پنهان» به نمایش می‌گذارد، كاملا اصالت دارد و فرمی كه برای نمایش این اضطراب به كار می‌گیرد، از سرزندگی و طراوتی حكایت می‌كند كه با تسلطی تمام و كمال از ریزترین جزئیات، از مكثی كوتاه گرفته تا نگاهی گذرا نیز به سادگی نمی‌گذرد.

میشائیل هانكه، التهاب، اضطراب و تناقض را در جهان معاصر می‌كاود و به آن می‌پردازد، بی آنكه نگاه نظاره‌گر خود را از دست بدهد. هانكه ترجیح می‌دهد كنار بایستد و قضاوت را به عهده تماشاگر بگذارد. به همین دلیل است كه از پرداخت تعمدا سرد دست برنمی‌دارد و اتفاقا با این كارش، موفق می‌شود تاثیر بیشتری بگذارد. او موقعیت را ترسیم می‌كند و كاراكترهایش را در مواجهه با آن قرار می‌دهد و سعی می‌كند دوربینش خوددار باشد و البته دقت‌نظرش را هم از دست ندهد؛ چنانكه چیزهای به ظاهر بی‌اهمیت هم از دید هانكه پنهان نمی‌ماند.

هانكه با «نوارسفید» در واقع نوار موفقیت‌هایش را تداوم بخشید؛ فیلمسازی كه معمولا نوسان چندانی میان ساخته‌هایش مشاهده نمی‌شود و سال‌هاست نشان داده كه كارگردانی مبتكر و صاحب سبك است كه با هنرمندی، اضطراب‌ها، تنش و  تناقضات جهان معاصر را به زبان سینما بیان می‌كند.

منبع : همشهری

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی