تبیان، دستیار زندگی
نكوداشت کارگردان درباره الی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نكوداشت کارگردان درباره الی

نكوداشت کارگردان درباره الی

نشان یادبود دانشگاه تهران در آستانه اكران عمومی فیلم «درباره الی» به اصغر فرهادی كارگردان سینما اهدا شد.

در مراسم نكوداشت این هنرمند كه عصر روز دوشنبه 11 خردادماه در دانشكده هنرهای زیبا با حضور چهره‌هایی همچون علیرضا نادری، حمید فرخ نژاد، ‌مهدی سلطانی، هوشنگ هیهاوند،‌فریندخت زاهدی، شیوا مسعودی، نغمه ثمینی، مجید سرسنگی و ... برگزار شد، اصغرفرهادی با ابراز خرسندی از برگزاری این مراسم و با قدردانی از برگزاركنندگان این مراسم خطاب به دانشجویان دانشكده هنرهای زیبا گفت: در كنار من آدمهایی بسیار شایسته‌تر حضور دارند كه شایسته تقدیرند، اما متاسفانه در كشوری زندگی می‌كنیم كه تئاتر ما آنقدر محجوب و باحیاست كه در كنار سینما دیده نمی‌شود و به دلیل پرهیاهوتر بودن سینماست كه امروز از من تقدیر می‌شود.

فرهادی با اشاره به سالهای نخست حضورش در دانشكده هنرهای زیبا یادآور شد: به دلیل فعالیتم در سینمای جوان، تئاتر را نمی‌شناختم و از آنجا كه فردی خجالتی بودم تصمیم گرفتم از رشته تئاتر انصراف بدهم اما ماندم و چه خوب شد كه این اتفاق افتاد، چرا كه در راهروها و آبدارخانه این دانشكده شاهد بحث‌ها و گفتگوهای دانشجویانی همچون علیرضا نادری، حمید فرخ نژاد، علی دهكردی و ... بودم و همه اینها بسیار به من آموخت.

او تاكید كرد: بسیاری كه تحصیلات آكادمیك ندارند معتقدند هنر آموختنی نیست، اما این دروغی است كه خود آنان هم به دورغ بودنش باور دارند. زیرا در دوره تحصیل در دانشكده است كه به یك سلیقه هنری می‌رسیم و آموخته‌های ما از دانشگاه تنها به كلاس درس محدود نمی‌شود. بلكه حتی راهروهای دانشگاه هم برای ما درسهای بسیار دارد. ضمن اینكه محیط دانشگاه به دلیل حضور دانشجویان از اقوام مختلف، فرصتی برای شناخت عمیق‌تر و بهتر دیگر مردمان سرزمینمان فراهم می‌كند.

وی متذكر شد: اگر امروز می‌گویید كه من پله‌ای به جلو آمدم، به خاطر همین اتفاقات بود. هرگز در زندگی شخصی و كاری‌ام احساس رقابت نداشته‌ام، وقتی فیلم «درباره الی» را ساختم تصور نمی‌كردم كه حتی یك نمایش در خارج از كشور داشته باشد.

كارگردان «چهارشنبه‌سوری» یكی از بزرگترین آسیب‌های جامعه فعلی را احساس رقابت‌های ناسالم دانست و عنوان كرد: این آسیب كه از آموزش و پرورش ما شروع می‌شود، موجب شده 70 میلیون نفر با یكدیگر در وجوه گوناگون رقابت داشته باشند كه این رقابت بر ذات خود نوعی كُشتن دوستی است و من تلاش كردم با كسی رقابت نكنم و تنها با خودم رقابت كنم.

اصغر فرهادی در بخش دیگری از سخنان خود با تاكید بر لزوم شناخت تئاتر برای هنرمندان سینما یادآور شد: اگر كسی در سینما زمان طولانی موفق بوده است، به دلیل شناختی است كه نسبت به تئاتر دارد و درام ، شخصیت پردازی و ...را می‌داند. كسانی كه حضور موقتی در سینما دارند این سرمایه را ندارند. بنابراین نمایش همچنان برایم اجر و قرب دارد.

این فیلمساز ایرانی كه سالها قبل نمایش موفقی همچون «ماشین نشین‌ها» را اجرا كرده است یادآور شد: وقتی این نمایش را كار كردم حس كردم دیگر تا مدتی نمی‌توانم كاری بالاتر از این داشته باشم. بنابراین تا مدتها در زمینه تئاتر فعالیت نكردم، اما امیدوارم روزی بتوانم نمایش جدیدی را كار كنم.

فرهادی خاطرنشان كرد: امروزه اشتیاقی كه برای یك كار خوب دارم بیش از روزی است كه نمایش «ماشین‌نشین‌ها» را اجرا كردم. البته دوستان شایسته بسیاری همچون فرشاد فرشته حكمت، علیرضا نادری و ... دارم كه به دلیل وضعیت فرهنگی ما، آثار آنان مهجور مانده اما امروز با افتخار می‌گویم كه از این دوستان بسیار آموختم و اصولا نگاه اجتماعی را از علیرضا نادری یاد گرفتم.

نكوداشت کارگردان درباره الی

او در ادامه سخنانش درباره بی‌انگیزگی دانشجویان امروز در قیاس با گذشته مطرح كرد: وضعیت دانشجویان امروز بسیار سخت‌تر است. اما به هر حال می‌توان با وجود همه سختیها كار كرد و موفق شد. من در زندگی‌ام هرگز دستیار كسی نبوده‌ام. زمانی كه نخستین فیلم 35 خود را ساختم برای نخستین بار بود كه دوربین 35 را دست گرفتم. هرگز برای كاری به كسی تلفن نزدم، چون معتقدم هیچ كس نمی‌تواند دیگری را وارد كار كند. اگر خود ما روحیه كار كردن داشته باشیم، می‌توانیم راه خود را پیدا كنیم.

فرهادی در ادامه با اشاره به ورودش به سینما از هفت سال پیش خاطرنشان كرد: هفت سال است كه وارد سینما شده‌ام كه دو سال آن یعنی در فاصله ساخت دو فیلم «چهارشنبه سوری» و «درباره الی » به بیهودگی گذشت. سینما راه میانبر ندارد.

او در پایان سخنان خود خطاب به دانشجویان دانشكده هنرهای زیبا گفت: می‌دانم كه تشكیل این جلسه به خاطر وضعیت اداری كشورمان چقدر سخت بوده است، شور و اشتیاقی كه در این جلسه وجود دارد در بیرون نیست و افتخار بزرگی است برای من كه فیلم «درباره الی» در دانشكده هنرهای زیبا كه بسیار در آن آموختم، به نمایش درمی‌آید.

فرهادی سخنان خود را با گرامیداشت یاد و خاطره دو هم دانشگاهی درگذشته‌اش رامین سلیمان‌پور و كاملیا عطار كاشانی به پایان برد.

اصغر فرهادی:

به دلیل پرهیاهو بودن سینماست، كه از من تقدیر می‌شود

یكی از آسیب‌های فعلی احساس رقابتهای ناسالم است

فرخ‌نژاد: فرهادی همواره اجازه نداد محیط بر او اثر بگذارد

حمید فرخ‌نژاد بازیگر تئاتر و سینما و یكی دیگر از هم‌دانشكده‌ای‌های اصغر فرهادی نیز در این مراسم با بیان خاطراتی از دوره‌ی تحصیل در دانشكده‌ی هنرهای زیبا، گفت: زمانی كه بحث برگزاری این مراسم مطرح شد به 20 سال پیش بازگشتم؛ زمانی كه ما جزو گروه سنی «د» بودیم و مو داشتیم! و خاطرات خوب و یا غم‌انگیز را به یاد آوردم. كسانی كه امروز در این مراسم حضور دارند، مایه‌ی فخر جامعه‌ی ما هستند.

او ادامه داد: یكی دو سال اول دانشجویی هیچ‌كس را قبول نداشتیم. می‌خواستیم همه چیز را نابود كنیم اما كم‌كم با واقعیت‌ها آشنا شدیم و كنار آمدیم. وجهه‌ی هنری فرهادی به گونه‌ای است كه لازم نیست من درباره‌ی آن سخنی بگویم بلكه از این زاویه به شخصیت او می‌نگرم كه او همواره می‌تواند برای همه‌ی ما مثالی باشد برای این‌كه خواستن توانستن است.

فرخ‌نژاد در توصیف این ویژگی فرهادی گفت: برای ما كه از شهرستان به تهران آمده و خوابگاه‌نشین بودیم مشكلات تحصیل چندین برابر بود. امثال اصغر فرهادی خواستند كه بالا بیایند. بنابراین زحمتی دوچندان كشیدند و موفق شدند. فرهادی نمونه‌ی هنرمندانی است كه هرگز اجازه ندادند محیط بر آنها اثر بگذارد و این‌چنین است كه او در تلویزیون آثاری را ساخت كه بسیاری از هنرمندان در سینما جرأت بیان آن را نداشتند. او نوعی تابوشكنی و تغییر نگاه را با خود به تلویزیون آورد و امروز نگاه این جوان بر سینمای ما و جهان تاثیر گذاشته است.

این بازیگر سخنان خود را این‌گونه به پایان رساند: آن‌چه امروز برای ما مهم است این است كه از او یاد بگیریم از همین اتاق‌های كوچك می‌توان رفت و بزرگ شد. همكلاسی بودن با او برای من باعث افتخار است.

زاهدی: او دانشجوی جوانی است كه بسیار هنرمند است

همچنین فریندخت زاهدی یكی از استادان اصغر فرهادی با ابراز خرسندی از برگزاری این مراسم گفت: به خود می‌بالم كه این مراسم برای نكوداشت دانشجوی جوانی برگزار می‌شود كه بسیار هنرمند است.

او سپس به حاضران پیشنهاد كرد كه انجمن رسمی فارغ‌التحصیلان پردیس هنرهای زیبا را تشكیل دهند تا با برگزاری گردهمایی‌های شش ماهه یا سالانه، امكان گفت‌وگو و انتقال تجربیات میان نسل‌های گوناگون فراهم شود و گفت: شاید به بركت حضور اصغر فرهادی بتوانیم سنگ بنای این انجمن را بگذاریم.

فریندخت زاهدی تصریح كرد: در طول سال‌های تدریس بارقه‌های استعداد را در بسیاری از دانشجویان می‌بینم. اصغر فرهادی بارها و بارها مرا به تحسین واداشت و می‌توانستم آینده‌ی بسیار خوبی را برایش ببینم. البته آن زمان فكر می‌كردم ما داریم شكسپیری را به جامعه‌ی هنری تحویل می‌دهیم اما امروزه بسیاری از هنرمندان تئاتر در سینما فعالیت می‌كنند و برعكس. مهم این است كه هر دو حرفه به نمایش مربوطند و دیگر نمی‌توانیم تفاوتی میان آنها بگذاریم.

او اظهار امیدواری كرد: از میان دانشجویان نسل جدید نیز افرادی قدرت روحی و حس مبارزه با مشكلات و قدرت خودسازی اصغر فرهادی را داشته باشند و به جلو بتازند و بتوانند افتخارآفرین باشند؛ چرا كه هریك از دانشجویان هنر سفرای فرهنگی ایران در دنیا هستند.

علیاری: او با وجود كمبود امكانات پیشرفت كرد

فریدون علیاری دیگر استاد دانشكده هنرهای زیبا با یادآوری خاطراتی از 18 سال پیش و شروع تحصیل دانشجویانی همچون اصغر فرهادی در سال 1370 عنوان كرد: اگر آن زمان كسی می‌گفت دست كم 30 درصد این دانشجویان در آینده‌ای نه چندان دور به چهره‌های بزرگ هنری و مدیریتی تبدیل می‌شوند، این سخن باورپذیر نبود اما امروز به جرأت می‌توان این را دید. به كوری چشم كسانی كه می‌گفتند دانشگاه چیزی به شما یاد نمی‌دهد.

او یكی از افتخارات اصغر فرهادی را پیشرفت كردن با وجود كمبود امكانات دانست و گفت: افرادی مانند او كارهایی بدون هزینه‌ی گزاف و امكانات فراوان انجام داده‌اند، اما تفكر بالای آنان بود كه باعث درخشش آنان در جشنواره‌های گوناگون شد و این‌چنین است كه بعد از 25 سال معلمی هرگز نمایش «ماشین‌نشین‌ها» را از یاد نمی‌برم كه به خوبی شكوفندگی، رشد، فكر و اندیشه‌ی اصغر فرهادی را نشان می‌داد.

نكوداشت کارگردان درباره الی

در این مراسم علیرضا نادری نمایشنامه‌نویس، كارگردان تئاتر و استاد دانشگاه، نامه دوستانه‌ای را با عنوان «در اهمیت اصغر فرهادی بودن» خواند.

نادری در این نامه آورده است: «اینجا دانشکده‌ی هنرهای زیباست! جایی که دانشکده‌ی بچه های زیبا هم به آن می‌گفتیم! الان سالها از آن روزها که ما همه اینجا دور هم جمع بودیم گذشته،خیلی‌ها هستیم،بعضیها نیستند برخی غیبت دارند،چند نفرهم اصلا و دیگر نیستند،امروز ما در مراسم تجلیل از اصغر فرهادی دورهم جمع شده‌ایم! هم دانشکده‌ای سالهای پیش،پس جای خیلیها خالی، بیش ازهمه رامین سلیمانپور و کاملیا کاشانی!

من چند چیز را در باره‌ی اصغر فرهادی بیشتر می‌دانم! نام این مقاله اهمیت اصغر بودن است! مودبانه‌اش

می‌شود مقاله‌ای درباره‌ی اهمیت اصغر فرهادی بودن!

اصغر فرهادی اگر دیپلمات یا وزیر خارجه‌ی یک کشور ته آفریقا می‌شد،می‌توانست آن کشور را در سازمان ملل دارای حق وتو کند! یا اگر دانشمند می‌شد می توانست دستگاهی اختراع کند که لازم نباشد ما با هواپیما سفر کنیم،همینطور ما را به نقاط دور دنیا فکس می‌کرد! اصغر فرهادی حتما داروی ایدز را کشف می‌کرد، اصغر فرهادی میتوانست برجهای فروریخته را بلافاصله سر پا کند ! او اگر مامور دستگیری بن‌لادن می‌شد الان بن لادن را در قفسی دور جهان می‌چرخاند و از دولتهای دیگر حق الکشف می‌گرفت! اصغر اگر همین حالا بخواهد می‌تواند «رون‌آراد» را پیدا کند، و باز اگر بخواهد می‌تواند با زندانیان گوانتانامو در همان زندان، پسیکو درام کار کند! به دو دلیل،لطفا به این دو دلیل دقت کنید!

اول اینکه توانسته اصغر فرهادی توانسته دراین سرزمین با اینهمه منع و مانع، فیلمهایی را که دوست دارد بسازد! موانعی که در شکل و شمایل مردانی با کت و شلوارهای خاکستری و قهواه‌ی کابوس هرنویسنده هنرمندی هستند!

ودلیل دوم که کمی خصوصی ست اینکه: توانسته در میان اینهمه یا آنهمه دختر زیبا، وباوقار و شخصیت در دانشکده‌ی هنرهای بچه‌های زیبا، پریسا راکه بخت‌آورست، به‌عنوان بانوی خود، کشف؟ انتخاب؟شکار؟ پیدا...نه،اسیرش شود یا به خود علاقمند کند!

غبطه برانگیز نیست؟ به هر صورت ما رفیقیم و هیچ کس نمی‌تواند از دوستانش تعریف کند مگراینکه عاشقانه دوستشان داشته باشد! ومن این هرسه را،دوست دارم...

نگویید کاش اصغر فرهادی دیپلمات، یا دانشمند شده بود و فکس آدمی محقق و داروی ایدز کشف می‌شد،سینمای امروزما بدون فرهادی؟حتما چیزمهمی کم دارد...

به‌عنوان مقاله برمی‌گردم، اهمیت اصغر بودن! با این توضیح که اهمیت فرهادی بودن در فیلمسازبودن که عشق فرهادی‌ست، نیست!اهمیت اصغر فرهادی در چیست؟

بارها درجمع دوستان یکرنگ گفته‌ام اصغر فرهادی،قریحه‌ی دیپلماتها را در سینما به کارگرفت و ازین بازار مکاره‌ی شبه جهان اولی اما در عمق وجود جهان ماقبل کشفی که به آن مناسبات کارگردان و تهیه کننده و سانسورچی و ممیز و ...می‌گویند،سرافراز بیرون آمد! به همه‌ی کارهای فرهادی نگاه کنید!درهیچکدام کسی جز خودش،نیست!واین مگر کم هنری ست!؟

سالها پیش قبل از موجودیت کافه نادری[مرکز تئاتر تجربی فعلی] کنار شوفاژ چسبیده به بارگاه آقا رشید،[آبدار خانه ی فعلی ]مطلبی برای روزنامه‌ای نوشتم با نام «پیشانی چین خورده‌ی هنر» با این مضمون که ؛درین

زمانه‌ی عجیب، هنرمند یا باید،تبلیغات کند،یا مبتذل بسازد ویا سکوت کند،سه چهارسال بعد دیدم،من که به این تئوری معتقدم کجایم واصغر فرهادی کجا؟

من داشتم شیخ محمد خیابانی می‌نوشتم،فرهادی داستان یک شهرش را می‌ساخت! فهمیدم آن مقاله‌ی من اراجیف بوده است!

نكوداشت کارگردان درباره الی

مضمون این پاراگراف اهمیت اصغر فرهادی بودن است! ... وقتی فیلمت، به علت که نه،به دلیل هم نه،به خاطر...بازهم نه،به بهانه‌ی اینکه،بازیگر فیلم او دریک فیلم دیگری بازی کرده، بعد آن فیلم که این بازیگر درآن بازی کرده و اکران شده،موجب شده،که این فیلم به خاطر بازی آن بازیگر در آن فیلم اکران شده در جای دیگر در اینجا....توقیف بشود! بایدفرهادی باشی و سوار ماشینت شده به بیابانهای اطراف تهران بروی و در بیابان نعره بزنی،و بعد به دستیارت فرمان بدهی فردا صبح تقاضای پروانه ساخت بکند تا «درباره‌ی الی» را بار دیگر بدون آن بازیگر بسازی! و وقتی آن کس که باید همه‌ی تلاشش جلوگیری از جنگ سوم جهانی باشد دستور می‌دهد این مشکل بزرگ بشری را که اصغر و بازیگرش پدید آورده‌اند حل شود باز باید اصغر فرهادی باشی، تا بتوانی از هیچکس تشکر نکنی، به هیچکس اعتراض نکنی و بگویی،چی؟کی؟کجا؟فیلم؟ مگه توقیف؟برای چی؟

شاه امشب این مجلس،اصغر فرهادی ما دارای چنین منش وروش باشکوهی است!

این مسیرو راه نیست،روش است،وخوب است دانسته شود روش راه رفته است و شخصی است!خوب است این روش توسط فرهادی تدریس بشود،نه تنها برای دانشجویان هنر،چطور می‌شود مبتذل نبود،تبلیغات نکرد،ساکت هم نماند؟...

من اطمینان دارم،نگاه پاتولوژیک و آسیب شناسانه‌ی فرهادی را کمتر کسی در ایران دارد،چشمان مسلح فرهادی به بزرگنماترین دستگاهها،وقدرت او در رنگ آمیزی اجزای مختلف سلولهای بیماری‌زا و مخرب وکشف منابع تغذیه‌ی میکروب‌ها فوق العاده ست!

کمتر کسی اولین سکانس چهارشنبه سوری را درک کرده است!مردی که سیگارش را با شعله‌ی گاز روشن، می‌گیراند!

اصغر فرهادی اجتماع پیرامونش را نه چون یک آرمانگرای،نه یک سوسیالیست دوآتشه! نه یک مذهبی همین و دیگر هیچ!نه نهیلیست به تباهی اندیش!نه،جامعه‌شناس مدل دو هزار و ده...بلکه مثل خود اصغر فرهادی می‌بیند!وباز این اهمیت اصغر فرهادی بودن است!

اینها راز نیست که اگر بود هلاک راز به افشای ان است و راز افشا شده به دو پول سیاه نمی‌ارزد، اینها روش است!که به کار بسته می‌شود، روشی که با غریزه دریافته شده و با تعلیمات در آکادمی، یعنی در همین دانشکده،اموخته شده است!دریافته شده،آخرین مردان زمین،یا ماشین نشینها،ودیگر آثار او در آزمون «تدریج و تفکر» به چهارشنبه سوری واین یکی آخری درباره‌ی الی رسیده‌اند!

درباره اهمیت اصغر بودن حرفها فراوان است! متانت،مهربانی! درک عمیقانه‌ی دوستی.. خانواده دوستی... و تواضع بی‌نظیرش از اصغر فرهادی، یک پشتوانه برای همه‌ی ما ساخته است!

وقتی اصغر در برلین موفقیت بزرگی برای خودش به دست آورد، پیامی برای چند نفر نوشتم اما نفرستادم و خودداری کردم! نوشتم «اصغر فرهادی جون!

جشنواره‌ی برلین پله‌ی اول نردبانی است که به اورست آرزوهای همه‌ی ما بچه های دیروزو امروز هنرهای زیبا راه می‌برد،جای اونا که نیستند خالی...»

به گزارش ایسنا، در این مراسم لوح تقدیر اصغر فرهادی توسط نغمه ثمینی به نمایندگی از دانشكده هنرهای زیبا به این هنرمند اهدا شد.

هم‌چنین حجت سیدعلی‌خانی نامه‌ای را كه توسط هم‌دوره‌ای‌های او نوشته شده بود برای حاضران قرائت كرد و بیانیه‌ی دانشجویان سینمایی توسط كاظم عباسی ارایه شد.

در پایان این مراسم هم «درباره الی» اصغر فرهادی برای دانشجویان به نمایش درآمد.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی