تبیان، دستیار زندگی
نمایش «عروسی در سایه» نگاهی به جنگ دارد اما كارگردان سعی كرده با اضافه كردن طنز بر این نمایش خواسته تا لبخندی را بر لب تماشاگر نمایش بنشاند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«جنگ» با چاشنی طنز در تالار سایه

جنگ با چاشنی طنز

نمایش «عروسی در سایه» نگاهی به جنگ دارد اما كارگردان سعی كرده با اضافه كردن طنز بر این نمایش خواسته تا لبخندی را بر لب تماشاگر نمایش بنشاند.

به گزارش خبرنگار فارس، جنگ تداعی كننده خیلی از چیزهاست،از تلویزیون وحشت دارم! چرا؟ روشن كه می‌كنی اخبار جنگ در گوشت فرو می‌روند و به درون خونت می‌ریزند و در رگ‌هایت جاری می‌شوند و تا مغز و قلبت می‌رسند و تو باید بدانی كه در آن سوی دنیا، كشوری با كشوری دیگر می‌جنگد و در یكی از كشورها، مردم با دولت می‌جنگند و در شهری از آن كشور، مردم با مردم می‌جنگند و در خانه‌ای از آن شهر، پدری فرزندانش را قتل عامل می‌كند و ...

از روزنامه نیز می‌ترسم! چرا؟ چون وقتی آن را باز می‌كنی صحنه حوادث، بسیار خودنمایی می‌كند.

مادری، فرزندش را كشت، برادری خواهرش را تكه تكه كرد، پدری دخترش را به حراج گذاشت و ...

و حال عابدی آمده و این كلمه سه حرفی را با ظاهری فانتزی گونه تصویر كرده است. در این جا، جامعه‌ای تصویر شده كه مردانش در جنگ می میرند و حال كمبود مرد، بزرگترین معضل است و زنان نیز پسر نمی‌زایند و در این جا، مرد غنیمت است!

این فضای فانتزی شاید لبخند را بر لب‌ها جاری سازد ولی پس از مدتی كوتاه احساس وحشت می‌كنی، دنیایی كه فقط می‌كشند و كشته می‌شوند.

و پاهایت، به جای زمینی سبز بر نعش‌ها گام بر می‌دارند و در خون فرو می‌روند، دنیایی ترسناك كه ریشه درختانش چنان با خون سیراب شده‌آند كه سبزی برگها به سرخی گراییده است.

عابدی این فضای پر از ترس و دلهره را در پشت ظاهری فانتزی گونه قرار داده و با هر تلنگری، این شیرینی‌ فرو می‌ریزد و در پایان هر اندیشمندی پی به عمق این وحشت می‌برد.

علی عابدی، نویسنده و كارگردان در این باره می‌گوید: طرح و ایده نمایش حدود 5_ 6 سال قبل پیش آمد با نام «این خانه به هم ریخته‌اس»، كاری دو نفره كه ماجرای آن در مورد یك عروس و یك سرباز بود و در فضایی بسیار جدی با پایانی بسیار تراژیك به مقوله جنگ می‌پرداخت.

این نمایشنامه‌ را عده‌ای خواندند و نظر‌ها دادند و مدتی آن را كناری گذاشتم و پس از این فاصله به سویش بازگشتم اما با نگاهی كاملا متفاوت، چون در این فاصله چندین متن از «آرابال» را خوانده بودم از جمله «پیك‌نیك در میدان جنگ» و به این رسیدم كه با نگاهی دیگر به جنگ بپردازم، نگاهی كه ظاهری بسیار جدی نداشته باشد و جدیت در پس پرده آن باشد. وی می‌افزاید: شالوده كار را به هم ریختم تا تلخی را از فضا پاك كنم و شیرینی را با ظاهری فانتزی در آن جاری سازم. در شخصیت‌ها دست بردم، به خصوص شخصیت سرباز كه مانند یك آدم ماشینی است. در جنگ‌های بسیاری بوده و جنگ برایش مانند نفس كشیدن شده و در همه زندگیش جاری، در خانه‌اش، در عشقش و در ...

به نظرم، ما در جهانی هستیم كه مدام در جنگ است نه فقط جنگ فیزیكی، جنگ در زندگی شخصی، اجتماعی و ... آدم‌هایی هستند كه جنگ عنصر برجسته زندگی آنهاست و من خواستم این جنگ را در زندگی شخصی عروس و سرباز وارد كنم و پس از چندین بازنویسی به این شكل در آمد و البته من دوست داشتم نام نمایش تغییر نكند ولی مجبور شدم تا به مكان و زمان خاصی برنگردد. در زمان جشنواره ارتباط تماشاگران با كار بسیار خوب بود، آنها این نوع نگاه ضدجنگ را خیلی دوست داشتند_ البته از طراحی صحنه كار بسیار ایراد‌ها گرفته شد و آن را از فضای كار جدا می‌دانستند و من سعی كردم ایرادها را رفع كنم.

نوشین تبریزی (بازیگر نقش مادر) نیز درباره متن می‌گوید: متن را خیلی دوست دارم چون زیر متن آن بسیار جذاب است. به نظرم جنگ در هر نوعی بد است، گروهی متخاصم حمله می‌كنند و گروهی دیگر مجبور به دفاع می‌شوند. جنگ بسیار زشت است و در جهان ما تولید صداهایی ناهنجار می‌كند و منظورم از صدا، فقط صداهای مهیب چون توپ و تفنگ نیست، همین كه مدام خبر جنگ را از رسانه‌ها می‌شنوی كافی است، گروهی حمله تروریستی كرده‌اند، كشوری به كشوری دیگر تجاوز كرده است و ... اینها وحشتناكند. البته ظاهرا جهان بدون جنگ نیز وجود ندارد! در خط داستانی همیشه باید گره ایجاد شود تا خواننده سرگرم باشد و انگار یكی از گره‌های این جهان نیز جنگ است.

وی ادامه می‌دهد: متن نیز همین را می‌گوید، بچه‌های ما سرشار از جنگ هستند و این در نوع حرف زدن و حتی در بازی‌هایشان دیده می‌شود _ در گذشته كه رسانه‌ها تا این حد مملو از خبرهای جنگ نبودند بچه‌ها بسیار نرمال‌تر و بی خطرتر بودند. ما هم بچه‌های جنگ هستیم ولی بازی‌های ما با بازی‌های كامپیوتری پر از كشت و كشتار زمان حال فرق داشتند. متن بسیار خوب است و جنگ را بسیار بزرگوارانه به سخره‌ می‌گیرد.

آیا می‌خواهید آنقدر همدیگر را بكشید تا آدمی وجود نداشته باشد؟ كه متاسفانه جهان هم به همین سو می‌رود.

این بازیگر در ادامه بیان داشت: از متن كه بگذرم باید بگویم تمرینات من با بازیگر مقابلم (وحید آقاپور) بسیار كم بوده، ولی بسیار تلاش می كنم به آن كاراكتری كه مدنظر كارگردان است نزدیك شوم و این را بگویم كه بازی با وحید آقاپور بسیار سخت و ترسناك است و من همیشه این سعادت را داشته‌ام چون برداشته‌هایم، افزوده‌ام.

وحید آقاپور، بازیگر نقش پدر نیز می‌گوید: ابتدا كه متن را خواندم به یاد «پیك‌نیك در میدان جنگ» اثر آرابال افتادم، متنی ضد جنگ كه از اپزوردهای معروف به شمار می‌رود. در متون ضد جنگ، جنگ به سخره گرفته شده و عاملی فرسایش دهنده معرفی می‌شود و این دیدگاهی جهان شمول است، البته جنگ را هیچ انسان عاقلی تایید نمی‌كند اما مهم این است كه با چه ادبیات و مختصاتی به نقد آن بپردازیم و آن را محكوم كنیم. بیان این مسئله به صورت عادی از هر كس بر می‌آید و هنر محسوب نمی‌شود_ نوع نگاه فانتزی گونه علی عابدی در این متن به دیدگاه من بسیار نزدیك بود. جنگی كه تا ابد ادامه دارد و انسانهایی كه با جنگ رشد می‌كنند و به دوران پیری می‌رسند.

وی می‌افزاید: اتفاقی كه اگر تمثیلی به آن نگاه كنیم در جهان ما نیز اتفاق می‌افتد و از گذشته بر اوراق كتابها می‌توانیم خاطرات جنگها را بخوانیم و جلو بیاییم تا جنگ ایران و عراق و جنگ خلیج فارس و این بسیار غم‌انگیز است كه منابع انسانی بسیاری در حال تلف شدن هستند و مهم این است كه به تعقلی جهانی برسیم و راه حل نظامی را به بایگانی بسپاریم. اكثر افراد سیاسی می‌گویند، راه‌حل دیپلماسی بهترین راه حل است و كاش كه در عمل اتفاق بیفتد نه فقط در زبان.

نمایش «عروسی در سایه» نگاهی به جنگ دارد اما كارگردان سعی كرده با اضافه كردن طنز بر این نمایش خواسته تا لبخندی را بر لب تماشاگر نمایش بنشاند.

وی همچنین بیان داشت: بهتر است كمی هم از نقش بگویم، نقشی كه در اجرای جشنواره نبوده و در بازنویسی دوم به آن اضافه شده است و كارگردان برای آن مختصات بیرونی زیادی را مشخص نكرده بود. من ایده‌هایم را ارایه می‌دادم و او نیز با چارچوب كل آن موافق بود و به حذف زوائد پرداخت و این شد كه در اجرا خواهید دید.

امیر كربلایی زاده، بازیگر نقش سرباز نیز در ادامه این مصاحبه، چنین می‌گوید : ما بچه‌های جنگ هستیم و در زمان جنگ در دل پایتخت، در زیر حملات هوایی، خاطرات بسیار تلخی در ذهنمان ثبت شده‌اند كه هیچ گاه كمرنگ نخواهند شد و همیشه از اینكه جنگی دیگر پیش آید در هراسیم. احساس می‌كردم جهان هرچه به سوی پیشرفت می‌رود، جنگ‌های تن به تن و مسلحانه تمام خواهند شد و اگر هم جنگی باشد، جنگ فكری خواهد بود، اما متاسفانه هنوز هم می‌بینیم به هر بهانه‌ای كشورها به جان هم می‌افتند مثل عراق، افغانستان، فلسطین و ... و حتی نسل كشی‌هایی كه اتفاق افتادند مانند بوسنی و همیشه آدم‌های بی‌گناه این میان فدا شده‌اند آن هم به خاطر اهداف سیاستمداران! همیشه آثاری كه جنگ را زیر سوال می‌‌برند را دوست دارم و زمانی كه این كار به من پیشنهاد شد خوشحال شدم و پیش از من كسانی برای این نقش آمده و نتوانسته بودند انتظارات كارگردان را برآورده كنند_ یك نوع بازی خاص را می‌طلبد و بسیار لب مرز حركت می‌كند_ انواع و اقسام بازی‌ها را امتحان كردیم تا اینكه پس از ماه‌ها تمرین به آنچه می‌خواستیم رسیدیم.

جنگ با چاشنی طنز

وی ادامه می‌دهد: دنیای امروز به ما اجازه می‌دهد كه ما انتقادهایمان را با نگاهی فانتزی و كاریكاتورگونه بیان كنیم. بعضی خاطرات كه برای انسانها تلخ و دردآورند اگر با زبان تلخی نیز بیان شوند فایده ندارند در حالیكه تزریق عنصر كمدی و طنز در آنها باعث می‌شود ارتباط عمیق‌تر باشد. می‌خندند ولی پس از آن به فكر فرو می‌روند، خنده‌ای فریاد‌گونه و شعری است كه می‌گوید، خنده من از گریه‌ام تلخ‌تر است و در اصل خنده‌ها به پوچ بودن جنگ است.

شاید امروزه روز كه مشكلات و آلام فراوانی در دنیا هست، مردم به دنبال فرصتی هستند كه به این دردها جور دیگری نگاه كنند و آن نگاه طنز است و زمانیكه این گاه را در این كار دیدم لذت بردم.

به گزارش خبرنگار فارس، عابدی در بخش نوشتار بسیار پر انرژی جلو رفت، هر روز می‌نوشت، بررسی می‌كرد و تغییر می‌داد. این دو سال، فراز و نشیب‌ها بسیار فراوان بودند و تغییرات پیش آمد و پیش آمد تا به اینجا رسید.

از نظر كارگردانی‌ بسیار تلاش شد، و امیدواریم ما نیز در بخش بازی حق كلام را ادا كرده باشیم _ در انتها باید بگویم این نمایش را نباید با دیدی صرفا كمدی ببینیم بلكه نمایشی انتقادی از جنگ با دیدی طنز‌گونه و كاریكاتوری است.

سارا فرزاد فرد، بازیگر نقش عروس نیز گفت: جنگ پدیده‌ای بسیار مخرب است و زمانیكه در دل آن باشیم فقط می‌توانیم با نگاهی تراژیك به آن بپردازیم ولی زمانیكه، مثل این متن، از بالا به آن نگاه شود می‌توان با دیدی فانتزی نیز به آن پرداخت كه نگاهی آگاهانه‌تر خواهد بود. كار را بسیار دوست دارم به خاطر فضای فانتزی آن و اینكه فاجعه جنگ را به خنده دارترین شكل محكوم كرده است. من نقش دختری را ایفا می كنم كه زاییده جنگ‌های مكرر است و هنوز به بلوغ فكری كاملی نرسیده و بسیار ساده و كودكانه رفتار می‌كند و به علت كمبود مرا فقط به دنبال همسو می‌گردد و در راه رسیدن به عشق مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی