تبیان، دستیار زندگی
در میان انبوه كمدی‌های سرخوشانه‌ای كه این روزها به سرعت ساخته و بر پرده می‌روند، جای خالی سینمای اجتماعی همچنان محسوس است فیلم‌هایی كه قرار است جامعه را بازتاب دهند و نقد اجتماعی را در دستور كار خود قراردهند. چنین نگاهی مثلا در فیلم «كتاب قانون» قابل مشا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در كمال خونسردی

نمایی از فیلم کتاب قانون

در میان انبوه كمدی‌های سرخوشانه‌ای كه این روزها به سرعت ساخته و بر پرده می‌روند، جای خالی سینمای اجتماعی همچنان محسوس است.

به گزارش همشهری ، فیلم‌هایی كه قرار است جامعه را بازتاب دهند و نقد اجتماعی را در دستور كار خود قراردهند. چنین نگاهی مثلا در فیلم «كتاب قانون» قابل مشاهده است؛ فیلمی كه پس از 2سال و با تن دادن به جرح و تعدیل‌هایی، سرانجام مجوز اكران گرفت و روی پرده آمد.

«زادبوم» ساخته ابوالحسن داودی دیگر فیلمی ا‌ست كه باز با محوریت نگاهی اجتماعی‌نگرساخته شد و در جشنواره سال گذشته هم به نمایش درآمد ولی گویا این فیلم سیمرغ برده فجر بیست‌و هفتم، برای اكران، راه پرفراز و نشیبی را پیش‌رو دارد. در این زمینه می‌توان به «صد سال به این سال‌ها» نیز اشاره كرد كه 2سال است موفق به دریافت پروانه نمایش نشده است.

«خاك آشنا»ی فرمان آرا نیز كه چند ماه پیش اكران شد، مشكل مشابهی داشت كه با حذف 10دقیقه از آن، به نمایش درآمد. در چنین شرایطی طبیعی ا‌ست كه فیلمسازان خطر نكرده و سراغ ژانر بی‌دردسر و پربركت كمدی بروند. جایی كه مسئله كیفیت اصلا اهمیتی ندارد و تجربه نشان داده كه این فیلم‌ها با هر میزان سهل‌انگاری و ابتذال ساختاری و مضمونی، به راحتی اكران می‌شوند و كلا كسی با این نوع محصولات فرهنگی(!) مشكلی ندارد. از سوی دیگر و براساس پروانه ساخت‌هایی كه اخیرا صادرشده، فیلمسازان شاخص سینمای ایران نیز درگیر پروژه‌هایی خواهند شد كه ارتباطی با جامعه امروز ایران ندارند.

سینما هنر پرهزینه‌ای‌ است و كمتر كسی حاضر است سرمایه‌اش را صرف تولید فیلمی كند كه اگر هم  از هفت‌خوان عبور كرده و به مرحله ساخت برسد، برای نمایش عمومی با مشكل مواجه شود، چنانكه «خاك آشنا» دقیقا براساس فیلمنامه ارائه شده به ارشاد ساخته و در مرحله دریافت مجوز دچار مشكل شد، باز به شكلی دیگر همین مشكل در مورد «صدسال به این سال‌ها» پیش آمد.

«مقصد» كم مسئله‌ترین فیلمنامه‌ بیضایی در این سال‌ها بوده كه بیش از یك دهه پیش نوشته شده و به شكل عجیبی در آن دوران اجازه ساختش صادر نشد. داستان «خانه پدری» عیاری در سال 1310 می‌گذرد و «تبعید سایه‌ها»ی كیمیایی هم بیشتر ماجراهایش در دهه 20 اتفاق می‌افتد.

سینما هنر پرهزینه‌ای‌ است و كمتر كسی حاضر است سرمایه‌اش را صرف تولید فیلمی كند كه اگر هم  از هفت‌خوان عبور كرده و به مرحله ساخت برسد، برای نمایش عمومی با مشكل مواجه شود، چنانكه «خاك آشنا» دقیقا براساس فیلمنامه ارائه شده به ارشاد ساخته و در مرحله دریافت مجوز دچار مشكل شد، باز به شكلی دیگر همین مشكل در مورد «صدسال به این سال‌ها» پیش آمد.

کتاب قانون

به این ترتیب طبیعی ا‌ست كه سینمای اجتماعی ایران نفس‌هایش به شماره بیفتد. درست برعكس یك دهه پیش كه درصد قابل توجهی از تولیدات سالانه را آثار اجتماعی تشكیل می‌دادند. در مورد بسیاری از فیلم‌های این سال‌های این سینما،‌ می‌توان  گفت كه چنین ماجراهایی در هر كشور دیگری نیز می‌تواند رخ دهد. نشانه‌های جامعه معاصر ایران را به سختی می‌توان در فیلم‌ها جست‌وجو كرد.

در چنین شرایطی جواد شمقدری، معاون امور سینمایی از كمبود سینمای سیاسی می‌گوید و اینكه باید فیلم سیاسی در این سامان جلوی دوربین برود. باید دید در شرایطی كه فیلم‌های اجتماعی باید از گذرگاه‌های دشواری عبور كنند، چگونه و براساس چه  مبنایی، فیلم سیاسی باید ساخته شود؟ آیا منظور از لزوم تولید فیلم سیاسی، ساخته شدن آثاری در تایید یك جناح و گرایش خاص سیاسی ا‌ست؟

در صورتی كه پاسخ این سؤال مثبت باشد آیا چنین بستری هم اكنون و در فضای فعلی سینمای ایران فراهم است؟ یعنی جریان غالب سینماگران، با چنین گرایشی همراهی دارند؟می‌شود نمونه‌های برجسته سینمای سیاسی را مرور كرد و دید كه این آثار چه دیدگاهی را نمایندگی می‌كردند. سینمای آسیب‌پذیر ایران در بزنگاه فعلی، چگونه می‌تواند دوباره طعم سیاست را بچشد؟ شاید پاسخ تمام این سؤالات نقشه راهی باشد كه شمقدری و دوستانش در اختیار دارند.

در این صورت می‌توان این پرسش را مطرح كرد كه اگر قرار است براساس سیاستگذاری خاصی، مسیری تازه در سینمای ایران دنبال شود، محصولات این دیدگاه تا چه اندازه می‌توانند مورد توجه قرار گیرند؟ در شرایط فعلی به نظر نمی‌رسد ورود به چنین حیطه‌هایی دستاورد قابل اعتنایی را برای سینما به همراه داشته باشد.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی